آشنایی با بهترین روش های تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از نیازهای اولیه افرادی است که قصد دارد وارد بازارهای مالی خصوصاً ارزهای دیجیتال شوند. اگر قصد دارید به یک سرمایه گذار یا تریدر حرفهای تبدیل شوید، باید به صورت هدفمند آموزش تکنیکال را دنبال کنید و با همه روشهای آن آشنا شوید. با این حال در میان روشهای مختلف تحلیل تکنیکال، روشهای خاصی وجود دارند که از اهمیت و کاربرد بیشتری برخوردار هستند. آشنایی با این روشها باید در اولویت قرار بگیرد. اگر به دنبال بهترین روشهای تحلیل تکنیکال هستید، با نوبیتکس تا پایان این مطلب همراه باشید.
چگونه بهترین روش تحلیل تکنیکال را انتخاب کنیم؟
تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است و باید زمان زیادی را صرف آشنایی و آموزش آن کنید. افرادی که میخواهند وارد بازارهای مالی شود باید این مرحله سخت را پشت سر بگذارند تا پیش از ورود به بازار خود را آماده کنند. اما از کجا باید شروع کرد؟ بهترین روشهای تحلیل تکنیکال کدام اند؟ در بین روشهای مختلف تحلیل تکنیکال، بعضی از آنها نقش بسیار مهم و اساسی دارند. این روشها پایه و اصول بسیاری از تحلیلها هستند و بدون آنها نمیشود بسیاری از تحلیلهای جزئیتر و دقیقتر را انجام داد. بنابراین اگر قصد انتخاب بهترین روش تحلیل تکنیکال را دارید پیشنهاد میکنیم ابتدا به سراغ دستههای اصلی تحلیل فنی بروید. ما در بخش آموزش خرید و فروش ارز دیجیتال به بعضی از بهترین روشهای تحلیل تکنیکال اشاره کردهایم. در ادامه سعی میکنیم با لیستی از مهمترینهای آنها آشنا شویم.
تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارها
یکی از اساسیترین روشهای تحلیل تکنیکال کمک گرفتن از نمودارهای قیمتی است. فرقی نمیکند که بخواهید وارد بازار بورس، فارکس یا ارز دیجیتال شوید؛ در هر صورت نمودارها اولین ابزاری هستند که باید کارکردن با آنها را بیاموزید. نمودارها شامل نرخ ارز دیجیتال یا قیمت سهامها در طول زمان هستند که معمولاً به سه شکل شمعی، میلهای و خطی نمایش داده میشوند. نمودارها در بازههای زمانی مختلف از ساعتی، روزانه، ماهیانه، سالیانه، دههای یا حتی سدهای قابل تنظیم هستند.
در نمودارها ۴ فاکتور اصلی وجود دارد که باید به آنها توجه کنید. قیمت یعنی قیمت شروع، پایان، سقف و کف این ۴ فاکتور اساسی را تشکیل میدهند. با استفاده از این فاکتورها شما میتوانید تغییرات قیمت را بررسی کنید. اگر بازه شما ۳۰ روزه باشد این فاکتورها برای هر روز متفاوت خواهد بود. در نمودارهای روزانه، این فاکتورها به صورت ساعتی نمایش داده میشوند. نمودارها معمولاً تنها شامل قیمت نیستند و حجم خرید و فروش نیز نمایش داده میشود. به طور کلی با استفاده از نمودارها میتوانید اطلاعات زیادی را در یک نگاه به دست آورید. بنابراین میتوان استفاده از نمودارها را به عنوان یک از بهترین روشهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت.
میانگین متحرک، یکی از انواع مهم تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
اگر بخواهیم پرکاربردترین روش تحلیل تکنیکال را معرفی کنیم، بدون شک میانگین متحرک (Moving Average) یکی از اصلیترین گزینههای ما خواهد بود. این شاخص شناخته شده و پر استفاده میتواند با از بین بردن نوسانات نمودار به بررسی روند کلی حرکت بازار کمک کند. میانگین متحرک در واقع همان میانگین قیمت است که از میانگین قیمتهای قبلی به دست میآید. از میانگین متحرک برای تشخیص جهت روندها استفاده میشود. برای مثال قیمت ریپل ممکن است در طی ۲۰ روز بارها افزایش و کاهش پیدا کند. اما با کمک میانگین متحرک میتوان نشان داد که در طی این مدت به طور کلی قیمت ریپل افزایش یافته یا کاهش یافته است. از میانگین متحرک به شکل گستردهای در کنار سایر شاخصها و اندیکاتورهای ارز دیجیتال استفاده میشود. میانگین متحرک ۲۰ روزه، ۳۰ روزه، ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه از جمله میانگین متحرکهای پرکاربرد هستند.
