قیمت حمایت را می شکند و روند نزولی ایجاد می شود
کاربرد حجم معاملات در تحلیل بازارهای مالی
حجم مقداری از دارایی یا اوراق بهادار است که در یک دوره زمانی، اغلب در طول یک روزT بین معامله گران تبادل میشود. به عنوان مثال، حجم معاملات سهام به تعداد سهام یک شرکت که بین زمان باز و بسته شدن روزانه آن در بورس معامله می شود، اشاره دارد. حجم معاملات و تغییرات حجم در طول زمان، ورودی های مهمی برای معامله گران تکنیکال هستند.
درک حجم معاملات
هر معامله ای که بین خریدار و فروشنده یک اوراق بهادار انجام می شود، به افزایش کل حجم معاملات آن اوراق در آن روز می انجامد. یک معامله زمانی اتفاق میافتد که خریدار بپذیرد آنچه را که فروشنده برای فروش عرضه میکند، با قیمت مشخصی خریداری کند (یا بالعکس). اگر مثلا 1000 برگه سهم در یک روز بین خریداران و فروشندگان جابجا شود، حجم آن روز برابر 1000 است.
حجم به سرمایه گذاران اطلاعاتی در مورد پویایی و نقدینگی بازار می گوید. حجم معاملات بالاتر برای یک اوراق بهادار مشخص به معنای نقدینگی بالاتر، اجرای بهتر سفارش و بازاری پویاتر برای اتصال خریدار و فروشنده است. هنگامی که سرمایه گذاران در مورد جهت گیری بازار سهام تردید دارند، حجم معاملات آتی (در بازارهای سهام خارجی) تمایل به افزایش پیدا می کند؛ که اغلب باعث می شود معاملات آتی و آپشن در اوراق بهادار مشخص شده فعال تر معامله شوند. حجم کلی معمولا نزدیک به زمان باز و بسته شدن بازارها در هفته (مثلا دوشنبه ها و جمعه ها در کشورهای خارجی) بیشتر می شود.
حجم معاملات در تحلیل تکنیکال
برخی از سرمایه گذاران از تحلیل تکنیکال، استراتژی مبتنی بر قیمت سهام، برای تصمیم گیری در مورد زمان خرید سهام استفاده می کنند. تحلیلگران تکنیکال در درجه اول به دنبال نقاط قیمت ورودی و خروجی مناسب هستند. سطوح حجم مهم هستند زیرا سرنخ هایی در مورد اینکه بهترین نقاط ورودی و خروجی کجا قرار دارند را ارائه می دهند.
حجم معاملات یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال است زیرا برای اندازه گیری اهمیت نسبی هر حرکت بازار استفاده می شود. اگر بازار در یک دوره معین حرکات زیادی انجام دهد، آنگاه قدرت آن حرکت بر اساس حجم معاملات یا اعتبار پیدا می کند و یا به آن دوره با شک و تردید نگریسته می شود. هرچه حجم در حین حرکت قیمت بیشتر باشد، در این شکل از تحلیل، حرکت مهمتر در نظر گرفته میشود. برعکس، اگر حجم معاملات کم باشد، حرکت با اهمیت کمتری در نظر گرفته می شود.
حجم یکی از مهمترین معیارهای قدرت یک اوراق بهادار برای معامله گران و تحلیلگران تکنیکال است. از منظر حراج، زمانی که خریداران و فروشندگان در یک قیمت خاص فعال می شوند، به این معنی است که حجم بالایی وجود دارد.
تحلیلگران از نمودارهای میله ای برای تعیین سریع سطح حجم استفاده می کنند. نمودارهای میله ای همچنین تشخیص روند در حجم معاملات را آسان تر می کنند. وقتی میلههای نمودار میلهای بالاتر از حد متوسط هستند، نشانهای از حجم یا قدرت بالا در قیمت یک مارکت خاص است. با بررسی نمودارهای میله ای، تحلیلگران می توانند از حجم معاملات به عنوان راهی برای تایید حرکت قیمت استفاده کنند. اگر با افزایش یا کاهش قیمت، حجم افزایش یابد، حرکت قیمت با قدرت در نظر گرفته می شود.
اگر معاملهگران بخواهند یک برگشت را در سطح حمایت یا کف تأیید کنند، به دنبال حجم خرید بالا هستند. برعکس، اگر معاملهگران به دنبال تایید شکست در سطح حمایت هستند، به دنبال حجم کم از سوی خریداران هستند. اگر معاملهگران بخواهند یک برگشت را در سطح مقاومت یا سقف تأیید کنند، به دنبال حجم فروش بالا هستند. برعکس، اگر معاملهگران به دنبال تایید شکست در سطح مقاومت هستند، به دنبال حجم بالایی از خریداران هستند.
ملاحظات دیگر
در زمانهای اخیر، معاملهگران با فرکانس بالا (HFT) و صندوقهای شاخص به سهم عمدهای در آمار حجم معاملات در بازارهای ایالات متحده تبدیل شدهاند. بر اساس تجزیه و تحلیل جی پی مورگان در سال 2017، سرمایه گذاران منفعل مانند ETF ها و حساب های سرمایه گذاری که از معاملات الگوریتمی با فرکانس بالا استفاده می کنند، مسئول حدود 60 درصد از حجم کل معاملات بودند در حالی که "معامله گران اختیاری بنیادی" (یا معامله گرانی که عوامل بنیادی موثر بر معامله ی یک سهام را قبل از سرمایه گذاری ارزیابی می کنند) تنها 10 درصد از ارقام کلی را تشکیل می دادند.
دستورالعمل های اساسی برای استفاده از حجم
هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولا دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. به عنوان معاملهگر، ما تمایل بیشتری به پیوستن به حرکات قوی داریم و در حرکتهایی که ضعف را نشان میدهند، شرکت نمیکنیم - یا حتی ممکن است نیم نگاهی به ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم. این دستورالعمل ها در همه موقعیت ها صادق نیستند، اما راهنمایی هایی کلی برای تصمیم گیری های معاملاتی ارائه می دهند.
1. تایید روند
بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد و این هشداری در مورد ناپایدار بودن روند می باشد. درک این موضوع مکن است سخت باشد اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم سیگنال قوی نمی باشد. کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد، سیگنال قویتری است که نشان میدهد چیزی در سهم به طور اساسی تغییر کرده است.
2. علائم بازار گاوی
حجم معاملات می تواند در شناسایی نشانه های بازار گاوی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت بالاتر میرود و به دنبال آن یک حرکت رو به پایین دوم به وجود میآید. اگر قیمت در حرکت به سمت پایین دوم به زیر پایینترین سطح قبلی نرسد و حجم نیز در دومین کاهش، کم باشد، معمولا این به عنوان یک علامت صعودی تعبیر میشود.
