چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای انواع الگوی بازگشتی شمعی شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما انواع الگوی بازگشتی شمعی می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
فیلم آموزش های تحلیل تکنیکال با حامد مددی
در این مقاله قصد داریم برخی مفاهیم کلی از سرفصل های آموزش تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم که توسط آقای حامد مددی گردآوری شده است.
تحلیل تکنیکال ، روشی است که برای پیش بینی قیمت اوراق، کالاها و سایر عوامل انجام می شود. این تحلیل براساس الگوی تغییر قیمت در گذشته بررسی می کند و به پیش بینی قیمت آینده می انجامد. برخی مفاهیم مرتبط با آموزش تحلیل تکنیکال در ادامه بررسی می شود.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال، یک استراتژی معاملاتی به منظور ارزیابی سرمایه گذاری های انجام شده و تعیین فرصت های معامله و بورس است. این ارزیابی به کمک تجزیه و تحلیل روندهای آماری انجام می شود. این ابزار معمولا به منظور تحلیل سهام قابل معامله در بازار بورس مورداستفاده قرار می گیرد.
الگوهای شمعی در آموزش تحلیل تکنیکال
درمیان سرفصل های آموزش تحلیل تکنیکال، مفهومی به نام الگوهای شمعی وجود دارد. الگوهای شمعی در بیش از 200 سال پیش در ژاپن بعنوان معیاری برای قیمت برنج مورداستفاده قرار می گرفت.
الگوهای شمعی در دو نوع تک شمعی و یا ترکیبی هستند. نوع ترکیبی معمولا حداکثر از 5 شمع تشکیل شده است. معمولا از الگوهای شمعی به منظور تعیین نقاط بازگشتی انواع الگوی بازگشتی شمعی استفاده می شود. این الگوها مناسب برای تجزیه و تحلیل و پیش بینی جهت آینده بازار مناسب هستند.
مفهوم امواج و نقاط پیووت در آموزش تحلیل تکنیکال
نظریه امواج در قرن بیستم توسط الیوت معرفی شد. این نظریه در آموزش تحلیل تکنیکال کاربرد دارد. به کمک این نظریه می توان به پیش بینی حرکات قیمت سهم در آینده پرداخت. به اعتقاد الیون، بازار سهام یا بازار بورس، حرکات و فعالیتها باتوجه به قاعده ای طبیعی یا همان امواج صورت می پذیرد.
نقاط پیووت نیز یکی از مفاهیم مرتبط با آموزش تحلیل تکنیکال است که کمتر در منابع مختلف مشاهده می شود. نقاط پیووت، همان نقاط مهم قیمتی در نمودار هستند. معامله گران با تشخیص این خطوط قادر به ترسیم الگوهای تحلیلی خواهند بود. این نقاط به تشخیص دقیق تغییر روند یک نمودار تاحد زیادی کمک می کنند.
حمایت و مقاومت
یکی از مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال، خطوط حمایت و مقاومت هستند. این خطوط نشان دهنده نقاط مهمی هستند که محل اتصال نیروهای عرضه و تقاضا است. حمایت به کمک اتصال نقاط حداقلی (مینیمم) و مقاومت به کمک اتصال نقاط حداکثری (ماکزیمم) حاصل می شود.
حمایت شامل سطوحی است که دارای جذابیت برای خریداران بوده و قیمت در این سطوح با افزایش تقاضا روبرو می شود. مقاومت شامل سطوح با جذابیت باری فروشندگان بوده و قیمت در این سطوح با افزایش عرضه روبرو می شود.
انواع الگوهای قیمتی
یکی از اصول مهم و کاربردی در آموزش تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی هستند. الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی را مشخص می کنند. این الگوها در تحلیل تکنیکال، در دو نوع وجود دارند:
الگوهای ادامه دهنده (continuation patterns): زمانی که روند درحال حرکت در مسیر قبلی خود است، تشکیل می شود. در این الگوها صرفا یک وقفه کوتاه مدت در روند ایجاد می شود. الگوهای بازگشتی (reversal patterns): این الگو نشان دهنده این است که روند در حال تغییر است.
