مدیریت ریسک در بورس


ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معامله‌گران حرفه‌ای به کمک ابزارها و استراتژی‌های مدیریت ریسک تلاش می‌کنند که ریسک سرمایه‌گذاری‌هایشان را به حداقل و بازدهی آن‌ها را به حداکثر برسانند

رابطه بین مدیریت ریسک و عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن نقش میانجی سرمایه فکری(IC)

تحولات عمده در محیط کسب و کار، مثل جهانی شدن و سرعت بالای تغییرات در فناوری، باعث افزایش رقابت و دشواری مدیریت در سازمان‏ها گردیده است. در محیط‏ های پیچیده، سازمان‏ها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگی‏های ذاتی را در زمان تصمیم‏گیری‏ های مهم‏شان لحاظ و تفکیک کنند. مدیریت ریسک موثر که بر مبنای اصول مفهومی معتبر قرار دارد، بخش مهمی از این فرآیند تصمیم‏گیری را تشکیل می‏دهد(تاری وردی و همکاران، 1391). در اقتصادهای توسعه یافته اهمیت و نقش مدیریت ریسک در تحقق هدف‏های سازمانی به خوبی شناخته شده و بدرستی از دستاوردهای آن بهره گرفته می‏شود. در حالی که در بیشتر کشورهای در حال توسعه این شناخت هنوز به وجود نیامده است و خسارت‏های چشمگیری در نتیجه نبود سیستم‏های مدیریت ریسک وارد آمده است. مدیران در تمامی سازمان‏ها با ریسک سروکار دارند(فارغ، 1393). می‏توان گفت که مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی، ارزیابی و انجام اقدامات کنترلی و اصلاح ریسک‏های اتفاقی بالقوه‏ای است که مشخصا پیشامدهای ممکن آن، خسارت یا عدم تغییر در وضع موجود می‏باشد. مدیریت ریسک واحد تجاری، ریسک را مدیریت می‏کند تا اطمینان قابل قبولی برای دستیابی به اهداف تجاری را فراهم آورد.

مدیریت اثربخش ریسک، از رویکردهای جدیدی است که برای بهبود عملکرد سازمان‌ها در شرایط عدم اطمینان محیطی استفاده می‌شود. مدیریت اثربخش ریسک به معنی کاربرد نظام‌مند سیاست‌های مدیریتی، رویه‌ها و فرایندهای مربوط به فعالیت‌های تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک است(عسگر نژاد و امکانی، 1396). تمرکز مدیریت در سطوح بالای سازمان در اکثر اوقات روی علل وقوع ریسک است. مدیریت، ریسک سرمایه‏ گذاری دارایی‏های سازمانی را در مقابل بازگشت بالقوه آن سرمایه‏ گذاری تعدیل می‏کند و با ملاحظات استراتژیک، ریسک را در فعالیت‏های پورتفوی سازمان و سرمایه‏ گذاری‏ها، مدیریت می‏کند. اقدامات مربوط به آزادسازی بازار، جهانی شدن، و از طرف دیگر افزایش رقابت، و تنوع گرایی، شرکت‏ها را در معرض چالش‏ها و خطرات فراوانی قرار داده است. به نوعی که شرایط جدید مستلزم نوآوری مداوم در روش‏های موجود برای مدیریت شرکت‏ها و ریسک‏های مرتبط با آن است، تا بتوان در محیط رقابتی از مزیت‏های لازم برخوردار بود. از سوی دیگر شرکت‏هایی که با فشار مالی رو به‏ رو هستند قادر به تامین وجوه مورد نیاز برای همه سرمایه‏ گذاری‏های مطلوب نیستند. عدم توانایی در تامین وجوه مورد نیاز، از ناتوانی مدیران مالی در مدیریت دارایی‏های نقد ناشی می‏شود. از طرف دیگر ارتباط صحیح بین نظام‏های تولیدی و مالی در هر کشوری از مهم ترین عوامل توسعه و رشد اقتصادی محسوب خواهد شد. بانک‏ها بعنوان بخش اصلی نظام مالی نقش اصلی را در تامین مالی بخش‏های تجاری، تولیدی، مصرفی و حتی دولتی به عهده خواهد داشت(آدم و همکارا[1]، 2015).

