مؤلفه های قیمت در نمودار



در اینجا مثالی از نحوه استفاده از فرمول نرخ رشد فروش را بررسی می کنیم. شرکت Serial Juice یک شرکت نوپا (استارتاپ) است که آبمیوه و سبزیجات را بصورت سفارشی به مشتریان خود تحویل می‌دهد. تیم فروش این شرکت قصد دارد میزان رشد فروش یکساله خود را از 30 آوریل 2020 تا 30 آوریل 2020 اندازه‌گیری کند. برحسب گزارش فروش، در سال مالی منتهی به 30 آوریل 2021، این شرکت 750،000 دلار فروش داشته و سال بعد، میزان فروش آنها به 1.000.000 دلار رسیده است. حال با استفاده از این ارقام می خواهیم نرخ رشد فروش را بدست آوریم.

شاخص قیمت مسکن چیست؟ | نحوه محاسبه آن

شاخص قیمت مسکن یکی دیگر از مسائلی است که افراد لازم است در زمینه آن اطلاعات کافی داشته باشند. با استفاده از این شاخص تغییراتی که در قیمت مسکن به وجود می آید بررسی می شود. همان طور که می دانید مسکن به عنوان یک نیاز ضروری برای زندگی انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها است و به علاوه می تواند به یک بازار برای معاملات نیز تبدیل گردد. در حال حاضر در سر تا سر دنیا حدودا ۱۲۰ رشته در ارتباط با ساختمان فعالیت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. پس علاوه بر این که سایر صنایع از نظر کیفیت، فنی و … می‌توانند بر قیمت مسکن تاثیر بگذارند خود مسکن نیز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند تاثیر بسیار زیادی در در بخش های اقتصادی و رشد آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها داشته باشد. جالب است بدانید در ۱۵ سالی که گذشته بازار مسکن و بورس مسکن نوسانات بسیار بالایی داشته است و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان گفت در طی این مدت تحت عوامل کلان اقتصادی بوده است. در این مقاله قصد داریم شما را با شاخص قیمت مسکن و بررسی آن در ایران و کشورهای دیگر و همچنین عوامل موثر بر آن آشنا سازیم.

شاخص قیمت مسکن در ایران

شاخص قیمت مسکن در کشور ایران از طریق بانک مسکن به صورت ماهیانه منتشر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گردد. البته آن چه بانک مسکن انتشار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد میانگینی از معاملات است و خیلی دقیق نیست. در نتیجه شخصی به نام کیلید شاخصی را با عنوان کیلید تعریف نموده که که عوامل بسیاری مانند متراژ و ساخت ساختمان و … را در نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد و در نتیجه شاخص قیمت مسکن با دقت بیشتری محاسبه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. یکی از بزرگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین دغدغه هایی که برای معامله کنندگان بازار مسکن وجود دارد این است که منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که می‌خواهند در آن خانه خریداری کنند در آینده روند قیمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در آن چگونه خواهد بود. در این هنگام تعداد معاملات مسکنی که در در آن منطقه انجام شده، میانگینی از قیمت معاملات، روند رشد و افت قیمت مسکن در قسمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گوناگون شهر و … می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به کسانی که در این زمینه فعالیت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند کمک بسیاری کند و از این طریق آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند محله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای را انتخاب کنند که رشد قیمت بسیار بالایی داشته باشد و در آینده بتوان با استفاده از آن سود به دست آورد.

شاخص قیمت مسکن و زمین در ایران

باتوجه به آنچه وزارت راه و شهرسازی درباره آمار خرید و فروش مسکن در مناطق تهران منتشر کرده است، ۷ اصل باید در تعیین شاخص قیمت مسکن مرکز آمار دخیل باشند. در واقع در تمام کشورها چنین اصولی وجود دارد و در ایران نیز به این ترتیب تعریف می‌شوند.

طبیعی است هرچه بنا جدیدتر باشد، قیمت مؤلفه های قیمت در نمودار بالاتری نیز دارد. بر این اساس بناهای مسکونی از نظر سنی در چند دسته نوساز کمتر از یک سال، بین یک تا پنج سال، بین پنج تا ده سال، بین ده تا بیست سال و بیشتر از بیست سال قرار می‌گیرند.

قیمت بناها از مصالح استفاده شده در آن‌ها نیز تأثیر می‌گیرند. در این مورد نیز یک دسته‌بندی وجود که دارد که شامل سه دسته نیمه دوام، کم دوام و پردوام است.

این که املاک موجود به چه صورت در اختیار مردم قرار دارند، یکی دیگر از عوامل مؤثر بر تعیین شاخص مسکن در ایران است. نوع تصرف می‌تواند رهن، اجاره، مالکیت و غیره باشد. علاوه‌بر این‌ها، قیمت زمین، تعداد خانوار ساکن در هر واحد مسکونی، تعداد اتاق هر واحد و تعداد نفرات ساکن در هر واحد چهار مورد دیگر در لیست عوامل مؤثر بر شاخص قیمت زمین در مناطق شهری ایران هستند.

محاسبه شاخص در آمریکا و سوئد

در آمریکا از سال ۱۹۶۸ شاخص قیمت مسکن توسط انجمن ملی مسکن آمریکا به صورت ماهیانه منتشر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد که بر پایه معامله خانه های تک خانوار انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفت که کیفیت ثابتی ندارد و بر اساس میانگینی از قیمت مسکن به دست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. انجمن سازندگان این کشور معمولا میانه و میانگین و همچنین خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در هر محله از یک شهر ساخته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود را گزارش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد.

برای ایالات متحده، شاخص قیمت مسکن FHFA یک شاخص سه ماهه است که میانگین تغییرات قیمت مسکن را بر اساس فروش یا تامین مالی مجدد خانه‌های تک‌خانواری که وام‌های مسکن آن‌ها توسط Fannie Mae یا Freddie Mac خریداری شده یا اوراق بهادار شده‌اند، اندازه‌گیری می‌کند. داده‌ها در سطح ملی، منطقه‌ای، بخش، ایالت، کلان شهر، بخش شهری، شهرستان و کد پستی موجود است و سبب تغییرات زیادی در نمودار قیمت مسکن در ۴۰ سال گذشته شده است.