حمایت و مقاومت؛ روشی پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
یکی دیگر از بهترین روشهای تحلیل تکنیکال، استفاده از خطوط حمایت و مقاومت است. خط مقاومت سطحی است که چند نقطه اوج قیمت در آنها ثبت شده باشد اما از آن عبور نکرده باشد. خطوط حمایت نیز چند نقطه در کف قیمتی هستند که قیمتها از آن سطح پایینتر نمیروند. دلیل شکل گیری این سطوح عدم تعادل بین عرضه و تقاضا است. در واقع سطح حمایت زمانی ایجاد میشود که میزان تقاضا از عرضه بیشتر میشود و در مقابل در مقاومت تعداد عرضه از تقاضا بیشتر است. بنابراین زمانی که قیمت به این سطوح میرسد شاهد معکوس شدن بازار خواهیم بود. با شناسایی خطوط حمایت و مقاومت میتوانیم به یک نوسان گیر حرفهای تبدیل شویم. برای شناسایی این سطوح از خط روند و میانگین متحرک کمک میگیرند.
حجم سهام، شاخصی که باید آن را جدی بگیرید
نمودار حجم سهامها امروزه به یکی از بخشهای اصلی نمودارهای ارزهای دیجیتال تبدیل شدهاند و معمولاً در زیر نمودار اصلی نمایش داده میشوند تا با آن هماهنگی داشته باشند. نمودار حجم سهام، تمامی سهامها یا ارزهای دیجیتال فروخته شده در طی یک دوره زمانی مشخص را نشان میدهد. اگر فروش از خرید بیشتر باشد رنگ قرمز و اگر خرید بیشتر از فروش باشد رنگ سبز نمایان میشود. در نمودار حجم سهام بریک اوت (Breakout) یعنی خرید بسیار بالاتر از فروش و بریک داون (Breakdown) فروش بسیار بیشتر از خرید اهمیت زیادی دارد. در واقع بریک اوت باعث افزایش ناگهانی قیمت و بریک داون باعث کاهش ناگهانی قیمت خواهد شد. شما میتوانید در صرافی نوبیتکس علاوه بر مشاهده قیمت بایننس کوین، نمودار حجمی آن را نیز مشاهده کنید.
خطوط روند، یکی از مهمترین ترفندهای تحلیل تکنیکال
یکی از سادهترین روشهای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و بورس، استفاده از خطوط روند است. خطوط روند جهت حرکت بازار را نشان میدهند. جهت حرکت بازار صعودی، نزولی یا خنثی است و خطوط روند نیز یکی از این سه حالت خواهند بود. برای استفاده از خطوط روند کافی است تا نقاط کف یا نقاط سقف را به هم متصل کنیم. حداقل به ۲ یا ۳ نقطه برای اینکار نیاز داریم. اهمیت خطوط روند در آنجاست که میتوانید در زمان کوتاهی جهت حرکت یک بازار را تشخیص دهید و در مدت زمان کوتاهی برای سرمایه گذاری یا عدم سرمایه گذاری در وضعیت فعلی تصمیم گیری کنیم.
استفاده از شاخصها یا اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها یا شاخصهای تحلیل تکنیکال، در واقع فرمولها و محاسبات ریاضی پیچیدهای هستند که تجزیه و تحلیل دادهها را سادهتر میکنند. تعداد اندیکاتورها بسیار زیاد است و معمولاً بر اساس محاسبات ریاضی سیگنالهایی را روی نمودار نشان میدهند. این سیگنالها میتواند به شکل سیگنال خرید، سیگنال خرید قوی، سیگنال فروش یا سیگنال تعادل بین فروش و خرید باشند. استفاده از اندیکاتورها میتواند در کنار سایر شاخصها به کاربران کمک کند تا تحلیل دقیقتری داشته باشند. با این حال همیشه سیگنالهای شاخصهای تکنیکال صد در صد درست نیست.
شاخصهای مومنتوم، انواع پرکاربرد شاخص تحلیل تکنیکال
به طور کلی شاخص تحلیل تکنیکال به دو دسته شاخصهای مومنتوم یا شاخص قیمت تقسیم میشوند. از مومنتوم برای تشخیص وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش استفاده میشود و در واقع نشان دهنده قدرت یا ضعف قیمت هستند. در اینجا با مهمترین شاخص مومنتوم به صورت خلاصه آشنا میشویم.
شاخص قدرت نسبی یا RSI، مهمترین شاخص مومنتوم
از مهمترین شاخصهای مومنتوم باید به شاخص RSI یا قدرت نسبی اشاره کرد که تقریباً همه تریدرهای ارزهای دیجیتال از آن استفاده میکنند. این شاخص قدرت نسبی را از ۰ تا ۱۰۰ درصد نشان میدهد. دو منطقه زیر ۳۰ درصد و بالای ۷۰ درصد در این شاخص اهمیت زیادی دارند. قرار گیری شاخص در زیر ۳۰ درصد به معنای اشباع فروش ارز دیجیتال یا سهام است و در بالاتر از ۷۰ درصد اشباع فروش را نشان میدهد. با استفاده از این شاخص میتوان سیگنالهایی از قیمت نزولی یا صعودی دریافت کرد.
