افزایش نقدینگی در بورس با اعمال تغییرات در فعالیت بازارگردان ها
تغییرات اخیر در زمینه فعالیت بازارگردان ها را باید به فال نیک گرفت، این تغییرات به طور قطع به افزایش نقدشوندگی، تسهیل و تسریع در راستای تعادل بخشیدن به معاملات نمادهای دارای بازارگردان منجر می شود.
به گزارش بازار به نقل از بازار سرمایه ایران، عضو هیات مدیره شرکت سبدگردان سرمایه و دانش، به تصویب تغییرات در دستورالعمل بازارگردانی و صدور مجوز فعالیت این شرکت ها از سوی بورسها، اشاره کرد و به خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) گفت: دستورالعمل بازارگردانی همگام با رشد بازار سرمایه طی دو سال اخیر نیاز به یک بازنگری داشت که خوشبختانه نکات قابل توجهی در مصوبه اخیر لحاظ شده است.
مرتضی امیری، بهینه کردن تعامل میان بازارگردان و تامینکننده منابع بازارگردانی را جزو مهمترین نکات مصوبه اخیر دانست و گفت: تغییرات جدید با تعیین حداقل تعهدات برای شروع فعالیت بازارگردانی به حل چالشی که همواره بازارگردانها در مذاکرات خود با تامینکنندگان منابع بازارگردانی دارند، کمک قابلتوجهی خواهد کرد.
او به صدور مجوز بازارگردانی از طریق بورس مربوطه اشاره کرد و گفت: این موضوع از سال گذشته و پیش از صدور دستورالعمل جدید، اجرایی شد و صدور مجوز بازارگردانی به صورت مستقیم از طریق بورس مربوطه و بدون نیاز به مکاتبه مستقیم با سازمان، در حال انجام است.
عضو هیات مدیره شرکت سبدگردان سرمایه و دانش خاطرنشان کرد: برای صندوقهای بازارگردانی، رعایت تشریفات زمانی برگزاری مجامع، به منظور اضافه کردن نماد موضوع بازارگردانی، حذف شده است.
او در پاسخ به این سوال که تغییرات چه کارکرد تشویقی را برای بازارگردان ها به همراه خواهد داشت، افزود: در دامنه تغییرات اخیر بیان شده که بورسها عملکرد بازارگردانها را ارزیابی و رتبهبندی کرده و سقف دریافت کارمزد بازارگردانها را به رتبهبندی آنها مربوط خواهند کرد.
عضو هیات مدیره شرکت سبدگردان سرمایه و دانش با اشاره به اینکه این موضوع میتواند مشوقی برای بازارگردانها برای ارائه عملکرد بهتر باشد، تاکید کرد: با این اتفاق، رقابت ارتقا یافته و برخی نمادها دارای چندین بازارگردان خواهند شد.
او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا تغییرات اعمال شده می تواند تاثیری در عملکرد بازارگردان ها و معاملات کلی بورس داشته باشد یا خیر، گفت: این تغییرات به طور قطع به افزایش نقدشوندگی، تسهیل و تسریع در راستای تعادل بخشیدن به معاملات نمادهای دارای بازارگردان، منجر خواهد شد.
امیری به تمهیداتی که در دستورالعمل جدید در نظر گرفته، اشاره کرد و گفت: در این خصوص میتوان به اعطای فرصت ۱۰ روزه به بازارگردان برای برطرف کردن شرایط غیرعادی نظیر کمبود منابع، امکان تقاضای برگزاری حراج با ۴ برابر دامنه نوسان از سوی بازارگردان اشاره کرد که این موارد نقش بازارگردانها در روانسازی معاملات را بیش از پیش کرده و دست آنها را بازتر خواهد کرد.
عضو هیات مدیره شرکت سبدگردان سرمایه و دانش گفت: نمادهایی که هنوز از بازارگردان برخوردار نیستند یا بازارگردان آنها به دلیل اتمام منابع غیرفعال است، ازطریق مشوقهایی مانند معافیت کارمزد نقل و انتقال سهام از کد سهامدار عمده به کد بازارگردان به داشتن بازارگردان یا تزریق منابع جدید ترغیب میشوند
مارپیچ بورس در دو راهی
دنیایاقتصاد - فاطمه اسماعیلی : پس از یکسال و نیم نزول فرسایشی و طاقتفرسا به نظر میرسد رفتار و الگوی معاملاتی سهامداران نیز دستخوش تغییراتی شده است و برعکس تجربیات گذشته که تشدید تحریمها و افزایش تورم و نقدینگی به رشد سهام منتهی میشد، حالا با وجود صعود نرخها در بازار ارز، کاهش امید به احیای برجام و با وجود محرک فصل مجامع، بورس واکنش مثبتی نشان نمیدهد و در فضایی کمرونق هر روز از مرز ۶/ ۱میلیون واحد بیشتر فاصله میگیرد؛ واکنشی متفاوت به واقعیتهای اقتصادی که اینبار میتوان آن را به فال نیک گرفت. گویا سهامداران به این واقعیت پی بردهاند که پابرجایی یا تشدید ریسک غیر اقتصادی مانعی جدی برای عملکرد مطلوب بنگاههای اقتصادی و کسب سود واقعی است. شاید بتوان سهامداران را در مارپیچی تصور کرد که در مسیر رسیدن به هدف، به افزایش نقدینگی در بورس ناچار وارد یکی از دو مسیر احتمالی میشوند. رسیدن به یک سود واقعی و پایدار درصورت رفع تحریمها یا تکرار چرخه باطل حباب و رکود با پابرجایی شرایط فعلی.
طلاییترین دوران بورس تهران در طول پنجاه و اندی سال فعالیت این بازار مربوط به دو سال۹۸ و ۹۹ بود؛ درست مقارن با زمانیکه تحریمهای بینالمللی تشدید شد و دولت برای جبران بخشی از کسریبودجه، کانال پولیکردن آن را برگزید. نقدینگی، پایه پولی و تورم رو به افزایش گذاشت و در ادامه نیز سیاست نادرست دستکاری نرخ بهره، بر عطش صاحبان سرمایه برای ورود به گردونه معاملات تالار شیشهای افزود تا شاید بتوانند بخشی از زیان حاصل از کاهش ارزش ریالی داراییهای خود را از کانال بورس جبران کنند. در ظاهر نیز این اتفاق افتاد؛ ورود سراسیمه سرمایههای خرد و کلان به بازار سهام سبب شد تا یکی از پربازدهترین سالهای تاریخ بورس تهران رقم بخورد. سال۹۸ با ثبت بازدهی ۱۸۷درصدی پایان یافت و سال۹۹ بورسیها در کمتر از ۵ ماه افزایشی ۳۰۰درصدی میانگین وزنی بازار را شاهد بودند. این تجربیات که در زمان خود شیرینترین لحظات را برای سرمایهگذاران رقم زده بود موجب ایجاد دو تصور میان فعالان بازار سهام شد. یک افزایش نقدینگی در بورس آنکه بورس تورم را دوست دارد و دوم سقوط بازار داراییها بهویژه سهام با احیای برجام. تصوریکه البته عمدتا درمیان آن دسته از سرمایهگذاران که در تلاقی ۹۹-۹۸ بورسی شده بودند، پررنگتر بود.