بر اساس تعریف شاخص قیمت مسکن، شاخص افزایش قیمت مسکن یک شاخص فروش تکراری وزنی است، به این معنی که میانگین تغییرات قیمت در فروش‌های تکراری یا تأمین مالی مجدد در املاک تک خانواری را اندازه‌گیری می‌کند. وام‌های مسکن اندازه‌گیری شده، باتوجه به شاخص قیمت مسکن مطابقت داشته و متعارف باشند. این تطابق به وام مسکنی اطلاق می‌شود که هر دو دستورالعمل‌های پذیره‌نویسی Fannie Mae یا Freddie Mac را رعایت می‌کند و از حد وام تجاوز نمی‌کند، رقمی که به شاخص منتشر شده توسط هیئت مالی فدرال مسکن مرتبط است.

برآورد شاخص قیمت مسکن(HPI) در آمریکا هر سه ماه تجدید می‌شود، زیرا؛ HPI بر اساس تراکنش‌های مکرر محاسبه می‌شود. به این معنا که برآوردهای افزایش ارزش بر اساس ارزیابی‌های مکرر همان دارایی در طول زمان مشخص می‌شود. بنابراین، هر بار که یک ملک در قالب فروش یا تامین مالی مجدد در بازار تکرار می‌شود، میانگین ارزش‌گذاری از دوره قبلی فروش یا تأمین مالی تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

در کشور سوئد این کار با استفاده از ارزیابی قیمت خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و برای این کار ۱۲ اداره آمار در هر منطقه به وجود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید تا بتوانند این کار را با دقت بیشتری انجام دهند و وزن دهی بر اساس خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در یک محله وجود دارد و ارزش آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد نه بر اساس تعداد خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که معامله شده است.

در سوئد، شاخص قیمت مسکن بر اساس یک یا دو خانواری بودن ملک برای سکونت دائم و بر اساس دوره سکونت و منطقه ملک مشخص می‌شود. در واقع این ویژگی‌ها در کنار یکدیگر، شاخص قیمت املاک و مستغلات، تحولات قیمت و ارزش خانه‌های موجود را تخمین می‌زنند.

ساختمان‌های یک یا دو خانواری برای سکونت دائمی، شامل ساختمان‌های یک یا دو خانواری مجزا، خانه‌های تراس‌دار و ساختمان‌های متصل می‌شود. این شاخص از قیمت مسکن و ارزش‌های ثبت ارزیابی مالیات املاک و مستغلات تشکیل شده است. در نتیجه برای محاسبه شاخص قیمت املاک در سوئد، از اطلاعات ثبت کلیه املاک، خانه‌های یک و دو خانواری و همچنین اطلاعات املاک فروخته شده استفاده می‌شود.

محاسبه در انگلستان

در کشور انگلیس از شاخص های لندرجیستری، هلیفکس و نیش واید برای محاسبه شاخص قیمت مسکن انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که هر کدام دارای شرایط خاص خود است.

  • در شاخص لند معمولا تغییراتی که در قیمت مسکن به وجود آمده است را اندازه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند.
  • در شاخص هلیفکس از روش رگرسون هدانیک استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف یک مسکن مانند نوع آن، مکان و قیمت معامله، قدمت بنا، تعداد اتاق ها و سرویس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بهداشتی ، پارکینگ و … در نظر گرفته می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
  • روش نیش واید نیز مانند روش هلفیکس است ولی از داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مربوط به وام استفاده مؤلفه های قیمت در نمودار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. در این روش مکان ساختمان را با توجه به افراد ساکن در یک محله به ۵۴ گروه تقسیم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمایند و سایر عوامل را نیز در نظر گرفته و حتی این که خانه چند سال است ساخته شده را نیز در نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند و سپس بر اساس آن شاخص قیمت مسکن را محاسبه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند.

شاخص قیمت مسکن در سراسر انگلستان، شاخصی است که توسط انجمن ساختمانی سراسری با هدف ردیابی تغییرات قیمت در بازار مسکن مسکونی ایجاد شده است. انجمن ساختمان سراسری از داده‌های وام مسکن خود برای جمع‌آوری شاخص استفاده می‌کند؛ داده‌های مورد استفاده برای وام‌های مسکنی است که در مرحله پس از بررسی و تایید هستند. البته این داده‌ها قیمت خانه های بیش از ۱ میلیون پوند را شامل نمی‌شوند.

انجمن ساختمانی سراسری فقط از اطلاعات املاک مسکونی استفاده می‌کند. علاوه‌بر این، ویژگی‌هایی که معمولی نیستند و ممکن است اطلاعات را مخدوش کنند نیز از مجموعه داده حذف می‌شوند. بنابراین نمودار شاخص قیمت مسکن شامل گزینه‌های زیر می‌شود:

  • تنها خرید خانه، رهن مجدد و پیش پرداخت‌های بیشتر مستثنی هستند.
  • تنها املاک فروخته شده به قیمت واقعی بازار، حق خرید فروش با قیمت تخفیفی مستثنی شده است.
  • اندازه طبقه باید در محدوده‌های مشخص شده برای یک نوع ملک باشد، به عنوان مثال یک خانه مستقل باید حداقل ۴۰۰ فوت مربع مساحت داشته باشد.

عوامل موثر بر شاخص قیمت مسکن

اگر بخواهیم در مورد عواملی که بر شاخص قیمت مسکن اثر گذار هستند صحبت کنیم عوامل زیادی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند وجود داشته باشد که البته برخی از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر هستند. از جمله عوامل مهم و موثر در این مساله می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان به متغیرهایی نظیر شاخص قیمت سهام، درآمد سرانه هر خانوار، تعداد ساختمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که تکمیل شده است، شاخص قیمت خدمات ساختمان، نرخ تورم و میزان حجم پول دربازار و … اشاره کرد که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند میزان شاخص قیمت مسکن را تحت تاثیر قرار دهند.