شاخصهای قیمت در تحلیل تکنیکال
دسته دیگر شاخصهای تحلیل تکنیکال شامل شاخصهای قیمتی میشوند. این شاخصها برخلاف مومنتوم بیشتر روی قیمت تاکید دارند. شاخص میانگین متحرک که قبلاً به آن اشاره کردیم مهمترین شاخص قیمت تحلیل تکنیکال است. علاوه بر آن باندهای بولینگر نیز اهمیت بسیار زیادی به عنوان یک شاخص قیمت دارد. از آنجایی که با شاخص میانگین متحرک قبلاً در همین مقاله آشنا شدیم در اینجا تنها به معرفی شاخص باند بولینگر میپردازیم.
باند بولینگر، شاخص تحلیل تکنیکال کارساز!
میانگین متحرک اهمیت زیادی دارد ولی بسیار ساده است. بولینگر با اضافه کردن دو خط در بالا و پایین میانگین متحرک، به شما کمک میکند تا محدوده حرکت قیمتها در کف و سقف را بهتر شناسایی کنید. این شاخص به تریدرها و سرمایه گذارانی که در حال تحلیل تکنیکال هستند کمک میکند تا قیمت میانی، تغییر مسیرها در سقف و تغییر مسیرها در کف را به بهترین شکل بررسی کند. به این ترتیب با کمک بولینگر میتوان زمان ورود و خروج به بازار را شناسایی کرد. از این رو این شاخص اهمیت بسیار زیادی دارد و باید از آن به عنوان یک شاخص تحلیل تکنیکال کارساز نام ببریم که در لیست بهترین روشهای تحلیل تکنیکال جای میگیرد.
بهترین روش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال کدام است؟
پاسخ به این سؤال به چند نکته اساسی بستگی دارد. در ابتدا باید به این نکته توجه کنید که هیچ اندیکاتور، شاخص و تحلیل تکنیکالی وجود ندارد که در همه زمانها بتواند صد در صد درست عمل کند. قدیمیترهای بازار به خوبی میدانند همیشه احتمال این هست که اتفاقاتی پیش بینی نشده در بازار رخ دهند. بنابراین هرگز نمیتوان یک گزینه را به عنوان بهترین روش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال معرفی کرد. نکته دوم این است که شما باید با همه روشهای تحلیل تکنیکال آشنا باشید. در بسیاری از موارد ممکن است بسیاری از روشهای تکنیکالی به دلیل موقعیت خاصی که بازار در آن قرار گرفته است پاسخ درستی به شما ندهند.
بنابراین باید این توانایی را داشته باشید تا چندین روش مختلف را تست کنید و حتی به صورت ترکیبی از آنها استفاده نمایید. در نهایت باید به این موضوع نیز توجه داشت که همیشه باید با استفاده از شاخصهای مختلف تحلیلهای خود را آزمایش کنید.تنها زمانی که اصول اساسی تحلیل تکنکیال اکثر شاخصها و تحلیلها به یک نتیجه میرسند میتوان تا حدودی به آن نتیجه اعتماد کرد. برای افرادی که در شروع کار هستند، بهترین روش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال ترکیبی از روشهایی است که در این مقاله معرفی کردیم. اما این فراموش نکنید که این تنها شروع کار است. در ادامه با تجربه بیشتری که کسب میکنید این شما هستید که طبق سلیقه و نوع تریدی که انجام میدهید بهترین روشهای تحلیل تکنیکال را برای خود انتخاب میکنید.
با یادگیری تحلیل تکنیکال به تریدر حرفهای در نوبیتکس تبدیل شوید
همین امروز یادگیری تحلیل تکنیکال را شروع کنید. مطالعه کردن جزوات، کتابها، مطالب سایتها مانند مقالههای وبلاگ نوبیتکس، صحبت و مشورت با تریدرهای حرفهای و مهمتر از همه تمرین کردن از بهترین روشهای یادگیری هستند. اگر به دنبال بهترین روشهای تحلیل تکنیکال هستید از مواردی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم شروع کنید.
اصول اساسی تحلیل تکنکیال
پیش از آنکه مطالعه بر روی تکنیک های رایج و ابزارهای تحلیل تکنیکال را آغاز کنیم بهتر است که یک تعریف کلی از تحلیل تکنیکال ارائه دهیم و در حقیقت به این سوال پاسخ دهیم که ( تحلیل تکنیکال چیست؟ ). برای این کار ابتدا قواعد و اصول اساسی آن را با هم مرور می کنیم سپس نقاط قوت و ضعفش را بررسی خواهیم کرد.
