تایم فریم در تحلیل تکنیکال چیست
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایمفریمها از آنجا مشخص میشود، که بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند. بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود. در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
تایم فریم یا قاب زمانی یکی از مفاهیم اولیه در تحلیل تکنیکال و همچنین در تحلیل بنیادی میباشد.
تایم فریم قابی از زمان است که بعضی وقتها آن را بازه زمانی یا فاصله زمانی نیز مینامیم.
همه تحلیلگران در بازار بورس، قبل از هر چیز باید تعیین کنند که در چه فاصله زمانی میخواهند بررسیهای خود را انجام دهند.
مثلا مشخص کنند که این تحلیل بنیادی مربوط به کوتاهمدت، میانمدت، یا بلندمدت میباشد.
همچنین باید مشخص کنند که ابتدا و انتهای این فاصله زمانی کدام است.
هر بازه زمانی انتخاب شده نیز ممکن است متعلق به گذشته، حال و یا آینده باشد.
پس تایم فریم در واقع برش یا بخشی از زمان است که تحلیلگر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار یا رفتار یک صنعت و یا رفتار یک سهم انتخاب میکند.
مثلا انتخاب سه ماهه دوم سال جاری برای یک تحلیل، همان انتخاب تایم فریم میباشد.
در تحلیل بنیادی معمولا تایم فریمهای انتخابی تحلیلگر بلندمدت است اما در تحلیل تکنیکال همه تایم فریمها کاربرد دارند.
تایم فریم معمول و منتخب هر تحلیلگر در تحلیل بنیادی یکساله یا چند ماهه میباشد.
اما در مولتی تایم فریم چیست؟ تحلیل تکنیکال، تحلیلگران تایم فریمهای بسیار متنوعی را مورد استفاده قرار میدهند.
به کمک نرمافزارهائی مثل متاتریدر، تایم فریمهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال از ۱ دقیقه تا ۱ ماهه قابل تنظیم هستند.
انواع تایم فریم
همانطور که در ابتدا گفتیم، تاکید ما در این مطلب از آموزش بورس بحث درباره موضوع تایم فریم در تحلیل تکنیکال است.
تحلیلگران با استفاده از نرمافزار متاتریدر، از این تایم فریمها در تحلیل تکنیکال خود، بیشتر استفاده میکنند؛
یک دقیقه یا M1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ دقیقه ۵ دقیقه یا M5 یعنی تغییرات قیمت طی ۵ دقیقه ۱۵ دقیقه یا M15 یعنی تغییرات قیمت طی ۱۵ دقیقه ۳۰ دقیقه یا M30 یعنی تغییرات قیمت طی ۳۰ دقیقه ۱ ساعت یا H1 یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ساعت ۴ ساعت یا H4 یعنی تغییرات قیمت طی ۴ ساعت ۱ روز یا Daily یعنی تغییرات قیمت طی ۱ روز ۱ هفته یا Weekly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ هفته ۱ ماه یا Monthly یعنی تغییرات قیمت طی ۱ ماه
بهترین تایم فریم
در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودار تغییرات قیمت در هر تایم فریم با یک کندل نمایش داده میشود.
اما شاید از خود بپرسید بهترین تایم فریم برای بررسی کدام است؟ این سوال اساسی و مهم بسیاری از سرمایه گذاران است.
برای یافتن پاسخ به این سوال نکات متعددی را باید در نظر گرفت اما دو نکته مهم عبارتند از؛
روزانه چقدر زمان برای بررسی بازار یا سهام میتوانیم صرف کنیم؟
استراتژی ما برای بررسی بازار و سرمایه گذاری چیست؟
در مورد اول باید تعیین کنیم روزانه و یا در هر هفته چقدر وقت داریم تا بازار را بررسی کنیم؟
همچنین با تعیین نوع استراتژی باید برای سرمایه گذاری خود تایم فریم مناسبی را تعیین نمائیم.
مثلا استراتژی نوسان گیری در بازارها، بیشتر مبتنی بر تایم فریمهای کوتاهتر است.
همچنین استراتژی نگهداری سهام نیز بیشتر باید مبتنی بر تایم فریمهای بلندمدتتر باشد.