تعیین قیمت مسکن چگونه انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود؟

برای تعیین قیمت مسکن معمولا سه روش از طرف اقتصاددانان پیشنهاد شده است. که این سه روش عبارت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند از مدل ارزش حال، برابری تقاضا و عرضه و همچنین برآورد قیمت با توجه به حباب انتظارات عقلایی. در ادامه سعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم هر کدام از این روش ها را به اختصار برای شما توضیح دهیم.

  1. تعیین قیمت مسکن بر اساس کانال تقاضا و عرضه: در این روش عوامل اقتصادی، جغرافیایی و نهادی را در نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند.
  2. قیمت مسکن بر مبنای ارزش حال: در این روش بر اساس اجاره بها و قیمت مسکن صورت می ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد.
  3. برآورد قیمت مسکن بر اساس انتظار عقلایی: عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در بین اقتصاد دانان به حباب های عقلایی در بازار مسکن اعتقاد دارند. این افراد معمولا ریسک پذیر بوده و می خواهند در کوتاه مدت سود بیشتری کسب نمایند.

تغییرات شاخص مسکن در سال ۹۹

اگر بخواهیم این معیار را در سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اخیر با توجه به مؤلفه های قیمت در نمودار بازار بورس و همچنین دلار بررسی کنیم می‌توان گفت بازار مسکن نسبت به افزایش قیمت دلار جا مانده اما به نسبت ۳/۱ بازار بورس رشد داشته است. همچنین با توجه به همه گیری کرونا در جهان این شاخص در کشورهای مختلف اروپایی تحت تاثیر قرار گرفته است. اما در کشورمان در سال ۹۹ شاخص قیمت مسکن با نوسانات زیادی مواجه بوده است که در نمودار زیر مؤلفه های قیمت در نمودار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانید مثال آن را در تهران ببینید.

شاخص قیمت مسکن در تهران

سخن پایانی

شاخص قیمت مسکن در کشورهای مختلف دنیا به روش های مختلف انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد. شاخص قیمت مسکن که نوسانات قیمت مسکن در یک محله را به ما نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند در برآورد نهایی قیمت مسکن موثر باشد. بنابراین برای افرادی که در زمینه مسکن فعالیت می کنند می تواند عامل بسیار مهمی باشد. در این مقاله سعی کردیم شما را با شاخص قیمت مسکن و عوامل موثر بر آن آشنا کنیم. اگر قصد خرید خانه یا سرمایه گذاری در مسکن را دارید باید حتما این عامل را در نظر بگیرد تا بتوانید معاملات مسکن را بر مبنای دقیق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تری انجام دهید.​

چگونه بهترین تایم فریم معاملاتی را انتخاب کنیم؟

بسیاری از معامله ‌گران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و هم‌چنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه می‌دهند.

بسیاری از آن‌ها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایم‌فریم نامناسب می‌پندارند!

اگر شما هم نمیدانید که کدام تایم فریم را برای تحلیل و کدام تایم فریم را جهت معامله انتخاب کنید و مدام از تایم فریم‌های

بالاتر به تایم فریم‌های پایین‌تر میروید

در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با ما همراه باشید…

تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟

تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است.

به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیل‌دهنده هر نمودار قیمتی می‌باشند و چهارچوب زمانی نمایش داده‌های قیمتی نمودار

دارایی‌های مختلف، تایم‌فریم نامیده می‌شود.

در واقع می‌توان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار

یک‌ساعته نشان‌دهنده برآیند نوسانات قیمتی یک‌ ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و

بسته شدن می‌باشد؛ که در پلتفرم‌های تحلیلی به اختصار OHLC خوانده می‌شوند.

عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم :

قبل از هرچیز ابتدا به سوال های زیر پاسخ دهید:

1- آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحت‌ترید؟

2- آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟

یا اینکه ترجیح می‌دهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟

3- آیا می‌توانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟

یا اینکه زمانی که معامله‌ای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصله‌تان سر می‌رود؟

4- آیا می‌توانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟

یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟

تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را

داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس تایم فریم یکی از نیازهای

ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کند.

در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایم فریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایم فریم چندماهه یا یکساله

انتخاب می شود. اما تایم فریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایم فریمها به کار می رود.

تایم فریم (Time frame) یا دوره زمانی به عنوان یکی از اساسی‌ترین مسائل برای تحلیل سهام در نظر گرفته می‌شود.

در گام اول برای بررسی یک سهم، فرد باید مشخص کند تا در چه دوره زمانی قصد دارد سهم را مورد بررسی قرار دهد.

این دوره می‌تواند از چند ساعت آغاز و تا چند روز و یا حتی چند ماه با توجه به بازار و سهمی که قصد بررسی آن را دارد متفاوت

باشد. در بازار سهام معمولا برای تعیین تغییرات قیمتی سهم در بازه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند‌‌مدت

به تایم فریم های متفاوت نیاز داریم که در ادامه آن ها را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

۱- افق زمانی سرمایه گذاری

به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایم‌فریم نمودار، دو معامله‌گر فرضی را در نظر میگیریم.

شخص «الف» یک نوسان‌گیر کوتاه‌مدتی است، که معاملات دقیقه‌ای تا نهایتاً یک‌ساعتی انجام می‌دهد. در طرف مقابل

سرمایه‌گذار «ب» تمایل به اخذ موقعیت‌های معاملاتی چندهفته‌ای دارد. مشخص است، که نمودارهای مورد استفاده

این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایه‌گذاریشان متفاوت می‌باشد.

بنابراین تایم‌فریم نموداری مناسب معامله‌گر «الف» حداکثر یک‌ساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.

2- روش تحلیل

یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت

هفته‌های متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی

به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایده‌آلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمی‌شود.

مجموع شرایط فوق بیان‌گر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود.

در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریم‌های دقیقه‌ای دادوستد کند؛ معمولاً

تعداد موقعیت‌های معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب او می‌گردد.