در جوامع دانش‌محور کنونی، بازده سرمایه فکری بکار گرفته‌شده بسیار بیشتر از بازده سرمایه‌های مالی به کار گرفته‌شده، اهمیت یافته است(بونتیس[2]، 2016). این به آن معناست که در آینده در مقایسه با سرمایه‌های فکری، نقش و اهمیت سرمایه‌های مالی در تعیین قابلیت سودآوری پایدار، کاهش چشم‌گیری خواهد یافت. این موضوع موجب ایجاد فاصله بین ارزش واقعی شرکت‌ها و سازمان‌ها با آنچه که در محاسبات حسابداری سنتی اعمال می‌گردد، شده است(شمس و خلیلی، 1390). سرمایه فکری شامل دانش، مهارت، ارتباطات و سایر زیرمجموعه‌های تشکیل دهنده آن باشد که به عنوان یک عامل اصلی و کلیدی در برتری و حفظ مزیت رقابتی شرکتها شناخته می‌شود و بسیاری از پژوهشگران معتقدند که نقش سرمایه فکری به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی سازمان ها روز به روز بیشتر می‌شود(مولون[3]، 2017). با توجه به موارد فوق، شناسایی، ارزش گذاری و مدیریت سرمایه فکری به امری بسیار مهم و حیاتی برای شرکت ها تبدیل شد. مدیران باید از میزان سرمایه فکری موجود در شرکت آگاهی داشته باشند تا بتوانند سرمایه فکری شرکت را به نحو مطلوب مدیریت کنند. استفاده کنندگان از صورت‌های مالی نیز باید از میزان سرمایه فکری شرکت آگاهی داشته باشند تا بتوانند آینده شرکت را پیش بینی و تصمیم‌های آگاهانه ای اتخاذ نمایند. پس شناسایی و ارزش گذاری درست و صحیح سرمایه فکری شرکت‌ها هم برای مدیران و هم برای استفاده کنندگان از صورت‌های مالی، امری ضروری هستند که روز به روز بر اهمیت آن افزوده می‌شود(عبدالرحمانی، 2010).

اگر ریسک به خوبی مدیریت نشود، نه فقط به زیان‏های مالی، بلکه به ورشکستگی بانک یا آن موسسه سرمایه‏ گذار منجر می‏شود. با گسترش استفاده از فناوری اطلاعات در سال‏های اخیر اهمیت این ریسک بسیار برجسته شده است. هدف از انجام هر فعالیتی در هر واحد تجاری، دستیابی به بالاترین سطح اثربخشی و کارایی می‏باشد که در اصطلاح به آن عملکرد گفته می‏شود. برای تحقق این هدف، می‏بایست تلاش‏ها را به کار گرفت که یکی از این راهکارها، مدیریت ریسک واحد تجاری می‏‌باشد(کرتز و بون، 2012). مدیریت ریسک فرآیند ارزیابی ریسک و طراحی استراتژی‏هایی برای شناخت ریسک است. محققان اعتقاد دارند که مدیریت ریسک سازمان، رویکرد وسیع‏ تری را برای مدیریت ریسک در مقایسه با جنبه سنتی آن ایجاد می‏کند. با پذیرش رویکرد سیستماتیک و مطابق با مدیریت همه ریسک‏های پیش‏روی یک سازمان، مدیریت ریسک سازمان برای کاهش ریسک کلی ورشکستگی شرکت و همچنین برای افزایش عملکرد و در نهایت افزایش ارزش شرکت ضروری است. از این‏رو تحقیق حاضر بدنبال این است که آیا بین مدیریت ریسک و عملکرد شرکت‏های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش میانجی گر سرمایه فکری(IC) رابطه دارد؟

با توجه به آزمونهای آماری و تحلیل همبستگی و رگرسیون انجام شده نتایج حاکی از این است که بین ضریب سرمایه فکری با عملکرد شرکت ها رابطه مثبت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر تغییر در ضریب سرمایه فکری در شرکتها تأثیری مستقیم بر عملکرد شرکت ها دارد.

