مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
یکی از مهمترین و پرکاربردترین ابزارهای تحلیل بورس، مفهوم حمایت و مقاومت است. تقریبا تمام افراد درگیر با خرید و فروش سهام، مفهوم حمایت و مقاومت را در تصمیمگیریهای خود در نظر میگیرند. همان طور که میدانید آن چیزی که روند افزایش، کاهش یا ثبوت قیمت سهام بورس را میسازد، برایند برهمکنشهای میان عرضه و تقاضا است. اگر این برهمکنشها به طور محسوسی به نفع یکی از طرفین باشد، در منطقه خاصی روند حرکت سهم عوض میشود. به این منطقه تغییر روند قیمت، محدوده حمایت و مقاومت گفته میشود. در این مقاله قصد داریم مفهوم حمایت و مقاومت را به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال، مورد بررسی قرار دهیم.
مفهوم مقاومت چیست؟
شرایطی را در نظر بگیرید که قیمت سهام یک شرکت در حال افزایش است. این روند صعودی نشاندهنده این است که برهمکنش عرضه و تقاضا، به نفع تقاضا پیش میرود. بدین معنی که تمایل برای خرید سهام بالاتر است و به همین دلیل قیمت سهام در حال افزایش است. این روند صعودی تا جایی ادامه پیدا میکند که سهامداران ترغیب به فروش سهام میشوند. یعنی پس از طی یک روند صعودی، قیمت سهام به محدودهای جذاب برای فروش رسیده است. سهامداران در این محدوده با اقدام به فروش، سود حاصله خود را ذخیره میکنند.
جذابیت فروش باعث میشود که افراد بیشتری سفارشهای فروش سهام را ثبت کنند. پس در این منطقه است که حجم عرضه افزایش پیدا میکند. افزایش عرضه تا جایی پیش میرود که فشار عرضه از تقاضا بیشتر میشود و در این نقطه است که قیمت سهام شروع به افت میکند. به محدودهای که پس از طی یک روند صعودی، رشد قیمت سهام متوقف شده و روند نزولی آغاز میشود، سطح یا محدوده مقاومت یا Resistance گفته میشود. یعنی سهام در برابر افزایش بیشتر قیمت، مقاومت میکند.
مفهوم حمایت چیست؟
با توضیحی که در رابطه با مفهوم مقاومت داده شد، دانستن معنای حمایت مشکل به نظر نمیرسد. هنگامی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به معنای فشار عرضه بیشتر در مقایسه با حجم تقاضا است. با ادامه روند نزولی، قیمت سهام به محدودهای میرسد که از ارزش ذاتی سهم پایینتر است یا به اصطلاح سهم بسیار ارزان میشود. در این محدوده با توجه به قیمت ارزان، سهام برای خریداران جذابیت پیدا میکند. به همین دلیل افراد زیادی شروع به خرید سهام میکنند.
اگر حجم تقاضا برای خرید سهم از مقدار عرضه بیشتر شود، روند نزول سهم تمام شده و افزایش قیمت سهام آغاز میشود. به محدودهای که پس از طی یک روند نزولی، افت قیمت سهام تمام شده و روند صعودی آغاز میشود، سطح یا محدوده حمایت یا Support گفته میشود. در حقیقت هنگامی که میزان افت قیمت سهام از حدی بیشتر شد، سرمایهگذاران جدید وارد سهم شده و با ثبت سفارشهای خرید جدید از سهم حمایت کرده و مانع افت قیمت بیشتر آن میشوند.
تصویر زیر برای درک بهتر مفهوم حمایت و مقاومت مفید است.
مفهوم حمایت و مقاومت چه کاربردی دارد؟
همان طور که در سطور بالا توضیح داده شد، سطوح حمایت و مقاومت نشاندهنده نقاطی هستند که روند حرکتی قیمت سهام تغییر میکند. از همین منظر هست که مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل بورس، خصوصا تحلیل تکنیکال، اهمیت ویژهای پیدا کرده است. به طور کلی هدف اصلی از آموزش بورس و نحوه تحلیل نمودارهای بازار سرمایه آن است که همین نقاط تغییر روند مشخص شوند. زمانی که روند نزولی در آستانه تغییر به صعودی قرار دارد (یا به اصلاح سهم در محدوده حمایتی خود است)، یک سیگنال خرید صادر میشود. چرا که اگر فردی در این محدوده سهم را خریداری کند، در انتهای روند نزولی و در ابتدای روند صعودی وارد سهم شده است. پس میتواند از افزایش قیمت آتی سهام، به سود برسد.
به همین ترتیب، هنگامی که روند صعودی سهم در آستانه تبدیل به روند نزولی است (سهم در محدوده مقاومت قرار گرفته است) نیز یک سیگنال فروش صادر میشود. چرا که از این محدوده به بعد ممکن است سهم دچار افت قیمت شود. بسیاری از افراد در این شرایط تصمیم به فروش سهم میگیرند تا از ضرر آتی جلوگیری کنند.
شکست محدوده حمایت و مقاومت
اگر از جمله افرادی باشید که با آموزش بورس و تحلیل تکنیکال سر و کار دارند، احتمالا دیدهاید که در یک نمودار میتوان چندین خط حمایت و مقاومت رسم کرد. یک پرسش مهم در اینجا مطرح میشود که خطوط حمایت و مقاومت تا چه زمانی اعتبار دارند. برای پاسخ به این سوال یک قاعده کلی وجود دارد:
اعتبار هر محدوده حمایت و مقاومت زمانی از بین میرود که توسط نمودار شکسته شود. همان طور که در تصویر زیر مشاهده میشود، محدوده مقاومت توسط نمودار شکسته شده است. پس از شکست خط مقاومت، دیگر روند نمودار عوض نشده و افزایش قیمت سهام ادامه پیدا کرده است.
- اگر خط مقاومت بشکند: روند افزایش قیمت سهام ادامه پیدا میکند
- اگر خط حمایت بشکند: روند کاهش قیمت سهام ادامه پیدا میکند
پس از شکست حمایت یا مقاومت چه اتفاقی رخ میدهد؟
معمولا پس از شکست یک محدوده مقاومت یا حمایت، دو اتفاق رخ میدهد:
- تبدیل حمایت به مقاومت و بالعکس: همان طور که گفته شد، پس از شکست اعتبار خط از بین میرود. شاید بهتر باشد بگوییم که مفهوم حمایت و مقاومت پس از شکست تغییر میکند. به طوری که، خط حمایت به مقاومت و خط مقاومت به حمایت تبدیل میشود (همان طور که در تصویر بالا دیده میشود، زمانی که محدوده مقاومت شکسته، به حمایت تبدیل شده است).