شاید در نگاه اول چنین تصوری نادرست نیز نباشد. هرگونه تاخیر در احیای برجام و تداوم تحریمها راه صعود دلار به کانالهای بالاتر را هموار میکند که بهمعنای کاهش ارزش پول ملی و البته افزایش تورم خواهد بود و در چنین شرایطی هر شخص شیوهای را برای فرار از آبرفتن داراییهای ریالی خود برمیگزیند، اما چه جایی بهتر از بازار سهام که به دلیل محدودیتها و عدمبلوغی که دارد، با داغشدن تنوز هیجانات میتواند سودهای نجومی را نیز از آن سهامداران کند؛ همانند اتفاقی که در گذشتهای نهچندان دور تجربه شد. شاید در صورت تکرار چنین شرایطی بازهم این چرخه تکرار شود و حتی زیاندیدگان ۵/ ۱ سالگذشته نیز تلخی این دوران را فراموش کنند، با اینحال به گواه تاریخ، هیچ شرایطی هیچگاه پایدار نخواهد بود و با فرونشستن گرد و غبار هیجانات، واقعیتها نمایان شده و آنگاه است که شیرینی سودی که شاید در صورت واقعیسازی (تورمزدایی) چندان نیز جذاب نباشد، به تلخی بگراید. میگویند «گناه کسی را به پای دیگری نمینویسند» اما در بازار سهام تجربه نشان داده همانطور که با ورود به موج هیجانی صعودی، قریب به اتفاق سهام چه ارزنده باشند و چه غیرارزنده با رشد قیمت همراه میشوند، با تغییر مسیر بازار و تخلیه حباب تر و خشک باهم میسوزند و دیگر بازار ارزنده و غیرارزنده نمیشناسد. اتفاقی که سببشده در ۵/ ۱ سال اخیر فعالان تالار شیشهای روزهای تلخی را در ادامه یک روند صعودی با سودهای نجومی بچشند.
اما آیا در این زمان، سرمایهگذار همانطور که سودهای چند ۱۰۰درصدی را به پای معاملات بهظاهر حرفهای خود مینوشت، در خلاف جهت نیز مسوولیت زیان خود را میپذیرد؟ تجربه دو سالاخیر پاسخی روشن به این سوال میدهد؛ خیر. سرمایهگذاری که با دو واژه «سود» و «ریسک» آشنایی چندانی ندارد، بهسادگی نمیتواند فراز و فرود بازار و قیمتها را هضم کند؛ بهویژه آنکه در ایران سرمایهگذاری مستقیم و ورود بدون واسطه به بازارهایی که شرط کسب سود واقعی و پایدار از آنها معاملات حرفهای و با دانش مالی به میزان مکفی است، بسیار رواج دارد، انتظار برای چنین نگاهی شاید غیرمنطقی بهنظر برسد، با اینحال باید توجه داشت «سود» و «ریسک» دو واژه جدانشدنی هستند. شاید بازار سهام یکی از پرریسکترین بازارهای سرمایهگذاری بهشمار رود؛ جاییکه ارتباط مستقیم میان پتانسیل سودآوری و ریسک یک سرمایهگذاری، موجب میشود به همان میزان که سرمایهگذاری در سهام میتواند زمینهساز سودهای کلان شود، به همان ترتیب نیز خطر زیاندهی وجود داشته باشد.
بورس در بزنگاه مجامع
همانطور که اشاره شد دو تصور «تورم دوستی» و «برجام گریزی» به تصوری غالب درخصوص فعالان تالار شیشهای بهویژه طی سالهای گذشته تبدیل شد، با اینحال این روزها بهنظر میرسد تجربه دو سالتلخ در بازار سهام، درسهای ارزشمندی به سهامداران آموخته است. چندی است که شرکتها روزانه میزبان سهامداران خود در مجامع سالانه هستند. هرچند هنوز ترافیک این گردهمایی بورسی سنگین نشده اما هر ساله یکی از جذابترین رویدادهای بازار سهام است که تصویر واضحتری را به ساکنان تالار شیشهای مخابره میکند. حالا در شرایطی بازار سهام وارد فصل مجامع شده که در دوماه نخست سالتوانست صعود سه کانالی را تجربه کند و حتی ارزش معاملات خرد سهام بهعنوان یکی از سیگنالهای رونق یا رکود دادوستدها نیز به بالاترین مقدار در ۷ماه گذشته صعود کرد تا خوشبینی به پایداری شاخصهای بورسی در مسیر صعود افزایش یابد. علت اصلی این تغییر مسیر که استارت آن از بهمن سالگذشته زده شد و همزمان با پایان تعطیلات نوروزی این بازار را وارد فاز رونق یا گاوی کرد، خوشبینیهای مربوط به تفاهم سیاسی برای احیای برجام بود، با این حال طی هفتههای اخیر مشاهده میشود رونق شکلگرفته در ابتدایسال بسیار کمرنگ شده و بازار سهام بار دیگر شاهد کاهش جدی حجم دادوستدها و البته سرخپوشی فضای تالار شیشهای است؛ این در حالی است که هر ساله بهطور سنتی، برگزاری مجامع سالانه شرکتهای فعال در بازار سرمایه که عموما با تقسیم سودهای نقدی همراه است، رونق بیشتری را به بازار سهام تزریق میکرده است، اما برآوردهای کارشناسان از مجامع امسال، تکرار این سنت را در هالهای از ابهام قرار داده است.