در زیر مجموعه آموزش های تحلیل تکنیکال توسط آقای حامد مددی قرار داده شده است :
انواع الگوی بازگشتی شمعی
سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید
سبد خرید شما خالی است.
ضد حمله (Counterattack)
الگوی ضد حمله از جمله الگوهای بازگشتی است که خبر از تغییر بالقوه روند در جهت عکس را میدهد. این الگو از دو کندل مخالف هم شکل میگیرد. به طوری که قیمت بسته شدن هر دو کندل با یکدیگر برابر است. اگر قیمتهای بسته شدن دو کندل اختلاف ناچیزی با یکدیگر داشته باشند میتوان آن اختلاف را نادیده گرفت و آنها را نیز به عنوان الگوی ضد حمله پذیرفت. در حالت ایده آل الگوی ضد حمله، هر دو کندل قیمتهای بسته شدن دقیقاً یکسان و همچنین بدنههای تقریباً برابر دارند. در الگوی ضد حمله معمولاً هر دو کندل بدنه نسبتاً بزرگی دارند. همچنین این الگو برای اطمینان نیاز به تأیید دارد. الگوی ضد حمله به ندرت در بازار اتفاق میافتد.نام دیگر الگوی ضد حمله، الگوی پاتک است.
انواع الگوی ضد حمله:
- ضد حمله صعودی: این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند از نزولی به صعودی میشود. کندل انواع الگوی بازگشتی شمعی اول قرمز و کندل دوم سبز است. قیمت بسته شدن کندل دوم در محدوده ی قیمت بسته شدن کندل اول است. اگر الگوی ضد حمله صعودی در یک حمایت شکل گرفته باشد اعتبار الگو بیشتر است. حداقل قیمت در کندل دوم به عنوان حدضرر شناخته میشود.
- ضدحمله نزولی: در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و باعث تغییر روند از صعودی به نزولی میگردد. کندل اول سبز و کندل دوم قرمز است. قیمت باز شدن کندل دوم در محدوده ی قیمت باز شدن کندل اول است. اگر الگوی ضد حمله نزولی در یک مقاومت شکل گرفته باشد اعتبار الگو بیشتر است.
آیا میدانید با استفاده از “فیلتر الگوهای کندل استیک“ شما قادر خواهید بود انواع الگوی ضدحمله و دهها الگوی دیگر را به راحتی و در کسری از ثانیه در بین صدها سهم پیدا کنید؟
الگوهای نمودار شمعی ژاپنی
الگوهای شمعی جهت پیش بینی مسیر آینده قیمت، مورد استفاده قرار می گیرند. تعداد این این الگوها بسیارند اما در اینجا تعداد 16 الگوی نمودار شمعی که استفاده بیشتری دارند و نحوه شناسایی آنها را به شما می آموزیم.
نمودار شمعی یا کندل استیک چیست؟
نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند. در این مقاله تمرکز بر نمودار روزانه است و هر شمع جزئیات قیمتی یک روز را نشان می دهد.
یک انواع الگوی بازگشتی شمعی شمع سه بخش دارد:
- بدنه: این قسمت، فاصله بین اولین و آخرین قیمت معامله را نشان می دهد.
- فیتیله یا سایه: بالاترین و پایین ترین قیمت را در طی روز نشان می دهد.
- رنگ بدنه: نشاندهنده مسیر حرکت قیمت در طول روز می باشد. اگر رنگ بدنه شمع، سبز یا سفید باشد نشان از افزایش قیمت است و اگر رنگ بدنه، قرمز یا سیاه باشد کاهش قیمت در طول آن روز را نشان می دهد.
در طول زمان، شمع ها الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران می توانند از آنها جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند. الگوهای شمعی بسیاری وجود دارند که فرصتهای بازار را به ما نشان می دهند. برخی از الگوها نشان از تراز قدرت بین خریداران و فروشندگان دارند و برخی دیگر دیگر ادامه دار بودن یا معکوس شدن روند قیمت را نشان می دهند.