دانيل زيگال و آنيس مالول (2010)، در تحقيق خود بیان نمود که رابطه مثبت و معنادار بين سرمايه فكري و معيارهاي عملکرد شركت بوده است. همچنین محققان دیگر از قبیل الکا برامهنکار (2007)، تان پلومن (2007)، يانگچووديگران (2006)، گارسياومارتينز(2007)، رودزوميهاليك (2007)، زارع(1388)، اصغر نژاد (1387)، شیوا شهریاری (1386) و غیره نیز در تحقیقات خود رابطه مثبت و معناداری را برای اجزا سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها بیان نمودند. اما در برخی تحقیقات دیگر مانند تحقیق منوریان و دیگران (1385) که بیان نمود که بین اجزای سرمایه فکری روابط متقابل نسبتاً قوی وجود داشته است ولی این سرمایه­ ها هیچگونه تأثیری بر روی عملکرد سازمانی شعب بانک ملت استان تهران نداشته است. همچنین در تحقیق زارع (1388) رابطه بين سرمايه ساختاري و عملكرد شركت­های رابطه معنادار وجود نداشت.

با توجه به نتایج حاضر سرمایه فکری می تواند تأثیر مهمی بر عملکرد در شرکتها داشته باشد لذا مدیران شرکتها می توانند با تقویت و رونق اجزا سرمایه فکری خود سبب افزایش این نسبت ها و در نهایت عملکرد شرکتها شوند. همچنین در دهه اخیرشرکت ها، توجه ویژه ای را برای اندازه گیری سرمایه های فکری برای ارائه گزارش به طرف های ذینفع ابراز کرده و در پی یافتن روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس داخلی و استخراج ارزش نا محسوس در سازمانها می باشند. در حقیقت سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می آورد و با استفاده از آن می توان عملکرد و ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه نمود.

فاطیما جلیلی – کارشناس ارشد مدیریت مالی – مدیرمالی شرکت آفتاب تجارت سامان

کلاس آموزش مدیریت ریسک و سرمایه برای بورس در مشهد

آموزش مدیریت ریسک و سرمایه

بنا به گفته همه بزرگان بازارهای مالی اصول مدیریت ریسک و سرمایه یکی از پایه‌های موفقیت در بازار است. بطوریکه یکی از مهمترین دانش‌ها و مهارت‌های لازم برای دوام در بازار سرمایه و کسب سود مستمر و معقول، دانش مدیریت ریسک و سرمایه است. که پیش از این به روش‌های سنتی و غیر پویا توسط فعالان بازار بکار گرفته می‌شد. و اکنون با همت و تلاش موج برتر، سیستم مدیریت ریسک و سرمایه بر اساس شرایط بازار ایران و به گونه‌ای طراحی شده که برای همگان به صورت سیستماتیک و ساده قابل استفاده باشد. این دوره برای اولین بار در ایران به شکلی 100 درصد کاربردی و موثر ارائه می‌شود.

مشخصات دوره

کد دوره: MSD404M

  • جلسات: 3 جلسه 4 ساعته در سه هفته
  • جلسه 1: شنبه 15 آبان ساعت 17 تا 21
  • جلسه 2: شنبه 22 آبان ساعت 17 تا 21
  • جلسه 3: شنبه 29 آبان ساعت 17 تا 21
  • مدرس: مهندس حسین محمدپور
  • شهریه: 1,340,000 تومان

پذیرش و محل برگزاری

  • سطح دوره: حرفه ای
  • ظرفیت کلاس: 35 نفر
  • مسئول پذیرش: خانم رضیئی
  • همراه: 9159 795 0915
  • محل برگزاری: دفتر ما روی نقشه
  • مشهد، نبش هاشمیه 16، مجتمع کریستال، واحد 202A

توانایی های کسب شده

  • شناسایی انواع ریسک در بورس و مقابله با آن
  • قوانین افزایش و کاهش حجم معاملات
  • جداول ROR و کنترل ریسک ورشکستگی
  • محاسبه حجم با نرم افزار اکسل مدیریت حجم
  • جداول ROI و عملکرد ماهانه معاملات
  • بهینه سازی سبد سهام و استفاده از اعتبار

در این دوره با تکیه بر روانشناسی معامله گر و ایجاد انضباط معاملاتی، به بالاترین سطح توانایی در انجام معاملات دست پیدا می کنید.

