تحلیل حرکات قیمت سهام


هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد

معامله‌گری با آنالیز قیمت حجم در بازار سهام

تاریخ دوره: از ۴ دی ۱۴۰۰ مدت دوره: ۱۲ ساعت / روزهای زوج / ۱۷:۰۰ تا ۲۰:۰۰
انصراف و عودت وجه تا یک هفته پیش از آغاز دوره، با کسر ۳۰% از مبلغ ثبت‌نام و پس از آن، با معرفی فرد جایگزین امکان‌پذیر است.

ثبت نام این دوره به پایان رسیده است

توضیحات

مقدمه

با توجه به قانونی بودن بازارهای مالی و نظارت ویژه توسط ناظران دولتی، خصوصی و همینطور افراد عادی و نیز در دسترس عموم بودن اطلاعات شرکت‌ها، باید اندیشید که در میان حجم انبوهی از اطلاعات، با توجه به نوع بازاری که در آن فعالیت می‌کنیم، چه عواملی به ما کمک می‌کنند که انتخاب مناسبی برای کسب سود بیشتر داشته باشیم.

با توجه به مناسبات درون‌شرکتی و نیز بین‌شرکتی که در بین بازیگران اصلی بازار وجود دارد و ما هیچ وقت نمی‌توانیم به آنها پی ببریم، تنها عاملی که قابل پنهان کردن نیست، حجم معاملات است. هر چقدر هم بخواهند بی سر و صدا کار خود را انجام دهند، هیچوقت نمی‌توانند، عامل حجم را که بطور واضح، در اختیار عموم قرار دارد را پنهان نمایند. پس ما می‌توانیم با یادگیری دقیق‌تر روش آنالیزی که مبتنی بر بررسی قیمت و حجم می‌باشد، احتمال موفقیت خود را در بازار بالاتر ببریم.

با توجه به توضیحات ارائه شده در بالا، لزوم یادگیری آنالیز قیمت حجم بیش از پیش، ضروری می‌نماید. آنچه در این دوره ارائه خواهد شد، بحث پیرامون موضوعات مرتبط با آنالیز قیمت حجم می‌باشد. امیدواریم که در طی این مسیر، همگی به درک بهتری از این روش و در نهایت به کسب سود بالاتر در بازارهای مالی، برسیم.

تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟

تحلیل تکنیکال چیست

پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معامله‌گران شکل می‌گیرد. برخلاف تحلیل‌گر بنیادی که تلاش می‌کند ارزش ذاتی سهام شرکت‌ها را بر مبنای داده‌های بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیل‌گر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذره‌بین بگذارد.

ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شده‌اند که تحلیل‌گر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنال‌های معاملاتی در بازه‌های زمانی کوتاه استفاده می‌شود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکالی که تحلیل‌گران امروزی می‌شناسند و به کار می‌برند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامه‌نگار و کارآفرین هم بود و نشریه معروف «وال‌استریت ژورنال» را هم او پایه‌گذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیل‌گران دیگری از قبیل تحلیل حرکات قیمت سهام ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایه‌های اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنال‌یابی به بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.

فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسان‌های قیمت در گذشته، می‌تواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیل‌گران حرفه‌ای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روش‌های تحلیلی دیگر به کار می‌گیرند. اما از آن‌جا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت ساده‌تر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معامله‌گران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش می‌کنند با استفاده از سیگنال‌های تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاه‌مدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.

پیش‌فرض‌های اساسی تحلیل تکنیکال

تحلیل‌گران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیش‌فرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان می‌پذیرند:

۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است

تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفه‌های تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفه‌های موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معامله‌گران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را می‌توان به‌نوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که می‌گوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار تاثیر می‌گذارد و قیمت‌ها با توجه به این داده‌ها تعدیل می‌شوند. آنچه باقی می‌ماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین می‌کند.

۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر می‌کند

تحلیل‌گران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام می‌گیرد. به زبان ساده‌تر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شده‌اند.