قبل از اینکه وارد دنیای معامله گری شویم لازم است که خود را با الگوهای شمعی آشنا کنیم.
6 الگوی شمعی صعودی
الگوهای شمعی صعودی، بعد از یک روند نزولی در بازار شکل می گیرند. این الگوها جزو سیگنال های بازگشتی هستند. معامله گران می توانند با استفاده از این سیگنال ها وارد موقعیت های خرید شوند و از روند صعودی پیش رو کسب سود کنند.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی شمعی چکش از یک شمع با بدنه کوچک و فیتیله پایینی بلند تشکیل می شود. این الگو در پایین یک روند نزولی شکل می گیرد.
الگوی هامر به ما می گوید با وجود اینکه فشار فروش در طول روز بسیار بوده است اما نهایتا قدرت زیاد خریداران، قیمت را به بالا بازگردانده است. رنگ بدنه در این الگو می تواند متفاوت باشد. اما چکش های سبز نسبت به چکش های قرمز، بازار صعودی قدرتمندتری را نشان می دهند.
الگوی چکش برعکس (Inverse hammer )
یک الگوی صعودی مشابه، چکش برعکس می باشد. تنها تفاوت الگوی چکش برعکس با الگوی چکش این است که فیتیله بالا بلند است و فیتیله پایین کوتاه.
این الگو نشان از قدرت خریداران دارد که با یک فشار فروش همراه بوده است. اما قدرت فروشندگان به اندازه ای نبوده که بتواند قیمت را نزولی کند. چکش برعکس به ما می گوید که خریداران بزودی کنترل بازار را به دست خواهند گرفت.
انگولفینگ صعودی (Bullish engulfing )
این الگو از دو شمع تشکیل می شود. شمع اول دارای یک بدنه قرمز کوتاه است و شمع دوم یک شمع بزرگ سبز است که کل بدنه شمع اول را احاطه کرده است.
با وجود اینکه قیمت در روز دوم، پایین تر از قیمت روز قبل باز می شود بازار صعودی، قیمتها را به بالا هدایت می کند که یک پیروزی آشکار خریداران نسبت به فروشندگان محسوب می شود.
خط شکاف (Piercing line )
این الگو نیز از دو شمع تشکیل می شود که شمع اول، یک شمع قرمز بزرگ و شمع دوم، یک شمع سبز بزرگ می باشد. در این الگو معمولا قیمت باز شدن کندل سبز بطور قابل توجهی پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قرمز می باشد. همچنین قیمت بسته شدن(آخرین قیمت) کندل سبز باید بالاتر از نیمه بدنه کندل قرمز باشد.
الگوی ستاره صبح (Star morning)
الگوی شمعی ستاره صبح می تواند در بازار نزولی نشانه ای از امید باشد. این الگو از سه شمع تشکیل شده است که طی آن، یک شمع با بدنه کوچک در بین یک شمع قرمز بزرگ و یک شمع سبز بزرگ قرار می گیرد. شمع وسط ستاره نامیده می شود که معمولا با دو شمع اطراف خود همپوشانی ندارد. یعنی بدنه شمع وسط، پایین تر از آخرین قیمت شمع قرمز و اولین قیمت شمع سبز قرار می گیرد.
این الگو نشان می دهد که فشار فروش روز اول در حال کاهش است و افق بازار صعودی است.
سه سرباز سفید (Three white soldiers)
این الگو در طی سه روز شکل می گیرد که شامل شمع های سبز(یا سفید) بلند با فیتیله های کوچک می باشد و هر شمع مقداری بالاتر از شمع قبلی خود باز و بسته می شود. این یک نشانه قوی از صعود بازار و پیشرفت فشار خرید است.