تغییر نگاه بورسبازان؟
مجموعهای از عوامل اقتصادی- سیاسی چه در داخل و چه در خارج از کشور سبب شدهاند تا افزایش نقدینگی در بورس با پردهبرداری شرکتها از صورتهای مالی زمستان ۱۴۰۰، وضعیت نهچندان دلچسبی را در عملکرد و سودآوری بنگاههای اقتصادی شاهد باشیم. این امر که بهوضوح در مجامع سالانه شرکتهای بورسی نمود پیدا میکند سبب شده است تا از نظر کارشناسان، یکی از دشوارترین فصلهای مجامع را پیشرو داشته باشیم. درخصوص عوامل اثرگذار بر این شرایط علاوهبر تداوم ترس بورسبازان از احتمال پایدارنماندن رالی صعودی اخیر، حالا کاهش امید به احیای توافق هستهای در آینده نزدیک و احتمال جهش مجدد تورم و نقدینگی نیز بهنظر فعالان تالار شیشهای را هراسان کرده است؛ بهطوری که حتی جهش نرخ دلار در بازار آزاد و تغییر کانال آن به سطوح بالاتر طی روزهای گذشته نیز نتوانسته همچون گذشته به داغشدن تنور معاملات در سهام دلاری بازار بینجامد.
شاید این تغییر احساس موجب تغییر مسیر بازار و افزایش فاصله از ابرکانال ۶/ ۱میلیون واحد که تنها یک روز میزبان بورسیها بود، شده است اما بهنظر تلخی مواجهه با واقعیتهای اقتصادی کشور را باید به فالنیک گرفت؛ بهطوری که بررسی دقیق کارنامه بنگاههای اقتصادی میتواند چارچوب و مسیر سیاستهای آتی تصمیمگیران اصلی اقتصاد کشور را تعیین کند. شاید سرمایهگذاران به این واقعیت پی بردهاند که تنها کسانی موفق به کسب بازدهی مقبول در بازار پرریسک سهام خواهند شد که نهتنها درمیان انبوه صنایع بورسی قائل به تمایز باشند بلکه در هر صنعت با انجام تحلیل دقیق نسبت به چشمانداز آتی هر شرکت، برترینها را برگزینند. البته باید توجه داشت آنچه رکود فعلی در تالار شیشهای را سبب شده است بالابودن قیمتها نسبت به ارزش ذاتی آنها نیست، بلکه نبود محرک کافی برای جذب سرمایهگذاران است. سرمایهگذارانی که در انتظار نشستهاند تا از ابهامات پیرامون بازار کاسته شود و در فضایی شفافتر دست به چینش پرتفوی بورسی خود بزنند.
این بیمیلی و انتظار با شرایط اقتصادی کشور نیز همخوانی دارد؛ بهطوری که عمده فعالان اقتصادی در انتظار نتایج مهم مذاکرات هستهای هستند. انتظاری که ریسکگریزی صاحبان سرمایه را بهشدت افزایش داده تا از جذابیت بورس تهران بهعنوان بازاری که جایگاه سرمایهگذاران ریسکپذیر است، کاسته شود، از اینرو بهنظر تا تعیینتکلیف نهایی این توافق احتمالی، نمیتوان انتظار رونق قابلتوجهی در بازار سهام داشت. در چنین وضعیتی توصیه به ورود یا خروج از بازار سهام منطقی بهنظر نمیرسد، اما تجربه بازارهای بینالمللی نشان میدهد آن دست از سهامدارانی که با دقت و حوصله بیشتری مسیر تحولات را پیگیری میکنند، میتوانند با یک اقدام مناسب، سودهای مناسبی کسب کنند، با اینحال باید توجه داشت فاصله تا تحقق نشانههای مثبت و اثرگذاری آنها بر رشد سودآوری شرکتها، به نسبت طولانی است؛ بنابراین برنده سرمایهگذاری است که مشابه یک «سرمایهگذار واقعی» اقدام کرده و با هریک از اصول تحلیلی که به آن اعتقاد راسخ دارد، اقدام به چینش پرتفویی کند که با آن قادر باشد نگاه بلندمدتی (حداقل دو سال) به سهامداری خود داشته باشد. به عقیده کارشناسان نیز در این برهه زمانی که عدمقطعیتها موج میزند، ورود به بازار سهام با هدف فرصتطلبی یا سفتهبازی برای سرمایهگذاران کمتجربه، هرگز توصیه نمیشود و این دسته از سرمایهگذاران باید با افزایش آگاهی و اطلاعات، خود را برای یک سرمایهگذاری بلندمدت آماده کنند.
دو سناریو برای اهالی بورس
این روزها شاید بیشترین نگاه سرمایهگذاران به مذاکرات احیای برجام باشد. هر چند در هفتههای گذشته امید به حصول نتیجه مثبت در کوتاهمدت کمرنگ شده است اما هنوز نمیتوان از احیای توافق هستهای ناامید بود، از اینرو رفع تحریمها با احیای برجام یا تداوم شرایط فعلی اقتصادی و سیاسی که شاید سختتر از اکنون نیز باشد، دو سناریوی پیشروی تمامی مردم و ویژهتر سرمایهگذاران و بازار داراییها است. برندگان بورسی احیای برجام: در صورت احیای برجام و با عنایت به تغییر نگاه ساکنان تالار شیشهای به این مهم، میتوان امیدوار به اثرگذاری این رویداد مهم سیاسی و اقتصادی از سه مسیر بر وضعیت سودآوری شرکتها و رونق اقتصادی باشیم. نخستین مساله که در کوتاهمدت اتفاق میافتد، اتصال مجدد بانکها به شبکه سوئیفت است؛ موضوعی که میتواند هزینههای نقل و انتقال پول را برای شرکتها بهشدت کاهش دهد. بهعنوان مثال، در دوران تحریم شرکتها برای واردکردن محصولات باید کل هزینه را بهصورت نقدی و حتی با ارقامی بالاتر به دلیل حضور واسطههای سنگین، پرداخت میکردند. با تسهیل نقل و انتقالات پولی نهتنها امکان خریدها بهصورت السی وجود دارد، بلکه هزینههای واسطهها نیز حذف خواهد شد.
مسیر دیگری که گشایشهای هستهای برای صنایع کشور ایجاد خواهد کرد، ایجاد بازارهای جدید برای فروش است. تقریبا همه کارشناسان نسبت به پایینبودن نسبت تولید واقعی به ظرفیت تولید واقف هستند بهطوری که شاید بتوان گفت حدود ۳۰ تا ۴۰درصد ظرفیت تولید کشورمان در این مدت خالی مانده است، بنابراین با ایجاد بازارهای هدف جدید میتوان این ظرفیت خالی را پر کرد تا بنگاههای اقتصادی به سودآوری واقعی برسند. واضح است که یک بنگاه اقتصادی که با ۶۰درصد ظرفیت تولید فعالیت میکند، سودآوری چندانی ندارد و صرفا میتواند هزینههای متغیر خود را بپردازد، بنابراین حرکت به سمت استفاده کامل از ظرفیت تولید منجر به ورود شرکتها به محدوده سودآوری واقعی خواهد شد. این هدف مستلزم مدیریت درست و پویایی بیشتر بنگاههای اقتصادی خواهد بود و باید ارزیابی شود که فعالان اقتصادی کشور تا چه حد آماده این تحول هستند. از سوی دیگر، اجرای برجام بسیاری از مصرفکنندگان کشور را نیز از انتظار خارج کرده و در نتیجه ضعف تقاضا که در داخل نیز قابلرصد بود، میتواند به تدریج بهبود پیدا کند.