3. حجم و بازگشت های قیمتی
پس از یک روند صعودی یا نزولی طولانی، اگر قیمت به یک حرکت رِنج یا خنثی با حجم زیاد ختم شود، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک بازگشت در حال انجام است و جهت قیمت ها تغییر خواهد کرد.
4. تاریخچه ی حجم
حجم را باید نسبت به تاریخ های اخیر بررسی کرد. مقایسه امروز با حجم 50 سال پیش ممکن است داده های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده ها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبط تر هستند.
5. شکست ها و شکست های کاذب با توجه به حجم
هنگام شکست یک محدوده رِنج یا الگوهای نموداری دیگر، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم معاملات در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمال بالایی در کاذب بودن شکست است.
نکته مهم: حجم اغلب به عنوان شاخص نقد شوندگی در نظر گرفته می شود، زیرا سهام یا بازارهایی که بیشترین حجم را دارند، نقدشونده ترین بازارها هستند و برای معاملات کوتاه مدت بهترین در نظر گرفته می شوند چرا که خریداران و فروشندگان زیادی آماده معامله با قیمت های مختلف هستند.
اندیکاتورهای حجم
اندیکاتورهای حجم، فرمولهای ریاضی هستند که به صورت بصری در اغلب پلتفرمهای نموداری مورد استفاده نشان داده میشوند. هر اندیکاتور از فرمول متفاوتی استفاده می کند و معامله گران باید اندیکاتوری را پیدا کنند که برای استراتژی آنها بهترین کارایی را دارد.
وجود اندیکاتورها ضروری نمی باشد، اما می توانند به فرآیند تصمیم گیری معاملات کمک کنند. اندیکاتور های حجم زیادی برای انتخاب وجود دارد و در زیر نمونه ای از نحوه استفاده از دو مورد از آنها ارائه می شود.
Chaikin Money Flow
افزایش قیمتها باید با افزایش حجم همراه باشد، بنابراین Chaikin Money Flow روی افزایش حجم تمرکز میکند زمانی که قیمتها در قسمت بالایی یا پایینی محدوده روزانه خود به پایان میرسند و سپس مقداری برای قدرت مربوطه ارائه میدهند. هنگامی که قیمت های بسته شدن در قسمت بالایی محدوده روز قرار دارند و حجم در حال افزایش است، مقادیر بالا خواهند بود. زمانی که قیمت های بسته شدن در قسمت پایینی محدوده قرار دارند، مقادیر منفی خواهند بود. Chaikin Money Flow را می توان به عنوان یک اندیکاتور کوتاه مدت استفاده کرد زیرا نوسانات زیادی دارد، اما از آن بیشتر برای مشاهده واگرایی استفاده می شود.
On Balance Volume (OBV)
این اندیکاتور اولین بار توسط جوزف گرانویل در سال 1962 معرفی شد. پس از پایان معاملات هر روز، قیمت سهام با مقداری بالاتر یا پایین تر یا برابر با روز قبل و با حجم معاملات خاصی بسته می شوند. اگر قیمت پایین تر بسته شود، حجم معاملات منفی بوده و از حجم معاملات روز قبل کسر می شود. اگر قیمت بالاتر بسته شود، حجم معاملات عددی مثبت بوده و به حجم روز قبل افزوده می شود. در روز های بدون تغییر نیز خط حجم ثابت می ماند. به عبارتی، OBV جمع کل اهداد حجم معاملات منفی و مثبت به صورت پیش رونده است. این اندیکاتور نیز برای تایید روند بازار به کار می رود. به این معنی که اگر هم قیمت و هم اندیکاتور هر دو صعودی بودند، روند صعودی احتمالا ادامه دار است. اما اگر جهت قیمت صعودی اما اندیکاتور نزولی بود، در اینجا یک واگرایی منفی اتفاق افتاده است که نشان دهنده ضعف در روند می باشد.
Klinger Oscillator
از نوسانات بالا و پایین خط صفر می توان برای کمک به سایر سیگنال های معاملاتی استفاده کرد. نوسانگر کلینگر حجم انباشت (خرید) و توزیع (فروش) را برای یک دوره زمانی معین جمع می کند.
سخن پایانی
حجم معاملات ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعملهای اساسی را میتوان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید میکند یا نشانهای از اینکه ممکن است یک بازگشت رخ دهد، استفاده کرد. گاهی اوقات از اندیکاتور های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنالهای ورود و خروج را میتوان با نگاه کردن به پرایس اکشن، حجم و یک اندیکاتور حجم شناسایی کرد.
راهنمای تشخیص زمانی که قیمت می خواهد از حمایت/مقاومت در Spectre.ai شکست بخورد و اقدامات لازم
شناسایی سطوح حمایت/مقاومت یکی از مهمترین مهارتهایی است که یک معامله گر باید توسعه دهد. این مهارت به شما امکان می دهد بفهمید که قیمت وقتی به حمایت یا مقاومت نزدیک می شود ، چگونه رفتار می کند. به این ترتیب ، دانستن بهترین مکان ها برای ورود یا خروج از موقعیت باز آسان تر می شود.
در برخی موارد ، قیمت به حمایت یا مقاومت ضربه می زند و سپس معکوس می شود. در موارد دیگر ، سطح حمایت یا مقاومت را از بین می برد. این راهنما به شما نشان می دهد که چگونه می توانید تشخیص دهید وقتی قیمت می خواهد حمایت یا مقاومت را بشکند. همچنین به شما نشان می دهد که در چنین سناریویی چه باید بکنید.
چگونه می دانید که قیمت در حال شکستن حمایت یا مقاومت است؟
فرض می کنم شما می دانید سطح حمایت و مقاومت چیست. با این حال ، فقط در صورتی که نمی دانید اینها سطوح قیمتی هستند که به نظر می رسد قیمت ها در محدوده آن هستند. به این معنا که به نظر نمی رسد قیمت ها در مدت زمان طولانی از این سطوح بالاتر یا پایین تر برود. این راهنما به طور مفصل به موضوع می پردازد: پشتیبانی و مقاومت ، دو بهترین شاخص فنی که معامله گران Spectre.ai باید بدانند.
قیمت ها سطح حمایت/مقاومت را شکسته و نشان دهنده روند در حال توسعه در Spectre.ai است
از آنجا که قیمت دارایی در طول زمان متغیر است ، معمولاً در زمان بازگشت به سطح مشخصی از قیمت می رسد. این حمایت یا مقاومت است. حمایت در نقطه قیمت پایین تر شکل می گیرد در حالی که مقاومت در نقطه قیمت بالاتر شکل می گیرد. سطح حمایت و مقاومت یا ضعیف یا قوی است.