6 الگوی شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی معمولا پس از یک روند صعودی رخ می دهند و نشانه ای از نقطه مقاومت در نمودار قیمتها هستند. بدبینی مفرط از بازار معمولا موجب می شود تا معامله گران موقعیت های خرید خود را در بازار ببندند و جهت جهت کسب سود از کاهش قیمتها موقعیت های فروش باز کنند.
الگوی مرد آویزان (Hanging man)
الگوی مرد آویزان معادل نزولی الگوی چکش می باشد. مرد آویزان شکلی شبیه به الگوی چکش دارد با این تفاوت که این الگو در پایان یک روند صعودی ظاهر می شود. این الگو نشان می دهد که فروش قابل توجهی در طول روز اتفاق افتاده است اما فشار خرید، قیمت را دوباره بالا برده است. فروش های سنگین معمولا بعنوان پایان کنترل بازار توسط خریداران تفسیر می شود.
الگوی ستاره دنباله دار (Shooting star)
شکل این الگو شبیه به الگوی چکش برعکس است. اما ستاره دنباله دار در روند صعودی ظاهر می شود. ستاره دنباله دار دارای بدنه کوچک در قسمت پایین و فیتیله بلند در بالای بدنه می باشد. معمولا اولین قیمت کندل با اندکی گپ صعودی همراه است و روند صعودی تا میانه روز ادامه می یابد اما دوباره قیمت کاهش می یابد و بسته می شود.
انگلفینگ نزولی (Bearish engulfing)
این الگو شمعی در انتهای یک روند صعودی شکل می گیرد. شمع اول دارای بدنه سبز و کوچک است که با شمع قرمز بلند بعد از خودش احاطه شده است. این الگو نشاندهنده یک قله یا کاهش سرعت صعود قیمت است و علامتی از تغییر روند بالقوه بازار از صعودی به نزولی می باشد. هر چه شمع دوم پایین تر بسته شود احتمال تغییر روند به نزولی بیشتر خواهد بود.
ستاره شب (Evening star)
این الگو شامل سه شمع می باشد و معادل نزولی الگوی ستاره صبح است. الگوی ستاره شب از یک شمع با بدنه کوچک تشکیل می شود که بین یک شمع بزرگ سبز و یک شمع بلند قرمز قرار می گیرد. این الگو بازگشت روند از صعودی به نزولی را نشان می دهد و زمانی این سیگنال قوی تر خواهد بود که شمع سوم، افزایش قیمت شمع اول را کاملا بپوشاند و در محدوده ای کمتر از باز شدن شمع اول، بسته شود.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
این الگو از سه شمع قرمز بلند و پیاپی تشکیل شده است که شمع ها دارای فیتیله کوتاه یا بدون فیتیله می باشند. بازار، هر روز مشابه با آخرین قیمت دیروز شروع می شود اما فشار فروش، قیمت هر روز را به پایین تر از روز قبل می کشاند. معامله گران این الگو را بعنوان شروع روند نزولی تعبیر می کنند. بطوریکه فروشندگان طی چند روز پیاپی بر خریداران غلبه کرده اند.
پوشش ابر تیره (Dark cloud cover)
در این الگو یک ابر تیره خوش بینی روز قبلی را احاطه می کند. این الگو از دو شمع تشکیل شده است. یک شمع بلند قرمز که در بالای شمع سبز روز قبل، باز می شود و به پایین تر از میانه های آن نزول می کند و در آنجا بسته می شود. این نشان می دهد که قدرت فروشندگان، قیمت را به شدت پایین آورده است. در این الگو اگر فیتیله شمع ها کوتاه باشند احتمال نزولی شدن روند بسیار بالا خواهد بود.
4 الگوی شمعی ادامه دهنده
اگر یک الگوی شمعی علامتی از تغییر روند را به ما نشان ندهد یک الگوی ادامه دهنده روند است. این می تواند به معامله گران کمک کند تا وقتی که نمودار قیمت بدون روند است مدت زمان استراحت بازار را تشخیص دهند.
