در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
تعریف اندیکاتورهای پیشرو و پیرو و مزایا و معایب آن ها
همان گونه که از نامشان مشخص است، اندیکاتورهای پیشرو برای هدایت حرکات قیمت طراحی شده اند. اغلب آنها شکلی از مومنتوم قیمت را در دوره های گذشته نشان می دهند که تعداد دوره ای است که برای محاسبه اندیکاتور بکار می رود. برای مثال، یک اوسیلاتور استوکاستیک ۲۰ روزه در محاسباتش از عملکرد قیمت در ۲۰ روز گذشته حدود یک ماه استفاده می کند. از تمامی عملکرد قیمت پیشین صرف نظر می شود. برخی از رایج ترین اندیکاتورهای پیشرو عبارتند از : شاخص نسبی (RSI)، اوسیلاتور استوکاستیک و ویلیام (Williams %R).
اوسیلاتورهای جنبش (Momentum Oscillators)
بسیاری از اندیکاتورهای پیشرو به شکل اوسیلاتورهای جنبش هستند. جنبش عموما نرخ تغییر قیمت یک اوراق بهادار را اندازه می گیرد. با افزایش قیمت یک اوراق بهادار، جنبش قیمت افزایش می یابد. هر چقدر قیمت سریع تر بالا رود سرعت افزایش جنبش بیشتر می شود. اگر سرعت این افزایش کند شود، جنبش هم آهسته می شود. هنگامی که اوراق بهادار به صورت یکنواخت معامله شود جنبش، کاهش خود را از سطوح بالای قبلی آغاز می کند. با این وجود کاهش جنبش در معامله سوینگ، همواره حاکی از حرکت کاهشی نیست. بلکه به این معنی است که جنبش در حال بازگشت به سطح میانی تر است.
اندیکاتور پیشرو چیست
اندیکاتورهای جنبش فرمول های مختلفی را برای اندازه گیری تغییرات قیمت بکار می گیرند. RSI (یک اندیکاتور جنبش
تغییرات متوسط قیمت در دوره های صعودی را با تغییرات متوسط دوره های نزولی مقایسه می کند. در نمودار شرکت RSI IBM از اکتبر تا آخر نوامبر صعود کرد. در طول این دوره، سهام از بالای ۶۰ تا پایین ۸۰ صعود کرده است. وقتی سهام در نیمه اول دسامبر در یک محدوده سوینگ معامله شد، RSI به صورت نسبتا شدیدی سقوط کرد (دو خط عمودی چپ). این عملکرد تحکیمی سهام کاملا طبیعی و سالم بود. از این سطوح عالی (نزدیک ۷۰) انتظار می رود رفتار یکنواخت قیمت باعث نزول در RSI و جنبش
شود. اگر RSI حول و حوش ۵۰ معامله شده و معامله بدون نوسان (سوینگ) آغاز شود، احتمال نزول اندیکاتور وجود ندارد.
دو خط عمودی سمت راست دوره معاملات یکنواخت در سهام و RSI را نشان می دهد. RSI از سطوح میانی حدود ۵۰ آغاز شد. رفتار یکنواخت بعدی قیمت سهام، رفتار نسبتأ یکنواختی را در اندیکاتورها ایجاد می کند و حدود ۵۰ باقی می ماند.
مزایا و معایب اندیکاتورهای پیشرو
به کارگیری اندیکاتورهای پیشرو مزایای زیادی دارد. ارائه سیگنال های ورود و خروج یکی از مهم ترین مزیت ها می باشد. اندیکاتورهای پیشرو سیگنال های زیادی ایجاد کرده و همچنین فرصت های معاملاتی فراوانی را فراهم می سازند. سیگنال های صادره از آنها همچنین می تواند در پیش آگاهی قدرت یا ضعف بازار موثر باشد.
این اندیکاتورها می توانند در بازارهای روند دار استفاده شوند اما معمولا در جهت روند غالب نه بر خلاف آن. برای مثال بهترین کاربردشان در یک بازار صعودی کمک به تشخیص و فهم شرایط اشباع فروش برای یافتن موقعیت های خرید است. به همین صورت در یک بازار نزولی این اندیکاتورها برای کمک به تشخیص موقعیت ها و شرایط اشباع خرید برای معاملات فروش به کار می روند.
اندیکاتورهای پیرو (Lagging Indicators)
همان گونه که از نامشان پیداست، اندیکاتورها پیرو رفتار قیمت را دنبال می کنند و عموما به عنوان اندیکاتورهای تعقیب کننده روند شناخته می شوند. به ندرت این اندیکاتورها منجر به هدایت قیمت اوراق بهادار می شوند. اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در زمانی که بازارها و یا اوراق بهادار روندهای قدرتمندی را دنبال می کنند، بهتر عمل می کنند. آنها به منظور جذب و نگه داشتن معامله گران در جریان یک روند کامل طراحی شده اند. این اندیکاتورها در بازارهای معاملاتی یا سوینگ موثر نمی باشند. اگر اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در بازارهای معاملاتی استفاده شوند، سیگنال های اشتباه بسیار زیادی ایجاد می نمایند. رایج ترین اندیکاتورهای تعقیب کننده روند شامل میانگین های متحرک (نمایی، ساده، وزنی و متغير) و MACD می باشند. نمودار صفحه بعد متعلق به شاخص 500 S&P است که در آن یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه و ۱۰۰ روزه رسم شده است. با استفاده از تقاطع میانگین متحرک، سیگنال های معاملاتی به وجود می آید که در این نمودار طی دو سال، هفت سیگنال نمایان شده است. در طی این دو سال، سیستم به شدت سود ده بوده است که این امر به علت روندهای قدرتمندی بوده که از اکتبر ۹۷ تا آگوست ۹۸ و از نوامبر ۹۸ تا آگوست ۹۹ ادامه داشته است. با این حال توجه داشته باشید که به موازات یکنواخت و سوینگ شدن بازار، سیگنال های ناموفق آغاز شده است. سیگنال های نوامبر ۹۷ (فروش)، آگوست ۹۹ (فروش) و سپتامبر ۹۹ (خرید) در طی چند روز معکوس شدند. با طولانی شدن میانگین های متحرک (میانگین های متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه) احتمال سیگنالهای ناموفق کاهش می یابد و در مقابل با کوتاه شدن دوره ها (۱۰ و ۵۰ روزه احتمال ناموفق بودن سیگنال ها افزایش می یابد.