- اصلاح یا پولبک به سطح شکسته شده: وقتی در یک روند صعودی خط مقاومت میشکند، روند بالاتر از محدوده مقاومت ادامه پیدا میکند. اما بسیار مرسوم است که پس از مقدار اندکی صعود، روند به طور موقتی نزولی شود. این افت قیمت معمولا تا نزدیکی خط مقاومت قبلی (که الان به حمایت تبدیل شده است) ادامه پیدا میکند. از نزدیکی این محدوده سهم مجددا وارد روند صعودی شده و معمولا با قدرت بیشتری روند را ادامه میدهد. به این افت قیمت مقطعی، اصلاح یا پولبک به مقاومت شکسته شده گفته میشود که در تصویر بالا نیز به وضوح دیده میشود. دقیقا بر عکس همین شرایط نیز مفهوم اصلاح یا پولبک به حمایت شکسته شده نیز وجود دارد.
هیچ تحلیلی در بازار بورس 100 درصد نیست
تا به حال نکات فراوانی در رابطه با مفهوم حمایت و مقاومت گفته شد. نکته بسیار مهم آن است که تمام روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادی (مفهوم حمایت و مقاومت زیر مجموعه تحلیل تکنیکال است) دارای عدم قطعیت هستند. پس فردی که قرار است بر اساس تحلیل اقدام به خرید و فروش سهام کند، باید ریسکپذیر باشد. هر چه مفهوم تحلیل روند دقت و کیفیت تحلیل بالا رود، ریسک خرید و فروش کاهش مییابد. اما این ریسک هیچ گاه از بین نمیرود. پس به یاد داشته باشید که اصولی که در رابطه با مفهوم حمایت و مقاومت در این مقاله مطرح شدند، در بیش از 80 درصد موارد درست هستند. شاید بتوان این عدد را برای تمام تکنیکهای تحلیل بورس، صادق دانست.
استراتژی معاملاتی در محدوده حمایت و مقاومت
داشتن استراتژی معاملاتی در برخورد با مفهوم حمایت و مقاومت بسیار مهم است. همان طور که گفته شد، پیشبینی دقیق این که نمودار در برخورد با محدوده حمایتی – مقاومتی چه رفتاری نشان میدهد، دشوار است. ممکن است قیمت سهام پس از برخورد به سطوح برگردد و روند عوض شود. همچنین ممکن است که نمودار محدوده حمایتی – مقاومتی را بشکند و روند قبلی ادامه پیدا کند. پس تصمیمگیری در این شرایط دشوار است. به همین دلیل است که داشتن استراتژی معاملاتی اهمیت بالایی دارد.
شخصی که استراتژی معاملاتی مشخصی دارد، خود را درگیر شک و تردیدها نکرده و بر اساس استراتژی خود خرید و فروش میکند. برای مثال اگر یک سرمایهگذار با استراتژی کوتاهمدت و بر اساس تحلیل تکنیکال خرید و فروش کند، در آستانه خطوط مقاومت سهم را فروخته و در آستانه خطوط حمایت خرید میکند تا از نوسانهای مقطعی سود کسب کند.
شخصی که بر اساس تحلیل بنیادی و با اهداف دراز مدت، سهمی ارزنده را شناسایی و برای مدت طولانی در آن سرمایهگذاری کرده، خود را درگیر حمایتها و مقاومتهای مقطعی و کوتاهمدت نمیکند. این شخص بدون در نظر گرفتن نوسانهای کوتاهمدت، سهام خود را نگهداری میکند تا در دراز مدت به سودآوری مطلوب خود برسد.
کلام آخر
به طور کلی درک مفهوم حمایت و مقاومت به سرمایهگذاران در تحلیل بورس و تعیین نقاط خرید و فروش مفهوم تحلیل روند سهام کمک شایانی میکند. پس لازم است که فعالان بورسی با تعیین استراتژی معاملاتی متناسب با شخصیت خود، از مفهوم حمایت و مقاومت در کنار سایر تکنیکهای تحلیل استفاده کرده و از آن در مسیر استراتژی شخصی خود بهره ببرند.
بخش چهارم آموزش تحلیل تکنیکال؛ روند
روند (Trend) مهمترین مفهومی است که در تحلیل تکنیکال باید با آن آشنا شوید. مفهوم روند که با خود واژه آن تفاوتی ندارد، در واقع برآیند ترس مفهوم تحلیل روند و طمع معاملهگران در بازار است. هنگامی که معاملهگران در بازار حریص میشوند، قیمتها روند صعودی به خود میگیرد و هنگامی که ترس بر بازار حاکم میشود، بازار نزولی میشود. برای آشنایی با مفهوم روند به نمودار زیر نگاه کنید:
مشاهده روند صعودی بیت کوین از سپتامبر ۲۰۱۵ تا مارس ۲۰۱۷ در این نمودار کار سختی نیست، اما گاهی اوقات تشخیص روند دشوار میشود:
همانطور که مشاهده میکنید، نمودار فراز و نشیب زیادی دارد و تشخیص اینکه قیمت به چه سمتی حرکت میکند، کار سختی است.
انواع روند
تشخیص روندها معمولا به سادگی امکانپذیر نیست چرا که قیمتها بصورت خطوط مستقیم افزایش یا کاهش نمییابند؛ حرکت قیمت در یک روند به صورت موجی است و پس از هر فراز یک نشیب اتفاق میافتد. یک روند را زمانی صعودی میخوانیم که سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) تشکیل دهد.
همچنین در حالتی روند را نزولی در نظر میگیریم که سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows) به وجود آورد. خطوط سبز و قرمز در تصویر خطوط روند هستند که نقش حمایت و مقاومت را ایفا میکنند. خطوط روند تعیینکننده مسیر حرکت هستند و با کمک آنها میتوان از پایان روند و تغییر جهت آن باخبر شد. با خطوط حمایت و مقاومت در بخشهای بعدی بیشتر آشنا خواهید شد.
روندها از نظر حرکت قیمتی به سه دسته روندهای صعودی، روندهای نزولی و روندهای خنثی (حرکتهای افقی) تقسیم میشوند. همانطور که گفته شد روند را زمانی صعودی میدانیم که شیب حرکت مثبت باشد. این جمله به صورت برعکس در مورد روند نزولی صادق است. روند خنثی در واقع حرکت قیمت در راستای افقی است و معمولا با نوسان بین خطوط مقاومت و حمایت در طول زمان، حرکت جدی و قدرتمندی در جهت رو به پایین یا بالا انجام نمیشود.همچنین در برخی تعاریف عدم وجود روند همان روند خنثی در نظر گرفته شده است.
روندها از نظر طول بازه زمانی قابل دستهبندی هستند. روندها از این نظر به دستههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. روند بلندمدت در بازه زمانی چند ساله، روندهای میانمدت در بازه زمانی چند ماهه و روندهای کوتاهمدت در بازه زمانی کمتر (چند روز تا چند هفته) نمایش داده میشوند.