استحکام سطح حمایت/مقاومت با تعداد دفعاتی که قیمت آنها را لمس کرده است قبل از بازگشت باز می شود. سطوح پشتیبانی و مقاومت قوی آنهایی هستند که قیمت آنها در طول یک دوره خاص چندین بار لمس شده است. اگر قیمت فقط یکبار قبل از شکستن به سطح حمایت یا مقاومت برسد ، ضعیف در نظر گرفته می شود. حرکت قیمت باید بسیار قوی باشد تا بتواند سطح حمایت/مقاومت قوی را پشت سر بگذارد.
چگونه می توان فهمید که حرکت قیمت به اندازه کافی قوی است که بتواند حمایت/مقاومت را پشت سر بگذارد
با استفاده از نمودار شمع ، ابتدا باید روند غالب را مشخص کنید. اگر شمع قوی باشد ، متوجه خواهید شد که شمع ها بزرگتر هستند و دو یا چند شمع همرنگ به صورت متوالی تشکیل می شوند.
همچنین در صورت وقوع یک خبر یا رویداد اقتصادی در راه ، می توانید انتظار داشته باشید که حرکت قیمتی قوی شود. درست پس از انتشار اخبار ، خواهید دید که قیمت ها در جهت خاصی حرکت می کنند و اغلب از سطح حمایت/مقاومت عبور می کنند.
در موارد دیگر ، تثبیت قیمت درست قبل از رسیدن به حمایت یا مقاومت وجود دارد. یعنی قیمت در محدوده محدودی قرار می گیرد. با نزدیک شدن قیمت به حمایت/مقاومت ، شتاب کافی برای عبور از آن به دست آمده است. با این حال ، در بیشتر موارد ، قیمت معمولاً قبل از شکستن مجدد به محدوده باز می گردد.
در اینجا یک مثال است:
شناسایی قیمتی که می تواند حمایت/مقاومت در Spectre.ai را بشکند
اجتناب از وقوع جراحات کاذب
شکست های کاذب زمانی رخ می دهد که قیمت از سطح حمایت/مقاومت خارج شده و تقریباً بلافاصله قبل از اینکه روند معکوس شود ، در محدوده مورد نظر قرار می گیرد. شکست های کاذب جایی است که اکثر معامله گران متحمل ضرر می شوند.
یکی از راه های جلوگیری از شکست های کاذب این است که ببینیم قیمت در هنگام برخورد با حمایت/مقاومت قوی چگونه رفتار می کند. یعنی چه روندی ایجاد می شود؟
با استفاده از تصویر فوری زیر ، متوجه خواهید شد که وقتی قیمت ها به مقاومت می رسند ، روند نزولی ایجاد می شود. شکست کاذب زمانی رخ می دهد که قیمت مقاومت را شکسته و بالاتر از آن باقی بماند.
سپس ، شمع خرس جامد حمایت را می شکند که نشان دهنده روند نزولی است. اینجاست که باید تجارت خود را وارد کنید.
شکست کاذب باعث می شود معامله گران فکر کنند روند صعودی در حال توسعه است
وقتی قیمت پشتیبانی/مقاومت Spectre.ai را شکست ، چه اقدامی باید انجام دهید؟
اگر قیمت از حمایت/مقاومت ضعیفی عبور کرد ، می توانید انتظار داشته باشید که روند در همان جهت ادامه یابد. در مورد حمایت/مقاومت قوی ، نحوه برخورد قیمت را در صورت برخورد با این سطح در نظر بگیرید.
اگر به تصویر فوری ما در بالا نگاه کنید ، قیمت معمولاً روند نزولی ایجاد می کند. اگر شکست رخ داد ، منتظر بمانید تا بازارها مانند زمانی که قیمت ها به حمایت/مقاومت می رسند رفتار کنند. اکنون زمان ورود به تجارت بر اساس روند توسعه است.
چرا رخنه های کاذب رخ می دهد؟ شکست های دروغین معمولاً هنگامی رخ می دهد که معامله گران وارد بازار می شوند در حالی که بازار آن بیش از حد گسترده شده و آماده تغییر است. در مثال بالا ، بسیاری از معامله گران تصور می کردند که روند صعودی خواهد بود.
اما معامله گران حرفه ای می دانند که انتظار می رود بازارها همانطور رفتار کنند که قیمت ها به سطح مقاومت قوی رسیدند. هنگامی که این اتفاق افتاد ، روند نزولی شروع به نشانه زمان مناسبی برای شروع فروش کرد.
برای محافظت در برابر شکست های کاذب ، معاملات را بر اساس روند قیمت وارد کنید
همانطور که اشاره کردم ، دانستن اینکه چگونه قیمت هنگام برخورد با یک حمایت/مقاومت رفتار می کند ، به شما این امکان را می دهد که در مورد نحوه معامله هنگامی که دوباره این کار را انجام داد ، ایده ای داشته باشید.
بنابراین خواندن نمودار شما مهم است. من معمولاً توصیه می کنم در مقایسه با جلسات معاملاتی خود ، از چارچوب بازه زمانی بزرگتری مبادله کنید. به عنوان مثال ، اگر شمع های 5 دقیقه ای را معامله می کنید ، باید نمودار 30 دقیقه یا 3 ساعته را بخوانید.
قیمت حمایت را می شکند و روند نزولی ایجاد می شود
مواردی وجود دارد که قیمت به طور مداوم سطوح حمایت/مقاومت را از بین می برد. می توانید از ابزارها و شاخص های اضافی برای تعیین زمان مناسب برای ورود به معاملات خود استفاده کنید.
یکی از ابزارهای مفید شاخص Spectre.ai Bollinger Bands است. روش های زیادی برای استفاده از این شاخص وجود دارد. به عنوان مثال ، هنگامی که قیمت قبل از شروع به سقوط و شکستن محدوده پایین به منطقه حمایت/مقاومت نزدیک می شود ، این نشانه ای برای کوتاه آمدن است.
تجارت با استفاده از پشتیبانی/مقاومت مهارتی است که به صبر و تمرین زیادی نیاز دارد. هنگامی که قیمت حمایت/مقاومت را شکست ، هدف شما باید نقطه ورود مناسب تجارت را انتخاب کند.
اگر می خواهید از این مهارت ها استفاده کنید ، امروز یک حساب تمرین Spectre.ai باز کنید و معامله را شروع کنید. این تنها راهی است که می توانید نحوه شناسایی سطوح حمایت/مقاومت و همچنین تعیین زمان شکستن قیمت ها را بیاموزید.