الگوی دوجی (Doji)
زمانیکه محل باز و بسته شدن یک شمع در قیمت تقریبا یکسانی باشد شمع علامتی شبیه به علامت جمع بر روی نمودار پدید می آورد که به آن دوجی می گویند. اندازه فیتیله ها در دوجی ممکن است متفاوت باشند. یک الگوی دوجی ، جدال بین خریداران و فروشندگان را نشان می دهد که هیچ یک نتوانسته به دیگری غلبه کند. این الگو به تنهایی یک سیگنال خنثی است اما می تواند در الگوهای بازگشتی مانند ستاره صبح یا ستاره شب دیده شود.
اسپینینگ تاپ (Spinning top)
این الگو شامل یک شمع کوچک است که در وسط فیتیله قرار دارد. در واقع فیتیله بالا و پایین بدنه با هم برابر هستند. این عدم تصمیم گیری بازار را نشان می دهد که موجب عدم تغییرات شدید قیمتی می شود. این الگو بعنوان دوره تجدید قوا یا استراحت شناخته می شود که معمولا پس از آن یک روند صعودی یا نزولی قابل توجهی رخ می دهد. خود الگو بی طرفی بازار را نشان می دهد اما همزمان اعلام می کند که بازار ممکن است در آینده نزدیک از کنترل خارج شود.
الگوی سه روش نزولی (Falling three methods)
الگوهای شمعی سه روش، نشان از ادامه روند فعلی دارند. حال تفاوتی نمی کند که بازار صعودی باشد یا نزولی.
در الگوی سه روش از نوع کاهشی، سه شمع سبز با بدنه های کوچک پس از یک شمع بزرگ قرمز قرار می گیرند و سپس یک شمع بزرگ قرمز دیگر ظاهر می شود. شمع های سبز همگی درون بدنه شمع های قرمز قرار می گیرند. این به معامله گران نشان می دهد که خریدارن قدرت کافی برای بازگرداندن روند را ندارند.
الگوی سه روش صعودی (Rising three methods)
این الگو برعکس الگوی قبلی است که در روند صعودی شکل می گیرد. در این الگو سه کندل قرمز با بدنه های کوچک در بین دو کندل سبز بزرگ مانند شکل زیر قرار می گیرند.
دانلود اندیکاتور الگوهای شمعی (کندل استیک)
حال که الگوهای کندل استیک را فرا گرفتید نیازی نیست که حتما خودتان آنها را در نمودار قیمت جستجو کنید. شما می توانید اندیکاتور الگوهای شمعی را دانلود کنید و سپس آن را بر روی پلتفرم معاملاتی متاتریدر نصب کنید.
بدین ترتیب، اندیکاتور بصورت اتوماتیک، الگوها را بر روی نمودار می یابد و جهت احتمالی حرکت بازار را به شما نشان می دهد.
این اندیکاتور برای نصب بر روی متاتریدر 4 برنامه نویسی شده است. لینک دانلود و راهنمای نصب را در زیر قرار داده ایم.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.1 / 5. تعداد آرا 21
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
فرمول انحراف معیار و نحوه محاسبه آن + مثال
معاملات حمل ارز چیست و چگونه می توان از آن کسب سود کرد؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
آموزش کسب درآمد از الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال بیت کوین
الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال، از انواع الگوهای تحلیلی به شمار میروند که برای بررسی شرایط فعلی بازار ارزهای دیجیتال و پیش بینی آینده به کار میرود. یک جمله قابل توجه وجود دارد: «گرچه گذشته خود را تکرار نمیکند اما همانند یک شعر، قافیه دارد». الگوهای نموداری نیز روندهای گذشته بازار را نشان میدهند. از طریق آن میتوان متوجه شد که شرایط فعلی بازار به چه سمتی پیش خواهد رفت. مشخص است که اگر مهارت تحلیل نمودارهای قیمتی را داشته باشید، معاملهها و سرمایه گذاری بهتری خواهید داشت. شک نداشته باشید که کسب درآمد از ارز دیجیتال بدون آینده نگری، امکان پذیر نیست و شما باید در این راستا آموزش ببینید یا از متخصصان مجرب در تیم بایننس ایرانی کمک بگیرید. در ادامه با معروفترین و شناخته شدهترین الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم، با ما همراه باشید.