روندهای بلندمدت خود مجموعهای از روندهای میانمدت و روندهای میانمدت مجموعهای از روندهای کوتاهمدت هستند. این نمودار بخشی از روند بلندمدت بیت کوین از تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶ تا تاریخ ۱۵ ژولای ۲۰۱۷ را نشان میدهد که مجموعهای از روندهای کوتاهمدت و میانمدت است. توجه به این نکته الزامی است که برای تشخیص روندهای مختلف در نمودار، از تایمفریم مناسب باید استفاده کنیم.
برای تشخیص روندهای بلندمدت از تایمفریمهای روزانه و هفتگی، برای تشخیص روندهای میانمدت از نمودارهای روزانه یا ۱۲ ساعته و برای تشخیص روندهای کوتاهمدت از تایمفریمهای پایینتر میتوان استفاده کرد. برای نمونه تشخیص یک روند بلندمدت با تایمفریم یک ساعته در نمودار امکانپذیر نیست.
آشنایی با مفهوم چنگال اندروز و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم و کاربرد چنگال اندروز را به شما معرفی کردهایم.
تصمیمگیری در بازار بورس برای سرمایهگذاری منطقی و پربازده نیازمند آگاهی از وضعیت و روند بازار دارد. این آگاهی تنها با تحلیل و بررسی دقیق اطلاعات بازار به دست میآید. بنابراین، پیش از هر سرمایهگذاری نیاز است با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف به تحلیل بازار بپردازید. چنگال اندروز یکی از سادهترین و البته کارآمدترین ابزارهای تحلیل بازارهای مالی است که در قرن بیستم توسط دکتر آلن اندروز ابداع شد و همواره مورد تأیید تحلیلگران و سرمایهگذاران بورس قرار دارد.
دکتر اندروز با ایجاد یک ارتباط ریاضی میان سه پیوت اصلی، ابزاری به وجود آورد که اگرچه با نام چنگال از آن یاد نمیکرد، اما امروزه در میان فعالان بازار مالی با این اصطلاح شناخته میشود.
این چنگال، انواع مختلفی دارد که از میان آنها، تنها چنگال با خط استاندارد (TML) توسط دکتر آلن اندروز ساختهشده است. انواع دیگر حاصل مطالعات، تحقیقات و آزمونوخطاهای شاگردان اندروز و محققان فعال در بازار مالی هستند. در ادامه مطلب به بررسی دقیق چیستی و چگونگی رسم و تحلیل چنگال اندروز میپردازیم تا کاربرد این ابزار مهم بازار مالی برای شما تسهیل پیدا کند.
چنگال اندروز چیست؟
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی استفاده میشود که ابزار اندروز یکی از پرکاربردترین آنها به شمار میآید. این نحوه نامگذاری به دلیل شباهت ظاهری ابزار به چنگال سه دندانه است.
بر اساس تحقیقات و مطالعات دکتر آلن اندروز، خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر قدرت لازم برای تحلیل دقیق بازارهای مالی را نداشتند و برای پیشبینی نوسانات قیمت به ابزارهای کارآمدتر نیاز بود.
نتایج تحقیقات نشان میدادند که کاربرد خطوط روند که از پیوتها و نقاط بیشتری میگذرند، بیشتر است .
همچنین لازم است نوساناتی که حول محور خط مرکزی و بین دو خط یا بال که کانالهایی برای روند قیمت ایجاد میکنند را بررسی کرد.
اندروز معتقد بود که قانون نیوتون در بازار مالی نیز جریان دارد و هر عملی با یک عکسالعمل به همان میزان و در جهت مخالف آن همراه خواهد بود. بنابراین، یافتههای خود را با استفاده از قانون نیوتون و همچنین رگرسیون خطی تکمیل کرد و ابزاری برای شناسایی روندها در بازار مالی به وجود آورد.
نتیجه نهایی تحقیقات وی ابزاری بود که بهپاس زحمات دکتر آلن اندروز، با نام چنگال اندروز شناخته میشود. این ابزار بر روی یک نمودار قیمت-زمان تشکیلشده و با استفاده از سه پیوت ماژور متوالی ایجاد میشود.
چنگال ابداعی توسط دکتر اندروز درواقع از سه خط موازی با خطوط روند تشکیلشده است. روند آن نشانگر نقاط مقاومت و حمایت احتمالی و شکستهای مختلف است.
بیشترین میزان نوسانات قیمت در اطراف خط میانی است که در میان بالهای پایینی و بالایی (خطوط حمایت و مقاومت) قرار دارد. توجه داشته باشید که پیوتهای انتخابشده حتماً باید آغازگر یک موج جدید باشند.
انواع چنگال اندروز
همانطور که پیشتر بیان شد، چنگال ابداعی اندروز تنها یکی از انواع آن به شمار میآید. انواع دیگری نیز وجود دارند که نتیجه تحقیقات و یافته اشخاص بزرگی مانند جروف شیف، تیوتی موگ پاتریک میکولا، گرگ فیشر، دکتر هاکوپیان و دکتر دالوگا برای بهبود عملکرد و افزایش کارایی چنگال اندروز هستند. اما انواع چنگال اندروز چیست؟
چنگال با خط میانه استاندارد (TML) : نخستین چنگال ابداعشده، همان ابزار ساختهشده به دست دکتر آلن اندروز است.
چنگال با خط میانه شیف (SML) : این چنگال، در نوبت خود دارای چند نوع دیگر است که ازجمله مهمترین آنها میتوان به چنگال شیف، چنگال میکولا، چنگال دالوگا (شامل روشهایی ازجمله T که در میان شناختهشدهترین روشهای تحلیل روند در میان سرمایهگذاران قرار میگیرد) و چنگال گوشه اشاره کرد.
چنگال با خط میانه معکوس (RML) : در این نوع ابزار، با تنظیم دستی نقطه A و بدون استقرار در یک نقطه مشخص، یک چنگال برای وضعیت حاضر رسم میشود. چنگال
ترسیمی بر روی شکاف قیمت (GAP Pitchfork) : این ابزار، دو نوع چنگال دیگر را شامل میشود که استفاده از هرکدام با توجه به نوع شکاف قیمتی انجام میگیرد.
اصول چنگال اندروز
کاربرد چنگال اندروز تازه با دانستن اصول آن مشخص میشود. این اصول به شما میآموزند که از چه استراتژیهایی برای افزایش سود و حفظ سرمایه خود در بازارهای مالی استفاده کنید.
به این ترتیب، اگر بدانید که اصول و قواعد حاکم بر چنگال اندروز چیست، بهراحتی میتوانید در این بازارها به بازدهی و سود بسیار بالایی دست پیدا کنید.