انواع تایم فریم های نموداری
به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال به چشم میخورند و بر حسب نیاز کاربران، دورههای زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقهای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شدهاند. انواع تایمفریمها در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایمفریمهای اصلی نموداری به شرح جدول زیر میباشند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم
نحوه انتخاب تایمفریم تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفههای اصلی نظیر افق زمانی سرمایهگذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص میباشد. در واقع تا زمانی که معاملهگران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچکدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایمفریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، توجه شما را به دو معاملهگر فرضی جلب مینماییم. شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل، سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد. بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
۲- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
۳- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود. مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
۴- تفکرات شخص
روحیات فردی معاملهگران بازار بورس، تأثیر بهسزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آنها خواهد داشت. علیرغم اینکه مفاهیم مرتبط با معاملهگری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارتهایی در وجود افراد تبدیل میشوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافتهاند، غیرقابل انکار است!
به طور مثال معاملهگری در تایمفریمهای دقیقهای به دلیل نوسانات شدید میانروزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه خود استرس بالایی را تجربه میکند، به احتمال زیاد مناسب انجام اینگونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیانهای پیاپی و…، در عمل امکان تصمیمگیری صحیح را از معاملهگر سلب میکند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگیهای فردی خود دقت کنید!
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها، اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند، از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
ه زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایدهآل در یک تایمفریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رساندهاید و با مراجعه به تایمفریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شدهاید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی تایمفریم، کاهش احتمال غافلگیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.
امروزه برخی معاملهگران در حالت حرفهایتر، از سه یا چند تایمفریم معاملاتی استفاده میکنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایمفریمهای تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایمفریمهای نموداری باید به گونهای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.
جمع بندی
به طور کلی، مبحث انتخاب تایمفریم همواره یکی از چالشهای مهم تحلیلگران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیلهای نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معاملهگری در بازار و خودشناسی فردی دقیق میباشد.
دیدگاه مولتی تایم فریم
توی این آواچارت راجع به تفاوت معاملات اسپات و cfd صحبت میکنم.
تفاوت انواع معامله
توی این آواچارت راجع به نوع تحلیل بنیادی در بازارهای مختلف صحبت میکنم
تحلیل بنیادی چیست؟
هر سوالی دارین توی این آواچارت راجع به پرایس اکشن بپرسین
سوالاتونو راجع به پرایس اکشن بپرسین
شما بگین از چه ابزار و روشی برای تحلیل استفاده میکنین؟
شما بگین از چه ابزار و روشی برای تحلیل استفاده میکنین؟
توی این آواچارت راجع به مقدمات شکل گیری استراتژی صحبت میکنم و ستاپ های خودم رو مطرح میکنم.. ادامه داره
مقدمات استراتژی
توی این آواچارت راجع به دو نوع رفتار با معاملات باز صحبت میکنم.
مدیریت معاملات باز
خیلیا رو دیدم وقتی توی تحلیل کم میارن یا دوس دارن تحلیلشون رو توجیه کنن از واگرایی استفاده میکنن و به هر حال یک واگرایی چیزی پیدا میکنن:))
واگرایی در کجا به کارمون میاد!؟
تحلیل بیتکوین ۲۲ ژانویه
تحلیل بیتکوین ۲۲ ژانویه
توی این آواچارت میخوام راجع به شروط تدوین یک استراتژی مناسب و سودمند صحبت کنم.
شرایط تدوین استراتژی معاملاتی سودمند
برچسب ها
آواچــارت
کلیه حقوق این وبسایت و برند آواچارت محفوظ میباشد. استفاده تجاری از فایلها قابل پیگرد قانونی میباشد.
دوره زمانی time frame در بورس چیست؟
در بحث تحلیل تکنیکال، مهمترین ابزار نموداری است که برمبنای قیمت و زمان تشکیل شدهاست. بنابراین زمان یکی از فاکتورهای مهم در بررسی بازار سرمایه است. به همین دلیل بحثی با عنوان دوره زمانی یا time frame مطرح میشود. در بحث معاملات و تجارت، به ویژه در نرمافزارهای معاملاتی و نمودارها، تایم فریم یا دوره زمانی به بازهای گفته میشود که حرکت قیمت در آن روی نمودار آوردهشدهاست. در این مقاله از دلفین وست سعی بر معرفی دوره زمانی به عنوان شاخصی تعیین کننده در تحلیل تکنیکال بازار است. مواردی همچون عوامل مؤثر بر انتخاب تایم فریم و انواع آن از موضوعاتی است که به آن میپردازیم.
انواع تایم فریم در بورس
دوره زمانی یا تایم فریم به مدت زمانی گفته میشود، که یک روند در بازار باقی میماند. معاملهگران میتوانند از آن برای شناسایی بازار استفاده کنند.