در پایان، ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران موضوع بسیار مهمی است که بر اقتصاد کشورمان تاثیر قابلتوجهی دارد. فارغ از ریسکهایی که ورود سرمایهگذار خارجی میتواند داشته باشد، حضور آنها بهمعنای ارزآوری بیشتر، تامین سرمایه ارزانتر و حرکت به سمت بهرهوری بالاتر است. این فضای اقتصادی جدید میتواند از چند طریق سرمایههای خارجی را جذب کند. مسیر مناسب، نخست آن است که سرمایهگذاران بهصورت مستقیم (FDI) در طرحها و حتی در شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری کنند. این مساله با بهاشتراکگذاشتن فناوری و سرمایه میتواند زمینه بهبود اقتصاد کشور را فراهم کند. مسیر دوم سرمایهگذاران مالیاند که بهطور خاص در زمینههایی مثل بازار سهام فعالیت میکنند. این افراد نیز با توجه به جذابیتهایی که در بورس تهران وجود دارد میتوانند نقدینگی بیشتری را در این بازار به گردش درآورند. همه این رویدادهای مثبت نیاز به همراهی دستهجمعی ارکان اقتصادی و بهویژه بازار سرمایه دارد تا بتوانند اثرات خود را بر بورس تهران بگذارند. همچنین، سرمایهگذاران باید توجه کنند این تحولات مستلزم زمان بوده و بهرهوری از این فضا نیازمند نگاه بلندمدت سرمایهگذاران است، با اینحال آنچه که کاملا مشخص است اینکه رفع تحریمها اثری میانمدت و بلندمدت بر رونق اقتصادی کشور دارد، بنابراین تحقق رشد سودآوری شرکتهای بورسی نیز زمانبر خواهد بود؛ پس نگاه کوتاهمدتی در تالار شیشهای در صورت تحقق این سناریو شاید چندان موفق نباشد.
چرخه باطل بورس در اقتصادی تورمی: اما سناریوی دیگر که کاملا برخلاف احتمال نخست است، عدمتوافق طرفین برای احیای برجام است. بیراه نیست اگر بگوییم در یکی دو هفته اخیر، ناامیدی از احیای برجام بود که سبب شد دلار به کانالهای بالاتر دست پیدا کند اما در بورس شاهد فضایی نیمهتعطیل، رکودی و البته قرمز باشیم.
ناگفته پیداست یکی از پیامدهای تحقق این سناریو، افزایش تورم خواهد بود تا بازار دیگر صاحبان سرمایه بهدنبال پناهگاهی برای جبران افت ارزش داراییهای خود باشند. رخدادی که میتواند بازهم بورسیها را به اصطلاح «تورمدوست» کند. نه اینکه اهالی این بازار واقعا تورم را دوست داشته باشند بلکه تحت چنین شرایطی درصدد برمیآیند تا از دارایی خود محافظت کنند تا کمترین گزند را از عواقب تورم و کاهش ارزش ریال ببینند. اگر نگاهی نیز به تحولات سه سالگذشته اقتصاد ایران بیندازیم، کشور در رویدادی نادر، دو موج بزرگ تورمی و کاهش ارزش پول ملی یکی در سال۹۷ و دیگری در سال۹۹ را پشتسر گذاشته و در سالگذشته و ماههای سپریشده از ۱۴۰۱ نیز از سایه تورم و رشد نقدینگی بالا در امان نمانده است. موجهای تورمی که بورس را نیز متاثر کرد تا شاهد حبابیشدن قیمتها باشیم. در صورت تکرار این مهم در سالجاری نیز «اخبار بد، برای بورسیها اخبار خوب محسوب میشوند»؛ چراکه اگر مذاکرات احیای برجام بیش از این به درازا کشیده شود یا به مانع مهمی برخورد کند، میتوان انتظار داشت که با تشدید فشارها بر دولت جهت پولیسازی کسریبودجه، انتظارات تورمی مجددا بالا بگیرند و بازار سهام نیز از این رهگذر در کوتاهمدت به شرایط رونق بازگردد. رونقی که شاید بازهم حبابیشدن سهام و البته بار دیگر رکودی طاقتفرسا و زجرآور را بهدنبال داشته باشد.
مقصد جدید مهاجرت نقدینگی
دنیایاقتصاد - طیبه مرادی : اوراق بهادار مبتنی بر طلا در بورس کالای ایران این روزها با افزایش شدید جذابیت و ورود نقدینگی روبهرو شده است تا جایی که میتوان آن را باند فرود نقدینگی سرگردان نامید. رشد محسوس حجم معاملات روزانه نشاندهنده تورم انتظاری در بازار ابزارهای مالی-طلایی بورس کالاست که نشان میدهد غالب ذهنیت خریداران احتمال رشد نرخ را جدی گرفته است. این در حالی است که امنیت بالاتر سرمایهگذاری در طلا و ابزارهای مالی مبتنی بر آن خود محرک مضاعفی برای جذب نقدینگی به این بازار مهم بهشمار میرود.
ابزارهای مالی منطبق بر طلا در بورسکالا طی روزهای اخیر با افزایش شدید حجم معاملات روبهرو شدند که نشاندهنده هجوم نقدینگی و افزایش تقاضای خرد در این بازار است. بهعبارت سادهتر صندوقهای طلا به دلیل تورم انتظاری و ذهنیتهای نرخ ارز با هجوم خریداران خرد روبهرو شده که نشانه جذابی از وضعیت قیمتها نیست. از سوی دیگر شاهد هستیم که رشد حجم معاملات به منطقیتر شدن قیمتها منتهی شده تا جایی که نرخ مورد معامله آن اندکی از قیمت بنیادین صندوقها پایینتر آمده است.
مقصد جدید نقدینگی سرگردان
معاملات ابزارهای طلایی بورسکالا اگرچه این روزها از روند مشخصی تبعیت نمیکند و افت و خیزهای مکرر قیمتی را بهصورت روزانه تجربه میکند، اما کلیت دادوستدها از جریان افزایشی نرخ در این بازارها حکایت دارد که با رشد بهای ارز تشدید شده است.