به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، تحلیل تکنیکال دانش بررسی رفتار گذشته قیمت، برای کمک به پیش بینی رفتار آینده قیمت است. اصولا رفتارهای بازار سه اصل اولیه را در بردارد. قیمت، زمان و حجم معاملات. خواهید دید که رفتار قیمت همواره در تحلیل ها نقش اصلی را دارد و زمان و حجم معاملات تکمیل کننده این اصل می باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
قواعد تحلیل تکنیکال چیست؟
سه قاعده مهم ابتدایی تحلیل تکنیکال به شرح زیر می باشد:
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
۲- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
۳- تاریخ تکرار می شود.
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است
به جرات می توان ادعا کرد جمله “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده ایم پیشروی در آموزش تحلیل تکنیکال کار بیهوده ای خواهد بود.
یک تحلیل گر تکنیکال ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که به آن نیاز داریم. تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. زمانی که تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت صعود می کند و اگر عرضه بیشتر از تقاضا شود، قیمت افت خواهد کرد. این تغییرات اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی است. برداشت تحلیل تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هردلیلی بالارفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده باشد و علل فاندامنتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
۲- قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند
یکی از مفاهیم پراهمیت در تحلیل تکنیکال همین جمله مهم است که “قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.” در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده ایم ادامه آموزش تحلیل تکنیکال کار بی فایده ای خواهد بود.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی، روند آینده را مشخص کنند. در حقیقت تعداد زیادی از تحلیل گران اعتقاد دارند که ماهیت روند یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم. نظریه ای نیز به اثبات رسیده است که بیان می کند قیمت ها دوست دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای اینکه آن را تغییر دهند . این قانون در واقع بیانی دیگر از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. اگر بخواهیم صحیح تر بیان کنیم، قیمت ها روند فعلی خود را ادامه می دهند تا زمانی که یک عامل بازدارنده، ادامه حرکت را متوقف کند.
۳- تاریخ تکرار می شود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها می باشد. به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که صد سال پیش ترسیم شده اند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند. این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که آنها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. به عبارت بهتر، آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته .
بررسی نقاط قوت و ضعف تحلیل تکنیکال
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریبا هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد. تحلیلگران تکنیکال به راحتی می توانند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشند مورد مطالعه قراردهند، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی توانند از جایی که هستند دور شوند.
نکته مهم این است که ذات بازار همواره شامل فواصل زمانی است که در آن بازار چیزی فعال یا غیر فعال می شود، معاملات زیادی برروی آن صورت می گیرد و یا نقدشوندگی آن کاهش می یابد. یک تحلیل گر تکنیکال همواره می تواند تمرکز و توجه خود را به قسمت فعال و قوی بازار معطوف کند و می تواند یک روند را در زمان خاص انتخاب کند و یا روندی دیگر را از سیستم خود حذف کند. در نتیجه تحلیلگر تکنیکال می تواند توجه و سرمایه خود را از هر نقطه از بازار در زمان مناسب به سمت نقطه ای دیگر از بازار منتقل کند.
طبیعت بازار، چرخش های آن سمت است و این امتیاز بزرگی است که شخصی بتواند همراه با بازار حرکت کند. خیلی از اوقات بازار محل بوقوع پیوستن روندهای خیلی مهمی می شود. روندهایی که شامل الگوهای مهم و پرقدرتی هستند. اغلب اوقات این روندها کاملا بی سروصدا و در زمانی که خیلی از روندهای دیگر رو به اتمام هستند شکل می گیرند یعنی زمانی که خیلی از معامله گران در انتهای معاملات خود هستند.
تحلیلگر تکنیکال کاملا آزادانه روندهای جدید را می بیند و انتخاب می کند. یک تحلیل گر فاندامنتال که اغلب در مورد گروه های خاصی تخصص دارد اگر احساس کند در گروهی دیگر تحرکاتی ایجاد شده است، انعطاف پذیری لازم را ندارد که به سادگی از گروهی به گروه دیگر برود و هر زمان نیز قصد انجام این کار را داشته باشد در حقیقت اوقات دشوارتری را نسبت به تحلیلگران تکنیکال باید طی کند تا به نتیجه برسد.