- Intraday chart یا نمودار روزانه در یک روز معامله
از این نمودار برای ترسیم حرکت قیمت در یک روز معاملاتی استفاده میشود، که شامل تمام نقاط داده بین باز و بسته شدن بازار است. نمودارهای Intraday تصویری با جزئیات کامل از روند یک روز معاملاتی نشان میدهند. این نمودارها میتوانند برای بررسی یک روز از باز شدن تا بستهشدن بازار، یا اینکه برای بررسی چندین روز معاملاتی استفاده شوند. برای مثال ممکن است معاملهگر بخواهد رویدادهای یک روز را بررسی کند، یا بخواهد اتفاقات دو هفته گذشته را که منتهی به آن رویداد شده ببیند. دوره زمانی معمولی که در نمودارهای Intraday استفاده میشود، یک ساعت است. به همین دلیل به این نمودارها، نمودار ساعتی نیز گفته میشوند. - Daily chart یا نمودار روزانه در یک صبح تا غروب
یک روز چرخه کاملی از وقایع زندگی ما را از طلوع تا غروب خورشید نشان میدهد. مزیت استفاده از نمودار روزانه، این است که از گرفتن تصمیمات احساسی جلوگیری میکند، زیرا در روز تنها یک داده جدید به آن اضافه میشود. بنابراین معاملهگر میتاند براساس روند تغیر قیمت در هر دقیقه، محتاطانه تصمیم بگیرد. تمرکز روی نمودارهای روزانه به شما کمک میکند تا از دو اشتباه بزرگ که یک معاملهگر معمولی مرتکب می-شود، یعنی اضافهکاری و تجزیه و تحلیل بیش از حد جلگیری کنید. از نظر روانشناسی نیز، حرکت روزانه قیمت چیزی است که بیشترین تأثیر را برروی افراد در بازارهای مالی دارد. - Weekly chart یا نمودار هفتگی
نمودارهای هفتگی اطلاعات قیمت کل یک هفته را ترسیم میکنند. نمودارهای مولتی تایم فریم چیست؟ هفتگی یکی از بهترین بازههای زمانی برای شناسایی روندهای بلند مدت و الگوهای نمودار در قیمت سهام است. در نمودار هفتگی، هر نوار نشاندهنده یک هفته از تاریخ یا قیمت است. این بدان معناست که نمودارهای هفتگی قادر هستند نمای طولانیتری از تاریخ قیمت سهام ارائه دهند. - Monthly chart یا نمودار ماهانه
نمودارهای ماهانه با همان اصولی تهیه می شوند که نمودارهای هفتگی تهیه میشوند. قیمت افتتاحیه اولین روز معاملات یک ماه به عنوان سطح افتتاحیه ماه در نظر گرفته میشود. همچنین قیمت بسته شدن آخرین روز معاملات به عنوان سطح بسته شدن ماه در نظر گرفته می شود. این نمودارها بیشتر توسط سرمایهگذاران با افق دید طولانیتر مورد استفاده قرار میگیرند.
عوامل مؤثر در انتخاب دوره زمانی در بورس
یک قانون کلی این است که هرچه بازه زمانی طولانی تر باشد، سیگنالهای دادهشده قابل اطمینانتر هستند. در حالت ایدهآل، معاملهگران باید برای تعیین روند اصلی هر معامله، از یک بازه زمانی طولانیتر استفاده کنند. این فق یک قانون کلی است، معاملهگران میتوانند از چارچوب زمانی ترجیحی خود برای بررسی روندها استفاده کنند.
- Swing trader یا معاملهگر نوسانی
یک معاملهگر نوسانی، کسی است که برای تصمیمگیری برروی نمودارهای روزانه تمرکز دارد، و میتواند از نمودارهای هفتگی برای تعیین روند اولیه و نمودارهای ۶۰ دقیقه ای برای بررسی روند کوتاه مدت استفاده کند. - Day trader یا معاملهگر روزانه
یک معاملهگر روزانه میتواند براساس نمودارهای ۱۵ دقیقهای معامله کند، از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تعریف روند اولیه و از یک نمودار پنج دقیقهای برای بررسی روند کوتاه مدت استفاده کند. - Long-term trader یا معاملهگر بلند مدت
یک معاملهگر بلند مدت میتواند بر نمودارهای هفتگی تمرکز کند، در حالی که از نمودارهای ماهانه برای مولتی تایم فریم چیست؟ تعریف روند اصلی، و از نمودارهای روزانه برای تصحیح ورود و خروج استفاده کند.