آموزش جامع انواع الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال
- اهمیت الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال
- الگوی هَمِر (Hammer)
- الگوی نافذ (Piercing Pattern)
- الگوی پوشاننده صعودی
- الگوی پرچم صعودی (bull flag)
- الگوی سه گوش صعودی
- الگوی مثلث صعودی
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی گُوِه افزایشی
- الگوی سقف و کف دو قلو (حالت w)
- الگوی سر و شانه معکوس (Head and shoulders Reverso)
- الگوی فنجانو دسته (cup)
اهمیت الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال
الگوهای نموداری بهترین منابع برای نمایش تاریخ میباشد. با مشاهده الگوها متوجه میشوید که بازار در گذشته در شرایطی مشابه شرایط فعلی، چه واکنشی داشته و چه روندی را طی کرده است. این اطلاعات بسیار ارزشمند هستند و به شناخت بازار ارزهای دیجیتال و کسب درآمد از ارزهای دیجیتال کمک بزرگی میکند. عبارت الگوهای نموداری به شما میگویند که دقیقاً کجا باید خرید کنید، محل فروش کجاست و با استفاده از آن حد سود و ضرر خود را کنترل کنید. در زمینه الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال، میتوانید از تیم بایننس ایرانی که سالها تجربه دارد، مشاوره بگیرید.
در ادامه الگوهای مهم و صعودی را آوردهایم، البته نمودارهای نزولی را در مقاله جداگانه بررسی نمودهایم.
الگوی هَمِر (Hammer)
نام دیگر این الگو چکش است که از جمله الگوهای تک شمعی به شمار میرود و خصوصیات آن شامل زیر میشود:
- تشکیل یک بدنه کوچک در نزدیکی یا در انتهای قسمت دامنه شمع
- عدم تاثیر رنگ بدنه البته در صورت صعودی یعنی سفید، قدرت بازگشتی آن بیشتر است.
- سایه پایینی بلند با طول چند برابر بدنه شمع
- کلاً نبودن یا بسیار کوچک بودن سایه بالایی
- قرار گرفتن قیمت پایینی در بالاترین محدوده قیمت دامنه شمع
الگوی نافذ (Piercing Pattern)
یک الگوی بازگشتی صعودی است و حاصل ترکیب دو شمع سیاه و سفید میباشد. خصوصیات این نمودار:
- تشکیل در انتهای روند نزولی
- اولین شمع آن همانند روند قبلیاش یک بدنه نزولی است بلند یا متوسط میباشد و از آن اطمینان میکنند که روند نزولی میشود.
- شمع دوم حالت مخالف با شمع قبلی که صعودی میباشد، دارد. یعنی نقطه شروع آن با قیمتی کمتر از شمع قبل آغاز میگردد و تا مسیر 50 درصدی بدنه قبلی پیش میرود و همان جا تمام میشود.
الگوی پوشاننده صعودی
این الگو یکی از انواع الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال است. مانند الگوی نافذ، ترکیبی از دو شمع با رنگهای سیاه و سفید میباشد که در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. ویژگیهای الگوی پوشاننده صعودی:
- شمع اول مانند شمع قبلی خود حالت نزولی دارد.
- شمع دوم حالتی مخالف با شمع قبلی دارد.
- بدنه شمع دوم از قیمتی کمتر از قیمت پایانی قیمت قبلی شروع میشود و مسیر خود را تا جایی پیش میبرد که بدنه قبلی را کامل بپوشاند و در نهایت در ناحیهای بالاتر یا همان جا تمام شود.
اگر احساس میکنید تا این قسمت آموزش برایتان سخت بوده یا هنوز این نکات را به صورت حرفهای یاد نگرفتهاید، میتوانید در کانال بایننس ایرانی عضو شوید و فعلاً کسب سود کنید. در ادامه با الگوهای بیشتری آشنا میشوید.