نحوه مدیریت احساسات در معامله
چگونه حضوری موفق در بورس داشته باشیم
اگر بدانیم هنگام معامله و انتخاب سهم و یا ترکیبی از سهام مختلف چگونه احساسات خود را کنترل کنیم میتوانیم از بروز شکست جلوگیری کرده و موفق شویم. وضعیت روحی و روانی شما تأثیر زیادی در تصمیمگیریهایتان دارد، به ویژه اگر تازه کار هستید. حفظ آرامش برای انجام معاملات مهم است. در این مقاله، ما جنبه روانشناسی در معاملات روزانه و حتی بلند مدت را برای معاملهگران مبتدی و باتجربه بررسی میکنیم و نکاتی را در مورد چگونگی انجام معامله بدون دخالت احساسات ارائه میدهیم.
اهمیت کنترل احساسات در حین معامله
اهمیت کنترل احساسات در معاملات را نمیتوان نادیده گرفت.
تصور کنید که پیش از گزارش اشتغال و آمار بیکاری معامله کردهاید نحوه معامله شکستهای کاذب با این انتظار که اگر تعداد مشاغل گزارش شده بیشتر از پیشبینیها باشد، قیمت طلا و یا سهمتان به سرعت افزایش مییابد و شما میتوانید در کوتاه مدت سود زیادی کسب کنید.
گزارش اشتغال منتشر میشود و همانطور که امیدوار بودید، تعداد مشاغل از پیشبینیها بیشتر است. اما به دلایلی، قیمتها سقوط میکنند!
شما به تمام تجزیه و تحلیلهایی که انجام دادهاید، به تمام دلایلی که باعث افزایش قیمت طلا و یا سهمتان میشد، فکر میکنید و هرچه بیشتر فکر کنید، ارزش طلا و سهمتان کمتر میشود
همانطور که میبینید رنگ سهامهایی که خریدهاید قرمز میشود، زانوهایتان بی اختیار تکان میخورد، احساساتتان جریحهدار میشود و واکنش «جنگ یا گریز» رخ میدهد، این پاسخ فیزیولوژیکی اغلب مانع رسیدن ما به اهدافمان میشود و میتواند برای معاملهگران بسیار مشکلساز باشد.
معاملهگران حرفهای به شانس اعتقادی ندارند و با یک تصمیم عجولانه به سرمایه خود آسیب نمیرسانند. آنها اجازه نمیدهند یک حرکت اشتباه کل زندگیشان را خراب کند.
برای یادگیری به حداقل رساندن معاملات احساسی، باید تمرینات زیادی انجام شود.
مدیریت احساسات در معاملات فارکس
تجربه رایج معاملهگران درباره معاملات احساسی:
برخی از رایج ترین احساساتی که معامله گران تجربه میکنند عبارتند از ترس، عصبانیت، باور، هیجان، حرص و طمع و اعتماد به نفس کاذب.
ترس و عصبانیت
یکی از علل شایع ترس، معامله با ارقام بسیار بالا است. معاملات بسیار بزرگ نوسانات بیشتری دارند، و استرس ناشی از آن باعث میشود مرتکب اشتباهاتی شوید که در حالت معمول هرگز انجام نمیدهید.
عامل دیگر ترس (یا عصبانیت) انجام معامله «اشتباه» است، معاملهای که با برنامه معاملاتی شما مطابقت ندارد.پس برای تک تک معاملات خود برنامه داشته باشید و سعی کنید مانند یک خلبان همیشه چک لیست داشته باشید و همه هموارد مربوطه را قبل از ورود به معامله انجام داده باشید .اگر بتوانیم با کمی تمرین ترس را در زمان شروع ان بشناسیم احتمالا خواهیم توانست به موقع قبل از اینکه احساسات بر ما مسلط شوند گامهای موثرتری در راستای بهتر معامله کردن برداریم.
ترس از دست دادن پول و یا ترس از اشتباه و حتی ترس از جاماندن از خرید و یا فروش سهم و یا سهام از بدترین و مهلک ترین مشکلات احساسی میباشد که معامله گران میبایستی با تمرین نحوه معامله شکستهای کاذب و مشاوره و مطالعه بر یک یک ابعاد ان غلبه کنند.
باور/هیجان
باور و هیجان احساسات کلیدی هستند که احتمالاً آنها را در هر معاملهای که انجام میدهید حس میکنید. برای انجام یک معامله خوب نیاز به باور دارید همچنین هیجان لازمه معامله است، اگر در معامله هیجانی ندارید، احتمالا به این خاطر است که در معامله مناسبی قرار نگرفتهاید.
یک معامله خوب به برنامه معاملاتی شما بستگی دارد. اگر طبق برنامه معاملاتی عمل کنید حتی اگر در یک معامله ضرر کنید شما باز هم برندهاید. داشتن اطمینان نسبت به معامله بسیار موثر است.هم تجربه و هم تحقیق نشان داده است که ارتباط مستقیمی بین رفتار معامله گر و حالات احساسی وی وجود دارد و نکته ایی را که نباید فراموش کرد این است که شاید گاها باید باور اینکه قیمت سهم ما حتما به هدف ما خواهد رسید یک اندیشه کاملا غلط باشد چون دلایل زیادی هم وجود دارد که قیمتها برعکس شده و هرچه که سود بوده تبدیل به ضرر میشود بنابراین باورهای ما باید تحت کنترل کامل ذهنی ما قرار گیرد تا بر اثر باورهای غلط موجب ایجاد ضرر و زیان نشویم .
روانشناسی معاملات فارکس
حرص و طمع/اعتماد به نفس کاذب
اگر حریص هستید و برای به دست آوردن سود زیاد معامله میکنید، بدانید شاید گاهی نتیجه کار خوب باشد، اما اگر مراقب نباشید ممکن است دچار لغزش شده و در نهایت ضرر سنگینی را متحمل شوید.
مکانیسمهای تجاری خود را بررسی کنید (به عنوان مثال: پایبندی به اهداف، برنامهریزی، کنترل ریسک، تنظیمات تجاری خوب….) معاملات اشتباه ناشی از اعتماد به نفس بیش از حد مسبب شکست شما میشود.
البته همه رفتارهای معاملاتی تاثیر گذار منفی نیستند .لذت و احساسات قوی مثبت دقیقا به سادگی احساسات ناخواسته میتوانند بر معامله تاثیر منفی بگذارند .برای مثال معامله گری به علت حرکت خوب بازار در سود خوبی قرار داشت و همین باعث بوجود امدن احساس خوبی برای وی شد و به همین دلیل احتیاط کمتری کرد و طرح و برنامه ایی که برای حفظ سود داشت را فراموش کرد و همین اعتماد به نفس کاذب که فکر میکرد در بهترین حالت معامله قرار دارد باعث از دست دادن سودش شد .و حتی حرص و طمع باعث میشود که مدیریت سرمایه مناسب را فراموش کنیم و همه سرمایه را فقط در یک سهم خرید کنیم و در اندیشه شیرین کسب سود با یک بی تدبیری موجب ایجاد ضرر و زیان شویم.