راهنمای جامع و کاربردی تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ اصول تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب آن کدامند؟ ما در این مطلب از سایت sdbroker گام به گام تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی را آموزش دادهایم.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چیزی است که بسیاری از تازهواردان به بازار سرمایه به دنبال درک آن هستند. شاید حتی به کتابها یا منابع الکترونیکی مختلف هم برخورد کرده باشید که در آنها از تحلیل تکنیکال سخن به میان آورده است؛ اما اگر شما هم هنوز نمیدانید این تحلیل چیست و چه کاربردی دارد، نگران نشوید! بسیاری از مردم مانند شما به صورت تخصصی با این روش از تحلیل آشنایی ندارند. در این مطلب بررسی میکنیم که تحلیل تکنیکال چیست و چطور برای پیشبینی حرکات بازار بورس و تغییرات قیمت سهامها مورد استفاده قرار میگیرد. سپس این روش از تحلیل را با روش تحلیل بنیادی مقایسه کرده و مزایا و معایب آن را ارائه میکنیم. پیشنهاد میکنیم این مطلب را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟
تحلیل تکنیکال بورس در واقع علمی در بازارهای مالی است که در آن پیشبینی قیمتهای آینده بر اساس بررسی قیمتهای گذشته صورت میگیرد. البته تحلیل تکنیکال بورس چیزی مانند پیشبینی هواشناسی است، همانقدر نامطمئن؛ اما میتواند به سرمایهگذاران کمک کند که پیشبینی کنند با احتمال زیاد چه اتفاقی در آینده برای قیمتها در بازار بورس میافتد. تحلیل تکنیکال بورس برای سهام، شاخصها، کالاها، معاملات آتی و هر ابزار قابل معاملهای که قیمت آن تحت تأثیر عرضه و تقاضا باشد، میتواند کاربردی باشد. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که معاملات گذشته و تغییرات قیمت اوراق بهادار میتواند شاخص ارزشمندی برای پیشبینی حرکتهای آتی این اوراق باشد. در مقابل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی قرار دارد. تحلیلگران بنیادی تلاش میکنند ارزش اوراق بهادار را با بررسی «همه چیز» اندازهگیری کنند. همه چیز میتواند شامل وضعیت اقتصادی، درآمد، هزینهها، بدهیها و موارد اینچنینی باشد.
آشنایی با 3 اصل تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم تجزیه و تحلیل تکنیکال از زمان چارلز داو دستخوش تغییراتی شده و به سمت کامل شدن بیشتر پیش رفته است. چارلز داو مجموعهای از مقالات را منتشر کرد که در آنها در مورد تئوری اصول اساسی تحلیل تکنکیال تجزیه و تحلیل فنی بحث کرده بود. در نوشتههای او دو فرض اساسی وجود داشت که به عنوان چهارچوب و پایه و اساس تحلیل تکنیکال درآمده است:
بازارها با کمک مقادیری که عوامل مؤثر بر قیمت اوراق بهادار را نشان میدهند، قابل تحلیل هستند.
به نظر میرسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز در الگوها و روندهای قابل پیشبینی حرکت میکند که این الگوها معمولاً با گذشت زمان تکرار میشوند.
امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر اساس کارهای داو بنا شده است؛ اما در حال حاضر تحلیلگران این حوزه 3 اصل اساسی را برای این روش از تحلیل در نظر میگیرند که به نوعی بسط یافته نظریات داو است:
همه چیز بر اساس قیمت است : تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز، از روانشناسی بازار گرفته تا سایر عوامل، همگی اطلاعاتی هستند که با بررسی قیمت سهام میتوان به آنها دست یافت. تنها چیزی که لازم است، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
قیمتها روند مشخصی دارند : اکثر متخصصان موافق هستند که قیمتها روند دارند. اگر همیشه قیمتها تصادفی باشند، کسب درآمد با تحلیل تکنیکال کاری بسیار دشوار میبود؛ بنابراین تحلیلگران تکنیکال هم انتظار دارند که قیمتها حتی در تحرکات به ظاهر تصادفی، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، الگوهای خاصی را نشان دهند؛ به عبارت دیگر قیمت سهام، بر اساس مشاهده رفتارهای گذشته قابل پیشبینی خواهد بود. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر این فرض استوار است.
تاریخ تکرار میشود : تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تکرار میشود. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیشبینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودارها برای تجزیه و تحلیل این احساسات و پیشبینی حرکات بعدی بازار استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل فنی در مقابل تجزیه و تحلیل بنیادی
این دو روش، مهمترین مکتبهای فکری در بازارهای مالی هستند که با کمک آنها آینده بازار پیشبینی میشود؛ اما این دو مکتب با آنکه هدف مشابهی دارند، اما در دو انتهای یک طیف قرار گرفتهاند و هر کدام از استراتژی یا فلسفه خاص خود استفاده میکنند. این دو روش طرفداران و مخالفان خود را دارند. همانطور که گفتیم تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که در آن وضعیت مالی شرکتها، مدیریت آنها، درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیهای شرکت همگی به طور دقیق ارزیابی میشوند. تجزیه و تحلیل تکنیکال اما بسیار متفاوت است، در این روش تنها دادههای ورودی، قیمت و حجم سهام هستند. فرض اصلی در این روش این است که تمام فاکتورهای دیگر مانند داراییها و بدهیها و شرایط اقتصادی، اصول اساسی تحلیل تکنکیال همگی در قیمت تعیین میشوند؛ بنابراین میتوان از آنها چشم پوشی کرده و تنها به بررسی قیمتها بسنده کرد. تحلیلگران تکنیکال اصلاً تلاش نمیکنند که ارزش ذاتی یک سهام را پیدا کنند. بلکه تلاش میکنند از نمودارهای سهام استفاده کنند که شناسایی الگوها و روندهای مختلف را انجام بدهند تا بفهمند سهام در آینده به چه سمتی پیش میرود.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال بورس
اجازه بدهید ابتدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال وارد است شروع کنیم:
یکی از انتقاداتی که در خصوص این روش از تحلیل معمولاً مطرح میشود، این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمیشود؛ بنابراین مطالعه الگوی قیمت میتواند کمی مشکوک باشد و شاید حتی بتوان آن را نادیده گرفت. به نظر میرسد با آن فرض که قیمتها یک پدیده تصادفی هستند، بهتر بتوان مدلسازی آنها را انجام داد.