بیشترین میزان حرکت روند قیمت به سمت خط میانی چنگال و با لمس این خط اتفاق میافتد. این اصل برای 80 درصد اوقات صادق است.
با رسیدن قیمت به خط میانی و لمس آن، پیوت بعدی ساخته میشود و تغییر جهت روند قیمت را مشاهده میکنیم.
در برخی مواقع، قیمت چندین بار خط میانی را لمس میکند و یا نوسانات مکرری در نزدیکی این خط دارد.
اگر قیمت نتواند خط میانی را لمس کند و پیش از رسیدن به خط میانی پیوت ایجاد کند (20 درصد مواقع)، احتمال حرکت سریع و قدرتمند آن به سمت بالا زیاد است. در این صورت، احتمال خارج شدن قیمت از چنگال افزایش مییابد.
زمانی که شاهد شکستن خط میانی توسط قیمت باشیم، احتمال بازگشت یا پول بک (Pullback) آن به سمت خط میانی پیش از ادامه دادن مسیر زیاد است.
تحلیل روند قیمت به شما اجازه حرکت میدهد. برای مثال، نزدیک شدن به نقطه حمایت، به شما سیگنال خرید میدهد و با نزدیک شدن به خط مقاومت متوجه میشوید که زمان فروش سهام شما نزدیک است.
شکسته شدن بال پایینی توسط قیمت، یک سیگنال فروش قطعی برای سهامداران است. در چنین شرایط باید بهطور کامل از سهم خروج پیدا کنید.
نحوه رسم چنگال اندروز
با توجه به تعارف و توضیحات بالا، اکنون میدانید که چنگال اندروز چیست و از چه اجزائی تشکیل میشود. بنابراین، میتوانید از این اجزاء در ترسیم ابزار اندروز بهره بگیرید. در این بخش از مطلب، نحوه ترسیم ابزار اندروز را بهصورت گامبهگام توضیح میدهیم.
پیوتها را انتخاب کنید. در هر چنگال از سه پیوت استفاده میشود که با توجه به نزولی یا صعودی بودن قیمت، میتوانند به ترتیب دو سقف و یک کف یا دو کف و یک سقف را شامل شوند. پیوتها درواقع نقاط تغییر یا سقف و کف قیمت واکنشی هستند. پیوتهای انتخابی شما بهطور حتمی باید ماژول باشند. اولین نقطه یا پیوت انتخابشده، نقطه آغاز خط میانی است. خطوط حمایت و مقاومت، امتداد دونقطه بعدی (نقاط 2 و 3) بهموازات خط میانی هستند.
پیوت 2 و 3 را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.
از پیوت 1 شروع بهرسم یک خط کنید که نقطه میانی خطی که دو پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل میکند را قطع کرده و از آن عبور کند. این خط، همان خط میانی ابزار اندروز را تشکیل میدهد.
از پیوتهای 2 و 3 دو خط را بهموازات خط میانی رسم کنید. اکنون بالهای چنگال یا خطوط حمایت و مقاومت نیز رسم شدهاند.
چگونه از شکستها در تحلیل اندروز استفاده کنیم؟
استفاده از شکستها در تحلیل اندروز یک استراتژی با درصد ریسک بالا است و احتمال فریب خوردن شما توسط یک شکست تقلبی، زیاد است. بنابراین، بهتر است از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند OBV برای تأیید شکست استفاده کنید. با وجود ریسک بالای آن، استفاده از این استراتژی در میان معامله گران از محبوبیت بالایی برخوردار است.
در این استراتژی، سیگنال معامله زمانی ارسال میشود که قیمت در خلاف روند از ابزار اندروز خارجشده باشد. بنابراین، معاملات زمانی صورت میگیرند که قیمت از چنگال خارجشده باشد. این نوع معاملات از مراحل زیر تشکیل میشوند:
در مرحله اول، شکست تشخیص داده میشود، اما هنوز تأیید نشده است. بنابراین، ورود به معامله در این مرحله نباید اتفاق بیفتد.
پس از شکست، در اغلب اوقات یک کف جدیدی در زیر ابزار اندروز ایجاد میشود.
در این وهله، بهاحتمالزیاد سطح مقاومت کف ابزار اندروز را مجدداً مشاهده می کنید.
سپس با احتمال قوی، قیمت تا کف جدیدی که بعد از شکست ایجادشده است، پایین میآید. سیگنال تأیید و ورود به معامله زمانی به سرمایهگذاران و معامله گران ارسال میشود که قیمت تا زیر این کف جدید بیاید.
حد ضرر و حد سود را با توجه به وضعیت جدید میتوان به دست آورد. در این معامله، حد ضرر درواقع بالای سقف جدید که قیمت بعد از شکستن ابزار اندروز به آن برگشته است قرار میگیرد.
تعیین حد سود در این معاملات میتواند عمدتاً بر پایه حرکت و نوسانات قیمت باشد. سود را میتوان در سطح حمایت (یا مقاومت) یا با استفاده از الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی ذخیره کرد.
ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
امروزه اهمیت تحلیل روند قیمت با استفاده از ابزارهای مختلف بر هیچکس پوشیده نیست و تسهیل این امر میتواند به تحلیلگران و سهامداران کمک کند تا انتخابها و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
با توجه به اهمیت بالای ابزار اندروز در تحلیل روند قیمت و تخمین نحوه حرکت آن در آینده، امروزه این ابزار در تمام نرمافزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد. بنابراین، با استفاده از پلتفرمهای مختلف و بدون نیاز به رسم دستی چنگال میتوانید به تحلیل روند قیمت بپردازید.
با استفاده از این پلتفرمها تنها کافی است با 3 پیوت مناسب که تغییراتی معنادار را رقم میزنند، میتوانید چنگال را ترسیم کرده و از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه شوید.
ویژگیهای یک چنگال ایده آل
چنگالهای رسم شده میتواند بر اساس چند ویژگی دارای اعتبار کمتر یا بیشتری باشد. هرچه اعتبار چنگال بیشتر باشد، کارایی آن برای تحلیل بازار و روند قیمتها افزایش پیدا میکند. بنابراین، با دانستن ویژگیهای یک ابزار اندروز ایده آل میتوانید تحلیل و بررسیهای خود را صحیحتر انجام داده و به معاملات اطمینانیتر وارد شوید.
این ویژگیها شامل موارد زیر هستند:
هر چه تعداد واکنشهایی که قیمت آن در گذشته با لمس خط میانی تجربه کرده است بیشتر باشد، اعتبار بیشتری به چنگال رسم شده میبخشد.