تصادفی عمل نکنید:
یکی از مهلکترین ضربه هایی که موجب شکست برای ما میشود تصادفی عمل کردن است و برای مثال ما متوجه میشویم که بنا به هر دلیلی سهام شرکتی بشدت با رشد مواجه شده و ما هم بی خبر از همه جا بلافاصله اقدام به خریدی میکنیم که قبلا تحلیل و پرس و جویی در مورد ان نکردیم و احتمالا حتی برای مدت کوتاهی سود هم داشته باشیم و با فکر سود بیشتر از معامله خارج نمیشویم و بعد از گذشت مدتی میبینیم که خرید ما در ضرر قرار دارد .تصادفی عمل نکردن یعنی ما برای هر خریدی از قبل باید برنامه داشته باشیم و صرفا با هیجانی خرید کردن نمیتوان به سود مستمر رسید.
نظریه نیک کاولی درباره بینظمی در معاملات:
نیک کاولی بیش از ۲۰ سال در بازارها تجربه دارد و انواع صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت را معامله کردهاست.
«بدترین معاملات را زمانی انجام دادم که از برنامه معاملاتی خارج شدم.»
من از حد ضرر محاسبه شده ایی استفاده نمیکردم. من فکر میکردمی توانم بهتر از بازار نتایج معاملات را پیشبینی کنم. زمانی که معامله زیانده میشد دست از معامله بر نمیداشتم نحوه معامله شکستهای کاذب و دو برابر ضرر میکردم و پول بیشتری به حساب معاملاتی خود واریز میکردم تا ضررهایم را جبران کنم.(نظریه انتقام از بازار )
«گاهی اوقات طبق برنامه معاملاتی بدون در نظر گرفتن احساسات میبایست از انجام بعضی معاملات خودداری میکردم اما نمیتوانستم احساساتم را کنترل کنم. البته غلبه بر احساسات بسیار دشوار است اما برای موفقیت در دراز مدت ضروری است.»
چگونگی کنترل احساسات هنگام معامله
اگر میخواهید در انجام معامله احساسات منفی را از خود دور کنید، داشتن برنامه بسیار مهم است. یک ضرب المثل قدیمی میگوید:«نداشتن برنامه، برنامهریزی برای شکست است» این ضرب المثل در بازارهای مالی صادق است.
در بازارهای مالی استراتژیها و رویکردهای متعددی برای سودآوری وجود دارد که میتوانند به معاملهگران در رسیدن به اهدافشان کمک کند. اما مهمترین نکته داشتن یک عملکرد مشخص و منظم است.
در اینجا پنج روش برای کنترل احساسات هنگام معامله آورده شده است.
۱- قوانین شخصی داشته باشید
برای خود قانون تعیین کرده تا هنگام معاملات احساساتی برخورد نکنید. قوانین شما میتواند شامل تعیین حد ضرر و حد سود در معاملات باشد. در صورتی که معاملات شما بر اساس قوانین و چارچوب خاصی باشد از دخالت احساسات در آن جلوگیری می شود و این موضوع باعث موفقیت بیشتر شما در بازار فارکس می شود.
۲-به موقع معامله کنید
خودداری از معامله در شرایط بد بازار بسیار مهم است. اگر وضعیت بازار مناسب نیست بهترین راه وقتگذرانی با خانواده است.یکی از بزرگترین مشکلات معامله گران عدم کنترل در ورود به موقع در معاملات میباشد و معمولا در جای نا مناسب بدترین ورودها را انجام میدهند.
۳-حجم معاملات خود را محاسبه کنید
قبل از ورود به معامله میزان ریسک خود را بر اساس حجم و مقدار سرمایه میبایستی تعیین نماییم.برای مثال اگر حجم کلی سرمایه ما ده میلیون تومان میباشد بهتر است بدانیم و محاسبه کنیم که تا چه مقدار از سرمایه را میتوانیم ضرر دهیم تا در صورت بروز ان و از دست دادن قسمتی از سرمایه بتوانیم برای معاملات بعدی سرمایه کافی داشته باشیم .
۴- یک برنامه معاملاتی ترتیب دهید
فرق بین دستاوردهای معاملهگرانی که از یک برنامه معاملاتی استفاده میکنند و افرادی که برنامهی معاملاتی ندارند بسیار زیاد است. ترتیب یک برنامه معاملاتی اولین قدم برای کنترل احساسات هنگام معامله است اما به تنهایی نمیتواند از بروز احساسات جلوگیری کند، اما بسیار موثر و مفید است.برای مثال میتوان گفت که برنامه معاملاتی شامل اطلاع از وضعیت اخبار و اقتصاد بورس و یا سهام و اگاهی از حرکات قیمتی میباشد.یک برنامه معاملاتی ترکیبی از استراتژیهای معاملاتی تکنیکال و اخبار و شرایط اقتصادی موجود هم میباشد بنابراین اگاهی و علم خود را در این خصوص بالاتر ببریم تا استراتژی معاملاتی درستی نحوه معامله شکستهای کاذب را جهت کسب سود داشته باشیمو همچنین در برنامه معاملاتی سعی کنید از تکرار زیان پرهیز کرده و اگر چند بار پشت سرهم متحمل ضرر شدید حتما برنامه معاملاتی خود را مجددا بررسی کنید.
۵- آرام باشید
اگر آرامش خود را حفظ کنید و از انجام معامله لذت ببرید، در تمام شرایط بازار برای یک عملکرد منطقی آمادگی خواهید داشت.سعی کنید با دقت هر جه تمام تر معامله کنید و از کسب و بدست اوردن سود لذت ببرید.سعی کنید اخر هفته و یا در شرایط بحرانی بازار کتاب بخوانید و یا تفریح کنید .
نتیجه گیری :
حرص و طمع یکی از بزرگترین مشکلات هر معامله گری میباشد که قدم اول کنترل و غلبه بر ان میباشد .در هنگام رشد بورس در ایران افراد بسیار زیادی با وجود قرار داشتن سهامشان در سودهای غیر معقول به امید بدست اوردن سودهای چند هزار درصدی اقدام به فروش نکردند و طی مدتی سود تبدیل به ضررهای بزرگی شد بنابراین بعد تحلیل تکنیکال و بنیادی خود را بالا ببرید و همیشه از مشاوران روانشناس بازار کمک بگیرید تا همیشه کسب سود کنید.