مولتی تایم فریم چیست؟
انتخاب اینکه چه از گروهی از دورههای زمانی استفاده شود، مختص هر معاملهگر است، و به آن مولتی تایم فریم گفته میشود. در حالت ایدهآل، معاملهگران چارچوب زمانی اصلی مورد نظر خود را انتخاب میکنند، و سپس برای تکمیل چارچوب زمانی اصلی، دوره زمانی مکمل آن را انتخاب میکنند. به این ترتیب، آنها از نمودار بلند مدت برای بررسی روند، نمودار میان مدت برای درک سیگنال معاملاتی، و نمودار کوتاه مدت برای اصلاح ورود و خروج استفاده میکنند. با این حال، یک هشدار این است که درگیر اختلال نمودار کوتاه مدت، و تجزیه و تحلیل بیش از حد معامله نشوید. نمودارهای کوتاه مدت معمولاً برای تأیید یا از بین بردن یک فرضیه در نمودار اصلی استفاده میشوند.
سخن پایانی
از آنجایی که بعد زمان در بازار سرمایه و بررسی روند قیمتها تعیینکننده است. معاملهان باید بتوانند، دوره زمانی مناسبی را برای تحلیلهای خود انتخاب کنند. انتخاب تایم فریم مناسب، بیش از آنکه پیرو قانون خاصی باشد، در گرو طرز فکر، ترجیح و شخصیت معاملهگر است. اگرچه گفته میشود دوره زمانی بلند مدت مناسبتر است، اما ترکیبی از انواع تایم فریم، نتیجه بهتری خواهد داشت. بنابراین مولتی تایم فریم، گزینه مناسبتری است.
برای آنکه اطلاعات دقیقی از نحوه تأثیر زمان در تحلیل تکنیکال بهدست آورید، خوب است تا با گذراندن دوره آموزش بورس از صفر، با اطمینان در این راه قدم بگذارید. به هر حال توانایی تحلیل تکنیکال، مهمترین دانش پیش از ورود به بازار سرمایه است.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
تایم فریم در تحلیل تکنیکال
تایم فریم، دوره زمانی است که نمودار یک سهام را در آن بررسی می کنیم. 9 تایم فریم اصلی داریم که بیشتر با این تایم فریم ها کار می کنیم.
ماهیانه (MN)، هفتگی (W1)، روزانه (D1)، چهارساعته (H4)، یک ساعته (H1)، نیم ساعته (M30)، پانزده دقیقه (M15)، پنج دقیقه (M5)، یک دقیقه (M1).
وقتی که روی نمودار شمعی هستیم و تایم فریم را روی D1 قرار می دهیم، به این معنی است که هر کدام از کندل ها، یک روز معاملاتی زمان برده است تا ایجاد شود. اگر نمودار را خطی کنیم، یعنی این نمودار خطی از کلوز معاملات در هر روز شکل گرفته است و اگر همین نمودار خطی را در تایم فریم W1 بررسی کنیم، بدین معنی است که این نمودار خطی بر اساس کلوز معاملات در هر هفته شکل گرفته است.
مبحث تایم فریم را میتوانیم بیشتر بررسی کنیم و به تئوری های آن بپردازیم اما همانطور که می دانید، بنا داریم تا در سایت اینوست یار، آموزش های کاربردی ارائه کنیم تا شما با یادگیری آن ها بتوانید سود کنید. هدف این نیست که صرفا مباحث تئوری را آموزش دهیم. اما گوشه ذهنتان این مورد را در نظر داشته باشید که میتوانید تایم فریم های دلخواه و مختص خودتان را ایجاد کنید. مثلا تایم فریم 2 ساعته.
سیستم های معاملاتی که به روز هستند، معمولا سهام را در چند تایم فریم بررسی می کنند که به اینطور سیستم ها مولتی تایم فریم می گویند. مثلا در روش الیوت ماینر از روش مولتی تایم فریم یا دوال تایم فریم استفاده می کنیم.
در سلسله آموزش های تحلیل تکنیکال مقدماتی همین میزان کفایت می کند که بدانید تایم فریم چیست، وقتی مولتی تایم فریم چیست؟ تایم فریم را تغییر می دهیم، چه اتفاقی می افتد و چطور تایم را تغییر بدهیم. برای اینکه دید بهتری پیدا کنید ، نمودار 20 ساله انس جهانی طلا در 9 تایم مختلف را به شما نشان می دهم. (به ویدیو مراجعه شود).