بهطور حتمی، قیمت در پیوت یا نقطه سوم چنگال باید بین دونقطه 1 و 2 باشد. در غیر این صورت، آنچه رسم شده درواقع یک کانال رگرسیونی روند است.
دقت کنید که شیب چنگال کمتر از 60 درجه باشد. با بهرهگیری از ابزارهای سنجش زاویه روند مانند Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو میتوانید زاویه خط میانی را تأیید کنید. برای این امر، نمودار قیمتی را با استفاده از گزینه «auto» در حالت 1 به 1 قرار دهید.
در این ابزار نباید هیچ اطلاعات قیمتی خارج از چنگال قرار بگیرد. درواقع، تمام دادههای قیمتی درون چنگال و بین دو خط مقاومت و حمایت قرار میگیرند.
در این مطلب بهطورکلی فهمیدیم که چنگال اندروز چیست و کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را موردبررسی قرار دادیم. این چنگال از سه خط موازی تشکیل شده از خط میانی و دو بال بالایی و پایینی (نشاندهنده خطوط مقاومت و حمایت) ساخته میشود که دیدی آیندهنگرانه از وضعیت قیمت و بازار را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد.
روند این چنگال میتواند صعودی یا نزولی باشد. بیشترین میزان نوسانات قیمت در نزدیکی خط میانی اتفاق میافتد. در صورت شکستن سقف یا کف توسط قیمت، استراتژیهای جدید برای افزایش سودآوری و جلوگیری از ضرر ایجاد میشوند که اگرچه ریسک آنها بالا است، اما در برخی موارد میتواند سود بالایی را برای معاملهگران و سرمایهگذاران به وجود بیاورد.
بهطورکلی، تحلیل این ابزار به شما اجازه میدهد تحلیل دقیقتری از قیمتها انجام دهید و زمان دقیق و مناسب برای خریدوفروش یا خروج کامل از سهم را پیدا کنید. امروزه با استفاده از ابزارها و پلتفرمهای مختلفی که در اختیار شما قرار میگیرند، نیازی به ترسیم دستی این چنگال نیست. بلکه با انتخاب سه نقطه مناسب میتوانید تحلیل دقیقی از دادهها را به دست آورید.
اندیکاتور RSI چیست؟ آشنایی با 4 استراتژی مهم بورس و فارکس با اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI چیست؟ آشنایی با 4 استراتژی مهم بورس و فارکس با اندیکاتور RSI
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- مفهوم تحلیل تکنیکال چیست
- روند بازار بعنوان بهترین راهنما
- عملکرد قیمت می تواند عامل نزول هر چیزی شود
- مفهوم اندیکاتور RSI چیست؟
- تنظیمات مناسب در معاملات اندیکاتور RSI چیست؟
- استراتژی مهم تجارت با اندیکاتور RSI
- سطوح RSI OBOS
- واگرایی 2 دوره ای اندیکاتور RSI
- خطوط ترند RSI
- واگرایی کلاسیک RSI
- شناسایی اندیکاتورهای دارای بهترین عملکرد با RSI
- دانلود کتاب آموزش اندیکاتور به صورت PDF
در این مقاله بررسی می کنیم اندیکاتور RSI چیست و دلیل استفاده ی سرمایه گذاران در بازار بورس از این شاخص چیست؟ همچنین چگونه بررسی اندیکاتور شاخص قدرت نسبی می تواند به بالا رفتن ارزش معاملات ما کمک کند؟ می توان اندیکاتور RSI را بعنوان یکی از مهمترین و پراستفاده ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال برای نام برد. به منظور تشخیص مسیر قیمت و قدرت تحرکات قیمت در سهم مورداستفاده، اندیکاتور RSI کاربرد دارد. در ادامه مقاله علاوه بر پاسخ به سوال RSI چیست، سعی می کنیم موضوعات مهم این حوزه را بررسی کنیم. برخی از این موضوعات شامل روند صعودی، روند نزولی RSI و واگرایی ۲ دوره ای RSI در بازار بورس هستند.
مفهوم تحلیل تکنیکال چیست؟
برای بررسی مفهوم تحلیل تکنیکال و مفاهیم مرتبط با بهترین استراتژی، ابتدا به سوال اندیکاتور RSI چیست پاسخ می دهیم. همچنین باید تعاریف پایه را بدانیم و اینکه چنین اندیکاتوری چگونه در معاملات بازار بورس و فارکس قابل استفاده است.
بطور کلی، تحلیل تکنیکال روشی به منظور پیش بینی حرکت قیمت ها و روندهای آینده بورس است. این پیش بینی ها با بررسی چارت های مربوط به اقدامات گذشته در بازار بورس و مقایسه آنها با اقدامات کنونی انجام می شود. این تحلیل همچنین بررسی می کند چه اتفاقاتی در گذشته در بازار بورس رخ داده است. همچنین، در آینده ممکن است چه اتفاقاتی رخ دهد. تحلیل تکنیکال با درنظر گرفتن قیمت اسناد تجاری، از چارت های حاصل از این داده ها بعنوان ابزاری مقدماتی استفاده می کند.
تحلیلگران باتجربه به کمک تحلیل تکنیکال در بازار بورس می توانند بطور همزمان بازارها و اسناد تجاری متعدد را دنبال کنند. این مزیت اصلی و بزرگ تحلیل تکنیکال در بازار بورس برای معامله گران است. پیش از بررسی بیشتر برای پاسخ به سوال اندیکاتور RSI چیست، در ادامه ۳ اصل مهم در تحلیل تکنیکال را معرفی می کنیم.
روند بازار بعنوان بهترین راهنما
به منظور شناسایی الگوهای برگرفته از رفتار بازار بورس می توان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد که در مدت زمان طولانی مهم و معنادار بوده است. به احتمال زیاد می توان نتایج قابل پیش بینی درمورد بسیاری از الگوهای مشخص بدست آورد. همچنین، الگوهای شناخته شده ای نیز وجود دارند که براساس مبنای ثابتی درحال تکرار هستند.
تاریخ مدام تکرار می شود
الگوهای چارت در بازار بورس حاصل شناسایی و طبقه بندی به مدت بیش از صد سال هستند. از این روش که اغلب الگوها درحال تکرار هستند، این نتیجه را حاصل می کند که با گذشت زمان، روان شناسی انسانی تغییرات جزئی داشته است.
عملکرد قیمت می تواند عامل نزول هر چیزی شود
تمامی عوامل شناخته شده برای بازار تحت تاثیر قیمت واقعی هستند. برخی از این عوامل را می توان عوامل سیاسی، عرضه و تقاضا و احساسات بازار برشمرد. با این وجود، یک تحلیل تکنیکال خالص صرفا با حرکت قیمت ها سروکار دارد. این تحلیل با دلایلی که نشات گرفته از هر تغییری هستند سروکار ندارد.