ابزارهای طلایی بورسکالا هفته جاری را سبزپوش آغاز کردند و تا اواسط هفته به این رشد قیمت ادامه دادند اما در روزهای پایانی هفته یعنی سهشنبه و چهارشنبه افت قیمت را تجربه کردند؛ این در حالی است که بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که حجم معاملات روزانه تمامی نمادهای فعال از دارایی پایه طلا، در هر سه بازار صندوقهای طلا، گواهی سپرده سکه و حتی قراردادهای آتی روبه افزایش است، تا جایی که رکورد افزایش قابلتوجه معاملات این بازارها نیز در هفته جاری به ثبت رسید. به این ترتیب در شرایط فعلی که تقاضا برای این اوراق طلایی روبه افزایش است و شاهد بازشدن واحدهای جدید از سوی برخی از صندوقهای سرمایهگذاری طلا هستیم، ورود نقدینگی به این بازارها افزایش یافته است، بنابراین مسیری جذاب برای هدایت نقدینگی سرگردان افراد، به این اوراق مهیا شده است که با توجه به تکانههای مثبت قیمت در بازار آزاد ارز مورد استقبال این افراد قرار گرفته است. گواه این ادعا نیز رشد محسوس حجم معاملات به نسبت میانگین ماهانه هر نماد از صندوقهای سرمایهگذاری و گواهی سپرده سکه طلا است که در روزهای اخیر قابلتوجه بود.
عقبگرد یا دورخیز انتظارات تورمی؟
بازار صندوقهای طلایی بورسکالا که اکنون با 6 نماد فعال است، تحتتاثیر نوسان مثبت بهای آزاد ارز در مسیر افزایش نرخ قرار گرفته است که در برخی از روزهای معاملاتی افزایش نقدینگی در بورس اخیر، با پیشیگرفتن از نرخ ابطال واحدهای صندوق تداعی کننده انتظارات مثبت تورمی اهالی این بازار بوده است، با اینحال افت و خیزهای قیمتی در این بازار در حالی ادامه دارد که بهای گواهی سپرده سکه طلا بهعنوان عمده دارایی پایه این صندوقها نیز در نوسان است که به موجب آن، تعدیل بهای ابطال واحدهای صندوق طلا رقم میخورد و در نهایت سبب کاهش فاصله میان دو نرخ ابطال و بهای پایانی اوراق سرمایهگذاری صندوقهای طلا در روز گذشته شده است. به عبارت دقیقتر در جریان معاملات روز گذشته در بازار صندوقهای طلایی بورسکالا میانگین فاصله این دو نرخ در بین هر 6 نماد فعال بازار، به منفی 1/ 1درصد رسید که حکایت از معامله این اوراق با نرخی پایینتر از دارایی پایه دارد، اما با توجه به افزایش نقدینگی در بورس رشد قابلتوجه انتظارات تورمی معاملهگران در روزهای اخیر، آن هم در شرایطی که بهای ارز در مسیر افزایشی خود نوسان میکند، نمیتوان از این داده قیمتی بهعنوان دلیل تعدیل انتظارات تورمی یاد کرد، چراکه قیمتها در اوج چندماهه اخیر خود قرار دارند و حتی در برخی از روزها بالاتر از بهای بنیادین خود معامله شدند. اینکه برخی از صندوقهای طلا به بازکردن واحدهای جدید پرداخته و در کنار اهالی این بازار، خود نیز فروشنده این واحدها بودند، به معنای ورود تقاضای هیجانی به این بازار است، چراکه واحدهای صندوق طلا به نسبت سایر اوراق طلایی بورسکالا پناهگاه امنتری برای سرمایه بهشمار میروند. این روزها که شرایط تورمی و رشد مداوم قیمتها را در بسیاری از بازارهای موازی شاهد هستیم، هدایت نقدینگی به این اوراق نهتنها میتواند همسو با جریان افزایش قیمت از کاهش ارزش سرمایه افراد جلوگیری کند، بلکه از ریسک کمتری به نسبت سایر اوراق طلایی بورسکالا برخوردار است، چراکه هم این اوراق و هم دارایی پایه آن با محدودیت دامنهنوسان معامله میشوند و ریسک نوسان شدید نرخ در آنها به نسبت قراردادهای آتی که دارای اهرم معاملاتی است،پایینتر است. اگرچه نرخ ارز آزاد و تکانههای قیمتی آن سکاندار انتظارات تورمی در بازار ابزارهای طلایی بورسکالا است، اما دیگر اهرم موثر بر نوسان نرخ این اوراق را میتوان بهای اونس طلا در معاملات جهانی دانست که البته دورنمای مشخصی نیز برای این فلزگرانبها در بازارهای جهانی قابل ترسیم نیست و این روزها افت و خیزهای قیمتی را تجربه میکند. اونس طلا روز چهارشنبه (تا لحظه تنظیم این گزارش) به 1830 دلار در هر اونس سقوط کرد و به پایینترین حد خود در نزدیک به دو هفته گذشته رسید، چراکه تحتفشار افزایش شاخص دلار و بازدهی اوراق خزانهداری آمریکا قرار گرفت. چشمانداز نرخهای بهره و دلار همچنان چالشهای بزرگی را برای شمش طلا بههمراه دارد، زیرا سرمایهگذاران همچنان به حدس و گمان در مورد چگونگی انقباض پولی برای مبارزه با تورم میپردازند. روز سهشنبه، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به جرومی پاول، رئیس فدرالرزرو، اطمینان داد که از مداخله سیاسی در مورد گامهای مقابله با تورم بالا خودداری میکند. آخرین جلسه FOMC (کمیته بازار آزاد فدرال) نشان داد که اکثر شرکتکنندگان معتقد بودند که افزایش 50 نقطه پایه نرخ بهره (5/ 0درصد) در هریک از دو جلسه بعدی مناسب است، با این حال بسیاری از مقامات فکر میکنند که افزایشهای بزرگ و زودهنگام نرخ بهره، فرصت توقف سیاستهای انقباضی در اواخر سالرا برای ارزیابی تاثیرات این سیاستهای سختگیرانه فراهم میکند.