نکات مهم تایم فریم در تحلیل تکنیکال
1- هرچقدر از تایم فریم بالا به سمت تایم فریم پایین حرکت کنیم، حرکت های بازار با جزئیات بیشتری نمایش داده می شوند. اصطلاحا امواج را با جزئیات بیشتری می توانیم بررسی کنیم.
2- وقتی یک الگو تکنیکالی را در نمودار قیمت – زمان پیدا می کنید، بسیار مهم است که تشخیص بدهید الگو متعلق به چه تایم فریمی است. این مورد را دقیقا در درس های آینده بررسی می کنیم و خود شما با مهارتی که پیدا می کنید می توانید تایم فریم اصلی هر الگو را تشخیص بدهید.
صفر تا صد پرایس اکشن پیشرفته
در این بخش از سری مقالات پرایس اکشن قصد داریم با استفاده از پرایس اکشن پیشرفته نحوه تحلیل قیمت در بازارهای مالی همچون فارکس، بورس و. را به شما آموزش دهیم. اصطلاح پرایس اکشن شامل استراتژی های معاملاتیای همچون موارد زیر می شود:
- تیپ ریدینگ ( Tape reading )؛ این روش قبل از پیدایش کامپیوتر برای تحلیل قیمت استفاده می شد. معروف ترین تریدری که از این روش استفاده کرد «جسی لیورمور» بود که به این روش نام «مومنتوم تریدینگ» را داد.
- حجم در پرایس اکشن
- معاملات رِنج
- معاملات روند
- و.
اصطلاح پرایس اکشن بیشتر توسط معامله گران سازمانی که از معاملات الگوریتمی استفاده نمی کنند، به کار برده می شود. از آنجایی که در سبک پرایس اکشن، اصول تحلیل فاندامنتال در نظر گرفته نمی شوند و در عوض تحلیلِ تاریخچه قیمت ارزش زیادی پیدا می کند، به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال در نظر گرفته می شود. بنابراین پرایس اکشن در بورس تفاوت چندانی با پرایس اکشن در فارکس ندارد. به عبارت دیگر پرایس اکشن روشی است که می توان از آن در تمام بازارهای مالی استفاده کرد.
ما در این قسمت قصد داریم سه نکته از مهمترین مواردی که در مبحث پرایس اکشن پیشرفته وجود دارد و به نوعی پایه و اساس این سبک را شکل می دهند، را آموزش دهیم.
مفهوم فراکتال در پرایس اکشن پیشرفته
بازارهای مالی از نظر شکل و ساختار شبیه فراکتال ها هستند چون آنها ساختار یکسانی را در همه تایم فریم های معاملاتی بازتاب میدهند اما فراکتال چیست؟
فراکتال نوعی الگو است که در آن اجزا مشابه کل هستند. بازارهای مالی به صورت طبیعی ساختاری فراکتال دارند و این بدین معنی است که اساسا الگوهای مشابهی در همه تایم فریم ها شکل می گیرند.
الگوهای موجود در نمودار تیک ( Tick Chart ) با هم ترکیب می شوند و نمودار یک دقیقه ای را به وجود می آورند. الگوهای نمودار یک دقیقه ای هم با ترکیب میشوند و نمودار ۵ دقیقهای را به وجود میآورند. این الگوسازی تا نمودار روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه ادامه پیدا می کند که همگی شامل الگوهای مشابهای هستند.
تصویر بالا شکل شماتیک مفهوم فراکتال در بازارهای مالی را نشان می دهد. هر لِگ ( Leg ) روند از یک حرکت ایمپالس (انگیزشی یا پیشرو)، یک حرکت اصلاحی و یک حرکت ایمپالس دیگر شکل گرفته است و هر کدام از این لِگ ها در تایم فریم های پایین تر به چند لگ که مشابه همین الگو است تقسیم می شوند. از نظر تئوری این ساختار تا سطح یک تیک گسترش پیدا می کند.
به عبارت دیگر ساختار بزرگ بازار در یک تایم فریم می تواند خود یک لِگ تایم فریم بالاتر باشد که آغاز کننده یک روند در همان تایم فریم است. همین موضوع بحث پرایس اکشن فراکتالی را بر سر زبانها انداخته است. بنابراین می توان گفت منظور از فراکتال در پرایس اکشن از استفاده از چندین تایم فریم به صورت همزمان است.