ازجمله شاخص های بسیار تاثیرگذار بر تحلیل تکنیکال، می توان اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا همان RSI را نام برد. طی سالیان اخیر، بدلیل قدرت مشخص شده از چنین شاخصی و امکان استفاده از واگرایی RSI، معامله برطبق اندیکاتور RSI در بورس، محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است.
مفهوم اندیکاتور RSI چیست؟
برای پاسخ به سوال اندیکاتور RSI چیست، اولین پاسخ این است که چنین اندیکاتوری نرخ حرکات به سمت بالا را نسبت به حرکات به سمت پایین اندازه گیری می کند. محاسبات توسط این اندیکاتور به صورتی نرمالایز می شود که بتوان شاخص را در بازه صفر تا صد بیان نمود.
درصورت قرارگیری RSI روی عدد 70 یا بالاتر از آن، احتمال بیش از حد خریداری شدن این حواله وجود دارد. در چنین موقعیتی، افزایش قیمت ها بیش از انتظارات بازار است.
به عدد RSI 30 یا پایین تر، بعنوان نشانه هایی از فروش بیش از میزان حواله توجه می شود. در این موقعیت، شاهد سقوط قیمت ها بیش از انتظارات بازار هستیم. با دارا بودن این اطلاعات، می توان اندیکاتور RSI را برای معاملات روزانه مورداستفاده قرار داد.
بسیاری از مردم RSI را دست کم گرفته اند و نمی دانند این اندیکاتور در بورس بسیار تعیین کننده است. فرمول بکار رفته در اندیکاتور RSI، دو معامله را برای حل کردن بکار می برد:
- اولین معادله مقدار RS یا قدرت نسبی اولیه را دریافت می کند که بدین شکل تعریف می شود:
RS=(میانگین تغییرات قیمت رو به پایین)/ (میانگین تغییرات قیمت رو به بالا)
- با نمایش این اندیکاتور در مقیاس صد و به کمک فرمول زیر می توان مقدار RSI واقعی را بدست آورد:
RSI= 100-(100/1+RS) البته با استفاده متا تریدر 4 امکان اتچ این اندیکاتور وجود دارد. همچنین براحتی می توان آن را در پنجره چارت اصلی کشیده و رها کرد (drag & drop). باتوجه به شکل زیر می توانید این روند را مشاهده کنید:
تنظیمات مناسب در معاملات اندیکاتور RSI چیست؟
بسیاری از سرمایه گذاران از طریق تنظیمات مختلف می توانند با استفاده از اندیکاتور RSI در انجام معاملات روزمره سود زیادی کسب کنند. اما سوال اینجاست که مناسب ترین تنظیمات در معاملات اندیکاتور RSI چیست؟ تنظیمات پیش فرض برای دوره 14 روز RSI برای بسیاری از سرمایه گذاران بسیار مناسب است. اما برخی تاجران روزانه برای معاملات روزمره ی بازار بورس، تنظیمات متفاوتی را برای اندیکاتور RSI بکار می برند.
تنظیمات 14 روزه موردپسند این سرمایه گذاران نیست. زیرا در این حالت، سیگنال های تجاری نامعمول تولید می شود. بنابراین، برخی از آنها تصمیم به پایین تر آوردن چارچوب خود دارند. اما سایرین با پایین تر درنظر گرفتن دوره RSI، سعی در افزایش حساسیت نوسان ساز مفهوم تحلیل روند به منظور دریافت یک نوسان ساز حساس تر را دارند. بصورت کلی نکات زیر وجود دارد:
- در بازار بورس معمولا برای سرمایه گذاران کوتاه مدت و روزانه، تنظیمات کوتاه تر با دوره های با بازه 9-11 روزه قابل استفاده است.
- سرمایه گذاران میان مدت، معمولا دوره های پیش فرض 14 روزه قابل استفاده است.
- این تنظیمات توسط سرمایه گذاران بلندمدت بورس بر روی دوره بلندتر و در بازه های 20 تا 30 روزه انجام می شود.
- بنابراین در پاسخ به سوال تنظیمات مناسب اندیکاتور RSI چیست، بهترین پاسخ این است که این تنظیمات وابسته به استراتژی تجارت شما است.
استراتژی مهم تجارت با اندیکاتور RSI
در این قسمت، ۴ استراتژی مهم درمورد تجارت با اندیکاتور RSI را بررسی می کنیم. درهنگام کار با اندیکاتور RSI، این استراتژی ها از اهمیت ویژه ای برخوردارند.
سطوح RSI OBOS
کاهش میزان RSI به زیر 30، سبب مواجه بازار بورس با فروش بیش از حد می شود. همچنین این بدان معناست که احتمالا قیمت رو به افزایش است. پس از تایید این واژگونی، ممکن است یک معامله خرید انجام شود. بطور متقابل، درصورتی که میزان RSI بیش از 70 شود، فروش بیش از حد رخ می دهد و احتمال کاهش قیمت ها وجود دارد.
درصورت تایید این موضوع، ممکن است یک معامله فروش رخ دهد. سطح 50 بعنوان خط وسط و مرز میان این دو وضعیت محسوب می شود. به عبارتی، RSI در روند صعودی، بطور معمول بیش از 50 و در روند نزولی معمولا کمتر از 50 می شود.
واگرایی 2 دوره ای اندیکاتور RSI
این حالت زمانی رخ می دهد که یک RSI روی دوره ای طولانی تر، مثلا RSI با دوره 14 قرار گیرد و کراس اورها قابل مشاهده شوند. با استفاده از RSI 14، فرصت هایی را پیش رو داریم که بازار بورس قبل از وقوع یک تغییر جهت، به سطح فروش یا خرید بیش از حد نخواهد رسید.
در یک دوره کوتاه تر هر RSI در بازار بورس و فارکس در مقایسه با تغییرات قیمت، واکنش های بیشتری را نمایان می کند. این RSI قادر به نمایش دادن اولین نشانه های بازگشت ها خواهد بود. با عبور کردن RSI 5 از بالای RSI 14، شاهد بالا رفتن قیمت های اخیر هستیم. در چنین حالتی، یک سیگنال خرید در بورس ایجاد می شود. بهتر است بدانید با عبور کردن RSI 5 از سمت پایین و رسیدن آن به سطح پایین تر RSI 14، شاهد کاهش قیمت های اخیر هستیم. چنین وضعیتی، یک سیگنال فروش در بازار بورس و فارکس را نشان می دهد. بررسی های سرمایه گذاران حرفه ای در بورس نشان می دهد که ترکیب استراتژی معامله RSI با Pivot Points می تواند سبب بهبود بسیار زیادی در عملکرد آنها در بازار شود.