مخاطبین دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه

دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس تهران به مباحث تحلیلی وابستگی ندارد. لذا تمامی افرادی که معاملات بورس و فارکس را تجربه نموده‌اند، می‌توانند این دوره را شرکت نمایند. چه آنهایی که با روش‌های تحلیل تکنیکال و یا بنیادی آشنا هستند و چه افرادی که با این روش‌های تحلیلی آشنا نیستند.
اما افرادی که تاکنون معاملات بورسی و یا فارکس را تجربه نکرده‌اند، این دوره برای آنها مناسب نیست و درواقع درک خوبی از مباحث دوره آموزش مدیریت ریسک و سرمایه نخواهند داشت. درنتیجه پیشنهاد می‌شود قبل از شرکت در کلاس آموزش مدیریت ریسک و سرمایه حتما معامله در بازار را تجربه کرده باشید. چراکه درک مطالب برای افرادی که درحال انجام معامله هستند، بسیار عمیق‌تر خواهد بود.

سرفصل مطالب

  • انواع ریسک در بازار سهام و روش‌های مقابله با آن
  • تعیین حدضرر و قوانین مربوط به آن
  • اصول افزایش و کاهش حجم معامله
  • جداول ROR و احتمال ورشکستگی
  • جدول Draw down و اهمیت آن در مدیریت ریسک
  • ریوارد به ریسک و کاربرد آن در مجوز ورود به معامله
  • نحوه ارزیابی دقیق عملکرد معاملاتی در یک دوره
  • افزایش تسلط بر معاملات و ارتقاء سطح روانی معامله‌گر
  • نحوه محاسبه حجم صحیح معامله
  • کارگاه آموزشی شامل:
    - نحوه ترسیم منحنی رشد در بازار سرمایه
    - نحوه تعیین سایز معامله با نرم افزار مدیریت حجم موج برتر
    - چگونگی ثبت معاملات و آنالیز مداوم معاملات

سیستم مدیریت ریسک و سرمایه چگونه کار می کند؟

این سیستم ابتدا عملکرد معاملاتی فرد معامله‌گر را بررسی می‌کند. اطلاعات مهمی از عملکرد معاملاتی استخراج می‌شود. بدین ترتیب میزان توانایی و مهارت‌های معامله‌گر معلوم می‌گردد. همچنین سیستم تحلیلی که معامله‌گر بر اساس آن سیگنال‌های خرید و فروش را دریافت می‌کند مورد سنجش قرار می‌گیرد. هر فرد با آنالیز معاملات شخصی خود، قادر است کیفیت استراتژی معاملاتی و عملکرد معامله‌گری خود را ارزیابی نماید. حال با توجه به نتایج بدست آمده میزان ریسک مجاز محاسبه می‌شود. و در انتها حجم معامله برای هر معامله مستقل از معاملات دیگر محاسبه خواهد شد.
این سیستم قادر است اجازه ورود به معامله را بررسی نماید. و در صورتی که معامله مورد نظر، خارج از اصول از پیش تعیین شده باشد، اجازه ورود به معامله را سلب می‌نماید. همچنین روش‌های درست و اصولی افزایش و یا کاهش حجم معاملات را برنامه‌ریزی می‌کند. در ادامه برای استفاده از لوریج (اعتبار و یا وام) نیز اصولی دارد. این اصول باعث می‌شود معامله‌گر از روی احساسات تصمیم اشتباهی در استفاده از اعتبارات و وام‌ها نگیرد.
در نهایت معامله‌گر بر اساس میزان سرمایه خود و مبتنی بر واقعیت بازار، پلان رشد مورد انتظار خود را طراحی می‌نماید و می‌تواند منحنی رشد واقعی خود را با پلان مذکور مقایسه نماید.
بنابراین سیستم مدیریت ریسک و سرمایه کاملا مبتنی بر عملکرد واقعی معامله‌گر طراحی شده و توانایی و روحیات وی را در نظر می‌گیرد. سپس بصورت کاملا علمی و اصولی، میزان سرمایه درگیر در معاملات را کنترل و مدیریت می‌نماید. در طراحی سیستم سعی شده معامله‌گر با این سیستم دوست شود و آن را مبنای معاملات خود قرار دهد. که بطور محسوسی پس از گذشت چند ماه متوجه رشد روزافزون توان معامله‌گری خود شده و با جدیت بیشتر روش صحیح معاملات را دنبال می‌کند.