استراتژی رنج تریدینگ (Range Trading) یا معاملات رنج چیست؟
شاید شما هم این تجربه را داشته باشید که در یک بازار با روند صعودی یا نزولی در حال کسب سود هستید که ناگهان بازار متوقف میشود و حرکاتی نوسانی در نمودارها ظاهر میشود. از بخت بد، شما هم ضرر میکنید. در شرایط رنج بازار، تریدرها بیشترین خسارت را میبینند. جالب است بدانید که بازارهای رنج شبیه هم نیستند. بعضی برای ترید مناسباند و برخی دیگر نه. در این مطلب نگاهی به رنج تریدینگ (Range Trading ) یا معاملات رنج و نحوه استفاده از آن برای ایجاد فرصتهای معاملاتی در زمانی میاندازیم که بازار هیچ ترند مشخصی در هیچ جهتی ارائه نمیکند.
رنج تریدینگ (Range Trading) چیست؟
بازار ارزهای دیجیتال همیشه روند دارد. این روند یا صعودی است یا نزولی و یا خنثی. همانطور که میدانید، حالت خنثی یا رنج نسبت به روندهای صعودی و نزولی معمولا بیشتر دیده میشود. بازارها فقط در 30 % مواقع ترند یا روند میشوند و در بقیه زمانها خنثی هستند. این واقعیت برای معاملهگرانی که به دنبال پیدا کردن تغییرات قیمت عمده هستند، معضل ایجاد میکند. در بقیه زمانها بازارها نحوه معامله شکستهای کاذب تمایل دارند که در داخل یک رنج حرکت کنند. اما این چه معنایی دارد؟
یک رنج تریدینگ زمانی روی میدهد که بازار به صورت مداوم در یک برهه زمانی مشخص بین دو قیمت یا سطح حرکت میکند. درست مثل پیگیری روند که در هر چارچوب زمانی امکانپذیر است، معاملات رنج یا خنثی نیز در تمام چارچوبهای زمانی قابل مشاهده هستند؛ از نمودارهای کوتاهمدت پنج دقیقهای گرفته تا نمودارهای بلند ماهیانه یا سالیانه.
اما بر خلاف معاملات روند، در معاملات رنج یا معاملات خنثی معاملهگران با توجه به موقعیت قیمت در داخل رنج، هم خرید و هم فروش انجام میدهند.
معمولاً در هنگام پیگیری روند، معاملهگران با مسیر کلی روند همسو میشوند و در افتهای یک روند صعودی، میخرند و در شروع روندهای نزولی، میفروشند.
در مقابل، استراتژی رنج تریدینگ به معاملهگران اجازه میدهد هر دو کار را همزمان انجام دهند؛ چون بنا به تعریف آن، قیمت بین دو سطح مشخص تغییر میکند و (حداقل در آن چارچوب زمانی) نه خیلی بالا میرود و نه خیلی پایین میآید.
نحوه انجام معاملات رنج
در ابتدا لازم است معاملهگر رنجی را که در آن معامله میشود شناسایی کند. معمولاً قیمت باید حداقل دو بار از یک محدود حمایتی برگردد و همچنین دو بار از محدوده مقاومتی خارج شود. در غیر این صورت، احتمالاً قیمت در یک روند صعودی در حال ایجاد یک کف قیمت بالاتر و یک اوج قیمت بالاتر است یا در یک روند نزولی در حال ایجاد یک اوج قیمت پایینتر و یک کف قیمت پایینتر خواهد بود.
معامله کردن در بازار رنج
تصویر زیر یک موقعیت رنج معاملاتی را نشان میدهد. همانطور که میبینید، قیمت در طول زمان بین دو سطح مشخص حمایت و مقاومت حرکت میکند.
خطهای مستقیم رنج معاملاتی را نمایش میدهند و به معاملهگر محدودههای حمایت و مقاومت مورد نیاز برای گذاشتن سفارش خرید و نقاط سفارش استاپ لاس (Stop loss) و سفارش لیمیت (Limit Order) را عرضه میکنند.
همین که رنج شناسایی شود، تریدر به دنبال موقعیتی برای خرید و وارد وضعیت شدن برای بهره بردن از رنج میگردد. او هم میتواند به صورت دستی وارد وضعیت شود و در سطح حمایتی خرید کند و در سطح مقاومتی بفروشد، هم میتواند از سفارش لیمیت برای ورود به وضعیت در جهت درست در هنگامی که بازار به سطح مقاومت یا حمایت میرسد استفاده کند.
استفاده از استاپ لاس در معامله رنج ارز دیجیتال
درست مثل هر نوع معامله دیگری، مدیریت ریسک مناسب در این نوع معاملات نیز ضروری است. اصل رنج تریدینگ این است که قیمتها با محدوده حمایت و نقاط مقاومت تماس برقرار میکنند. از آنجا که قیمتها معمولاً تنها به این نقاط محدود نمیشوند، رنجهای معاملاتی معاملهگران بسیاری را جذب میکنند و به این ترتیب میتوانند باعث افزایش نوسان شوند. به این ترتیب قیمت بین این نقاط در نوسان قرار میگیرد و معاملهگران محتاط به دنبال کاهش ضررهای گستردهتر اطراف این نقاط میگردند و کاهش قابل توجهی در حجم معاملات شکل میگیرد تا قاعده کلیدی %2 رعایت شود. با این تصمیم، معاملهگران بسیاری از بازار خارج میشوند تا معاملات موفق خود را به انجام برسانند.
برای گذاشتن سفارش استاپ لیمیت یا حد ضرر (Stop limit) توجه کردن به پهنای رنج معاملاتی و همچنین فواصل، اهمیت زیادی دارد. اگر رنج خیلی تنگ باشد، آن وقت نقطه استاپ لاس در فاصله مورد نیاز ممکن است ضریب ریسک به پاداش مناسب ایجاد نکند. (ضریب ریسک به پاداش برای اینکه جذابیت منطقی را برای یک معامله داشته باشد، باید حداقل 2:1 باشد.)
استفاده از اندیکاتورها در هنگام رنج تریدینگ
معامله کردن در یک رنج فقط به سطحهای حمایت و مقاومت نیاز دارد، اما امکان استفاده از اندیکاتورها نیز در آن وجود دارد. برخی از اندیکاتورها، مثل شاخص قدرت نسبی (RSI)، استوکاستیک، و یا شاخص کانال کالایی (CCI) میتوانند برای تأیید شرایطی مثل خرید بیش از حد و فروش بیش از حد که اغلب تغییرات قیمت را در بالا یا پایین رنج معاملاتی همراهی میکنند، به کار برده شوند.
نمودار زیر استفاده موفق از یک شاخص کانال کالایی در یک معامله رنج را نشان میدهد:
معامله در شکست رنج
بدیهی است که هیچ رنج معاملاتی برای همیشه دوام نمیآورد. تمام رنجهای معاملاتی به تدریج، با شکسته شدن قیمت و خارج شدن آنها، چه به سمت بالا چه پایین، به پایان میرسند. در این مواقع، تریدر میتواند به دنبال بازارهای دیگر معاملاتی برود یا اینکه با شکست قیمت رنج همراه شود و به دنبال بهره بردن از یک ترند جدید باشد.