در صورت ورود به تمامی این فرصت‌های معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی

در پیش خواهند بود.

در واقع همان‌طور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیت‌های معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده

انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معامله‌گران را به طور کامل برآورده نمی‌کنند! در نتیجه، حین انتخاب

تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آن‌ها، از تعداد فرصت‌های معاملاتی معقول

پیش‌روی خود اطمینان کافی داشته باشید.

3- مدیریت سرمایه

یکی از مرسوم‌ترین روش‌های تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود

در نمودار قیمت است. استفاده از تایم‌فریم‌های بزرگ‌تر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش می‌دهد

زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقف‌های بازار در این تایم‌فریم‌ها معمولاً بیشتر بوده و معامله‌گران مجبورند؛ به منظور

انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.مؤلفه های قیمت در نمودار

از طرف دیگر، استفاده از تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت سبب می‌شود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیان‌ده

بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.

مقایسه تایم فریم های کوتاه مدتی و بلند مدتی:

تایم فریم کوتاه مدتی:

تصمیم گیری سریعتر

5دقیقه ای ، 15 دقیقه ای ، 30 دقیقه ای

انعطاف پذیری روانی

تریدهای فعالانه (ورود و خروج بیشتر)

تایم فریم های میان مدتی و بلند مدتی:

باز نگه داشتن موقعیت برای مدت زمان بیشتر

بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟

با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمی‌توان در مورد بهترین تایم‌فریم معاملاتی به سادگی

اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایم‌فریم معاملاتی اصلاً ‌وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایم‌فریم مناسب بر اساس

تمایز خصوصیات فردی معامله‌گران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایم‌فریم در تحلیل تکنیکال

یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آن‌ها،

اقدام به انتخاب تایم‌فریم نموداری مناسب خویش نمایند.

خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی می‌شوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریم‌های پایین‌تر می‌روند.

خیلی مواقع می‌بینم که بعضی از تریدهای می‌گویند که ما در تایم فریم‌های بالاتر کار می‌کنیم. اما سپس می‌بینم

که در حال تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقه‌ای هستند چرا که می‌خواهند تریدهای‌شان را به اصطلاح

بهینه‌سازی کنند! گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم می‌تواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو یا سه تایم فریم

نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر.

مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟

از جهت اهمیت تایم فریم‌ و تأثیر مستقیم آن‌ در نتایج معاملاتی افراد، پژوهش‌های بسیاری در این زمینه انجام شده

و حالات پیشرفته‌ای از نحوه کاربری تایم‌فریم‌های نموداری رواج یافته است. مولتی تایم‌فریم یا تحلیل دوگانه بیان‌گر این است،

که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایم‌فریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند می‌تواند،

از تایم‌فریم ورود به معامله مستثنی باشد!

به زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده می‌کنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگ‌تر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی

بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایم‌فریم پایین‌تر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی

و استراتژی معاملاتی خود، در کم‌ریسک‌ترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.

به مثال زیر دقت کنید:

در سهم فملی ترند لاین نزولی (خط بنفش ) در تایم فریم هفتگی رسم شده است.

شکست این مقاومت میتواند به ما سیگنال خرید بدهد.

شکست این مقاومت میتواند به ما فرصت خرید بدهد البته باید این شکست تایید شود

همانطور که در مقاله پولبک چیست و چطور میتوان از آن سیگنال خرید گرفت؟ توضیح دادیم

برای تایید این شکست باید منتظر پولبک باشیم ….

مطابق تصویر زیر تایید این شکست را در تایم فریم پایین تر یعنی روزانه میگیریم

به این صورت از دو تایم فریم برای تحلیل و معامله استفاده کردیم

انتخاب این تایم فریم ها با توجه به عواملی که توضیح داده شد متفاوت میباشد.

15 شاخص کلیدی عملکرد (KPIs) برای کسب و کارها

15 شاخص کلیدی عملکرد (KPIs) برای کسب و کارها

اگر یک تیم یا کسب و کاری را مدیریت می کنید، این یک فرصت عالی برای شناختن شاخص های کلیدی عملکرد است. بدون در نظر گرفتن اینکه تا چه میزان با KPI آشنایی دارید، اجازه بدهید تا با مفهوم شاخص های کلیدی عملکرد قبل از ارائه شاخص ها و مثال ها آشنا شویم، در این مقاله 15 شاخص کلیدی عملکرد در بخش های مختلف را معرفی خواهیم کرد.

تعریف ما از KPI بدین صورت است که : در یک ساختار و شرایط مشابه شاخص های کلیدی عملکرد یک واحد اندازه گیری عملکرد است که به ما اجازه میدهد تا متوجه این موضوع شویم که آیا یک شرکت و یا یک بخش از سازمان در عملکرد خود بهره وری را دارا است و یا خیر.

یک شاخص کلیدی عملکرد خوب در بهترین حالت به مانند یک قطب نما فعالیت میکند و به شما و تیمتان کمک میکند که متوجه این موضوع شوید که آیا در مسیر رسیدن به اهداف استراتژیک خود حرکت میکنید و یا خیر.
یک شاخص کلیدی عملکرد باید :

  • به خوبی تعریف شده و قابل اندازه گیری باشد.
  • در کل سازمان شما به کار گرفته شود.
  • برای دسترسی به اهدافتان ضروری باشد.
  • مناسب خط مشی تجاری شما باشد.

با این حال مشکل اینجا بوجود میآید که هزاران شاخص کلیدی عملکرد برای انتخاب وجود دارد. بنابراین اگر شما شاخص بهره وری نامناسبی را انتخاب کنید در این صورت شما در حال اندازه گیری موردی هستید که با اهداف شما متناسب نیست. بنابراین شما چگونه میتوانید شاخص های کلیدی عملکرد را برای سازمان خود انتخاب کنید؟

قدم نخست این است که از طریق تحقیق با مهمترین شاخص های کلیدی عملکرد آشنا شوید. با این روش شما متوجه این موضوع میشوید که کدام یک از این شاخص ها برای کسب و کار شما مفید است و کدام یک کارایی ندارد.