انتقاد بعدی این است که این روش به طور 100 درصدی پاسخگو نیست. همانطور که گفتیم این روش مانند پیشبینی هواشناسی است که در «بیشتر موارد» درست از آب در میآید اما گاهی هم غلط است. خصوصاً این که در این روش حتی با نگاه کردن به یک نمودار قیمت، دو تحلیلگر مختلف ممکن است نظرهای متفاوتی در مورد آینده قیمتها داشته باشند؛ بنابراین این روش از تحلیل تا حدی میتواند بسته به نظر کارشناس هم دچار تغییر شود.
مورد بعدی این است که در این روش همان طور که اشاره کردیم ارزش ذاتی سهام مشخص نمیشود و تنها میتوان با کمک آن آینده سهام را پیشبینی کرد.
همچنین برای نمادهای جدید که به تازگی به بازار بورس وارد شدهاند، به دلیل آن که تاریخچه قیمتی ندارند، روش تحلیل تکنیکال نمیتواند پاسخگو باشد و باید به سراغ تحلیل بنیادی و سایر روشها رفت.
اما در ادامه به مزایای این روش از تحلیل میپردازیم:
مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال این است که به دلیل سادگی، برای اکثر افراد قابل یادگیری است و در آن نیازی به بررسی فاکتورهای بنیادی و متعدد نیست. خصوصاً آن که ابزارهای مختلفی برای یادگیری و اجرای تحلیل تکنیکال وجود دارند که کار را برای افراد تازهوارد در این حوزه سادهتر میکنند.
کتابها و منابع آنلاین هم به سادگی در دسترس همه هستند و میتوان با کمک آنها در مدتزمانی کوتاه تحلیل تکنیکال بورس را فراگرفت.
مورد بعدی این است که با استفاده از این روش، میتوان استراتژیهای معاملاتی و نقاط ورود و خروج را تعیین کرد و این مسئله خصوصاً برای افراد ناوارد میتواند بسیار کمککننده باشد. در واقع شما میتوانید خرید و فروش در معاملات خود را مشخص کرده و اشتباهات کمتری در این زمینه مرتکب شوید.
همچنین تحلیل تکنیکال بسیار منعطف و سریع است. با استفاده از این روش میتوان پیشبینی تحرکات قیمتی همه انواع داراییها را انجام داد. خصوصاً این که این کار را میتوان برای بازههای زمانی کوتاه در حد 15 دقیقه و بیشتر (در حد ساعت و روز و حتی ماهانه) انجام داد.
همچنین سرعت مناسب این روش کمک میکند که معاملهکنندگان فرصت کافی برای واکنش نشان دادن به تحرکات بازار را داشته باشند.
آموزش تحلیل تکنیکال بورس
برخلاف یک تحلیل بنیادی که تلاش میکند ارزش یک سهام را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است. در این روش معمولاً تحلیلگران برای به دست آوردن سیگنالهای کوتاهمدت از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند که مهمترین آنها نمودارها است. شاید جالب باشد بدانید که قدمت تحلیل تکنیکال به بیش از 200 سال پیش برمیگردد. در اواخر دهه 1800 میلادی فردی به نام چارلز داو نظریه داو را ارائه داد که در آن پیشنهاد میشد تجزیه و تحلیل بازار مالی بر اساس فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت انجام شود. داو معتقد بود که قیمت فعلی به هیچ عنوان روندی تصادفی ندارد و هرگز هم تصادفی نبوده است؛ بنابراین با تحلیل مناسب آن میتوان روند قیمت در آینده را نیز به دست آورد. بعد از داو، در طول دهههای گذشته افراد مختلفی این نظریه را بسط دادهاند و در نتیجه تلاش این افراد، امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس به عنوان یک علم مهم در این حوزه صورت میگیرد. به خاطر داشته باشید که تحلیلگران حرفهای هرگز از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی به تنهایی برای پیشبینی روند بازار استفاده نمیکنند. هرچند که معاملهگران خرد این روش را بیشتر میپسندند؛ اما صاحبان حرفهای سهام و تحلیلگران متخصص تحقیقات خود را فقط بر اساس تحلیل تکنیکال یا بنیادی قرار نمیدهند و از همه ابزارهای موجود استفاده میکنند تا به نتایجی دقیقتر و قابل اعتمادتر برسند.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چگونه انجام میشود؟
بسیاری از تحلیلگران در این روش از یک رویکرد بالا به پایین استفاده میکنند. درواقع ابتدا از تجزیه و تحلیل بازار در سطح گسترده شروع کرده و بعد به بخشهای خاص یا صنایع مورد نظرشان محدود میشوند و سپس به تجزیه و تحلیل سهامها به صورت جداگانه میپردازند. زیبایی تجزیه و تحلیل تکنیکال در چند منظوره بودن آن است. شما میتوانید این روش را برای هر نوع دارایی که در آن عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت باشد به کار بگیرید. در این روش تنها به نمودارها نیاز دارید. فرقی نمیکند که نمودار مربوط به بازه زمانی 2 روز باشد یا 2 سال. تنها کافی است به سطوح پشتیبانی، مقاومت، روندها، دامنه معاملات و سایر جنبه به طور دقیق نگاه کنید و تحلیل نمودار را انجام بدهید. این کار ممکن ساده به نظر برسد اما خیلی هم آسان نیست. برای خبره شدن در این روش، نیاز به مطالعه جدی و ذهن باز دارید.