اندیکاتور پیرو چیست؟
مزایا و معایب اندیکاتورهای پیرو
یکی از مزایای عمده اندیکاتورهای تعقیب کننده روند، توانایی گرفتن یک حرکت و ثابت ماندن در حرکت (موج سواری است. هنگامی که بازار و با اوراق بهادار حرکت پایداری را تشکیل می دهد، این اندیکاتورها بسیار مفید بوده و به کارگیری آنها بسیار آسان می باشد. روند طولانی تر، سیگنال های معاملاتی کمتری را ایجاد می نماید.
مزایای اندیکاتورهای تعقیب کننده روند در زمانی که اوراق بهادار در یک دامنه معاملاتی توسان می کند از بین می رود. در مثال 500
S&P ، شاخص حداقل ۵۰ درصد از زمان را در یک دامنه قرار داشته است.
از دیگر معایب اندیکاتورهای تعقیب کننده روند، سیگنال هایی است که دیر ظاهر می شوند. در زمانی که تقاطع میانگین متحرک اتفاق می افتد، بخش چشمگیری از نوسان هم ظاهر می شود. سیگنال خرید نوامبر ۹۸ در ۱۱۳۰ اتفاق افتاد؛ حدود ۱۹ درصد بالای نقطه حداقل اکتبر ۹۸ که در ۹۵۰ بود. نقاط ورود و یا خروج تأخیری نسبت ریسک به سود را نامتوازن می کند.
چالش اندیکاتورها
برای اندیکاتورهای تکنیکال، بین حساسیت و سازگاری (ثبات) مصالحه و سازش وجود دارد. در یک حالت ایده آل، به اندیکاتورهایی احتیاج داریم که به نوسانات قیمت حساس باشند، سیگنال های سریع و زود ارائه دهند و سیگنال های اشتباه اندکی صادر نمایند. اگر با کاهش دوره های حساسیت را افزایش دهیم، یک اندیکاتور، سیگنال های زودتری را به وجود می آورد، اما در مقابل تعداد سیگنال های اشتباه افزایش می یابد. اگر با افزایش تعداد اندیکاتور های پیشرو دوره ها، حساسیت را کاهش دهیم تعداد سیگنال های غلط کاهش می یابد اما صدور سیگنال ها با تأخیر مواجه شده و در نتیجه منجر به نامتوازنی نسبت سود به ریسک می شود.
هرچقدر یک میانگین متحرک طولانی تر باشد، کندتر عمل کرده و سیگنال های کمتری نیز ایجاد می کند و اگر کوتاه تر شود، سریع تر و پر نوسان تر عمل کرده و سیگنال های اشتباه بیشتری ایجاد می نماید. تمام این موارد برای اندیکاتورهای مختلف
جنبش نیز صادق می باشد. یک 14 RSI نسبت به 5 RSI سیگنال های کمتری تولید می کند. 5 RSI حساس تر بوده و هشدارهای خرید و فروش هیجانی بیشتری از خود نشان می دهد. چارچوب زمانی خاصی که یک معامله گر برای شیوه معاملاتی و اهداف خود بکار می برد کاملا سلیقه ای بوده و به تجربیات خود او بستگی دارد.
اندیکاتور پیشرو و پسرو چیست؟
اندیکاتورها یکی از ابزار های اصلی در تحلیل تکنیکال محسوب میشوند، و از آن ها میتوان در تحلیل بازارهای روند دارد و بودن روند استفاده کرد.
و همچنین به کمک آن ها میتوان به بررسی میزان قدرت و ضعف نمودار پی برد.اندیکاتور های پیشرو
به صورت کلی میتوان اندیکاتور ها را به دو دسته پیشرو و پسرو ( Lagging ) تقسیم کرد.
اندیکاتور های پیشرو جلوتر از بازار حرکت میکنند و قبل از چرخه های نمودار تغییر میکنند.
از این اندیکاتورها برای پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده میشود.
اندیکاتور های پسرو بر اساس اتفاقاتی که در گذشته قیمت اتفاق افتاده است، و از آن میتوان برای تشخیص روند کنونی بازار و تحلیل بلند مدت استفاده کرد.
اندیکاتور های پیشرو قبل از آن که روند جدیدی در بازار رخ دهد یا برگشت روندی ایجاد شود، میتوانند جلوتر از قیمت حرکت کنند و به معامله گران هشدار دهند و به همین منظور در تحلیل های کوتاه مدت و میان مدت میتوانند کاربرد زیادی داشته باشند.
این اندیکاتور ها معمولا از تغییر قیمت نمودار ها در بازار و میزان حجم و قدرت بهره می برند، که همین موضوع پتانسیل پیشبینی آن ها در مورد آینده بازار را مشخص میکند.
اما باید توجه داشت که نباید به این اندیکاتور به تنهایی اکتفا کرد، چون گاهی اوقات ممکن است از این اندیکاتور ها سیگنال های کاذبی صادر شود که میتواند باعث گمراهی در معاملات شود.
اندیکاتور پسرو (Lagging indicator) چیست؟
اندیکاتور های پسرو یا تاخیری که به عنوان اندیکاتور های دنباله کننده روند یا تایید کننده روند نیز شناخته میشوند، جهت بررسی روند فعلی نمودار استفاده میشود.
اندیکاتور پسرو از نوسانات قیمتی پیروی می کنند و کمتر دارای خصوصیت پیش بینی کنندگی نمودار میباشند و از روندهایی که قبلاً در بازار به وقوع پیوسته، تشکیل شده اند و در واقع اخطاری میباشد که روند تغییر پیدا کرده و روندی جدید شکل گرفته است.