تحلیل‌گران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز می‌کنند. در حال حاضر نرم‌افزارها و سایت‌های متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را به‌راحتی در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان می‌گذارند. همین موضوع باعث می‌شود تحلیل‌گران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند

۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند

تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار می‌شود. طبیعت تکرار‌شونده نواسان‌های قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معامله‌گران و فعالان بازار نسبت می‌دهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل می‌گیرد. تحلیل‌گران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش می‌کنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحب‌نظران تحلیل تکنیکال سبک‌های تحلیلی مختلفی را توسعه داده‌اند و به کار گرفته‌اند، اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روش‌ها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آن‌ها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمت‌ها است.

انواع تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن می‌گذرد و در این مدت معامله‌گران و تحلیل‌گران بزرگ روش‌های تحلیل را شاخ‌وبرگ داده‌اند و در قالب کتاب‌ها و مقاله‌هایی که نوشته‌اند، ابزارها و روش‌های متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کرده‌اند. در اینجا بعضی از معروف‌ترین و پرکاربردترین روش‌های تحلیل تکنیکال را به‌اجمال مرور می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال کلاسیک

بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میله‌ای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانال‌کشی، میانگین‌های متحرک و غیره همگی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مک‌دی، آر‌اس‌آی، استوک آر‌اس‌ای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته می‌شود.

ابزارها و روش‌هایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته می‌شوند به‌نوعی پیش‌نیاز درک و یادگیری سایر روش‌های تحلیل تکنیکال به شمار می‌آیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و می‌شود بر اساس آن استراتژی‌های مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما به‌مرور زمان در کنار این روش‌های اولیه، روش‌ها و ابزارهای پیچیده‌تری هم توسعه داده شده‌اند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.

پرایس اکشن

روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معامله‌گرانی که از این روش تحلیلی استفاده می‌کنند در سال‌های اخیر کوشیده‌اند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیل‌گران پرایس اکشن تلاش می‌کنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که می‌توانند از روش‌ها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده می‌کنند.

روش ایچی‌موکو

روش ایچی‌موکو یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال است که روزنامه‌نگار و تحلیل‌گری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر می‌گیرد. ایچی‌موکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم می‌شناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشم‌تان به ابرهای ایچی‌موکو آشناست!

نظریه امواج الیوت

رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریه‌ای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمت‌ها است. الیوت در بررسی‌هایش متوجه شد که قیمت‌ها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنج‌موجی حرکت می‌کنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سه‌موجی تعدیل می‌شوند.

در دهه‌های اخیر، تحلیل‌گران و معامله‌گران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفته‌اند و کتاب‌های متعددی در این زمینه نوشته‌اند و کوشیده‌اند با ارائه مثال‌های متعدد، روش تحلیلی الیوت را بیش از پیش توسعه بدهند.

روش تحلیلی نئوویو

روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روش‌هایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایه‌گذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیل‌گر بتواند با اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعف‌های روش تحلیل الیوت مواجه نشود.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال می‌گویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمی‌شود. بنابراین مطالعه روند قیمت‌ها در گذشته فایده مشخصی ندارد و می‌شود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار می‌کند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیش‌بینی خودمحقق‌کننده است؛ یعنی اینکه پیش‌بینی‌های این روش تحلیلی باعث می‌شوند این پیش‌بینی‌ها در نهایت محقق شوند.

مثلا وقتی تعداد زیادی از معامله‌گران با استفاده از روش‌های تحلیل تکنیکال به این نتیجه می‌رسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهام‌شان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه می‌شود و در نتیجه قیمت سهامش افت می‌کند و به این ترتیب پیش‌بینی تحلیل‌گران محقق می‌شود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول می‌کند، ممکن است بقیه معامله‌گران هم از ترس ریزش بیشتر قیمت‌ها، اقدام به فروش سهام‌شان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.

با این حال، تحلیل‌گران بنیادی می‌گویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسان‌ها و هیجانات کوتاه‌مدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.