شاخص های مالی

سود (Profit)

هر چند نیازی به تعریف این شاخص وجود ندارد اما باید بدانید که این شاخص مهمترین شاخص عملکرد در بین سایر شاخص ها است. فراموش نکنید که هم حاشیه سود خالص و هم سود ناخالص را بررسی کنید بهتر متوجه این موضوع شوید که آیا سازمان شما در رسیدن به بازگشت سرمایه بالا موفق عمل کرده است و یا خیر.

هزینه (Cost)

میزان اثر بخشی هزینه های خود را محاسبه کنید و بهترین راهکار را برای کاهش و مدیریت هزینه های خود بیابید.

درآمد حاصل از کسب و کار در مقابل درآمد هدف (LOB Revenue Vs.Target)

این یک مقایسه مابین درآمد کسب شده شما و درآمد پیش بینی شده شما است. تهیه نمودار، تجزیه و تحلیل میان این دو به شما در سنجش عملکرد سازمان کمک می کند.

هزینه کالاهای فروخته شده (Cost Of Goods Sold)

شما میتوانید با مطابقت دادن همه هزینه های تولید محصولی که میفروشید ایده های بهتری را برای تغییر قیمت محصولاتتان و همچنین میزان سود واقعیتان بدست بیاورید. این اطلاعات به شما کمک میکند تا بتوانید بیشتر از سایر رقبایتان فروش داشته باشید.

دوره وصول مطالبات حاصل از فروش (Day Sales Outstanding DSO)

مطالبات دریافت شده خود را بر کل فروش اعتباری خود تقسیم کنید، عدد حاصل شده را در تعداد روزهایی که برای فروش اعتباری خود در نظر گرفته اید ضرب کنید. اگر میزان این مقدار کم است برای سازمان شما بهتر است تا بر فروش های نقدی بیشتر تمرکز کند. از این شاخص هر ماه، فصل و سال استفاده کنید تا شاهد پیشرفت خود باشید.

فروش منطقه ای (Sales By Region)

شما از طریق تجزیه و تحلیل اهداف فروشی که در جلسه ها برای هر منطقه خود داشته اید، میتوانید تا برای مناطق ضعیف خود که عملکرد پایینی داشته اند راه کارهای بهتری را در نظر بگیرید.

هزینه های خط تولید در مقابل بودجه (LOB Expenses Vs. Budget)

کل مخارج مؤلفه های قیمت در نمودار را با بودجه پیش بینی شده مقایسه کنید. فهمیدن این موضوع که در کدام قسمت از برنامه خود منحرف شده اید به شما کمک میکند تا بودجه سازمانی بهتری را در آینده داشته باشید.

15 شاخص کلیدی عملکرد (KPIs) برای کسب و کارها

شاخص مشتریان

ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value CLV)

کاهش دادن قیمت بهترین روش برای ایجاد ارزش برای جذب مشتریانتان نیست. این شاخص به شما کمک می کند تا به ارزشی که در ارتباط طولانی مدت با مشتریانتان بدست می آورید توجه کنید. این شاخص بهره وری به شما کمک میکند تا با محدود کردن کانال ها بهترین مشتریان را با بهترین قیمت بدست بیاورید.

هزینه جذب مشتری (Customer Acquisition Cost CAC)

در یک بازه زمانی مشخص هزینه کل جذب مشتریانتان را بر تعداد مشتریان جدید تقسیم کنید. شما شاخص خود را پیدا کرده اید. این مورد یکی از مهمترین موارد در تجارت الکترونیک محسوب میشود چرا که به شما در ارزیابی اثر بخشی هزینه های کمپین های تبلیغاتی کمک میکند.

نگهداری و حفظ رضایت مشتریان (Customer Satisfaction & Retention)

این مورد را با یک مثال شروع میکنیم : مشتریان خود را خوشحال کنید و آنها همچنان مشتری شما باقی می مانند. البته برخی از شرکت ها معتقد هستند که این مورد بیشتر در مورد نگهداری از سهامداران است تا مشتریانشان. شما میتوانید از چندین روش این مورد را ارزیابی کنید به مانند رتبه رضایت مندی مشتری و درصد خرید دوباره مشتریان.

میزان معرفی خدمات یا محصولات توسط مشتریان (Net Promoter Score NPS)

این شاخص یکی از بهترین روش ها برای رشد بلند مدت کمپانی شما است. برای اندازه گیری این شاخص هر چهار ماه یکبار یک نظر سنجی را برای مشتریان خود ارسال کنید تا به صورت اختصار اینکه مشتریانتان شرکت، محصولات و خدمات شما را به دیگران معرفی کنند به چه میزان است. با ساختن اولین نظر سنجی کار را شروع کنید و کارهای ضروری را برای افزایش میزان این مورد هر فصل به فصل انجام دهید.

تعداد مشتریان

به مانند سود این شاخص بهره وری نیازی به توضیح ندارد. شما با اندازه گیری تعداد مشتریانی که جدب کرده اید و تعداد مشتریانی که از دست داده اید متوجه شوید که آیا نیاز به ملاقات و صحبت با مشتریان خود دارید و یا خیر.

شاخص های نیروی انسانی

نرخ خروج کارمندان

برای محاسبه این شاخص تعداد کارمندانی که کار خود را ترک کرده اند بر میانگین کارمندان خود تقسیم کنید. اگر این رقم برای شما زیاد است، فرهنگ محیط سازمانی و محیط شرکت را بررسی کنید.

درصد درخواست ها برای موقعیت های شغلی

زمانی که شما درصد بالایی درخواست از متقاضیان واجد شرایط برای موقعیت های شغلی خود دارید شما بهترین موقعیت را برای بررسی بهترین متقاضیان دارا میباشد. این مورد باعث افزایش تعداد مصاحبه ها میشود که این مورد عالی است.

رضایت کارمندان

کارمندان خوشحال سخت تر کار میکنند. اندازه گیری رضایت کارمندان از طریق نظرسنجی و روش های دیگر یک کار اساسی برای حفظ و افزایش سلامت شرکت و بخش سازمانی شما است.