ممکن است تریدر منتظر یک بازگشت به ترند پیش از گذاشتن سفارش شود تا از تعقیب یک بازار خودداری کند. در این موقعیتها میتوان از سفارشهای شرطی خرید یا فروش، با سفارش گذاشتن در نقطه مناسب برای بهره بردن از شکست قیمت استفاده کرد.
اگر یک تریدر بخواهد در هنگام شکست قیمت معامله کند، آن وقت میتواند از اندیکاتورهای دیگر برای تشخیص اینکه شکست ادامه خواهد داشت یا نه استفاده کند.
افزایش قابلتوجه حجم معاملات در هنگام شکست، چه صعودی باشد چه نزولی، اغلب به این معنی است که تغییر قیمت ادامه خواهد یافت.
بدیهی است که همیشه این احتمال وجود دارد که یک شکست قیمت «کاذب» باشد و قیمت دوباره به رنج قبلی بازگردد. مثل تمام چیزهای دیگر در بازار، بدون داشتن علم غیب فهمیدن اینکه یک شکست قیمت ادامه پیدا میکند یا باز میگردد غیرممکن است. برای همین قطع ضررها یا استاپ لاسها (Stop loss) الزامی هستند.
سخن پایانی
رنج تریدینگ مهارتی است که کارآیی زیادی دارد. همانطور که در ابتدا اشاره شد، بیشتر بازارها همیشه ترند نیستند. در حقیقت، ترندها نسبتاً نادر و کمیاب هستند. معاملات رنج به معاملهگران امکان میدهد که از این بازارهای غیرترند بتوانند سود ببرند. دانستن اینکه یک رنج چه زمانی شروع شده و پایان مییابد غیرممکن است. به همین خاطر معاملهگران نباید از پیش وارد بازار شوند، بلکه باید صبر کنند تا رنج تشکیل شود.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟
در بین انواع روشها و سبکهای تحلیل تکنیکال، پیدا کردن نواحی که رفتار قیمت در آن نواحی تغییر مییابد به عنوان یک مسئله و چالش مطرح است. هر یک از روشهای تحلیل تکنیکال بر مبنای رویکرد و تکنیکهای مخصوص به خودش این نواحی را تشخیص میدهد و بر مبنای آن نحوه حرکت قیمت را پیشبینی میکنند. به بیان ساده، منطقه حمایت جایی است که قیمت یک دارایی تمایل به توقف کاهش دارد و منطقه مقاومت جایی است که قیمت تمایل به توقف افزایش دارد. اما معاملهگران قبل از تصمیمگیری معاملاتی بر اساس آن مناطق در نمودار، واقعاً به اطلاعات بیشتری در مورد حمایت و مقاومت فراتر از این تعاریف ساده نیاز دارند.
برای استفاده مؤثر از حمایت و مقاومت، ابتدا باید نحوه حرکت قیمت داراییها را درک کرد، بنابراین میتوانید حمایت و مقاومت را از آن چارچوب تفسیر کنید. همچنین باید توجه داشته باشید که انواع مختلفی از حمایت و مقاومت وجود دارد، مانند جزئی و ماژور (اصلی). انتظار میرود سطوح جزئی شکسته شوند، در حالی که سطوح قوی به احتمال زیاد باقی میمانند و باعث میشوند قیمت در جهت دیگر حرکت کند.
در مقاله « ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال کدامند؟ (بخش اول) » به طور خلاصه درباره خطوط روند حمایت و مقاومت توضیح دادیم. در این مقاله جزئیات بیشتری را بیان خواهیم کرد.
نحوه تشخیص سطح حمایت و مقاومت
چند راه برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت وجود دارد. تشخیص این سطوح بسیار آسان است، اما این سطوح میتوانند برای کمک به شما در انتخاب بهترین زمان برای ورود به بازار و همچنین محل خروج و حد ضرر بسیار مفید باشند. برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، معاملهگران میتوانند به موارد زیر نگاه کنند:
1. داده های تاریخی قیمت
مطمئنترین منبع برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، قیمتهای تاریخی است که آنها را برای معاملهگران ارزشمند میکند. نکته کلیدی این است که با الگوهای گذشته آشنا شوید تا بتوانید در صورت ظاهر شدن دوباره، آنها را تشخیص دهید. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که الگوهای گذشته ممکن است تحت شرایط مختلف شکل گرفته باشند، بنابراین آنها همیشه یک شاخص قابل اعتماد نیستند.
2. سطوح حمایت و مقاومت قبلی
میتوانید از سطوح حمایت یا مقاومت قابل توجه قبلی به عنوان نشانگر نقاط ورود و خروج احتمالی و همچنین نشانگر حرکت آینده استفاده کنید. توجه به این نکته مهم است که سطوح حمایت و مقاومت اصلی به ندرت ارقام دقیقی هستند. غیرمعمول است که یک بازار قبل از معکوس شدن، هر چند وقت یکبار دقیقاً به همان قیمت برسد، بنابراین احتمالا مفیدتر است که آنها به عنوان مناطق حمایت یا مقاومت در نظر گرفته شوند.
3. اندیکاتورهای تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال مانند میانگین متحرک یا خطوط روند میتوانند سطوح حمایت یا مقاومت پویا را ارائه دهند که با پیشرفت نمودار حرکت میکنند. سطوح حمایت و مقاومت برای بازارهای مختلف اغلب بر اساس عوامل مختلفی است، بنابراین توسعه توانایی تشخیص اینکه کدام سطوح بر قیمت بازار تأثیر میگذارند میتواند زمانبر باشد. به همین دلیل، تمرین شناسایی سطوح حمایت یا مقاومت با استفاده از نمودارهای تاریخی بسیار مهم است. علاوه بر اندیکاتورها ، سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند الگوهای قیمتی کلاسیک ، الگوهای شمعی ، فیبوناچی ، امواج الیوت ، ایچیموکو ، پرایس اکشن و … برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت قابل استفاده است.
سطوح حمایت و مقاومت اصلی و جزئی
سطوح حمایت و مقاومت جزئی قابل اعتماد نیستند. به عنوان مثال، اگر قیمت روند نزولی داشته باشد، به پایینتر میآید، سپس جهش میکند و دوباره شروع به کاهش میکند. این سطح پایینی را میتوان به عنوان یک منطقه حمایتی جزئی مشخص کرد، زیرا قیمت متوقف شد و از آن سطح جهش کرد. اما از آنجایی که روند نزولی است، احتمالا قیمت در نهایت از آن سطح حمایت جزئی بدون مشکل زیادی سقوط خواهد کرد.