افزایش سرمایه شرکت ها در بورس

معایب و مزایای تحلیل تکنیکال

هر ابزاری اگر درست و به‌جا استفاده شود می‌تواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن به‌خوبی آشنا باشیم.

مزایای تحلیل تکنیکال

یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال به‌نسبت ساده‌اند و تقریبا هر کسی که به عالم معامله‌گری علاقه‌مند باشد می‌تواند با صرف مدت‌زمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.

توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی به‌سرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند به‌خوبی استراتژی‌های معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معامله‌گری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمی‌آید.

تعیین محدوده‌های مناسب برای خریدوفروش: استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی می‌شوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، می‌توانند محدوده‌های مناسب قیمتی برای خرید یا فروش یک سهم را به‌دقت مشخص کنند.

سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیل‌گران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز می‌کنند. در حال حاضر نرم‌افزارها و سایت‌های متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را به‌راحتی در اختیار تحلیل‌گران قرار می‌دهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان می‌گذارند. همین موضوع باعث می‌شود تحلیل‌گران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.

هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد

معایب تحلیل تکنیکال

عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب می‌کند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدت‌ها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت بسیار زیاد باشد.

بی‌توجهی به مفهوم سرمایه‌گذاری: معامله‌گرانی که صرفا به روش‌های تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایه‌گذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایه‌گذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکت‌هایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتی‌شان بالا می‌رود و در نتیجه قیمت سهام‌شان هم در بازار افزایش می‌یابد. این سرمایه‌گذاران توجهی به نوسان‌های کوتاه‌مدت بازار سهام ندارند و سعی می‌کنند در بازه‌های زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایه‌گذاران از آنجا که می‌دانند روی چه کسب‌وکاری سرمایه‌گذاری کرده‌اند، استرس و نگرانی از آینده سهام‌شان ندارند. اما تحلیل‌گران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاه‌مدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچک‌ترین نوسان بازار می‌تواند باعث ایجاد فشار روانی برای معامله‌گر شود.

مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهم‌ترین نکاتی که در استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته می‌شود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معامله‌گر درست از آب در نمی‌آید (معامله‌گر احتمال می‌دهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمی‌دهد و قیمت شروع به نزول می‌کند)، معامله‌گر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدوده‌ای است که مشخص می‌کند تحلیل‌گر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معامله‌گر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری‌اند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی این روش‌ها برای تحلیل و بررسی و پیش‌بینی روند آینده بازارها استفاده می‌شود و مانند هر استراتژی سرمایه‌گذاری یا معاملاتی، هر دوی این روش‌های تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش می‌کند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف گرفته تا وضعیت مالی و شیوه‌های مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌های یک شرکت از اجزای جدایی‌ناپذیر تحلیل بنیادی است.

در طرف دیگر طیف تحلیل‌گران تکنیکال نشسته‌اند که می‌گویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودی‌های تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آن‌ها می‌گویند همه داده‌های بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این داده‌ها را بررسی کنیم. تحلیل‌گران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش می‌کنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.

نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله می‌شود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. می‌شود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازه‌کارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی می‌روند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن می‌شود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به‌ندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود می‌کنند و تلاش‌شان این است که این روش تحلیلی را در کنار روش‌های دیگر به کار بگیرند.

تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Technical Analysis

تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Technical Analysis

تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis روشی برای پیش بینی و تحلیل رفتار بازار های معاملاتی است که با توجه به نمودار ها انجام می شود. در این مقاله شما را با تحلیل تکنیکی بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با Technical Analysis

تحلیل تکنیکال چیست؟

Technical Analysis روشی برای پیش بینی و تحلیل رفتار بازار های معاملاتی است که با توجه به نمودار ها انجام می شود.

تحلیل تکنیکی یا تحلیل فنی روشی برای پیش ‌بینی قیمت‌ها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است.

در این تحلیل از طریق بررسی تغییرات و نوسان‌های قیمت‌ها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا می‌توان وضعیت قیمت‌ها در آینده را پیش‌بینی کرد.