چگونه از شاخص دلار در معاملات فارکس استفاده کنیم؟

معامله شاخص دلار

در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، نحوه استفاده از شاخص دلار در فارکس را به شما توضیح خواهیم داد.

احتمالا از خود می پرسید، “چگونه می توانم از این شاخص دلار در زرادخانه معاملاتی خود استفاده کنم؟”

خوب، انگشت ماشه خود را به همین صورت نگه دارید، به زودی خواهید فهمید! همه ما می دانیم که بیشتر جفت ارزهای پر معامله شامل دلار آمریکا هستند.

اگر آنها را نمی شناسید، برخی از آنها که شامل دلار آمریکا هستند عبارتند از: EUR/USD ، GBP/USD ، USD/CHF ، USD/JPY و USD/ CAD

این به چه معناست؟ اگر هر کدام از این جفت ارز ها را معامله کنید، شاخص دلار بهترین چیزی است که می توانید در کنار این بستنی شکلاتی نوش جان کنید.

اگر هیچ یک از این جفت ارزها را نیز معامله نکنید، شاخص دلار باز هم از قدرت نسبی دلار آمریکا در سراسر جهان شما را آگاه می سازد.

در حقیقت، هنگامی که چشم انداز بازار برای دلار آمریکا مشخص نیست، غالبا، شاخص دلار تصویر بهتری ارائه می دهد.

در مؤلفه های قیمت در نمودار گستره ی جهان فارکس، شاخص دلار را می توان به عنوان اندیکاتوری از قدرت دلار آمریکا در نظر گرفت.

از آنجا که منطقه یورو بیش از 50٪ شاخص دلار را تشکیل می دهد، جفت ارز EUR/USD کاملاً رابطه عکس با هم دارند. نمودار زیر را ببینید:

نمودار روزانه شاخص دلار

و بعد، نگاهی به نمودار EUR/USD زیر بیندازید.

نمودار روزانه یورو

مثل تصویر آینه است! اگر یکی بالا برود، دیگری به احتمال زیاد پایین می آید.

می بینید؟ انگار که خطوط روند تقریبا کاملاً بصورت برعکس منطبق بر هم هستند. این می تواند کمک بزرگی به افرادی که روی EUR/USD پوزیشن می گیرند، باشد.

برخی از دوستان تریدر ما، شاخص دلار را به عنوان اندیکاتوری برای EUR/USD در نظر گرفته و آن را رصد می کنند. اگر می خواهید در مورد نحوه استفاده این نماگر بیشتر بدانید، با کامنت گذاری در پایان این پست می توانید با آنها در ارتباط باشید.

اگر در شاخص نوسانات چشمگیری رخ دهد، تقریباً قطع به یقین می توانید از معامله گران ارز انتظار داشته باشید که به این نوسانات واکنش نشان داده و از آنها پیروی کنند.

هم معامله گران شاخص دلار و هم تریدرهای فارکس به یکدیگر واکنش نشان می دهند. برک اوت روی جفت ارزهای نقدی دلار، تقریباً قطع به یقین سبب برک اوت روی شاخص دلار می شود.

به طور خلاصه، معامله گران فارکس از شاخص دلار به عنوان اندیکاتور کلیدی برای تشخیص جهت دلار امریکا استفاده می کنند.

همیشه اوضاع دلار امریکا را در جفت ارزی که معامله می کنید در نظر داشته باشید.

به عنوان مثال ، اگر شاخص دلار در حال قوی شدن و بالا رفتن است و شما جفت ارز EUR/USD را معامله می کنید، دلار قوی، نشان دهنده روند نزولی در نمودار EUR/USD است.

اگر در حال معامله جفت ارزی هستید که در آن دلار آمریکا، ارز پایه است مانند USD/CHF ، در اینصورت بالا رفتن شاخص دلار به احتمال زیاد بالا رفتن نمودارهای USD/CHF را نشان می دهد ، همچون تصویر زیر.

نرخ رشد فروش Sales Growth چیست ؟ | فرمول محاسبه (درس ۱۳ از KPI های بازاریابی و فروش)

نرخ رشد فروش- شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد

یکی از شاخص های کلیدی بازاریابی نرخ رشد فروش Sales Growth است که در درس ۱۳ به طور کامل آن را بررسی می‌کنیم.

توسط تیم تولید محتوای دیدار -

به روزرسانی شده در ۲۵ تیر ۱۴۰۱ -

زمان مطالعه 5 دقیقه


یکی از شاخص های کلیدی بازاریابی نرخ رشد فروش Sales Growth است که در درس 13 به طور کامل آن را بررسی می‌کنیم. اگرچه ردیابی معیارهای فروش لزوماً محبوب‌ترین قسمت کار در فروش نیست، اما داشتن درک کامل از چگونگی تأثیر معاملات بسته شده، در خط تولید شرکت و رشد آینده آن، بخش مهمی از کار تیم فروش است. برای شرکت‌هایی که روی رشد و توسعه تمرکز دارند، معیار اساسی برای حفظ این رشد و توسعه این است که چهار چشمی مراقب نرخ رشد فروش خود باشند.

نرخ رشد فروش Sales Growth چیست

نرخ رشد فروش، پارامتری است برای اندازه‌گیری کارآیی تیم فروش یک شرکت که به منظور افزایش درآمد حاصل از فروش در یک بازه زمانی مشخص شده است. درک میزان و نرخ رشد فروش معیار مهمی است که به وسیله آن شرکت‌ها می‌توانند بر مبنای داده‌های ورودی تصمیم‌گیری کنند. اگر نرخ رشد فروش Sales Growth در مقایسه با دوره‌های قبلی کاهش یابد، می‌تواند نشان دهنده این باشد که تیم فروش باید روش دیگری را برای رشد درآمدی خود در پیش بگیرد. عکس این موضوع نیز صادق است، یعنی نرخ رشد بالای فروش غالباً نشانه خوبی برای سهامداران شرکت تلقی می‌شود.