الگوی پرچم صعودی (bull flag)
این الگو در روندهای صعودی رخ میدهد و مسیر آن به شکل زیر است:
- ابتدا یک حرکت تند صعودی به سمت بالا
- سپس افت کوتاه مدت در منطقه اصلاحی
- در انتها ادامه روند صعودی قبلی
الگوی سه گوش صعودی
همانند الگوی پرچم صعودی میباشد که نام آن را سه گوش گذاشتهاند. منطقه اصلاحی بسیار شبیه یک مثلث و خنثی میباشد. باید این الگو را طبق روند قبلی تفسیر کرد.
الگوی مثلث صعودی
این الگو زمانی اتفاق میافتد که یک منطقه مقاومتی شکل میگیرد و سطح کف افزایشی باعث ایجاد روند افزایشی میگردد. به این معنا که هر بار که قیمت از سطح مقاومتی عبور میکند، شکست میخورد اما افت آن هر بار کمتر میشود. ضمن اینکه سطح کف نیز افزایش مییابد چون موج خرید بالا میرود.
الگوی گُوِه افزایشی (Rising wedge)
تفسیر این الگو به این صورت است که زمانی که قیمت افزایش مییابد، روند صعودی ضعیف و ضعیفتر میشود. در انتها روند از حالت صعودی خارج شده به روند نزولی شکسته میشود.
الگوی سقف و کف دو قلو (حالت w)
الگوی سقف و کف دو قلو یکی از الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال است. در این الگو مشاهده میشود که قیمت در بازار ارزهای دیجیتال دو بار به کف برخورد میکند اما مجدداً حالت صعودی میگیرد و افزایش مییابد. دقت نمایید که در این نمودار، بازگشت قیمت اول باید در بین دو سطح اتفاق بیفتد.
الگوی سر و شانه معکوس (Head and shoulders Reverso)
این الگو یکی دیگر از الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال است. الگوی سر و شانه معکوس نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت صعودی میباشد. در این الگو سه دره و یک مبنا (که خط گردن نامیده میشود) مشاهده میکنید. دو دره کناری در یک سطح قرار دارند اما دره میانی تا سطحی پایینتر کشیده میشود. تفسیرش این است که در بازار ارزهای دیجیتال ابتدا قیمت کاهش مییابد سپس در همان سطح حمایت نوسان میکند. دقت کنید که این الگو اگر قیمت سطح مقاومت در خط را بشکند و به بالاتر صعود کند، تایید میشود.
الگوی فنجانو دسته (cup)
این الگو هم جزء الگوهای صعودی در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. زمانی که وارد کاپ (cup) یا فنجان میشود، بعد از خارج شدن به اندازه عمق الگو صعود میکند. لزومی ندارد که حتما دسته بلندی در سمت راست تشکیل شود بلکه گاهی اوقات اندازه این دسته کوچک میباشد. دقت کنید که الگو هنگام خارج شدن از کاپ تا خط گردن رشد میکند و باز هم روند صعودی خود را ادامه میدهد و به این طریق از خط گردن بالاتر میرود.
جمعبندی
الگوهای نموداری روند گذشته بازار ارزهای دیجیتال را نشان میدهند. با تفسیر آنها میتوان متوجه شد که بازار در شرایط فعلی چه واکنشی نشان خواهد داد تا سرمایه گذاری و معاملههای خود را هوشمندانه انجام دهیم. طبیعی است که تشخیص این نمودارها و تحلیل آنها کاری تخصصی میباشد. خودتان باید زمان زیادی را صرف کنید، آزمون و خطاهای زیادی را پشت سر بگذارید، ضرر و زیان زیادی را متحمل شوید تا به آنها مسلط شوید. تیم بایننس ایرانی با تکیه بر سالها تجربه و دانش سرمایه گذاری در بازارهای ارز دیجیتال، آماده خدمت رسانی به شماست.
دیدگاه شما