این روش تحلیل در بازار ارزهای خارجی، بازارهای بورس اوراق بهادار و بازار طلا و دیگر فلزات گران‌بها کاربرد گسترده‌ای دارد.

متخصصان تحلیل تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه‌گیری نمی‌کنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که می‌تواند فعالیت آتی سهم را پیش‌بینی کند، بهره می‌جویند.

این نوع تحلیل با استفاده از «مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده سهم» صورت می‌پذیرد.

تغییرات قیمت سهم با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودار توسط تحلیل گر تکنیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.

این روش بیشتر مورد استفاده سفته‌بازان قرار می‌گیرد و بدین صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قیمت سهم افزایش دهند.

در واقع سرمایه‌گذاران با دیدگاه کوتاه مدت از این روش بهره می‌جویند.

تحلیل تکنیکی (فنی)، با آزمون قیمت‌های گذشته و حجم مبادلات حرکت‌های آینده، قیمت را پیش‌بینی می‌کند.

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

یکی از روش های تحلیل تکنیکال قیمت در بازارهای مالی، استفاده از خطوط روند است. با استفاده از مفهوم Trend Price می توانید قیمت های آینده را برای خود پیش بینی کنید و مطابق آن سیگنال خرید یا فروش صادر نمایید. اگرچه این تحلیل نمی تواند به تنهایی اعتبار کافی برای خرید یا فروش سهم را برای شما مهیا کند، اما می توانید از آن به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال استفاده کنید.

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

روند قیمت ( Trend Price )

یکی از موارد بسیار مهم در بررسی و تحلیل عملکرد یک سهام، در نظر گرفتن قیمت پایانی آن سهم، در هر روز معاملاتی است. با بررسی این اعداد، می توان ارزش سهم را محاسبه کرد یا برای خرید و فروش آن، تصمیم گرفت. روند قیمت یا Trend Price ، مفهومی است که پس از به هم وصل کردن قیمت پایانی هر روز معاملاتی به روی نمودار قیمت سهم به دست می آید.

در صورتی که قیمت پایانی یک سهم را در هر روز معاملاتی به هم متصل کنید، می توانید خطی را بسازید که صعودی یا نزولی شدن قیمت سهم را نشان می دهد. به طور کلی 3 روند برای قیمت هر سهم وجود دارد:

1.روند صعودی

در روند صعودی، تغییرات قیمت سهم به گونه ای است که هنگام مقایسه قیمت در یک بازه زمانی، قیمت نهایی بیشتر از قیمت ابتدایی باشد.

2.روند نزولی

در روند نزولی، تغییرات قیمت سهم به گونه ای است که هنگام مقایسه قیمت در یک بازه زمانی، قیمت نهایی کمتر از قیمت ابتدایی باشد.

3.روند ثابت

تغییرات قیمت سهم در روند ثابت به گونه ای است که پس از اتمام بازه مورد نظر، تغییر محسوسی در قیمت ابتدایی و انتهایی سهم به وجود نمی آید.

نکته ای که باید درباره 3 روند بیان شده در نظر داشته باشید، آن است که این تغییرات همیشگی نیست و یک سهم، ممکن است در طول سال یا از ابتدای عرضه ی خود در بورس، بارها و بارها این روندها را تجربه و تکرار کند. اینکه یک سهم، تنها یک روند را در طول عمر خود طی کند، امری غیرممکن است. بنابراین می توانید در نمودار هر سهم دلخواه، تمامی این روندها را مشاهده کنید. (1)

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

خطوط روند چه مفهومی دارند و چه چیزی را به ما نشان می دهند؟

خطوط روند، قیمت های روز و رایج هر سهم را نشان می دهد. با ترسیم خطوط روند می توانید صعودی یا نزولی بودن قیمت سهم را تشخیص داده و برای خرید یا فروش سهم، تصمیم بگیرید. البته نمی توان تنها به رسم خطور روند و بررسی آن در تحلیل تکنیکال بسنده کرد. فارغ از آن که خطوط روند را می توان فاکتوری مهم در تحلیل تکنیکال قیمت هر سهم دانست، اما اطلاع از این قیمت ها و روندها، به تنهایی نمی تواند سیگنال فروش یا خرید را برای سهم صادر کند.