نحوه محاسبه نرخ رشد فروش

حال که متوجه شدیم نرخ رشد فروش چیست، در اینجا به بررسی نحوه محاسبه آن می‌پردازیم. تحلیل رشد فروش بخش اصلی هر استراتژی تجاری است که به شما امکان می‌دهد تا اهداف درآمدزایی واقعی را تعیین کنید. برای محاسبه نرخ رشد فروش، باید ارزش خالص فروش ابتدای دوره و ارزش خالص فروش در دوره فعلی بیزینس خود را بدانید. این مقادیر را می‌توانید در صورتحساب درآمد خود مشاهده کنید. پس از داشتن این مقادیر، می‌توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

فرمول محاسبه نرخ رشد فروش


در اینجا مثالی از نحوه استفاده از فرمول نرخ رشد فروش را بررسی می کنیم. شرکت Serial Juice یک شرکت نوپا (استارتاپ) است که آبمیوه و سبزیجات را بصورت سفارشی به مشتریان خود تحویل می‌دهد. تیم فروش این شرکت قصد دارد میزان رشد فروش یکساله خود را از 30 آوریل 2020 تا 30 آوریل 2020 اندازه‌گیری کند. برحسب گزارش فروش، در سال مالی منتهی به 30 آوریل 2021، این شرکت 750،000 دلار فروش داشته و سال بعد، میزان فروش آنها به 1.000.000 دلار رسیده است. حال با استفاده از این ارقام می خواهیم نرخ رشد فروش را بدست آوریم.

33٪ = 100 * (750000 / (1000000-750000))= نرخ رشد

این بدان معناست که شرکت Serial Juice در این بازه زمانی 33 درصد رشد فروش داشته است.

رشد فروش مقیاس و شاخص KPI برای سنجش توانایی تیم فروش در افزایش درآمد در یک دوره زمانی ثابت است. به این ترتیب کسب‌وکارهایی که رشد درآمدی نداشته باشند ممکن است در خطر شکست خوردن از رقبا و رکود قرار گیرند. رشد فروش یک شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد استراتژیک است که برای تصمیم‌گیری مدیران اجرایی و مدیران ارشد به کار می‌رود و بر شکل‌گیری و عملکرد استراتژی‌ها تاثیرگذار است.

چرا باید نرخ رشد فروش را اندازه بگیریم؟

نمی‌توان از اهمیت مقیاس رشد فروش صرف‌نظر کرد چون ارتباط مستقیمی با درآمد و سودرسانی‌ دارد. در واقع درآمد ریتمی است که هر سازمانی براساس آن رژه می‌رود. وقتی شرایطی به وجود آید که عملکرد پایین بیاید، به بخش فروش برای جبران کاهش درآمد فشار وارد می‌شود. اما از سوی دیگر درصد بالای فروش باعث خشنودی همه سهامداران و مدیران اجرایی و مدیران و دیگر شرکا می‌شود.

شاخص‌ کلیدی رشد فروش

  • درصد مثبت رشد فروش طی یک دوره زمانی مشخص
  • درصد منفی رشد فروش طی یک دوره زمانی مشخص

اصطلاحات کلیدی

  • درآمد فروش فعلی : ارزش مالی کل فروش طی یک دوره زمانی مشخص
  • درآمد فروش دوره قبلی : ارزش مالی کل فروش طی یک دوره زمانی مشخص

متوسط نرخ رشد فروش سالانه

بسیاری از شرکت‌ها هنگام ارزیابی نرخ رشد فروش، میزان فروش خود را طی چند سال مؤلفه های قیمت در نمودار اندازه گیری می‌کنند که به آن میانگین رشد سالانه فروش گفته می‌شود. برای اندازه گیری عملکرد رشد فروش شرکت طی چند سال گذشته، بایستی ابتدا با استفاده از فرمول بالا نرخ رشد فروش را در هر سال که می‌خواهید ارزیابی کنید، محاسبه کنید. پس از یافتن این مقادیر می‌توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

متوسط نرخ رشد سالیانه = مجموع نرخ رشد فروش در دوره‌های مختلف تقسیم بر تعداد کل دوره ها

حالا این فرمول را در قالب مثال بیان می‌کنیم. فرض کنید شرکتی مایل است میانگین نرخ رشد سالانه فروش خود را در چهار سال گذشته اندازه‌گیری کند. در جدول زیر، ارزش فروش سالانه و نرخ رشد سال به سال این شرکت آورده شده است:

سال درآمد (دلار) نرخ رشد (درصد)
2015 $950,000
2016 $1,000,000 5.26
2017 $1,125,000 12.5
2018 $1,200,000 6.67
2019 $1,400,000 16.7

سپس این مقادیر را در فرمول رشد متوسط سالانه اعمال کنید

8.62٪ = 4/ (5.26+12.5+6.67+16.7) = نرخ رشد متوسط سالانه

از سال 2015 تا 2019، نرخ رشد فروش سالانه این شرکت برابر با 8.62 درصد بوده است.

چرا شاخص KPI رشد فروش مهم است؟

مقیاس‌های کمی به اندازه رشد فروش اهمیت دارند چون همه چشم‌ها به عدد فروش و درآمد ماهیانه، فصلی و سالیانه‌ است. نکته جالب در مورد مقیاس رشد فروش این است که می‌تواند مثل یک فراخوان رالی برای کل تیم شما باشد.

وقتی قصد دستیابی به یک هدف سازمانی مثل رشد درآمد را داشته باشید، می‌توانید سلسله مراتبی از مقیاس‌های مربوطه را برای افراد هر سطح از تیم فروش‌تان ایجاد کنید. مثلا بخش کارمندان فروش و درآمدها می‌بایست اهداف افزایش فروش را تنظیم‌ کنند، اما مدیران باید بر کنترل امور تمرکز کنند. در حالیکه مدیران اجرایی رشد فروش را بررسی می‌کنند و مدیران فروش هم عملکرد هر کارمند را پیگیری می‌کنند. کارمندان هم نرخ معاملات انجام شده خود را پیگیری می‌کنند.