این اندیکاتور ها بیشتر در زمانی کاربرد دارند که روند حرکتی بازار مشخص باشد، چون این گونه اندیکاتور ها بیشتر بر روی روند های موجود در بازار تمرکز دارند و در بازار های خنثی کارایی زیادی ندارند و علاوه بر عدم کارایی در بازار های خنثی، به دلیل تاخیری بودنشان نمیتوان سیگنال ورود به موقع از آن ها دریافت کرد.
پیشنهاد مطالعه : فارکس
انواع اندیکاتور پیشرو
همانطور که قبل تر گفته شد معامله گران به کمک اندیکاتور های پیشرو میتوانند که سریع تر از تغییرات قیمتی اطلاع پیدا کنند،از اندیکاتور های پیشرو می توان به چند مورد اشاره کرد که عبارتند از:
- اندیکاتور OBV
- اندیکاتور CCI
- اندیکاتور Momentum
- اندیکاتور MACD
- اندیکاتور RSI
- اندیکاتور Stochastic
که در ادامه به بررسی سه مورد از پر کاربرد ترین آن ها می پردازیم.
مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس
اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی را میتوان جزو بهترین اندیکاتور های پیشرو دانست که توسط بسیاری از معامله گران مورد استفاده قرار میگیرد، این اندیکاتور مخفف عبارت ( Moving average convergence divergence ) یا (میانگین متحرک همگرایی_واگرایی) است.
اندیکاتور مکدی اندیکاتوری است که برای تشخیص مومنتوم یا همان قدرت بازار استفاده میشود، که نشان دهنده سرعت و قدرت تغییرات قیمت در نمودار میباشد، که این مومنتوم حرکتی در مکدی نشان از تغییر حرکات قیمتی در دوره ای مشخص شده را نشان می دهد و به معامله گران در تشخیص قدرت روند حرکتی یک نمودار کمک میکند.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یک نوع اندیکاتور پیشرو روندی به شمار میرود، که به عنوان یک نوسانگر نما بین دو خط افقی و بین مقادیر صفر تا صد نوسان میکند و تغییرات اخیر قیمتی را برای ارزیابی نواحی خرید یا فروش بیش از حد در نظر میگیرد.
این اندیکاتور یک شاخص در جهت بررسی Momentum یا همان قدرت بازار میباشد و برای تعیین قدرت یا ضعف روند مورد استفاده قرار میگیرند
در این اندیکاتور، شاخص اگر زیر 30 قرار گیرد نشان از اشباع فروش دارد و اگر بالاتر از 70 قرار گیرد نشان از اشباع خرید دارد.
اندیکاتور Stochastic
اندیکاتور استوک استیک Stochastic را هم میتوان به جزو بهترین اندیکاتور های پیشرو محسوب کرد.
این اندیکاتور بیشتر، سرعت و قدرت حرکات قیمتی را مشخص میکند، همچنین اطلاعاتی در مورد روند و قدرت بازار در اختیار معامله گر قرار میدهد.
در این اندیکاتور رابطه بین قیمت بسته شدن در نمودار و بازه قیمتی آن در طی یک دوره زمانی مشخص شده سنجیده میشود، همچنین در نشان دادن زمان خرید یا فروش دقت بالایی دارد.
و میتوان با تنظیم دوره زمانی آن، حساسیت اندیکاتور به نوسانات بازار را تنظیم کرد.
اندیکاتور Stochastic در محدوده ای بین 0 تا 100 نوسان میکند.
اندیکاتور های پسرو
از اندیکاتور های پسرو یا تاخیری میتوان، به عنوان هشداری برای تشکیل روند جدید استفاده کرد .
از اندیکاتور های معروف پسرو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میانگین های متحرک Moving average
- باند های بولینگر Bollinger band
- اندیکاتور ATR
- اندیکاتورADX
در ادامه به بررسی دو مورد از پر کاربرد ترین آن ها می پردازیم.
میانگین های متحرک Moving average
میانگین متحرک یکی از ابزار های دنباله رو روند است و یکی از روش های مرسوم برای مشاهده روند تغییرات قیمت در نمودار است.
این ابزار بر اساس دوره زمانی مختلف، که بر اساس میانگین های قیمتی گذشته نمودار محاسبه میشود، یک سری خطوط منحنی را در نمودار نمایش میدهد.
این ابزار جزو اندیکاتور های روندی و تاخیری است و هرچه بازه زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، حرکات آهسته تری دارد و نسبت به میانگین های کوتاه مدت تر خود، از نمودار فاصله بیشتری میگیرد.
همچنین میتوان از آن به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک استفاده کرد.
اندیکاتور بولینگر باند Bollinger band
دومین اندیکاتور پسرو که بیشتر مورد استفاده معامله گران قرار میگیرد، اندیکاتور بولینگر باند نام دارد، توسط این اندیکاتور میتوان میزان نوسانات در بازار را اندازه گیری کرد، و همچنین میتوان سقف و کف های قیمتی را تشخیص داد.
اندیکاتور بولینگر باند بر مبنای میانگین متحرک و توسط سه خط تشکیل می شود، خطی که در وسط و میان دو خط دیگر قرار دارد خط میانگین متحرک قیمت میباشد، دو خط دیگری که در بالا و پایین خط میانگین متحرک قرار دارند، دو انحراف معیار به صورت پیش فرض با خط میانگین فاصله دارند و باندهای بالا و پایین را به وجود می آورند.
پيشنهاد مطالعه : بروكر فارکس
جمع بندی کلی
اندیکاتور ها به صورت کلی به دو دسته پیشرو ( Leading ) و پسرو ( Lagging ) تقسیم میشود.
اندیکاتور های پیشرو میتوانند جلوتر از قیمت حرکت کنند و قبل از ایجاد روند جدید به ما هشدار دهند.
اندیکاتور های پسرو یا تاخیری، به عنوان اندیکاتور های دنبال کننده روند شناخته میشوند، به دلیل تاخیری بودنشان نمیتوان سیگنال ورود به موقع از آن ها دریافت کرد.