بسیاری از سهامداران، از خطوط روند برای پیش بینی قیمت سهام در آینده استفاده می کنند و سعی می کنند تا با استفاده از قانون "تکرار تاریخ روند" در بورس، حرکت قیمت سهام را به دست آورند. روندهای صعودی، نزولی یا ثابت را می توان در تمامی بازارهای بورس، طلا، فارکس و . مشاهده کرد و بالا و پایین رفتن آن را بر طبق حرکت اقتصادی ماه به ماه، در نظر گرفت. (1)

در حرکت صعودی، کف قیمت رو به بالا بوده و حتی در صورت افت قیمت در مسیر روند، اعداد رو به رشد هستند. پس از پایان روند صعودی، قیمت سهم افزایش قابل ملاحظه ای خواهد داشت. برخلاف این روند، روند نزولی قرار دارد که در طی آن، سقف قیمت رو به پایین بوده و حتی در صورت صعود قیمت در مسیر روند، اعداد رو به افت هستند.

پس از پایان روند نزولی، قیمت سهم کاهش قابل ملاحظه ای خواهد داشت. در کنار این دو روند اصلی، روند فرعی ثابت نیز قرار دارد که ترکیبی از روندهای صعودی و نزولی است. در طی این روند، کف و سقف قیمت هر بار تکرار شده و اختلاف قیمتی در پایان بازه ی روند، مشاهده نمی شود.

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

ساختار کلی خط روند چگونه است؟

با مشاهده عکس بالا می توانید به راحتی روند صعودی ( Uptrend ) ، روند ثابت ( Sideways Trend ) و روند نزولی ( Downtrend ) را تشخیص دهید. در ادامه هر کدام از این روندها را، دقیق تر بررسی می کنیم:

1.روند صعودی

در روند صعودی، قیمت سهم از ابتدای بازه شروع به حرکت می کند و در ادامه برای خود، قیمت سقف 1 را می سازد. حال ممکن است قیمت سهم افت کرده و به کف 1 برسد. پس از آن قیمت مجدداً صعودی شده و به سقف 2 که بالاتر از سقف 1 قرار دارد، می رسد. در نهایت اگر قیمت سهم به کف 2 افت کرد، باید این کف، بالاتر از کف 1 قرار داشته باشد تا روند صعودی ساخته شود.

2.روند نزولی

در روند نزولی، قیمت سهم از ابتدای بازه شروع به حرکت می کند و در ادامه برای خود کف 1 را می سازد. حال ممکن است قیمت سهم رشد کرده و به سقف 1 برسد. پس از آن قیمت مجدداً نزولی شده و به کف 2 که پایین تر از کف 1 قرار دارد، می رسد. در نهایت اگر قیمت سهم به سقف 2 صعود کند، باید این سقف، پایین تر از سقف 1 قرار داشته باشد تا روند نزولی ساخته شود.

3.روند ثابت

هنگامی که با روند ثابت در یک نمودار سهم مواجه می شویم، کف ها و سقف های نمودار به گونه ای است که همدیگر را خنثی کرده و هر کف در همان قیمت قبلی تکرار می شود. به همین ترتیب برای سقف ها نیز هر بار سقف قبلی تکرار شده و قیمت از حد تعیین شده برای روند، بالاتر یا پایین تر نمی رود.

شناسایی روندها در نمودار سهم، مهمترین کاری است که باید برای آغاز تحلیل تکنیکال انجام دهید. اما برای شروع تحلیل تکنیکال با استفاده از خطوط روند، بهتر است ابتدا محدودیت های این خطوط را در نظر داشته باشید. (2)

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

محدودیت های خط روند کدامند؟

تحلیل خط روند سعی می کند تا با استفاده از پیش بینی روند، رفتار روند صعودی، بازارهای گاوی و زمان رسیدن به بازار خرسی از بازار گاوی را اعلام کند. تحلیل خطوط روند می تواند گزینه جذابی برای سرمایه گذاران باشد زیرا می توانند با همراهی روند، سود بیشتری را کسب کنند. با در نظر گرفتن تحلیل خطوط روند، شما می توانید به راحتی بین خرید و فروش تصمیم گرفته و برای کسب سود بیشتر، آماده شوید.