با رعایت اصول ساده مدیریت ریسک و سرمایه توسط معامله‌گر، او تنها باید وقت و انرژی خود را صرف ارتقاء استراتژی تحلیلی و مهارت‌های معاملاتی نماید. بدینوسیله در فضایی کم استرس و کاملا آگاهانه قادر خواهد بود بطور مستمر در بازار سرمایه فعالیت نماید و مطابق نقشه‌ای درست و اصولی اهداف اقتصادی خود را دنبال نماید.

آشنایی با مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و انواع آن

مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

برای آشنایی بهتر با مفهوم مدیریت ریسک در سرمایه گذاری؛ فرض کنید می‌خواهیم سرمایه‌گذاری ساده‌ای انجام بدهیم. قصدمان این است که یک ماشین بخریم و با این ماشین در اسنپ کار کنیم. دقت کنید که همین سرمایه‌گذاری ساده هم ریسک‌های خاص خودش را دارد: ممکن است تصادف کنیم و ماشین‌مان آسیب جدی ببیند، ممکن است شرکت اسنپ تعطیل شود، ممکن است ماشین‌مان را بدزدند، ممکن است قیمت بنزین دو برابر شود و ریسک‌های دیگری از این قبیل. نکته اینجاست که با وجود همهٔ این ریسک‌ها، از بازدهی مورد انتظارمان که همان درآمد ناشی از کار در اسنپ است، چشم‌پوشی نمی‌کنیم و همچنان این سرمایه‌گذاری را انجام می‌دهیم. نکتهٔ دیگر این است که با استفاده از ابزارهایی مانند بیمه ریسک‌های این سرمایه‌گذاری را به حداقل می‌رسانیم.

حال اگر ریسک این سرمایه‌گذاری از حدی فراتر برود، احتمالاً تصمیم می‌گیریم که سراغ این کار نرویم. همچنین اگر فرصت سرمایه‌گذاری دیگری پیش بیاید که ریسک آن در همین حد است و انتظار بازدهی بهتری از آن داریم، ممکن است تصمیم بگیریم که به جای کار در اسنپ، سراغ آن کار برویم.

مفهوم ریسک در بازارهای مالی هم تقریباً همین است و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای سعی می‌کنند سراغ سرمایه‌گذاری‌هایی بروند که ریسک‌شان معقول باشد و با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، این ریسک را هم کنترل می‌کنند.

مدیریت ریسک در سرمایه‌گذاری یعنی چه؟

در بازار سهام، ارتباط مستقیمی بین ریسک و بازده وجود دارد. به‌طور کلی، ریسک بیشتر به معنی انتظار بازدهی بیشتر است. از این لحاظ می‌توان سرمایه‌گذاری را با شرط‌بندی مقایسه کرد: گزینه‌ای که احتمال وقوعش پایین‌تر است، در صورتی که محقق شود جایزه بزرگ‌تری خواهد داشت.

در زبان سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک به فرایندی گفته می‌شود که طی آن ابتدا ریسک‌های مختلف شناسایی و ارزیابی می‌شوند و سپس برای به‌حداقل‌رساندن این ریسک‌ها، استراتژی‌هایی مشخصی در پیش گرفته می‌شود. پس می‌شود گفت مدیریت ریسک ۲ مرحله کلی دارد:

  1. شناسایی و ارزیابی ریسک‌های موجود
  2. طراحی استراتژی‌های مناسب برای مدیریت و به‌حداقل رساندن ریسک‌ها

صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟

همان‌طور که اشاره کردیم، هر نوع سرمایه‌گذاری با مقدار مشخصی ریسک همراه است و کسی که این ریسک را می‌پذیرد انتظار دارد مدیریت ریسک در بورس که پذیرش این ریسک همراه با مقدار مشخصی بازدهی یا سود باشد.