این دو اندیکاتور در زمان سیگنال دهی تفاوت دارند و اندیکاتور های پیشرو زودتر از نمودار و اندیکاتور های پسرو دیر تر از نمودار سیگنال صادر میکنند.
کلام آخر این که باید توجه داشت این اندیکاتور ها در کنار مزایای به خصوصی که دارند، از آن طرف معایبی نیز دارند، به همین منظور بهتر است که آن ها را با دیگر سیگنال های موجود ترکیب کنیم تا سیگنال مطمئن تری دریافت کنیم.
اندیکاتورهای پیشرو و پسرو چگونه به تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک میکنند؟
اندیکاتورهای پیشرو و پسرو از جمله مشهورترین ابزارهای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال هستند. اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و اندیکاتورهای پسرو یا تأخیری( Lagging) از دسته ابزارهایی هستند که برای پیشبینی و ارزیابی کلی از یک بازار کاربرد دارند. میتوان گفت که اغلب اندیکاتورها با توجه به نوع کاراکتر و رفتار در یکی از این دو دسته تقسیمبندی میشوند. در ادامه بیشتر با اندیکاتورهای پیشرو و پسرو آشنا خواهید شد و میتوانید از آنها در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک بگیرید.
درباره اندیکاتورهای پیشرو و پسرو
به طور کلی سابقه استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به دهههای اولیه قرن بیستم بازمیگردد. استفاده از این اندیکاتورها و شاخصها ریشه در تئوری داو دارد. این تئوری بیان میکند که حرکتهای قیمتی تصادفی نیست و با تجزیه و تحلیل کامل رفتارهای گذشته میتوان قیمت بازار را پیشبینی کرد. به عبارتی تاریخ به نحوی تکرار میشود. اما علاوه بر تشخیص قیمت در بازارهای مالی از اندیکاتورها در کنار سایر متغیرها و شاخصهای اقتصادی در ترسیم عملکرد اقتصادی نیز استفاده میشود. بیشتر اندیکاتورها به دو دسته پیشرو و پسرو تقسیم میشوند هرچند دستهبندی دیگری به نام ا ندیکاتورهای منطبق یا همزمان نیز وجود دارد که کمتر مورد استفاده تحلیل گران قرار میگیرد.
اندیکاتورهای پیشرو قبل از اینکه یک چرخه اقتصادی یا روند بازار شروع و دچار تحول شود، تغییر میکنند. در سویی دیگر خروجی اندیکاتورهای پسرو بر اساس در نظر گرفتن و دنبال کردن رویدادهای گذشته و دادههای تاریخی یک بازار یا اقتصاد خاص است و به همین دلیل است که این شاخصها را Lagging به معنای با تأخیر نامگذاری کردهاند. این دو اندیکاتور را میتوانید با عناوین دیگری مانند متقدم و متأخر و پیشرو و پیرو نیز جستوجو کنید.
این دو دسته از اندیکاتورها به طور گستردهای میان سرمایهگذاران و تحلیل گران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل استفاده از این شاخصها در معاملات سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال بسیار کارآمد است. بد نیست بدانید که هیچکدام از این اندیکاتورها بر دیگری برتری ندارد و استفاده حرفهای و حسابشده از هر اندیکاتور منجر به سودهای کلانی شده است.
شاخصهای پیشرو و پسرو بر چه اساسی کار میکنند؟
شاخصهای پیشرو (Leading indicators)
همانطور که اشاره کردیم؛ شاخصهای پیشرو میتوانند اطلاعاتی در مورد روندی که هنوز نمایان نشده است در اختیار ما قرار دهند. بنابراین، این شاخصها ممکن است برای پیشبینی افت، بازگشت و بهبود احتمالی بازارهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرند. این شاخصها میتوانند به شکلهای مختلفی باشند. به عنوان مثال از عملکرد بازار سهام، میزان فروش به صورت خرده فروشی گرفته تا حتی تعداد مجوزهای ساختوساز ممکن است هر کدام نوعی شاخص پیشرو باشند.
بنابراین، شاخصهای پیشرو تمایل دارند که پیش از چرخههای اقتصادی حرکت کنند و برای تجزیه و تحلیل کوتاه مدت و میان مدت گزینه مناسبی هستند. به عنوان مثال، بررسی مجوزهای ساختمانی را میتوان نوعی شاخص اقتصادی پیشرو دانست و بر اساس آن ممکن است تقاضای آینده برای نیروی کار ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک را پیشبینی نمود.
شاخصهای پسرو یا تأخیری (Lagging indicators)
برخلاف شاخصهای پیشرو ، از شاخصهای پسرو برای شناسایی روندهای موجودی استفاده میشود که شاید به خودی خود آشکار و ملموس نباشند. بنابراین، این نوع شاخص در پشت چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولاً، از شاخصهای پسرو برای تحلیلهای بلندمدتی که بر اساس تاریخچه عملکرد اقتصادی یا دادههای گذشته قیمتی است؛ استفاده میشود. به عبارتی دیگر، سیگنالهای حاصل از شاخصهای پسرو بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی است که پیشتر آغاز شدهاند یا در حال حاضر به وجود آمدهاند.
شاخصهای همزمان یا منطبق (Coincident indicators)
همانطور که گفتیم دستهبندی سوم کمتر محبوبی نیز در میان اندیکاتورها وجود دارد که به عنوان شاخص منطبق یا همزمان شناخته میشود. شاید بتوان گفت که این شاخصها در جایی میان دو شاخص بالا قرار دارند به این شکل که آنها اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی فعلی ارائه میدهند و در واقع نمایانگر وقایع حال هستند.
به عنوان مثال، میتوان با اندازهگیری ساعات کار گروهی از کارکنان یا میزان تولید بخش خاصی از صنعت، مانند بخش تولید یا معدن، یک شاخص همزمان را ایجاد کرد.
با این حال باید در نظر داشت که تعاریف شاخصهای پیشرو، پسرو و همزمان همواره واضح نیست و بسته به راه و روش در نظر گرفته شده میتوان برخی از شاخصها را به دستههای مختلفی تقسیم کرد. این امر به ویژه در شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) رایج است.