همگرایی دو نرخ اوراق سپرده سکه و بازار فیزیکی
در بازارگواهی سپرده سکه طلای بورسکالا نیز تکانههای قیمتی بهطور مداوم به ثبت میرسد، تا جایی که در روز گذشته نیز افت و خیزها ادامه یافت و به کاهش میانگین فاصله بهای معاملاتی این اوراق و بهای سکه فیزیکی ختم شد. بهعبارت دقیقتر در جریان معاملات بازار گواهی سپرده بورسکالا در روز گذشته هر 5 نماد سکه طلا، به میزان محدودی بالای نرخ بازار مورد دادوستد قرار گرفتند و میانگین فاصله این اوراق به رقم 036/ 0درصد رسید. اگرچه این کاهش فاصله در ظاهر تداعیکننده تخلیه انتظارات تورمی در این بازار است، اما عبور از کانال 15میلیونتومانی به ازای هر 100 ورقه از اوراق سپرده سکه طلا (هر 100 ورقه سپرده سکه طلا، به میزان یک سکه تمام بهار آزادی است) در کنار ورود تقاضای فزاینده به این بازار مخالف با این ادعا است، چراکه مجموع سیگنالهای مخابرهشده به این اوراق طلایی از تداوم رشد قیمت حمایت کرده که از منطقیترشدن نرخ حکایت دارد.
پیشبینی بورس برای فردا شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱/ تاثیر رشد نقدینگی بر بازار
بورس در هفتهای که گذشت بیش از دو درصد رشد کرد. به گفته کارشناس، بازار سرمایه این هفته میتواند روند صعودی به خود بگیرد.
به گزارش سلام نو به نقل از تجارتنیوز، بورس در هفته اخیر از محدوده یک میلیون و ۵۲۹ هزار واحدی به سطح یک میلیون و ۵۶۴ هزار واحد رسید. شاخص کل بازار سرمایه در این هفته ۲٫۲ درصد رشد کرد.
در هفتهای که گذشت شاخص هم وزن ۳.۸ درصد رشد داشت. به عبارت دیگر شرکتهای بزرگ عمدتا متعادل و شرکتهای کوچک عمدتا مثبت بودند. شاخص فرابورس نیز مشابه شاخص کل بورس با رشد ۲٫۲ درصدی همراه بود.
پیشبینی بورس هفته آینده
ایمان رئیسی، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با تجارتنیوز میگوید: به طور کلی معاملات هفته آینده مثبت است. علت این موضوع، افزایش قیمت محصولات کشاورزی، رشد دلار، رشد تراز نقدینگی خرد در معاملات بورسی، افزایش ارزش معاملات، سفر انریکه مورا به تهران، افزایش یارانه و حذف ۱۰ درصدی جامعه از دریافت یارانه و موج جدید تورم است.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: اگرچه بازار های جهانی کمی اصلاح داشتند، اما به نظر میرسد ارزشگذاری سهام شرکتهای خودرویی میتواند باعث رشد شاخص کل در موج جدید باشد. همچنین گروه خودرویی و قطعات نیز میتوانند پیشتاز باشند.
تاثیر رشد نقدینگی بر بازارها
وی توضیح میدهد: افزایش نرخهایی که پس از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی صورت گرفته در کنار موج جدید تورم و یارانه ۱۰ برابری، همینطور رشد نرخ پول در سال جدید، باعث تسریع حرکت قیمت در تمامی بازارها شده است. بورس نیز اقتصاد بیمار ما را نشان میدهد. چه خوشمان بیاید چه نه، موج جدید نقدینگی در بازارها سرازیر میشود.
رئیسی با اشاره به سفر انریکه مورا میگوید: این سفر فعلا تعدیل کننده رشد دلار است و به نظر برگشتی به سطح مقاومتی که شکسته شده داشته باشیم.
افزایش نقدینگی در بورس
You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.
واکنش بورس تهران به اخبار منفی از توافق برجام
مانعزدایی از تولید در افزایش نقدینگی در بورس دستور کار بانک صادرات ایران است
اعطای تسهیلات قرضالحسنه به بازنشستگان متقاضی زیارت عتبات عالیات
قیمتها در بازار خودرو کاهشی شد
اپلیکیشن مشترک بیمه و پلیس رونمایی می شود
فردا نحوه افزایش حقوق بازنشستگان اعلام میشود
وام ۵۰ میلیونی خرید لوازم خانگی ایرانی برای خبرنگاران
تلاطم برجامی در بورس
پیروزی ترامپ، بورس ایران را سرخ پوش کرد
بیمه رازی اولین شرکت ایرانی با رتبه اعتباری بین المللی
سهامداران، صورت های مالی موسسه کوثر را تصویب کردند
پیش بینی رشد 29 درصدی درآمدهای مالیاتی در سال 95
هنرمندان، نویسندگان و روزنامه نگاران بیمه تکمیلی می شوند
تغییر رییس بورس به مذاق سهامداران خوش آمد
سکان بورس راچه کسی تحویل گرفت
سود خالص 11.633 میلیارد ریالی بانک پاسارگاد در سال 94
اقتصاد مقاومتی تنها راه درمان اقتصاد ایران است
شاخص ها هفته را سبز پوش آغاز کردند
بیمه کوثر و موسسه اعتباری کوثر به مشتریان یکدیگر خدمات می دهند
بانک شهر هیچ گونه وابستگی به شهرداری تهران ندارد
برای بانک شدن لازم باشد افزایش سرمایه می دهیم
اوراق رهنی؛ نقطه اتصال بازار پول و سرمایه برای تامین مالی
مدیرعامل فناپ: نگاه به اقتصاد مقاومتی یک نگاه ریاضت اقتصادی نیست
استعفا مدیرعامل بانک دی
وزیر اقتصاد با استعفای رییس کل بیمه مرکزی موافقت کرد
رییس کل بیمه مرکزی استعفا کرد
موسسه اعتباری کوثر محصولات سایپا را لیزینگی می فروشد
بانک صادرات سود سهام سال 94 را محقق کرد
ارتقای رسمی موسسه آموزش عالی خاتم به دانشگاه با حضور وزرای ارشاد و علوم
سختی های زیادی در این دو سال و نیم کشیدم
جزییات پرداخت وام 160، 120 و 80 میلیونی مسکن
تجربیات دوران تحریم را در پساتحریم حفظ می کنیم
بانک پاسارگاد واحد کارآفرین و اشتغالزای کشور معرفی شد
برخی از روسای شعب برای خودشیرینی نرخ ها را تغییر می دهند
شهرداری از بانک شهر بابت شعب الکترونیک، اجاره بها نمی گیرد
بیمه زندگی خاورمیانه مجوز عرضه سهام گرفت
تجلیل از مدیرعامل موسسه کوثر به عنوان رهبر کارآفرین اقتصادی و اجتماعی
به هیچ وجه تک سهم نخرید
اولین جشنواره برترین بیمه گذاران باشگاه مشتریان بیمه ما
پول داغ، کمی سرد شد
نقدینه - بر اساس آخرین آمار رسمی بانک مرکزی، نقدینگی در پایان آذر ماه به بیش از ۳۱۳۰ هزار میلیارد تومان رسیدهاست. نسبت به مدت مشابه سال گذشته نقدینگی بیش از ۳۸.۴ درصد افزایش یافته که بالاترین نرخ رشد از سال ۱۳۹۴ محسوب میشود. طی چند فصل اخیر، افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی و حمایت بانکها از بازار سرمایه در قالب پرداخت تسهیلات تکلیفی بیشترین اثر را در رشد نقدینگی داشتهاست.