به عنوان مثالی ساده، نرخ سود بانکی در ایران را در نظر بگیرید که چیزی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد است. این سود بدون ریسک است، زیرا پرداخت آن را بانک تضمین کرده است. حال اگر بخواهیم سرمایه‌مان را به جای بانک در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنیم، انتظار داریم که سودمان دست‌کم بیشتر از ۲۰درصد باشد، زیرا ریسک بازار سهام بیشتر از ریسک سپرده‌گذاری در بانک است.

به این سود که سرمایه‌گذار بابت تحمل ریسک انتظار دارد به آن دست پیدا کند، «صرف ریسک» یا «risk premium» می‌گویند. به بیان خیلی ساده، به اختلاف بازده دارایی با بازده سرمایه‌گذاری بدون ریسک، صرف ریسک می‌گویند. مثلاً اگر نرخ سود بدون ریسک ۲۰درصد باشد و ما با پول‌مان در بازار سرمایه سهام خریده باشیم و انتظار سود ۴۰درصدی از این سهام را داشته باشیم، صرف ریسک‌مان ۲۰درصد خواهد بود.

نکته: ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معامله‌گران حرفه‌ای به کمک ابزارها و استراتژی‌های مدیریت ریسک تلاش می‌کنند که ریسک سرمایه‌گذاری‌هایشان را به حداقل و بازدهی آن‌ها را به حداکثر برسانند.

انواع ریسک در سرمایه‌گذاری

به‌طور کلی، در بازارهای مالی ۲ نوع ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.

ریسک سیستماتیک

همان‌طور که از نامش پیداست، این نوع ریسک کل «سیستم» را تهدید می‌کند که در اینجا سیستم همان نظام اقتصادی است. به زبان خودمانی، ریسک سیستماتیک ریسکی است که کل نظام اقتصادی کشور با آن طرف است و در نتیجه بازار سهام و به‌تبع آن تک‌تک سهام قابل معامله در بازار را تحت تأثیر می‌گذارد.

تورم، تغییرات نرخ بهره، رکود اقتصادی، جنگ و هر رویداد دیگری که اقتصاد کلان را تحت تأثیر بگذارد ریسک سیستماتیک به حساب می‌آید. در بازار سرمایه، این ریسک را نمی‌شود حذف کرد و به آن «ریسک بازار» هم می‌گویند. اما «دارایی‌های امن» مانند طلا گزینه مناسبی برای مدیریت این نوع ریسک به شمار می‌آیند.

نکته: در دوره‌هایی که اقتصاد جهان دچار بحران یا رکود می‌شود، سرمایه‌گذاران به سمت طلا هجوم می‌برند و قیمت جهانی طلا افزایش پیدا می‌کند.

ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معامله‌گران حرفه‌ای به کمک ابزارها و استراتژی‌های مدیریت ریسک تلاش می‌کنند که ریسک سرمایه‌گذاری‌هایشان را به حداقل و بازدهی آن‌ها را به حداکثر برسانند

ریسک غیرسیستماتیک

ریسکی است که به یک شرکت یا صنعت منحصر است و کل بازار یا اقتصاد را تهدید نمی‌کند. برای مثال، ممکن است سهام یک شرکت پتروشیمی را بخرید که خوراک و منبع انرژی آن گاز طبیعی است. دست بر قضا در زمستان، هوا بسیار سرد می‌شود و مصرف گاز در کشور بالا می‌رود و به‌ناچار گاز پتروشیمی شما هم قطع می‌شود. دقت کنید که این مشکل مربوط به شرکت‌هایی است که گاز مصرف می‌کنند و شرکت‌های دیگر چنین مشکلی ندارند. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک می‌گوییم.