به طور سنتی، تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص پسرو در نظر گرفته شده زیرا بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود. با این حال، در برخی موارد ممکن است تغییرات اقتصادی را تقریباً به صورت آنی هم منعکس کند. همین مسئله میتواند این اندیکاتور را به یک شاخص همزمان تبدیل کند.
رد پای شاخصها در تحلیل تکنیکال
شاخصهای اقتصادی فارغ از اینکه در کدام یک از دستهبندیها قرار میگیرند بخش مهمی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معامله گران از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره برده که میتوان آنها با عنوان شاخصهای پیشرو یا پسرو تعریف کرد.
همانطور که میدانیم، شاخصهای برجسته تحلیل تکنیکال نوعی اطلاعات پیشبینی کننده را ارائه میدهند. این پیشبینیها معمولاً بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات تعیین میشوند. این بدان معناست که احتمالاً در آینده نزدیک تحرکاتی در بازار رخ میدهد اما مانند هر شاخصی، همیشه هم به طور دقیق عمل نمیکنند.
از شاخصهای پیشرو که در تحلیل تکنیکال هم مورد استفاده قرار میگیرند میتوان به شاخص قدرت نسبی (RSI) و Stochastic RSI اشاره کرد. البته تنها این شاخصها نیستند که به عنوان شاخصهای پیشرو شناخته میشوند و حتی کندل ها هم به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند؛ میتوانند نوعی شاخص پیشرو در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها ممکن است دیدگاه و بینشی درباره رویدادهای آینده بازار ارائه دهند.
از سوی دیگر، شاخصهای پسرو تحلیل تکنیکال بر اساس دادههای قبلی کار میکنند و به معامله گران درباره آنچه قبلاً اتفاق افتاده است دیدگاهی ارائه میکنند. با تمام این اوصاف آنها میتوانند هنگام تشخیص روندهای جدید بازار مفید واقع شوند. به عنوان مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به زیر میانگین متحرک ( moving average) میرسد، این میتواند به طور بالقوه بیانگر شروع روند نزولی باشد.
البته برخی از اندیکاتورها در هسته خود هم شاخص پیشرو و هم شاخص پسرو یا کند را بهره میبرند به عنوان مثال، ابر ایچیموکو از دو شاخص پیشرو و پسرو تشکیلشده است.
شاخصهای پیشرو و پسرو زمانی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند دارای مزایا و معایب منحصربهفرد خود هستند. مثلاً شاخصهای پیشرو اگرچه آینده قیمت را پیشبینی میکنند اما سیگنالهای خطا و گمراهکننده بسیاری نیز تولید میکنند.
در همین حال، شاخصهای پسرو از آنجایی که به وضوح از دادههای گذشته بازار ریشه گرفتهاند؛ قابلاعتمادتر هستند. اما همانطور که از نامشان برمیآید عیب آنها واکنش دیرهنگام به تحرکات بازار است تا حدی که یک سیگنال ممکن است آنقدر دیر برسد که موقعیت مطلوب از دست رفته و سود کمتری حاصل شود.
شاخصها در اقتصاد کلان
همانطور که گفتیم شاخصها علاوه بر ارزیابی قیمت آینده بازار برای تحلیل روندهای اقتصادی کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. البته شاخصهای اقتصادی با آنچه در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند؛ متفاوت است. با این وجود همچنان میتوان آنها را در دستهبندی پسرو و پیشرو قرارداد.
به عنوان مثال خرده فروشی، قیمت مسکن و سطوح فعالیت تولیدی بخشی از شاخصهای اقتصادی پیشرو هستند. به طور کلی، فرض بر این است که این شاخصها فعالیت اقتصادی آینده را هدایت میکرده و یا حداقل دیدگاهی برای پیشبینی آینده ارائه میدهند.
از شاخصهای کلان اقتصادی پسرو میتوان به دو نمونه کلاسیک نرخ بیکاری و تورم اشاره کرد که به همراه شاخص تولید ناخالص داخلی و شاخص قیمت مصرف، برای ارزیابی رشد یک کشور در مقایسه با سالها و دهههای گذشته مورد استفاده قرار میگیرند.
سخن پایانی
شاخصهای پیشرو و پسرو چه در تحلیل تکنیکال و چه در اقتصاد کلان کاربرد دارند و نقش مهمی در بسیاری از انواع مطالعات مالی ایفا میکنند. آنها تفسیر انواع مختلفی از دادهها را میسر کرده و اغلب مفاهیم متعددی را در شکل یک ابزار با یکدیگر ترکیب میکنند.
بهاینترتیب، این شاخصها در نهایت میتوانند روندهای آینده را پیشبینی کرده یا آنهایی را که در حال وقوع هستند تأیید کنند. علاوه بر این هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور چه در رابطه با سالهای گذشته و چه در مقایسه با سایر کشورها هم مفید واقع میشوند. برای فعالان بازار مهم است که بدانند شاخصها یا اندیکاتورهایی که استفاده میکنند و از کدام دسته است تا در تحلیلها و پیشبینیهای خود دچار اشتباه و خطای محاسباتی نشوند.
اندیکاتورهای پیشرو چیست؟
اندیکاتورها یکی از اصلی ترین ابزارها برای تحلیل تکنیکال می باشند و همچنین یکی از مهم ترین ابزارهای بازار مالی به حساب می آیند. به کمک اندیکاتورها می توان از عملکردهای پیشین برای بررسی چشم انداز های آینده استفاده کرد. دو نوع از اندیکاتورهایی که برای بررسی قدرت و ضعف بازار استفاده میشوند، اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ هستند؛ اما ما در این مطلب از سایت اوپوفارکس قصد داریم تا توضیحاتی در رابطه با اینکه اندیکاتور پیشرو چیست و چه ویژگی هایی دارد با شما صحبت کنیم.