نرخ رشد فروش خوب چیست؟

هیچ مقدار تعریف شده و مشخصی وجود ندارد که نشان دهنده نرخ رشد فروش “خوب” یا “بد” باشد زیرا نرخ رشد برای هر شرکت نسبی است. در اینجا به بیان چند عامل می‌پردازیم که می‌تواند در میزان انتظار شرکت برای مشاهده رشد فروش سالانه تأثیر بگذارد.

اندازه شرکت

یک کسب و کار کوچک ممکن است نرخ رشد فروش بالاتری نسبت به یک بیزینس بزرگ داشته باشد زیرا یک کسب و کار کوچک با ارزش مالی کمتری کار می‌کند، بنابراین با چند فروش جزئی می‌تواند تغییر ایجاد کند. به عنوان مثال، یک شرکت کوچک که طی یکسال درآمدش 500000 دلار است و در سال بعدی 750،000 دلار، نرخ رشد فروش 33 ٪ را تجربه خواهد کرد. یک شرکت بزرگ که طی یکسال 10 میلیون دلار و در سال بعدی 12 میلیون دلار فروش دارد، درصد رشد فروشش 20 درصد است. با وجودی که نرخ رشد واقعی فروش برای شرکت بزرگتر کمتر است، اما این شرکت بایستی درآمد قابل توجهی داشته باشد حتی بیشتر از یک شرکت کوچکتر.

چشم انداز رقابتی

نرخ رشد فروش موفق می‌تواند به عملکرد رقبا و رشد کلی آن صنعت نیز بستگی داشته باشد. در سال 2019، فروش از طریق تجارت الکترونیک در ایالات متحده 14.9 ٪ نسبت به سال قبل و خرده فروشی 3.8 ٪ رشد داشته است. با در نظر گرفتن این ارقام، شرکت‌هایی که به صورت آنلاین محصولات و خدمات خود را می‌فروشند، احتمالاً نرخ رشد فروش بالاتری نسبت به شرکت‌های خرده فروشی داشته اند، زیرا در سطح صنعت، فرصت‌های بیشتری برای رشد کسب و کارهای تجارت الکترونیکی وجود داشته است.

نرخ رشد فروش مناسب چقدر است؟

اهداف فروش

در آخر اینکه، نرخ رشد فروش موفق تا حد زیادی به اهداف ویژه در فروش شرکت بستگی دارد. هر شرکت مجموعه ای از اهداف و استراتژی‌های خاص خود را دارد که تحت تأثیر عوامل فوق و همچنین رهبران شرکت، ذینفعان و نفرات تیم فروش قرار دارد. درک میزان رشد فروش می‌تواند بینشی عمیق و ارزشمند از عملکرد فعلی و آینده شرکت‌ها ارائه دهد.

استفاده از شاخص رشد فروش برای راهنمایی تیم

شاخص KPI رشد فروش مثل این است که به کل کسب‌وکار برای رالی فراخوان بدهید. اما ویژگی‌هایی که نمایندگان پیشرو باید داشته باشند را کم دارد و مدیران مالی هم باید کارشان را بهتر انجام دهند. مقیاس‌های رشد فروش می‌توانند باعث شفافیت و تمرکز بر فعالیت‌های فروش کل تیم شما باشند. چطور تیم خود را با این مقیاس‌ها به بهترین شکل راهنمایی کنید؟ پاسخ این است که مقیاس‌های اجرایی را برای همه تیم خود قابل دیدن کنید. برای این منظور نرم افزار سی ار ام دیدار، گوگل شیتز، پاورپوینت یا اکسل را انتخاب کنید.

نتیجه‌گیری

در این مقاله به معرفی مفهوم شاخص بازاریابی نرخ رشد فروش، اهمیت آن، فرمول محاسبه Sales Growth و عوامل موثر بر رشد فروش پرداختیم. با ما همراه باشید تا در ادامه با اهداف فروش آشنا شوید تا بتوانید رشد فروش بیشتری را تجربه کنید.

 لیست شاخص‌های کلیدی ارزیابی عملکرد KPI

شاخص ‌های کلیدی ارزیابی عملکرد KPI

نرخ تبدیل یا Conversion Rate چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟

هزینه جذب سرنخ Cost per Lead چیست و چگونه محاسبه می شود؟

منابع و روش های بازاریابی چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟

زمان پاسخ دهی سرنخ Lead Response Time چیست؟

میانگین میزان معامله Average deal-lead size چیست؟ + روش های بهینه سازی

سرعت فروش Pipeline Velocity چیست و چگونه می توانیم آن را بهینه سازی کنیم؟

نرخ قرارداد بستن (Sales Closing Ratio) چیست و چگونه محاسبه می شود؟

هزینه جذب مشتری Customer Acquisition Cost چیست؟ | فرمول محاسبه

ارزش طول عمر مشتری (CLV) چیست و چگونه ارزیابی می شود؟

نرخ ریزش مشتری Customer churn rate چیست و چگونه آن را کاهش دهیم؟

زمان چرخه فروش Sales cycle length چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟

فعالیت به ازای هر فروشنده Activity per rep چیست و چگونه محاسبه می شود؟

نرخ رشد فروش Sales Growth چیست ؟ | فرمول محاسبه

اهداف فروش Sales Target چیست؟ | فرمول دستیابی به اهداف فروش

نرخ نگهداشت مشتری Customer retention rate چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟

سوالات متداول

چه سطحی از نرخ رشد فروش خوب است؟

رشد فروش 5 تا 10 درصد معمولاً برای شرکت های با سرمایه بزرگ خوب است، در حالی که برای شرکت‌های با سرمایه متوسط و کوچک، رشد فروش بیش از 10 درصد قابل دستیابی تر است.

رشد فروش را چگونه محاسبه کنیم؟

رای شروع، فروش خالص دوره قبل را از دوره فعلی کم کنید. سپس، نتیجه را بر فروش خالص دوره قبل تقسیم کنید. برای بدست آوردن درصد رشد فروش، نتیجه را در 100 ضرب کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.