اما یکی از مشکلاتی که در تحلیل تکنیکال خطوط روند وجود دارد، پویایی قیمت سهام است. برای تحلیل خط روند، شما تمامی اطلاعات را از قیمت سهام در هر روز و روزهای قبل از آن به دست می آورید. اما به دلیل پویایی قیمت سهام، نمی توان اطمینان کامل به این خطوط داشت؛ زیرا الزامی برای تکرار تاریخ قیمت سهم وجود ندارد و سهم می تواند کف ها و سقف های جدیدی را نیز تجربه کند. یعنی حتی با وجود قانون "تکرار تاریخ" در بازارهای مالی، گذشته لزوماً آینده را پیش بینی نمی کند.

فارغ از آن، برای بسیاری از شرکت ها و کارخانه های حاضر در بازارهای مالی، روند قیمتی روز به روز و تحولات اقتصادی داخلی و خارجی در قیمت گذاری لحاظ می شود و عملاً الگو یا روند خاصی برای آن قابل تصور نیست. در این گونه موارد تحلیل تکنیکال خطوط روند کارساز نیست و باید از مدل های دیگر تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کرد. با وجود این محدودیت ها، هنوز هم می توان از تحلیل خطوط روند برای دریافت سیگنال خرید یا فروش استفاده کرد.

چگونه می توان با استفاده از مفهوم روند قیمت، قیمت های آینده را پیش بینی کرد؟

در دنبال کردن خطوط روند، ابتدا باید روند حاضر را تشخیص داد. به این ترتیب می توان روندهای بعدی را پیش بینی کرد و با استفاده از روش های دیگر تحلیل، سیگنال خرید یا فروش را دریافت نمود. با در نظر گرفتن اینکه این تحلیل ها شامل اطلاعات و داده های زیادی می شوند، نمی توان همیشه به روی درست بودن قطعی آن ها اطمینان داشت و باید ضریب خطا و احتمال اشتباه را همیشه در نظر گرفت.

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

برای شروع تحلیل می توانید ابتدا یک سهم را در نظر گرفته و بخشی از نمودار سهم که روند دارد را انتخاب کنید. این نمودار می تواند در انواع بازارهای مالی باشد. استفاده از خطوط روند در بورس، فارکس، طلا و نفت و. کاربرد دارد. پس از آن که بازه ی روند را پیدا کردید، می توانید عملکرد سهام را در آن بازه بررسی کنید. این بررسی می تواند شامل بررسی عوامل داخلی و خارجی به روی قیمت سهم باشد.

برای مثال تغییرات درون کارخانه یا وضع شدن قانون جدید در اقتصاد خارجی چه تغییری به روی قیمت و نمودار می گذارد. آنالیز کردن این داده ها می تواند ادامه حرکت روند را برای شما مشخص کند. (3)

روند قیمت (Trend Price) چیست و قیمت های آینده چگونه پیش بینی می شوند؟

برای کشیدن خط روند به روی نمودار سهم، ابتدا صعودی یا نزولی بودن سهم را مشخص کنید. سپس، در صورتی که نمودار نزولی است، سقف های قیمتی را با کشیدن یک خط مستقیم به هم وصل کنید. در صورتی که این خط، سقوط قیمت و نزولی بودن آن را تایید کرد، روند نزولی ساخته می شود. دقت کنید، که سقف های قیمتی باید هر بار پایین تر از سقف قبلی تشکیل شود.