مولتی تایم فریم در پرایس اکشن پیشرفته
معاملات موفق حاصل ترکیب سه عنصر مهم است:
- نظم
- مدیریت ریسک
- استراتژی معاملاتی با احتمال بالای موفقیت
تریدرها کارهای عجیب و غریبی انجام می دهند تا احتمال موفقیت استراتژی های معاملاتی خود را بیشتر کنند. کارهایی مثل: استفاده از چندین اندیکاتور به صورت همزمان، عوض کردن سیستم های معاملاتی، انتخاب دقیق سهام در بورس یا جفت ارز در فارکس و. . در این مورد خاص یکی از متداول ترین روشها استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم است. با استفاده از این روش می توانید احتمال موفقیت خود را بیشتر کنید.
علت استفاده از تایم فریم های چند گانه در پرایس اکشن پیشرفته چیست؟
در ادامه مبحث آموزش پرایس اکشن پیشرفته، باید به متد بسیار مهمی اشاره کنیم که اکثر پرایس اکشن کارها و یا سایر معامله گرانی که از تحلیل تکنیکال و استراتژی های معاملاتی پیشرفته استفاده می کنند آن را به کار می گیرند و آن هم استفاده از مولتی تایم فریم یا تایم فریم های چندگانه به هنگام تحلیل قیمت و معامله گری است. معامله گران در این روش چندین تایم فریم را بررسی می کنند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
علت اصلی استفاده از مولتی تایم فریم در پرایس اکشن این است که در تایم فریم های بلند مدت تر، روندها با وضوح بیشتری دیده می شوند در حالی که سیگنال های برگشت قیمت و سطوح بالقوه ورود به معامله و خروج از آن در تایم فریم های کوتاه مدت، بیشتر قابل تشخیص هستند. البته تایم فریم های زیادی از یک دقیقه تا یک ساله وجود دارند که هر تریدری می تواند چند تا از آنها را برای تحلیل قیمت استفاده کند اما برخی دستورالعمل ها وجود دارد که تریدرهای حرفه ای برای تحلیل مولتی تایم فریم از آنها استفاده میکنند.
راهنمای استفاده از تایم فریم های چندگانه در پرایس اکشن پیشرفته
بسیاری از معامله گران حرفه ای پرایس اکشن از ترکیب سه تایم فریم مختلف استفاده میکنند:
- تایم فریم پایین تر ( Lower time frame ) که برای تنظیم نقاط دقیق ورود به معامله و خروج از آن استفاده می شود.
- تایم فریم وسط که به آن تایم فریم معاملاتی ( Trading time frame ) هم می گویند و برای پیدا کردن ستاپ های معاملاتی از آن استفاده می شود (این تایم فریم نشان دهنده سبک معاملاتی شما است).
- تایم فریم بالاتر ( Higher time frame ) که تصویر بزرگتری از بازار به دست می دهد و برای بررسی روند بلند مدت قیمت از آن استفاده می شود.
برای مثال اگر شما یک سوئینگ تریدر یا معامله گر نوسانی باشید، رویکرد مولتی تایم فریم شما مشابه موارد زیر خواهد بود:
- تایم فریم 1 ساعته به عنوان تایم فریم پایین تر (تعیین نقاط ورود و خروج).
- تایم فریم 4 ساعته به عنوان تایم فریم معاملاتی (پیدا کردن ستاپ معاملاتی).
- تایم فریم 1 هفته به عنوان تایم فریم بالاتر (مشاهده روند اصلی در بازار).
نحوه تنظیم تایم فریم چندگانه در پرایس اکشن پیشرفته با مثال
در این قسمت از مبحث پرایس اکشن پیشرفته قصد داریم که نحوه تنظیم مولتی تایم فریم در پرایس اکشن را توضیح دهیم.
۱- در مرحله اول باید ستاپ پرایس اکشن را در تایم فریم وسط یا همان تایم فریم معاملاتی پیدا کنید (4 ساعته).
۲- ستاپ معاملاتی را در تایم فریم پایین تر با دقت بیشتری بررسی کنید (1 ساعته). در این تایم فریم باید نقاط ورود به معامله، حد سود و حد ضرر را مشخص کنید.
۳- روند حرکت قیمت را در تایم فریم بزرگتر بررسی کنید (1 هفته).