به گزارش پایگاه خبری نقدینه ، بانک مرکزی در آخرین گزارش خود از وضعیت متغیرهای پولی کشور، آمار و اطلاعات مربوط به نقدینگی و پایه پولی را منتشر کرد. بر اساس این گزارش، پایه پولی در پایان آذر ماه امسال با رشدی ۲۹.۷ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته به بیش از ۴۰۷ هزار میلیارد تومان رسیدهاست. پایه پولی که از آن به عنوان پول پرقدرت یاد میشود، در حقیقت همان پولی است که مستقیم از سوی بانک مرکزی وارد چرخه اقتصادی میشود و به بیان دیگر چاپ پول توسط بانکمرکزی است.
میزان رشد پایه پولی در فصل پاییز نسبت به فصل تابستان ۹.۵ درصد گزارش شدهاست. این موضوع حاکی از افزایش ۳۵ هزار میلیارد تومانی پایه پولی در سه ماه سوم امسال است. نمودار زیر روند تغییرات پایه پولی را در دهه ۹۰ افزایش نقدینگی در بورس نشان میدهد:
همانگونه که مشخص است از فصل سوم سال ۱۳۹۷، رشد پایه پولی با افزایش قابل توجهی همراه بود. میانگین رشد (نقطهبهنقطه) فصلی پایه پولی از ابتدای دهه ۹۰ در حدود ۲۰.۴ درصد است که از پاییز سال ۱۳۹۷، رشد پایه پولی مقادیر بالاتری را نسبت به میانگین ده ساله خود ثبت کردهاست به گونهای که میزان رشد پایه پولی در بهار امسال به ۳۹.۷ درصد رسید. این میزان بالاترین نرخ رشد پایه پولی از ابتدای دهه ۹۰ به حساب میآید.
برای درک این موضوع اجزای تشکیلدهنده پایه پولی را بررسی میکنیم. پایه پولی از چهار جزء تشکیل شدهاست که سه بخش اساسی آن عبارتند از خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی، خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و بدهی بانکها به بانک مرکزی.
داراییهای خارجی بانک مرکزی در پایان آذر ماه امسال به بیش از ۳۸۳ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته رشد ۲۴.۹ درصدی را نشان میدهد. نمودار زیر روند تغییرات خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی را نشان میدهد:
همانگونه که مشخص است از ابتدای سال ۹۷، خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی روند رو به رشدی را به خود گرفته که این روند از تابستان سال ۹۸ تشدید شدهاست. دلیل اصلی این موضوع را میتوان ناشی از تحریمهای اقتصادی و البته سیاستگذاری اشتباه دولت و بانک مرکزی دانست. سازوکار موجود به گونهای است که دولت درآمدهای نفتی خود را به بانک مرکزی میدهد و در ازای آن ریال دریافت میکند. اما آنچه که در این بازه زمانی اتفاق افتاد این است که با توجه به تحریمهای اقتصادی و محدودیت انتقال پول عملاً بانک مرکزی به این منابع ارزی دسترسی نداشت و لذا امکان فروش آن در بازار نیز مهیا نبود. بنابراین انتقال درآمدهای نفتی بلوکه شده عملاً موجب افزایش پایه پولی در ترازنامه بانک مرکزی شد در حالی که این منابع در دسترس نیست. هر چند روند رو به رشد خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی طی دو فصل اخیر کاهش داشته اما همچنان در سطوح بالایی قرار دارد.
بخش مهم بعدی مربوط به خالص بدهی بخش دولتی است. بدهی دولت به بانک مرکزی در آذر ماه امسال به ۱۲.۳ هزار میلیارد تومان رسید که نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش ۵۰ درصدی را نشان میدهد. نمودار زیر روند خالص بدهی بخش دولتی را نشان میدهد:
همانگونه که مشخص است هرچند در افزایش نقدینگی در بورس سال ۱۳۹۸ روند بدهی بخش دولتی فزاینده بوده اما امسال استقراض دولت از بانک مرکزی با کاهش قابل ملاحظه همراه بودهاست. اصلیترین دلیل این موضوع به انتشار اوراق بدهی باز میگردد، سیاستی که از خرداد ماه امسال اجرا شده است. طی این مدت و تا پانزدهم بهمنماه دولت بیش از ۱۰۳ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی بفروش رساندهاست که همین موضوع موجب کاهش چشمگیر استقراض مستقیم دولت از بانک مرکزی شدهاست.
بدهی بانکها به بانک مرکزی یکی دیگر از عوامل اثرگذار در پایه پولی است. بر اساس آمار منتشر شده بدهی بانکها به بانک مرکزی در پایان آذر ماه به ۱۲۶.۸۴ هزار میلیارد تومان رسیدهاست که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۳.۹ درصد افزایش نشان میدهد.
همانگونه که مشخص است هرچند بدهی بانکها در سال ۱۳۹۸ با کاهش همراه بوده اما در سال ۹۹ افزایش یافتهاست. بنابراین سه جزء اصلی پایه پولی در این مدت رفتار متفاوتی داشتهاند. برای بررسی میزان اثرگذاری هر یک از این عوامل در افزایش پایه پولی، نمودار زیر سهم هر یک از آنها را در رشد پایه پولی نشان میدهد:
همانگونه که مشخص است، خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی بیشترین اثر را بر رشد پایه پولی در این مدت داشتهاست. در نقطه مقابل اجرای سیاستهایی همچون انتشار اوراق بدهی و جلوگیری از استقراض بانک مرکزی توانسته از شدت رشد پایه پولی و به تبع آن تورم بکاهد. سیاستی که در صورت عدم اجرای آن میتوانست تورم کنونی را در سطوح بالاتری قرار دهد. نکته قابل توجه دیگر افزایش سهم بدهی بانکها به بانک مرکزی در تشدید رشد پایه پولی است. در پاییز سال گذشته کاهش بدهی بانکها موجب کاهش ۱۵.۷ درصدی رشد پایه پولی شده بود اما در پاییز امسال بدهی بانکها خود به عاملی برای تشدید رشد پایه پولی مبدل شده است به گونهای که در پایان آذر ماه امسال بدهی بانکها به بانک مرکزی رشد ۴.۹ درصد پایه پولی را به همراه داشت.