تغییر تعرفه واردات خودرو، تغییر نرخ خوراک پتروشیمی‌ها، تغییر نرخ سوخت شرکت‌های سیمانی، تغییر نرخ بهره مالکانه معادن و تغییرات نرخ ارز نمونه‌هایی از ریسک غیرسیستماتیکند.

نکته: ریسک غیرسیستماتیک را می‌شود با متنوع‌سازی سبد سهام کاهش داد. سبدی که از سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف تشکیل شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک بسیار کمی دارد.

روش‌های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری

به‌طور کلی می‌شود از ۳ استراتژی برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری استفاده کرد: معامله در جهت روند بازار، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری و استفاده از حد ضرر.

معامله در جهت روند بازار

این استراتژی را بیشتر تحلیلگران تکنیکال به کار می‌گیرند، ولی استراتژی مناسب و عاقلانه‌ای مدیریت ریسک در بورس است. منظور از معامله در جهت روند بازار در بورس ایران هم این است که زمانی برای خرید سهم اقدام کنیم که بورس روند صعودی دارد. در دوره‌های صعودی، اکثر سهام قابل‌معامله در بورس، به دلایل بنیادی و غیربنیادی، روند صعودی دارند و احتمال زیان در این دوره‌ها کمتر است.

متنوع‌سازی سبد

برای تشکیل یک سبد سرمایه‌گذاری متنوع که ریسک غیرسیستماتیک پایینی داشته باشد، معمولاً باید سراغ سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف برویم و بخشی از سبد را هم به صندوق‌های درآمد ثابت و صندوق‌های کالایی با پشتوانه طلا اختصاص بدهیم.

در این حالت، ممکن است قیمت چند سهم سبدمان کاهش پیدا کند، ولی افزایش قیمت سهم‌های دیگرمان این زیان را جبران خواهد کرد. صندوق‌های درآمد ثابت هم بخش بدون ریسک سبدمان را تشکیل می‌دهد و می‌توان روی درآمد ماهانه آن حساب کرد.

استفاده از حد ضرر

یکی دیگر از ابزارهای مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر است. در این استراتژی، معامله‌گر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر تعیین می‌کند و اگر قیمت سهامی که خریده زیر حد ضرر برود، سهم را می‌فروشد.

مثلاً فرض کنید سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریده‌ایم و حد ضرر آن را ۸۵۰ تومان در نظر گرفته‌ایم. اگر قیمت سهم زیر ۸۵۰ تومان برود، حد ضررمان فعال شده است و باید سهم را بفروشیم و از آن خارج شویم. حد ضرر نوعی سپر ایمنی در برابر نوسان‌های بازار سرمایه است و باعث می‌شود ضرر معامله‌گر در یک معامله از حد خاصی فراتر نرود.

مفهوم تعادل در ریسک چیست؟

درست است که بازدهی مناسب با ریسک در سرمایه گذاری همراه است، اما اگر سراغ ریسک‌های عجیب‌وغریب برویم نباید حتماً انتظار بازدهی‌های عجیب‌وغریب داشته باشیم. مثال ساده‌اش بلیت بخت‌آزمایی و قمار است. وقتی پول زیادی را روی گزینه‌ای شرط‌بندی می‌کنیم که احتمال وقوعش زیر یک درصد است، باید ۹۹درصد احتمال بدهیم که پول‌مان را از دست خواهیم داد! در چنین حالتی دیگر صحبت از سرمایه‌گذاری معنایی ندارد و باید از قمار و بخت‌آزمایی صحبت کرد!

تعادل در ریسک به این معناست که باید تلاش کنیم با حداقلی از ریسک، بازدهی معقولی کسب کنیم. مثلا اگر سود بدون ریسک ۲۰درصد است، باید به دنبال گزینه‌های کم‌ریسکی باشیم که انتظار می‌رود سودشان بیشتر از ۲۰درصد باشد.