مناطق حمایت یا مقاومت جزئی دیدگاه تحلیلی و فرصتهای معاملاتی بالقوه را ارائه میدهند. به طور مثال در یک روند نزولی اگر قیمت به زیر سطح حمایت جزئی کاهش یابد، میدانیم که روند نزولی همچنان دست نخورده است. اما اگر قیمت متوقف شود و در پایینترین سطح قبلی یا نزدیک به آن جهش کند، ممکن است نشاندهنده پایان روند باشد. اگر قیمت متوقف شود و از پایینترین سطح قبلی جهش کند، در این صورت خطی پایینتر خواهیم داشت، و این نشانهای از تغییر روند احتمالی است.
مناطق اصلی حمایت و مقاومت سطوح قیمتی هستند که اخیرا باعث تغییر روند شدهاند. اگر قیمت روند صعودی داشت و سپس به یک روند نزولی معکوس شود، قیمتی که در آن برگشت صورت گرفت، سطح مقاومت قوی است. جایی که یک روند نزولی به پایان میرسد و یک روند صعودی آغاز میشود، سطح حمایت قوی است.
هنگامی که قیمت به یک منطقه حمایت یا مقاومت اصلی باز میگردد، اغلب برای نشکستن آن و حرکت در جهت دیگر تلاش میکند. به عنوان مثال، اگر قیمت به سطح حمایت قوی سقوط کند، اغلب از آن به سمت بالا حرکت میکند. قیمت ممکن است در نهایت از آن عبور کند، اما معمولا قبل از انجام این کار، چندین بار از سطح خود عقب نشینی میکند.
معامله بر اساس حمایت و مقاومت
برای انجام معامله بر اساس نواحی حمایت و مقاومت، ابتدا باید نواحی به درستی تشخیص داده شوند. اگر نواحی حمایت و مقاومت با چند روش مختلف بدست آید اعتبار بیشتری دارد. نکته بعدی تعیین روند حرکت قیمت است. در روند صعودی باید در نواحی نزدیک به حمایت وارد معامله خرید شد و در نواحی مقاومت و یا از دست رفتن سطوح حمایت مهم وارد معامله فروش شد. در بازارهای رنج و خنثی نیز بهترین استراتژی خرید در نواحی حمایت و فروش در نواحی مقاومت است. در بازارهای نزولی نیز به علت یکطرفه بودن بازار بورس ایران ریسک انجام معاملات خرید بالا است و بهتر است سطوح حمایت اصلی تشخیص داده شود و سپس بعد از اطمینان از تغییر روند نزولی به صعودی وارد معامله خرید شد. فروش نیز در نواحی نزدیک به مقاومت کم ریسک است. اما نکته مهم در همه انواع حالات بازار، رعایت حد ضرر و تنظیم کردن آن در نواحی است که به وضوح نشان دهنده شکست خوردن تحلیل شما از آینده بازار باشد.
در سهم زیر اگر شخصی تمایل داشته باشد با خطوط حمایت و مقاومت خرید و فروش داشته باشد، براساس قلهها و درهها خطوط را رسم کرده و در صورتی که قیمت با خطوط برخورد کرد معامله خود را انجام دهد. برای مثال در صورتی که قیمت با خط حمایت برخورد کرد و نشانههای صعود بود، میتواند خرید انجام دهد و در صورت برخورد با خط مقاومت و نشانههای نزولی شدن، سهم را به فروش برساند.
شکستهای کاذب
یکی از حالاتی که ممکن است در برخورد قیمت با سطوح حمایت و مقاومت رخ دهد، شکست کاذب است. منظور از شکست کاذب، گذشتن قیمت از سطوح حمایت و مقاومت است به طوری که گمان شود سطح حمایت از دست رفته است و سطح مقاومت شکسته شده است. اما در واقعیت قیمت پس از عبور از سطح حمایت و مقاومت دوباره مجدد به آن برگردد و نشان میدهد که عبور از سطح حمایت و مقاومت معتبر نبوده و قیمت نسبت به این سطوح با کمی تأخیر واکنش نشان داده است.
برای نمونه در شکل زیر مشاهده میکنید که قیمت چندین بار با خط حمایت برخورد کرده است. اما در برههای از زمان خط حمایت را شکست و به زیر آن رفت. اما در نهایت دوباره از خط حمایت عبور کرد و بالای آن قرار گرفت. بنابراین میتوان گفت که شکست روند کامل نشده و کاذب بوده است.
شکست و پولبک
یکی دیگر از حالاتی که ممکن است در واکنش بین سطوح حمایت و مقاومت رخ دهد ساختار شکست و پولبک است. در این ساختار قیمت در جهت روند فعلی خود حرکت میکند و از سطح حمایت و یا مقاومت شناسایی شده بدون این که واکنشی نشان دهد عبور میکند و پس از شکست این سطوح بعد از گذشت زمان کمی مجدد به این سطوح برمیگردد. به این بازگشت قیمت در اصطلاح پولبک گفته میشود. در این مواقع اگر قیمت در روند صعودی بوده باشد و از یک سطح مقاومتی عبور کرده باشد بهترین ناحیه برای انجام معامله درست وقتی است که قیمت دوباره به این سطح مقاومتی برگشته باشد و پولبک را تکمیل کند.
برای نمونه در شکل زیر مشاهده میکنید که سهم طی چند ماه به محدوده مقاومت نزدیک شد ولی نتوانست از آن عبور کند اما پس از گذشتن از مقاومت مجدد به آن بازگشت ولی به صورت پولبک که در نهایت توانست از مقاومت عبور کند. در حالتی که قیمت چندین بار به خط روند حمایت یا مقاومت برخورد کند ولی نتواند از آن عبور کند، آن خط حمایت یا مقاومت بسیار معتبر شده و عبور از آن در آینده سختتر خواهد شد. اما در صورت شکست یک حمایت یا مقاومت معتبر، روند پس از آن شارپتر یا به عبارت دیگر با شیب بیشتر خواهد شد. همان طور که در شکل میبینید، قیمت پس از عبور از مقاومت چند ماهه و پولبک به آن، به سرعت از خط مقاومت دور شده و روند صعودی شارپی را آغاز کرده است.
کلام آخر
در این مقاله سطوح حمایت و مقاومت تعریف شد. فرق بین سطوح اصلی و جزئی مشخص شد و راههای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت نیز بیان شد. انواع حالات ممکن در مورد نحوه رفتار قیمت با این سطوح نیز بررسی شد و نکاتی راجع به معامله با استفاده از این نواحی بیان شد که میتواند در انجام معاملات موفقتر و کمریسکتر کمککننده باشد. در پایان قابل ذکر است که معامله صرفا با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت روش مناسبی نیست و حتما باید سایر جوانب و ابزارها به خصوص وضعیت بنیادی و اخبار مهم صنایع و شرکتهای مهم نیز مد نظر قرار بگیرد.
دیدگاه شما