بنابراین تریدرهای حرفه ای با استفاده از مولتی تایم فریم در پرایس اکشن هم می توانند تصویر بزرگتری از بازار داشته باشند، هم ستاپ معاملاتی خود را پیدا کرده و هم با جزئیات بیشتری نقطه ورود به معامله خود و خروج از آن را پیدا کنند.
ماهیت اصلی پرایس اکشن پیشرفته
معامله گری به سبک پرایس اکشن شامل خواندن رفتار سایر فعالان بازار از طریق مولتی تایم فریم چیست؟ حرکات قیمت و تصمیم گیری بر اساس آن است. اگر بخواهیم ماهیت پرایس اکشن را به زبان ساده توضیح دهیم باید بگوییم در پرایس اکشن بایستی اهداف سایر معامله گران به ویژه بزرگان بازار را درک کرده و از اقدامات آنها برای کسب سود استفاده کنید.
برای درک این موضوع می توان از یک مثال رایج که همان استراتژی معاملاتی شکست ناموفق است، استفاده کرد. به شکل خلاصه میتوان گفت شکست ناموفق یک الگوی قیمتی است که در آن معامله گران مبتدی که در جهت شکست پوزیشن گرفتهاند را به دام میاندازد. این شکست ناموفق حاصل اقدامات آگاهانه معامله گران سازمانی، بانکها و سهامداران بزرگ است که میخواهند در قیمت بهتری پوزیشن باز کنند.
مشاهده بیشتر: استراتژی فارکس
الگوهای پرایس اکشن در ساختار بازار
در این قسمت از مبحث پرایس اکشن پیشرفته میخواهیم رابطه بین ساختار بازار و پرایس اکشن پترن ها را بررسی کنیم. در واقع به شما نشان می دهیم که چطور الگوهای پرایس اکشن از طریق خوانش ساختار بازار آشکار میشوند. پس اجازه دهید با هم چند تا از این الگوهای اصلی پرایس اکشن را بررسی کنیم.
الگوهای پرایس اکشن با توجه به سوئینگ های قیمت تحلیل می شوند و سوئینگ های قیمتی هم حاصل پیوت های مهم که نقطه عطفی در قیمت ایجاد کرده اند، هستند.
علت استفاده از الگوهای قیمتی در سبک پرایس مولتی تایم فریم چیست؟ اکشن چیست؟
وجود دو عنصر شفافیت و پیوستگی در تحلیل پرایس اکشن اهمیت زیادی دارد چرا که ترید کردن یک تجارت احتمالی است و تریدرها مجبورند در شرایط عدم تقارن و عدم پیوستگی در بازار، تصمیمات معاملاتی بگیرند. بنابراین سبک شما در معامله گری باید احتمال بالای موفقیت را دارا باشد تا بتوانید از احتمال شکست جان سالم به در ببرید.
پس شفافیت و پیوستگی دو عاملی هستند که باعث سودآوری در معاملات می شوند. به همین دلیل است که تریدرها از الگوهای پرایس اکشن استفاده می کنند تا بتوانند دیدگاه شفاف و پیوسته ای نسبت به قیمت داشته باشند. نکته بسیار مهمی که در اینجا باید عنوان کنیم این است که شما نباید الگوها را به صورت جداگانه برای ترید کردن استفاده کنید. در عوض باید به فشار خرید و فروشی که این الگوها را به وجود می آورند، تمرکز کنید. بین ترید کردن بر اساس الگوها و قمار فرق چندانی ندارد بنابراین شما باید بر علل به وجود آورندهی این الگوها تمرکز کنید.
چطور الگوهای قیمتی پرایس اکشن را از طریق سوئینگ ها پیدا کنیم؟
برای درک فشار خرید و فروش در سبک پرایس اکشن پیشرفته بایستی ساختار بازار را تحلیل کنید. زمانی هم که کار تحلیل ساختار بازار را شروع کنیم می توانیم برخی از الگوهای اصلی پرایس اکشن را در نمودارهای قیمت ببینیم. در واقع می توان گفت این الگوها چیزی جز فشار خرید و فروش نیستند.
الگوهای پرایس اکشن یک مزیت سیستماتیک در تنظیم دقیق نقاط ورود به معامله و خروج از آن هستند.
پیشنهاد ویژه: آموزش اقتصاد کلان
مهمترین مفاهیم تحلیل سوئینگ ها در پرایس اکشن پیشرفته
مفاهیم اصلی تحلیلی مربوط به آنالیز سوئینگ ها در پرایس اکشن پیشرفته به قرار زیر است:
- زمانی که فشار خرید از فشار فروش قوی تر باشد، سوئینگ های صعودی قوی تر و بزرگتر از سوئینگ های نزولی هستند.