همانگونه که بررسی شد روند تغییرات پایه پولی به عنوان پول پرقدرت در دو سال اخیر متأثر از افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی و همچنین افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی بالاترین رشد را در دهه ۹۰ ثبت کردهاست. نتیجه چنین شرایطی تشدید رشد نقدینگی است. نمودار زیر روند تغییرات نقدینگی را از ابتدای دهه ۹۰ نشان میدهد:
بر این اساس نقدینگی در پایان آذر ماه به بیش از ۳۱۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیش از ۳۸.۴ درصد افزایش یافتهاست که بالاترین میزان رشد نقدینگی از سال ۱۳۹۴ محسوب میشود. همچنین طی شش فصل اخیر میزان رشد نقدینگی بالاتر از سطح میانگین ده ساله خود بودهاست.
برای بررسی چرایی این موضوع باید توجه داشت که نقدینگی تابعی از پایه پولی است. به بیان دیگر، هر یک ریال پول پرقدرت یا یک ریالی پولی که بانک مرکزی منتشر میکند با ضریبی تبدیل به نقدینگی میشود. (به زبان ساده نقدینگی عبارت است از سپردههای بانکی و اسکناسها و سکههای دست مردم) به این ضریب، ضریب فزاینده نقدینگی گفته میشود. هر اندازه این ضریب بزرگتر باشد، هر یک ریال پایه پولی میزان بیشتری نقدینگی ایجاد میکند. اندازه این ضریب بستگی به سیاستهای بانک مرکزی دارد. هر چقدر بانک مرکزی، وامدهی بانکها را با اتخاذ سیاستهایی تسهیل کند، این ضریب بزرگتر خواهد شد. به عنوان مثال اگر ضریب فزاینده برابر با ۵ باشد، هر ریال پایه پولی به ۵ ریال نقدینگی تبدیل میشود. حال اگر بانک مرکزی با تسهیل وامدهی این ضریب را به ۶ افزایش دهد، هر ریال پایه پولی به ۶ ریال نقدینگی تبدیل میشود.
با این مقدمه میتوان نتیجه گرفت که میزان نقدینگی متأثر از دو عامل است؛ پایه پولی و ضریب فزاینده نقدینگی. پیشتر روند پایه پولی را بررسی کردیم و نتیجه گرفته شد پایه پولی متأثر از افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی و همچنین افزایش بدهی بانکها روند فزایندهای به خود گرفتهاست. بررسی ضریب فزاینده نقدینگی نیز حاکی از روند رو به رشد آن است. این ضریب در پایان آذر ماه به ۷.۶۸ بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۶.۷ درصد افزایش نشان میدهد. نمودار زیر روند ضریب فزاینده نقدینگی را در دهه ۹۰ نشان میدهد:
با توجه به نمودار فوق در تابستان امسال یک جهش در ضریب فزاینده نقدینگی اتفاق افتادهاست. به گونهای که از ۶.۹۳ در بهار امسال به ۷.۷۸ واحد در تابستان رسیدهاست. اگر این موضوع را در کنار افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی قرار دهیم؛ محتملترین نتیجه افزایش تسهیلات تکلیفی در این بازه زمانی است. حال مصادف شدن آن با آغاز ریزش بازار سرمایه و تکلیف بانکها به حمایت از بورس، این ایده را تقویت میکند که در این بازه زمانی بانکها برای خرید سهام و جلوگیری از ریزش قیمتی به اعطای وام به شرکتهای زیرمجموعه خود مبادرت کردند. اگر این ایده درست باشد، عیناً مترادف با گزاره بیمهگری کلان بازار سرمایهاست. به بیان دیگر، اجبار به حمایت از بازار سرمایه با خرید سهام از طریق منابع بانکی در نهایت به تشدید نقدینگی از محل افزایش پایه پولی و همچنین افزایش ضریب فزاینده منجر میشود. موضوعی که عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی نیز آن افزایش نقدینگی در بورس را تلویحاً در گفتگوی ویژه خبری تأیید کرد.
وجه دیگر متغیرهای پولی و به طور مشخص نقدینگی به نسبت پول به شبه پول باز میگردد. نقدینگی از دو بخش پول و شبه پول تشکیل میشود. تمایز این دو بخش به میزان نقدشوندگی آنها بر میگردد. معمولاً سپردههای بلندمدت بانکی و به طور کلی سپردههایی که قابلیت نقدشوندگی سریع ندارند، در دسته شبه پول قرار میگیرند. در نقطه مقابل، وجه نقد و سپردههای جاری و کوتاه مدت که از نقدشوندگی بالایی برخودار هستند، در دسته پول قرار میگیرند. بنابراین تمایز این دو در میزان نقدشوندگی است. نمودار زیر نسبت شبه پول به پول را در دهه ۹۰ نشان میدهد:
نسبت شبه پول به پول در پاییز امسال به ۴.۰۷ درصد رسیدهاست که نسبت به فصل گذشته کمی افزایش افزایش نقدینگی در بورس افزایش نقدینگی در بورس نشان میدهد. اما تغییرات این شاخص به چه معنا است؟ شاید گزاره پول داغ برای شما آشنا باشد. در زمانهایی که اقتصاد با تورمهای بالایی روبرو است یا فعالان اقتصادی انتظار تورم را برای آینده دارند، افراد تمایل کمتری به سپردهگذاری در بانک خواهند داشت و سعی میکنند که پول نقد بیشتری نگه داری کنند تا در اولین فرصت آن را به دارایی همچون طلا، سهام، مسکن و . که ارزش آن متناسب با تورم رشد میکند، تبدیل نمایند. این همان مفهوم پول داغ است. بنابراین هرچه نسبت شبه پول به پول کاهش یابد به این معنی است که فعالان اقتصادی انتظار تورمی بالایی برای آینده دارند. از پاییز ۹۶ که این نسبت به سقف تاریخی خود در دهه ۹۰ یعنی ۷.۳۳ رسید، این شاخص به شدت طی سه سال اخیر کاهش یافته و به ۳.۸ در تابستان امسال رسید. اما در فصل پاییز این نسبت کمی با افزایش همراه بود. اینکه افزایش این نسبت را به حساب تعدیل انتظارات تورمی آحاد جامعه بگذاریم یا نه، باید منتظر روند ماههای آتی ماند. اما شاید با توجه به تحولات سیاسی اخیر این سناریو، یعنی کاهش انتظارات تورمی بیش از همه محتمل باشد.
دیدگاه شما