اندیکاتور پیشرو چیست؟
اندیکاتورهای پیشرو (Leading) همان ابزارهایی هستند که سریع تر از بازار حرکت می کنند و پیش از چرخه های بازار حرکت می کنند. این اندیکاتورها معمولا از تغییر قیمت دارایی در بازار و حجم ترید بهره مند میشوند. برای پیش بینی حرکت های بعدی در بازار مناسب هستند.
بر خلاف اندیکاتورهای پسرو یا دنباله رو با توجه به اتفاقاتی که از قبل می افتد و بینشی از تاریخ در قیمت ایجاد می کند. هر کدام از آنها میتوانند برای تشخیص روند کنونی و تحلیل های بلند مدت از آنها استفاده کرد. البته در نظر داشته باشید که این ابزارها از تغییرات قیمت عقب تر هستند اما با این حال باز هم می توانند مفید و کاربردی باشند.
ویژگی اندیکاتورهای پیشرو چیست؟
به اندیکاتورهایی که پیش از وقوع روندی به تحلیل گران سیگنال میدهند، اندیکاتور پیشرو می گویند و مهم ترین مزیت آنها این است که پیش از برگشت روند به سهامداران گزارش می دهند. با استفاده از این اندیکاتور می توانید در بررسی عملکرد و پیش بینی بازار اطلاعات مفیدی را کسب کنید.
اندیکاتورهای پیشرو، اندکی جلوتر از قیمت حرکت می کنند. ابزارهای مناسبی برای تحلیل در بازه زمانی کوتاه مدت و میان مدت هستند. اما اکثرا برای بازه زمانی کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرند.
استفاده از این اندیکاتور به تنهایی نمی تواند ضامن به سود رسیدن شما باشد. حتی گاهی اوقات ممکن است از این مدل اندیکاتور سیگنال های اشتباهی دریافت کنید؛ که البته می توان این ویژگی را در دسته معایب آن قرار داد.
پیشنهاد میشود برای جلوگیری از گمراه شدن در استفاده از اندیکاتور پیشرو، از اندیکاتورهای دیگری مانند حمایت و مقاومت، الگوهای شمعی ژاپنی کلاسیک و سایر الگوهای دیگر به صورت ترکیبی استفاده کنید.
انواع اندیکاتورهای پیشرو در تحلیلات تکنیکالی :
بیشتر سرمایه گذاران توسط اندیکاتورهای پیشتاز می توانند درمورد بسیاری از تغییرات مهم اطلاعاتی را بدست آورند. از جمله اندیکاتورهای معروف می توان به RSI و RSI Cross اشاره کرد. حتی نمودار کندل استیک هم جزئی از اندیکاتورهای پیشرو است؛ زیرا این الگو نیز می تواند به پیش بینی های آینده کمک کند.
اما از جمله اندیکاتورهای پیشرو می توان به موارد زیر اشاره کرد :
استوکاستیک
اندیکاتور استوکاستیک، یک اندیکاتور حرکت است که قیمت پایانی یک اوراق بهادر را با طیف گسترده ای از قیمت های آن در مدت زمان معین مشخص می سازد.
(OsMA) Oscillator of a Moving Average
OsMA مخفف نوسان ساز میانگین متحرک است و یک اندیکاتور تکنیکال است که تفاوت میان نوسانگر و میانگین متحرک را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد.
جمع بندی :
اندیکاتورها به دو دسته کلی پیشرو و پسرو تقسیم میشوند. تفاوت آنها در زمان سیگنال دهی است. اندیکاتورهای پیشرو همانطور که از نام آنها می توان فهمید، سریع تر سیگنال می دهند.
البته باید در نظر داشت که هر نوع ابزار تحلیلی مزایا و معایبی دارد و شما باید از اطلاعاتی که بقیه اندیکاتورها در اختیارتان قرار می دهند، استفاده کنید.
امیدوارم که به طور کامل با اندیکاتورهای پیشرو آشنا شده باشید، حالا بگویید آیا تا بحال شما از آن استفاده کرده اید؟ تجربیات خود را در بخش کامنت ها با ما در میان بگذارید.
admin
Recent Posts
کریپتوکارنسی چیست
بروکرهای کلاهبردار
نماد داوجونز
انواع سفارش در فارکس
کارگزاری اپو فارکس
فارکس دمو
حمایت و مقاومت در فارکس
پیپ در فارکس
فاندامنتال به زبان ساده
هر پیپ چند دلار است
لات در فارکس
کسب درآمد از طریق فارکس
اسکالپ در فارکس چیست
نمادها در فارکس
خرید کریپتوکارنسی
اموزش افتتاح حساب دمو فارکس
محاسبه پیپ در فارکس
بیشترین معاملات بازار فارکس برای کدام کشورهاست
سریعترین راه واریز وجه جهت خرید سهام
آیا فارکس قانونی است
اسکالپر های مشهور فارکس
نرم افزار کمکی تحلیل بازار فارکس
مدیر راهبرد در فارکس کیست
سرمایه اولیه برای ورود به بازار فارکس
ساعت بازارهای فارکس کشورهای جهان
اهرم معاملاتی در فارکس چیست
هر لات طلا چند دلار است
استراتژی فارکس بدون اندیکاتور
حساب استاندارد بهتر است یا ecn
تفاوت میانگین متحرک ساده و نمایی
Related Posts
مارجین چیست؟ (تا چه اندازه در مارجین ضرر می کنیم؟)
از کجا فارکس را شروع کنیم؟
آیا فارکس درآمد زاست؟
کدام بروکر فارکس بهتر است؟ (آشنایی با بروکر معتبر فارکس)
Leave a Reply لغو پاسخ
برای اطلاعات بیشتر
همین حالا با متخصصان تجارت تماس بگیرید
یا درخواست خود را در صفحه تماس با ما ارسال کنید.