- زمانی که فشار فروش از فشار خرید قوی تر است، سوئینگ های نزولی قوی تر از سوئینگ های صعودی هستند.
- سطوح حمایت و مقاومت با واکنش قیمت به آنها در نمودار قابل تشخیص هستند.
- زمانی که قیمت در تعادل است، هیچ الگوی خاصی در سوئینگ ها وجود ندارد.
الگوهای رایج پرایس اکشن در تحلیل سوئینگ های قیمت
هیچ نکته عجیبی در مورد الگوها یا ستاپ های معاملاتی در مبحث پرایس اکشن پیشرفته وجود ندارد. همه این الگوها بر اساس فشار خرید و فروش به وجود آمده اند. چند الگوی پرایس اکشن اصلی وجود دارد که پایه و اساس بیشتر استراتژی های معاملاتی مهم هستند. در ادامه این الگوهای رایج پرایس اکشن که با استفاده از تحلیل سوئینگ ها به دست می آیند را توضیح می دهیم.
۱- فشردگی قیمت در ناحیه مقاومت و شکست آن
اولین الگوی اصلی در پرایس اکشن پیشرفته، الگوی فشردگی قیمت در ناحیه مقاومت و شکست آن است. این الگو در زمانی که قیمت در فاز انباشت ( Accumulation ) است به وجود می آید و آن را میتوان به دو شکل متفاوت تفسیر کرد:
- از یک طرف میتوان گفت این حرکت چیزی جز جهش ناگهانی قیمت که توسط فشار نقدینگیای که به شکل تصادفی ایجاد شده، نیست.
- از طرف دیگر این الگو را میتوان به شکل هشدار اولیهی افزایش فشار فروش در نظر گرفت و احتمال افزایش قیمتها از این نقطه را داشت.
۲- فشردگی قیمت در ناحیه حمایت و شکست آن
دومین الگوی اصلی در مبحث پرایس اکشن پیشرفته الگوی فشردگی قیمت در ناحیه حمایت و شکست آن است. این الگو در فاز توزیع ( Distribution ) قابل مشاهده است و منطق شکل گیری آن درست عکسِ الگوی قبلی است.
۳- الگوی آزمایش کننده روند یا تِرند تستر
سومین الگویی که پایه و اساس سایر الگوهای پرایس اکشن پیشرفته است، الگوی ترند تستر است. همان طور که از نام آن مشخص است، این الگو را برای آزمایش قدرت روند به کار می برند. این الگو اغلب در اولین مراحل تغییر روند شکل میگیرد و ترید کردن با آن بسیار سخت است.
این الگو را می توان به عنوان نشانهی تضعیف روند در نظر گرفت. علاوه بر این الگوی ترند تستر میتواند باعث تغییر بالقوه در فشار خرید و فروش شود.
پرایس اکشن پیشرفته با خوانش جز به جز حرکات قیمت ممکن می شود. حرکاتی که هر چند ممکن است در نگاه اول پیچیده باشند اما با استفاده از تایم فریم های چندگانه و الگوهای پایه پرایس اکشن میتوان به علل به وجود آورندهی آنها که همان فشار خرید و فروش است، پی برد. پرایس اکشن پیشرفته تنها یکی از سری مقالات مربوط به پرایس اکشن است. برای آگاهی بیشتر از مهمترین مطالب پرایس اکشن میتوانید سایر مقالات این سری را هم مطالعه کنید:
سوالات متداول
۱- دلیل استفاده از تایم فریم های چندگانه در سبک پرایس اکشن چیست؟
با استفاده از مولتی تایم فریم می توان نقاط ورود و خروج بهینه تری پیدا کرد. علاوه بر این می توان کار شناسایی روند و پیدا کردن ستاپ معاملاتی را هم به صورت همزمان انجام داد.
۲- دلیل استفاده از الگوهای پرایس اکشن چیست؟
الگوهای پایه پرایس اکشن، شفافیت و وضوح بیشتری به حرکات قیمت میدهند و با توجه به آنها می توان فشار خرید و فروش را درک کرد.
۳- آیا می توان بر اساس الگوهای پرایس اکشن معامله کرد؟
معامله کردن فقط بر اساس الگوها کار اشتباهی است. شما باید در نهایت از ایده فشار خرید و فروشِ به وجود آورندهی این الگوها استفاده کنید.
دیدگاه شما