برای نمودارهای صعودی نیز، باید کف های قیمتی را با خطی مستقیم به هم وصل کنید. در صورتی که این تحلیل حرکات قیمت سهام خط، صعود و رشد قیمت را تایید کند، روند صعودی ساخته می شود. به همین ترتیب، باید کف های جدید، هر بار بالاتر از کف قبلی ساخته شود. فاکتورهایی وجود دارد که به شما کمک می کند تا اعتبار پیش بینی خود را مشخص کنید: (4)

1.شیب خط روند

برای خطوط روند معتبر و اطمینانی، شیب کمی را به روی نمودار می بینیم. در صورتی که خط روند شما شیب تند کاهشی یا افزایشی داشته باشد، احتمال شکسته شدن قریب الوقوع آن وجود دارد و نمی توان مطابق آن سیگنال خرید یا فروش صادر کرد. بهترین خطوط روند که ضریب اطمینان بالایی نیز داشته باشند، شیب کمتر از 45 درجه دارند.

2.تعداد برخورد خط روند

هر چه تعداد برخورد نمودار سهم با خط روند بیشتر باشد، می توان با اطمینان بیشتری، روند خط را در نظر گرفت. در بازه هایی که بعد از کشیدن خطوط روند، 3، 4 یا تعداد بیشتر برخورد را شاهد هستید، می توانید به روی کاهشی یا افزایشی بودن روند اطمینان بیشتری داشته باشید. البته نمی توان این تعداد برخورد را در بازه های کوتاه مدت مشاهده کرد و احتمالاً باید بازه های بلند مدت را در نظر بگیرید.

3.شدت کاهش یا افزایش

موج های بلندتر در نمودار سهم، خبر از شکسته شدن قریب الوقوع خط روند می دهد. در صورتی که در نمودار سهم خود، موج های بلند و اختلاف کف و سقف زیادی را می بینید، می توانید احتمال شکست روند را در نظر داشته باشید و طبق آن تصمیم خرید و فروش نگیرید. به همین ترتیب، اگر فاصله ی کمی را در نمودار کاهش و افزایش قیمت سهم می بینید، می تواند سیگنال خوبی به اعتبار خط روند باشد.

4.بازه روند

نکته آخری که باید هنگام تحلیل خط روند در نظر داشته باشید، بازه بررسی روند است. روندهای معتبر را می توانید در بازه های شش ماهه و یکساله مشاهده کنید. نمودارهای کمتر از این بازه، نمی تواند مثال خوبی برای بررسی و تحلیل روند قیمتی سهم باشد و احتمال شکست و اشتباه در آن بسیار بالاست.

تحلیل حرکات قیمت سهام

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.

  • فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در فارکس توسط کمیل آزادیان
  • فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
  • تحلیل حرکات قیمت سهام
  • کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
  • فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
  • فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
  • فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
  • فیلم آموزشی استفاده از خطوط پیووت توسط علی نورانی
  • فیلم آموزشی بازار آتی کالای ایران توسط نیما کرامت و علیرضا شوشتری
  • فیلم آموزشی پرایس اکشن سبک اسمارت مانی با حسین همتی
  • فیلم آموزشی امواج الیوت پیشرفته با رضا خوش اندام

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

واژه لاتین توضیحات
روند Trend روند زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می‌پیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم.
خط روند Trend line خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است)
روند نزولی Down trend به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
روند صعودی Up trend به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند.
کانال Channel محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
چارت Chart نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد.
ضرر Loss
حد ضرر Stop Loss به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
خرید Long به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد)
فروش Short به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد)
خرید Buy به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
فروش Sell به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
اشباع خرید Overbought به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
ماشه (تریگر) Trigger به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله)
حمایت Support به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
سووینگ Swing در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low)
های و لو Lowو High به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد.
سوپلای و دیماند Supply & Demand سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد.
پیوت لاین Pivot line خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا
نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد.
معامله Trade معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز)
معامله گر Trader تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند.
پولبک Pullback پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بیریش Bearish که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است
بازار گاوی Bull Market اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
بولیش Bullish از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر می‌آید و یعنی بازار صعودی است.
شکست به بیرون Break Out اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند.

معامله گری و مدیریت سرمایه

معرفی ما

فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.

حق نشر

لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.