به طور کلی تحلیلگران فنی انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
شاخصهای حجم و حرکت
سطوح پشتیبانی و مقاومت
شروع کار در بازار بورس
بسیاری از مردم مایل به سرمایهگذاری در بازار بورس هستند اما هنوز مطمئن نیستند که چگونه و از کجا شروع کنند. قطعاً با ثبتنام آنلاین میتوان این کار را انجام داد اما چگونه میخواهید بفهمید که کدام سهامها را بخرید و چه زمان معاملات خود را به انجام برسانید؟ شرکت کارگزاری سرمایه و دانش با 16 سال سابقه کار و به عنوان کارگزار رتبه الف در این زمینه میتواند راهنمای اصول اساسی تحلیل تکنکیال شما باشد. استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری یا خدمات سبدگردانی در این کارگزاری زیر نظر سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشود که میتواند به عنوان اولین قدمهای شما در بازار سرمایه تلقی شود.
اصول اساسی تحلیل تکنکیال
پیش از آنکه مطالعه بر روی تکنیک های رایج و ابزارهای تحلیل تکنیکال را آغاز کنیم بهتر است که یک تعریف کلی از تحلیل تکنیکال ارائه دهیم و در حقیقت به این سوال پاسخ دهیم که ( تحلیل تکنیکال چیست؟ ). برای این کار ابتدا قواعد و اصول اساسی آن را با هم مرور می کنیم سپس نقاط قوت و ضعفش را بررسی خواهیم کرد.
به طور خلاصه اگر بخواهیم بگوییم، تحلیل تکنیکال دانش بررسی رفتار گذشته قیمت، برای کمک به پیش بینی رفتار آینده قیمت است. اصولا رفتارهای بازار سه اصل اولیه را در بردارد. قیمت، زمان و حجم معاملات. خواهید دید که رفتار قیمت همواره در تحلیل ها نقش اصلی را دارد و زمان و حجم معاملات تکمیل کننده این اصل می باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
قواعد تحلیل تکنیکال چیست؟
سه قاعده مهم ابتدایی تحلیل تکنیکال به شرح زیر می باشد:
۱- همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
۲- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
۳- تاریخ تکرار می شود.
به جرات می توان ادعا کرد جمله “همه چیز در قیمت لحاظ شده است” پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده ایم پیشروی در آموزش تحلیل تکنیکال کار بیهوده ای خواهد بود.
یک تحلیل گر تکنیکال ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که به آن نیاز داریم. تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. زمانی که تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت صعود می کند و اگر عرضه بیشتر از تقاضا شود، قیمت افت خواهد کرد. این تغییرات اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی است. برداشت تحلیل تکنیکال از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هردلیلی بالارفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده باشد و علل فاندامنتالی تاثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
یکی از مفاهیم پراهمیت در تحلیل تکنیکال همین جمله مهم است که “قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.” در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده ایم ادامه آموزش تحلیل تکنیکال کار بی فایده ای خواهد بود.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی، روند آینده را مشخص کنند. در حقیقت تعداد زیادی از تحلیل گران اعتقاد دارند که ماهیت روند یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم. نظریه ای نیز به اثبات رسیده است که بیان می کند قیمت ها دوست دارند روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای اینکه آن را تغییر دهند . این قانون در واقع بیانی دیگر از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. اگر بخواهیم صحیح تر بیان اصول اساسی تحلیل تکنکیال کنیم، قیمت ها روند فعلی خود را ادامه می دهند تا زمانی که یک عامل بازدارنده، ادامه حرکت را متوقف کند.
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها می باشد. به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که صد سال پیش ترسیم شده اند دقیقا منعکس کننده تاثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند. این تصاویر به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که آنها را به عنوان اصول ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. به عبارت بهتر، آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته .
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریبا هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد. تحلیلگران تکنیکال به راحتی می توانند هر نوع بازاری را که تمایل اصول اساسی تحلیل تکنکیال داشته باشند مورد مطالعه قراردهند، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی توانند از جایی که هستند دور شوند.
نکته مهم این است که ذات بازار همواره شامل فواصل زمانی است که در آن بازار چیزی فعال یا غیر فعال می شود، معاملات زیادی برروی آن صورت می گیرد و یا نقدشوندگی آن کاهش می یابد. یک تحلیل گر تکنیکال همواره می تواند تمرکز و توجه خود را به قسمت فعال و قوی بازار معطوف کند و می تواند یک روند را در زمان خاص انتخاب کند و یا روندی دیگر را از سیستم خود حذف کند. در نتیجه تحلیلگر تکنیکال می تواند توجه و سرمایه خود را از هر نقطه از بازار در زمان مناسب به سمت نقطه ای دیگر از بازار منتقل کند.
طبیعت بازار، چرخش های آن سمت است و این امتیاز بزرگی است که شخصی بتواند همراه با بازار حرکت کند. خیلی اصول اساسی تحلیل تکنکیال از اوقات بازار محل بوقوع پیوستن روندهای خیلی مهمی می شود. روندهایی که شامل الگوهای مهم و پرقدرتی هستند. اغلب اوقات این روندها کاملا بی سروصدا و در زمانی که خیلی از روندهای دیگر رو به اتمام هستند شکل می گیرند یعنی زمانی که خیلی از معامله گران در انتهای معاملات خود هستند.
تحلیلگر تکنیکال کاملا آزادانه روندهای جدید را می بیند و انتخاب می کند. یک تحلیل گر فاندامنتال که اغلب در مورد گروه های خاصی تخصص دارد اگر احساس کند در گروهی دیگر تحرکاتی ایجاد شده است، انعطاف پذیری لازم را ندارد که به سادگی از گروهی به گروه دیگر برود و هر زمان نیز قصد انجام این کار را داشته باشد در حقیقت اوقات دشوارتری را نسبت به تحلیلگران تکنیکال باید طی کند تا به نتیجه برسد.
مقالات تحلیل تکنیکال
بطور کلی تعریف تحلیل تکنیکال را میتوان اینگونه بیان کرد که در آن رفتار آینده بازار با توجه به قیمتهای قبلی و میزان حجم معاملات پیشبینی میشود پس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات به صورت نمودارهای گرافیکی را تحلیل تکنیکال گویند.
لازم به ذکر است که حتی با استفاده از داده های قبلی هر بازاری در نهایت شما قادر به پیشبینی بازار خواهید بود و نه پیشگویی و امثالهم.
انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس
شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازهواردان پس از نصب برنامههای تحلیلی و معاملاتی به دنبالش میروند،
تحلیل تکنیکال بورس چیست، ابزار های آن کدام اند؟
تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال (technical analysis)، روشی است که با تکیه بر تحلیل دادههای درونی بازار، در یافتن نقاط
اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه کار میکند؟
اندیکاتور RSI چیست؟ اندیکاتور MFI و RSI دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال هستند که اندیکاتور RSI مخفف Relative strength
منظور از حد ضرر (stop loss) در معاملات سهام چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) یکی از اصول اساسی در معاملات سهام برای حفظ سرمایه است. استاپ لاس
انواع خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
خطوط حمایت و مقاومت از اساسی ترین موضوعات تحلیل تکنیکال هستند. آنها نقاط روانشناختی هستند و محل تصادم خریداران و
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم می شود؟
خط روند از مهمترین و رایج ترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد. اگر به درستی رسم شود، می تواند به
حجم معاملات در بورس و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
حجم معاملات در بورس یکی از مهمترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد و معمولا مبتدیان آن را نادیده می گیرند.
فاکتور بازدهی (Profit) برای ارزیابی درصد موفقیت در معاملات
درصد موفقیت یکی از مهمترین پارامتر ها برای ارزیابی عملکرد سیستم در معاملات بورس می باشد. استراتژی شما چه بر
اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور RSI و MFI دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال هستند که اندیکاتور mfi مخفف (money flow index) به معنی
اندیکاتور CCI (کانال کالا) در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور CCI یا اندیکاتور Commodity Channel Index توسط دونالد لمبرت ایجاد شده است و جزء اسیلاتور ها به حساب می
آشنایی با اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال
یکی از فاکتورهایی که یک تریدر یا معامله گر می تواند از آن ها در بازار بورس و سرمایه بیشترین
اندیکاتور MACD چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
اندیکاتور MACD بیانگر یک شاخص شتاب در یک روند است ، که نشان دهنده ی رابطه ی میان دو میانگین
دیدگاه شما