خطوط ترند RSI
چنین استراتژی، قسمت های بالا و پایین روی چارت RSI را متصل کرده و نشانگر معامله روی شکستگی خط روند خواهد بود. به منظور ترسیم یک خط روند صعودی RSI، می توانید 3 یا تعداد نقاط بیشتری از خط صعودی RSI را به یکدیگر متصل نمایید. از اتصال نقاط درحال نزول، خط روند نزولی حاصل می شود. وقوع یک شکست در خط ترند RSI می تواند ادامه بالقوه قیمت یا یک واژگونی را نشان دهد. این نکته را درنظر داشته باشید که شکست در خط ترند RSI می تواند مقدم بر شکست در خط ترند چارت قیمت باشد. بنابراین، یک هشدار قبلی و درعین حال، اعلام کننده یک فرصت زودهنگام به منظور معامله در بورس است.
واگرایی کلاسیک RSI
زمانی که قیمت ها در سطحی بالاتر قرار گیرند و بصورت همزمان RSI در ارتفاع پایین تری قرار گرفته و کاهش یابد، شاهد قرارگیری قیمت ها در سطح بالاتری هستیم. بطور معمول، واگرایی RSI در نقطه اوج یک بازار صعودی قابل مشاهده است. چنین حالتی در بازار بورس، الگوی بازگشتی نامیده می شود. با رخ دادن واگرایی RSI، سرمایه گذاران منتظر یک بازگشت هستند.
بالعکس، در مواقع قرارگیری قیمت ها در یک سطح پایین تر و RSI در یک سطح بالاتر، واگرایی صعودی RSI شکل می گیرد. چنین حالتی نشان دهنده یک هشدار قبلی و به احتمال زیاد، بیانگر تغییر جهت ترند از روند نزولی به صعودی است. از واگرایی RSI بطور گسترده در تحلیل تکنیکال بورس استفاده می شود. ترجیح برخی سرمایه گذاران این است که به سراغ استفاده از فریم های زمانی بالاتر به منظور معامله روی واگرایی RSI بروند. شما با استفاده از این سه استراتژی می توانید به پاسخ مناسبی برای سیگنال درست خرید و فروش اندیکاتور RSI چیست رسیده و آن را بکار برید.
شناسایی اندیکاتورهای دارای بهترین عملکرد با RSI
سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به همراه استراتژی ها و تنظیمات، به منظور تکمیل RSI قابل ترکیب هستند. از بهترین این موارد می توان اندایکاتورهای مومنتوم را نام برد. پیشنهاد ما، استفاده از میانگین متحرک همگرا، واگرا و همچنین، کراس اورهای میانگین متحرک است.
جمع بندی
در این مقاله به سوال مهم اندیکاتور چیست پاسخ دادیم. همچنین به شما نشان دادیم چگونه می توان از این اندیکاتور در بازار بورس استفاده کرد. به یاد داشته باشید که شروع و بکارگیری اندیکاتور RSI برای اغلب معاملات روزانه براحتی قابل انجام است. بنابراین، بسیاری از مبتدیان و سرمایه گذاران بورس و فارکس بدون اینکه آگاهی و مهارت زیادی در تحلیل تکنیکال داشته باشند به سراغ آن می روند. این مفهوم تحلیل روند سرمایه گذاران، پارامترهای مختلف را آزمایش می کنند و تفسیرهای صحیح یک اندیکاتور را می آموزند. با این اوصاف، می توان RSI را یکی از اندیکاتورهای MT4 دانست که معمولا بطورگسترده، مورداستفاده نادرستی قرار می گیرد.
اما زمانیکه چنین شاخصی را بدرستی متوجه شده و استفاده کنید، امتیازاتی خواهید داشت. با بکارگیری اندیکاتور RSI در معاملات روزانه ی بورس، این امکان را خواهید داشت که قیمت های دارای روند را تشخیص دهید. می توانید خرید یا فروش افراطی در بازار را مشخص کنید. همچنین دریابید بهترین قیمت به منظور ورود به یک معامله یا خروجی از آن در چه زمانی رخ می دهد. امیدواریم پاسخ خود درمورد اندیکاتور RSI چیست را بدرستی درک کرده باشید. شما می توانید هرگونه سوال در این مورد دارید، با ما درمیان بگذارید.
خط روند(Trend line) چیست؟
خط روند(Trend line) چیست؟: خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی حمایت و مقاومت است.
اما سوال اصلی این است که چگونه خط روند را رسم کنیم؟ در این مقاله بررسی میکنیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد.
همچنین در مورد نحوه استفاده از خطوط روند برای تشخیص کف و سقف بازار نیز صحبت میکنیم.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
خط روند چیست؟
خطوط روند سطوحی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آنها را در امتداد روند رسم کرد تا حمایت و مقاومت را نشان داد.
خطوط روند را میتوانید همان حمایت و مقاومت اریب در نظر بگیرید.
این خطوط میتوانند به ما در پیدا کردن نواحی بالقوه مازاد عرضه و تقاضا کمک کنند که مازادعرضه باعث نزولی شدن بازار میشود و مازاد تقاضا به بازار صعودی منتج میشود.
حال یک مثال از خط روند بر روی روند صعودی را بررسی میکنیم:
دقت کنید که در چارت بالا که چارت روزانه پوند/دلارآمریکا است، بازار چندین مرتبه به خط روند حمایتی برخورد کرده است.
این خط روند به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند که معامله گران میتوانند در اینجا به دنبال فرصت خرید باشند.
حال مثالی از خط روند بر روی روند نزولی را بررسی میکنیم:
در اینجا همانند شکل قبل میبینیم که روند نزولی در چارت دلاراسترالیا/دلارنیوزلند، چندین مرتبه به خط روند برخورد کرده است.
تفاوت در این است که اینجا خط روند نزولی است که به عنوان مقاومت عمل میکنند. بدین ترتیب معامله گران میتوانند در این ناحیه مقاومتی به دنبال فرصت فروش باشند.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
حال که متوجه شدیم خط روند چیست به نحوه رسم آن میپردازیم.
برای رسم خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم که بتوانیم یک خط رسم کنیم.
به محض اینکه دومین سوئینگ های و لو شکل گرفتند میتوانیم خط روند خود را رسم کنیم.
در شکل زیر دو سوئینگ لو را به هم وصل میکنیم.
دقت کنید که در چارت بالا دو نقطه اصلی داریم که میتوانیم به وسیله آنها خط روند خود را رسم کنیم.
وقتی این خط را رسم کردیم، میتوانیم به دنبال پرایس اکشن صعودی بگردیم تا بتوانیم بخریم. همانطور که میبینید چند هفته بعد یک پین بار صعودی در خط روند حمایتی شکل گرفت.
پین بار صعودی در شکل بالا به معامله گران سیگنال میدهد که خط روند احتمالا حفظ شود. این سیگنال به معامله گران فرصت خرید داد.