جدیدترین مطالب
دقیق ترین استراتژی فارکس چیست؟
سشن چیست؟ | سشن های معاملاتی در بازار فارکس
مارجین چیست؟ (تا چه اندازه در مارجین ضرر می کنیم؟)
بروکر هات فارکس چیست؟ (نحوه ثبت نام در بروکر هات فارکس)
تفاوت باینری آپشن و فارکس در چیست؟
نمودار حجم معاملات روزانه فارکس
تاریخچه فارکس چیست؟
یادگیری فارکس چقدر طول میکشد؟ (معامله گر حرفه ای شو!)
برای سرمایه گذاری در فارکس چه باید کرد؟ (۴ حساب موجود در فارکس)
چند درصد افراد در فارکس سود میکنند؟
با بسیاری از تجربیات صنعت و موفقیت تاریخی ، OpoForex بهترین بستر برای همه نیازهای تجاری شما است.
Opo Group LLC یکی از اعضای مورد تأیید کمیسیون مالی است ، یک سازمان بین المللی که در حل و فصل اختلافات در صنعت خدمات مالی در بازار فارکس واقع در هنگ کنگ و لندن مشغول به کار است. کمیسیون مالی از منافع معامله گران محافظت می کند و برای هر مورد تا 20000 یورو بیمه می کند. هشدار ریسک: معاملات دارای ریسک بالایی است و ممکن است برای همه معامله گران یا سرمایه گذاران مناسب نباشد. قبل از وارد شدن به معاملات حاشیه ای با OPOFOREX ، باید اهداف یا اهداف معاملاتی ، وضعیت مالی ، سطح تجربه و نیازهای خود را به دقت در نظر بگیرید. خطر از دست دادن بسیار بیشتر از سرمایه گذاری اولیه سرمایه گذار وجود دارد. بنابراین ، به شما توصیه می شود که محصولات را فقط در صورتی که خطرات احتمالی را کاملاً درک کرده اید و می توانید از عهده آنها برآیید ، معامله کنید. اطلاعات دیگر: اطلاعات موجود در این وب سایت در هر زمان بدون اطلاع قبلی قابل تغییر است و صرفاً برای اهداف آموزشی است. مطالب توصیه سرمایه گذاری نیستند و به عنوان توضیحات کلی بازار ارائه شده است. OPOFOREX اقداماتی را برای اطمینان از صحت مطالب انجام داده است ، اما آن را تضمین نمی کند و هیچ گونه مسئولیتی در قبال ضرر و زیان های مستقیم یا غیر مستقیم ناشی از استفاده یا اتکا به اطلاعات وب سایت ندارد. لطفاً بیانیه افشای ریسک را کامل بخوانید.
سلب مسئولیت: OPOFOREX مجاز است سنت وینسنت و گرنادین تحت ارائه خدمات سرمایه گذاری اندیکاتور های پیشرو ، شرکت با مسئولیت محدود فصل 151 از قوانین تجدید نظر شده سنت وینسنت و گرنادین 2009 ، با شماره 866LLC2021 در سنت وینسنت و گرنادین
مهم: ما کاربران این کشورها ، استرالیا ، ایالات متحده ، ژاپن ، کانادا ، کره شمالی را نمی پذیریم.
برای بازپرداخت ، لطفاً به ([email protected]) ایمیل کنید و برداشت ها حداکثر 1 روز کاری طول می کشد.
با اندیکاتور های پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) بیشتر آشنا شویم!
اندیکاتور (Indicator)های لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف اقتصادها یا بازارهای مالی را ارزیابی میکنند. به عبارت ساده، میتوان گفت که اندیکاتور های لیدینگ قبل از چرخه اقتصادی یا روند بازار تغییر میکنند. در مقابل، اندیکاتور های لگینگ بر اساس رویدادهای قبلی عمل میکنند و چشماندازی از تاریخچه بازار یا اقتصاد مورد نظر ارائه میدهند.
به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لیدینگ، سیگنالهای پیش بینی (قبل از وقوع رویداد یا روند) را ارائه میدهند و اندیکاتور های لگینگ نیز بر اساس روندهای گذشته، سیگنالهای مختلفی را ایجاد میکنند. این دو نوع اندیکاتور به صورت گسترده، توسط سرمایه گذاران و معاملهگرانی به کار گرفته میشوند که از تحلیل تکنیکال (TA) بهره میبرند و باعث مفید واقع شدن این اندیکاتور ها در بورس، فارکس و معاملات ارز دیجیتال میشوند.
در بازارهای مالی، اندیکاتور های تکنیکال تاریخچه بسیار طولانی دارند که به دهههای اول قرن بیستم میلادی برمیگردد. ایده این اندیکاتورها ریشه در نظریه داو (Daw Theory) دارد که بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹ توسعه یافته است. نظریه داو بیان میکند که نوسان قیمت به صورت تصادفی نیست و بنابراین با استفاده از تحلیلهای جامع رفتارهای گذشته بازار، میتوان به پیش بینی این نوسانات پرداخت.
به غیر از این، از اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده میشوند. بدین ترتیب، این اندیکاتورها همیشه با تحلیل تکنیکال و قیمت های بازار مرتبط نیستند و ارتباطهایی نیز با سایر شاخصها و متغیرهای اقتصادی دارند.
نحوه کار اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ چگونه است؟
اندیکاتورهای لیدینگ
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای لیدینگ میتوانند اطلاعاتی درباره روندهایی ارائه دهند که هنوز به وقوع نپیوستهاند؛ بنابراین، این اندیکاتورها میتوانند برای پیش بینی رکود یا بازیابیهای بالقوه نظیر عملکرد بازار بورس، خرده فروشیها و غیره مورد استفاده قرار گیرند.
بنابراین، اندیکاتورهای لیدینگ جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و به طور کلی برای تحلیلهای کوتاه و میان مدت مناسب هستند. برای مثال پروانه ساخت را میتوان نوعی اندیکاتور اقتصادی لیدینگ در نظر گرفت. پروانههای ساخت میتواند شامل سیگنالهایی در خصوص تقاضاهای آتی برای کارگر ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک باشد.