۳ نکته کلیدی برای رسم صحیح خطوط روند:
برای رسم صحیح خطوط روند باید حتما به سه نکته کلیدی توجه کنیم.
۱٫هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اعتبار خطوط روند بیشترخواهد بود. پس از تایم فریم ها بالاتر شروع کنید.
۲٫ممکن است در رسم خطوط روند، سایه های بالایی و پایینی شمع ها از خط روند عبور کنند.
این حالت ایرادی ندارد. اما مسئله مهم این است که بدون اینکه بدنه شمع ها از خط روند بگذرد، بیشترین برخورد به خط روند را داشته باشیم.
۳٫هیچوقت سعی نکنید خط روند را به زور و در هر جایی رسم کنید. اگر خط روند با روند شکل گرفته سازگاری ندارد پس رسم نکنید چون در اینصورت اعتبار نخواهد داشت.
حال این سه مورد را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
برای رسم خطوط روند از تایم فریم های بالاتر استفاده کنید.
معمولا برای هر کاری در بازار فارکس از تایم فریم روزانه شروع میکنیم.
پس برای خطوط روند هم از همین تایم فریم استفاده میکنیم. پس بهتر است از تایم فریم روزانه برای ترسیم خط روند استفاده کنیم زیرا در چنین حالتی زمان کافی برای اعتبار خط روند را داریم.
این امر به یک قانون مهم در خط روند اشاره دارد و آن این است که هر چه روند برای مدت زمان بیشتری برقرار باشد، آنگاه اعتبار آن بیشتر است.
برای مثال خط روندی که برای دو سال نگه داشته شده است اعتبار بیشتری از خط روند دو هفته ای دارد.
در اینجا یک مثال از خط روند در تایم فریم روزانه را بررسی میکنیم.
خط روند(Trend line) چیست؟
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بعد از اینکه دومین سوئینگ لو شکل گرفته است، خط روند را رسم کرده ایم.
این یک مثال عالی است که فرصت خرید در خط حمایت را نشان میدهد. تایم فریم دیگری که میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم، تایم فریم هفتگی است.
این تایم فریم برای پیدا کردن اهداف بالقوه در روند صعودی و نزولی روی تایم فریم روزانه عالی هست.
در شکل زیر بر روی چارت دلارکانادا/فرانک نشان میدهیم که چگونه میتوان از تایم فریم هفتگی برای شناسایی اهداف بالقوه استفاده کرد.
چارت بالا خط روند هفتگی را نشان میدهد که به ما در پیدا کردن نقاط بالقوه کمک بسزایی میکند.
در این لحظه، در تایم فریم روزانه روند صعودی داریم، پس این روند هفتگی به ما در پیدا کردن سود بالقوه کمک میکند.
خطوط روند و همپوشانی
یکی از سوالاتی که در رسم خط روند مطرح میشود این است که آیا خط روند را باید بر اساس قیمت پایانی و باز رسم کرد یا بر اساس سایه های بالایی و پایینی؟ جواب این سوال به خط روند بستگی دارد.
پیدا کردن خط روندی که دقیقا روی قیمت پایانی و باز و یا دقیقا روی سایه های بالا و پایین قرار بگیرد کمی سخت است.
حال مثالی را بررسی میکنیم.
همانطور که در شکل میبینید، خط روند دقیقا روی سایه بالایی و یا قیمت پایانی و باز قرار نگرفته است.
این بدین معنی نیست که خط روند معتبر نیست. چیزی که اینجا اهمیت دارد این است که قیمتها در این چارت هفتگی در بالای خط روند بسته نشده اند.
مهمترین نکته در رسم خط روند این است که بیشترین برخورد را داشته باشیم و اینکه خط روند از وسط شمع نگذرد.
اگر خط روند از وسط بدنه شمع بگذرد، آنگاه خط روند معتبر نیست.
هیچوقت خط روند را به زور رسم نکنید
این احتمالا رایج ترین اشتباهی است که معامله گران در هنگام رسم خط روند انجام میدهند.
این حالت زمانی رخ میدهد که معامله گر خود را قانع کرده که سطح حمایت یا مقاومت حتما باید وجود داشته باشد. یعنی معامله گر سعی میکند به زور سطحی را بر روی پرایس اکشن مشخص کند.
از این نکته به مهمترین بخش در رسم خط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میرسیم. و آن این است که بهترین خط روند خطی است که کاملا واضح باشد.
پس اگر خط روند روی چارت قرار نمیگیرد پس بهتر است که آن را رسم نکنیم.
چگونه از خطوط روند برای شناسایی نقاط برگشت بالقوه استفاده کنیم؟
حال به بررسی روشی میپردازیم که در آن از خط روند برای تعیین قدرت روند استفاده میشود.
همچنین از این روش میتوان برای پیدا کردن نقاط برگشت بالقوه نیز استفاده کرد.
تا اینجا متوجه شدید که از خط روند میتوان برای پیدا کردن فرصت خرید و فروش استفاده کرد.
اما این حالت تا زمانی صدق میکند که بازار به خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت احترام بگذارد.
حالا وقتی که بازار دیگر به این سطوح احترام نمیگذارد چه اتفاقی می افتد؟ در چنین حالتی نقطه چرخش خواهیم داشت.
در شکل زیر بازار خط روند حمایتی را شکسته و بعد این سطح حمایتی تبدیل به مقاومت شده است.
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بازار برای یک دوره زمانی به خط روند احترام گذاشته است.
با این وجود، وقتی بازار خط روند حمایتی را شکسته است، بعد از آن سریعا این خط حمایتی را به عنوان خط مقاومتی تست کرده است.
این تست مجدد خط مقاومتی، یک فرصت فروش است که به سود چشمگیری منجر شده است.
برای اینکه بتوانیم از خط روند بدین صورت استفاده کنیم، باید یک خط روند واضح داشته باشیم که حداقل ۳ مرتبه برخورد داشته باشد.
هر چه خط روند واضح تر باشد، استراتژی عملکرد بهتری خواهد داشت. همچنین میتوانید از این استراتژی برای شناسایی برگشت صعودی نیز استفاده کنید.
خط روند(Trend line) چیست؟
همانطور که میبینید کمی بعد از اینکه خط روند مقاومت شکسته شده، بازار برگشته است تا این خط را به عنوان حمایت تست کند و در همینجا یک پین بار صعودی شکل گرفته است.
این به معامله گران پرایس اکشن یک فرصت خرید نشان داده است و بعد بازار ۸۰۰ پیپ افزایش داشته است.
این روش فوق العاده ای برای استفاده از روند جهت تشخیص نقاط برگشت بالقوه در بازار است.
دیدگاه شما