اندیکاتور های لگینگ
از اندیکاتور های لگینگ برای شناسایی و تعیین روندهای کنونی استفاده میشود که به خودی خود مشخص نیستند. در نتیجه، این نوع اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولا اندیکاتورهای لگینگ بر روی تحلیلهای بلندمدت و بر اساس عملکردهای اقتصادی گذشته یا اطلاعات قیمتی سابق اعمال میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لگینگ سیگنالهایی بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی ایجاد میکنند، که قبلا شروع شدهاند یا به وقوع پیوستهاند.
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر اندیکاتور های پیشرو میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
اندیکاتور های منطبق
اگرچه این نوع اندیکاتورها در عرصه ارزهای دیجیتال محبوب نیستند، اما نوع دیگری از اندیکاتورها هستند. این اندیکاتورها بین دو نوع اندیکاتور لیدینگ و لگینگ قرار میگیرند. این اندیکاتورها تقریبا به طور همزمان عمل میکنند و اطلاعاتی درباره شرایط اقتصادی فعلی ارائه میدهند.
برای مثال، با اندازه گیری ساعات کاری گروهی از کارمندان یا نرخ تولید بخش صنعتی خاص، نظیر ساخت و تولید یا استخراج و ماینینگ، میتوان اندیکاتور منطبق ایجاد کرد.
بهتر است به خاطر داشته باشیم که تعریف اندیکاتور های لیدینگ، لگینگ و منطبق همیشه کاملا مشخص نیست؛ بعضی اندیکاتورها ممکن است بر اساس روش یا بافت موجود در دستهبندیهای مختلف قرار گیرند. این موضوع برای اندیکاتورهای اقتصادی نظیر تولید ناخالص ملی (GDP) بسیار رایج است.
به طور سنتی، GDP را یک اندیکاتور لگینگ در نظر میگیرند؛ زیرا بر اساس سوابق اطلاعات محاسبه میشود. در بعضی موارد، ممکن است بازتاب دهنده تغییرات آنی اقتصادی باشد و باعث شود که به یک اندیکاتور منطبق تبدیل شود.
کاربرد اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای اقتصادی، بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معاملهگران و کسانی که نمودارها را دنبال میکنند، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، که میتوان این ابزارها را به عنوان اندیکاتورهای لیدینگ یا لگینگ در نظر گرفت.
اساسا اندیکاتورهای لیدینگ تکنیکال نوعی اطلاعات پیش بینی ارائه میدهند. این اندیکاتورها معمولا بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات عمل میکنند. این موضوع بدان معناست که ممکن است نشان دهنده نوسان بازار باشد که در آیندهای نزدیک رخ میدهند. اما همانند سایر اندیکاتورها، این اندیکاتور نیز دقیق نیستند.
مثالهایی از اندیکاتورهای لیدینگ که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، عبارتند از شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک RSI. در این صورت، حتی کندل استیک ها نیز به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند، میتوانند نوعی اندیکاتور لیدینگ در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها میتوانند چشم اندازی از اتفاقات آینده بازار را ارائه دهند.
از طرف دیگر، اندیکاتورهای لگینگ تکنیکال بر اساس سوابق اطلاعات است و به معاملهگران چشم اندازی درباره اتفاقات گذشته ارائه میدهند. در عین حال، هنگام شناسایی شروع روندهای جدید بازار نیز میتوانند مفید واقع شوند. برای مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به کمتر از میانگین متحرک رسیده است، این نوع اندیکاتور میتواند شروع روند نزولی را نشان دهد.
در بعضی از موارد، ممکن است دو نوع اندیکاتور در یک نمودار وجود داشته باشد. برای مثال ابرهای ایچیموکو دارای هر دو اندیکاتور لیدینگ و لگینگ است.
اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. به نظر میرسد که اندیکاتورهای لیدینگ با پیش بینی روندهای آتی، بهترین فرصتها را به معاملهگران ارائه میدهند؛ هرچند مشکل این است که اندیکاتورهای لیدینگ دائما سیگنالهای اشتباه ایجاد میکنند.
در مجموع اندیکاتورهای لگینگ مطمئنتر هستند؛ زیرا مشخصا توسط سوابق اطلاعات بازار تعریف میشوند. نقطه ضعف مشخص اندیکاتور های لگینگ، واکنش با تاخیر آنها نسبت به نوسانهای بازار است. در بعضی موارد، ممکن است که سیگنالها برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معاملهگران، بسیار دیر ایجاد شود و سود کمی را به همراه داشته باشد.
کاربرد اندیکاتورها در اقتصاد کلان
اندیکاتورها فراتر از استفاده در ارزیابی روندهای قیمت بازار، برای تحلیل روندهای اقتصاد کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. اندیکاتور های اقتصادی با اندیکاتور هایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند فرق دارند؛ اما همچنان میتوان این نوع اندیکاتورها را به دو دسته لیدینگ و لگینگ تقسیم کرد.
علاوه بر مثالهای ذکر شده، اندیکاتور های لیدینگ در اقتصاد کلان، خرده فروشیها، قیمت املاک و سطح فعالیت تولید هستند. به طور کلی، این اندیکاتورها برای کنترل فعالیتهای اقتصادی آینده و یا حداقل ارائه چشم اندازهای پیش بینی در نظر گرفته میشوند.
دو مثال دیگر برای اندیکاتور های لگینگ اقتصاد کلان عبارتند از نرخ بیکاری و نرخ تورم. علاوه بر تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، از دو نرخ گفته شده، هنگام مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف یا هنگام ارزیابی رشد یک کشور نسبت به سالها و دهههای گذشته استفاده میشود.
سخن آخر
فرقی ندارد که از اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال استفاده شود یا در اقتصاد کلان؛ نکته مهم این است که این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. این اندیکاتورها تفسیر اطلاعات مختلف را تسهیل میبخشند و اغلب اوقات چندین مفهوم را در یک ابزار ساده ترکیب میکنند.
بدین ترتیب، این اندیکاتورها میتوانند روندهای آینده را پیش بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تایید کنند. به غیر از این مورد، هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سالهای قبل یا نسبت به سایر کشورها نیز مفید هستند.
دیدگاه شما