برای مثال سهمی که نسبت P/E آن عدد چهار است و قرار است مجمع سالانه آن شش ماه دیگر برگزار شود و دو ماه بعد از مجمع سود تقسیمی به حساب سهامداران واریز شود، می‌تواند طی هشت ماه بازدهی ۲۵درصدی ایجاد کند. چنین سهمی را می‌توانیم گزینه‌ای کم‌ریسک با بازدهی مناسب در نظر بگیریم.

سهمی هم که زیان انباشته زیادی دارد و انتظار نمی‌رود به‌زودی روند سودسازی آن تغییر کند و فقط با خبر افزایش سرمایه و شایعه افزایش نرخ محصول قیمتش بالا و پایین می‌رود، ریسک بسیار بالایی دارد و خرید آن حکم قمار را خواهد داشت.

جمع‌بندی

ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود ندارد. اما این نکته به آن معنا نیست که برای رسیدن به سود بیشتر باید حتماً ریسک بیشتری متحمل شویم! برای موفقیت در بازار سرمایه باید تلاش کنیم ریسک‌های مربوط به سرمایه‌گذاری‌هایمان را بشناسیم و با ابزارهای مناسب سعی کنیم این ریسک را به حداقل برسانیم. انتخاب سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند، متنوع‌سازی سبد و تعیین حد ضرر از متداول‌ترین استراتژی‌ها برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است.

بهینه سازی الگوهای مدیریت ریسک مارکویتز، ارزش در معرضریسک و ارزش در معرض ریسک احتمالی پارامتریک با استفاده ازالگوریتم های محلی و سراسری در بورس اوراق بهادار تهران

امروزه مدیریت ریسک به همان اندازه کسب حداکثر بازده برای سرمایه مدیریت ریسک در بورس گذاران مهم و حیاتی است؛ لذا بررسی الگوها و ابزار مدیریت ریسک برای سرمایه گذاران سودمند و قابل توجه است. این مطالعه به دنبال آن است تا با استفاده از دو روش الگوریتم بهینه سازی محلی و سراسری و با تکیه بر الگوهای مدیریت ریسک مارکویتز، ارزش در معرض ریسک و ارزش در معرض ریسک احتمالی، اوزان بهینه پورتفوی ها را با هدف حداقل کردن ریسک در سطوح مختلف بازده بیابد، مرزهای کارای آن را رسم کند و مورد مقایسه قرار دهد. برای این منظور، پس از آزمون نرمال بودن توزیع بازده شرکت های انتخاب شده، الگوهای برنامه ریزی غیرخطی پارامتریک برای هر سه الگوی مدیریت ریسک معرفی شده و با استفاده از الگوریتم های بهینه سازی "حداقل سازی محدودیت دار" نرم افزار Matlab ، تابع بهینه سازی بر اساس روش گرادیان و الگوریتم شبیه سازی بازپخت مرزهای کارا رسم و مورد مقایسه قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که تفاوتی در استفاده از الگوهای مارکویتز، ارزش در معرض ریسک و ارزش در معرض ریسک احتمالی )در حالت پارامتریک( وجود ندارد، مرزهای کارای آنها بر روی یکدیگر قرار می گیرد، ضرایب بهینه پورتفوی یکسان است و در نتیجه نتایج مشابهی را ارائه می دهند. همچنین، توصیه می شود برای بهینه سازی الگوهای مدیریت ریسک از روش های سراسری در کنار روش های محلی جهت اطمینان بیشتر استفاده شده و در صورتی که هدف سرمایه گذار، بهینه سازی در حداقل زمان ممکن باشد، جهت دستیابی به اوزان بهینه از روش های محلی استفاده شود.

مدیریت ریسک چیست و چه نقشی در معاملات دارد؟

سرمایه‌گذاری، نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت سود ناشی از سرمایه‌گذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است. از بین رشته‌های سرمایه‌گذاری گوناگون، مدیریت ریسک در بازار سهام بسیار پیچیده است.

وجود ریسک در بورس به این دلیل است که برای تصمیم‌گیری در بازار سرمایه موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت؛ از جمله اینکه چه نوع سهمی در چه زمانی، به چه قیمتی و به چه مقداری از کل سبد باید خریده و فروخته شود تا ریسک به حداقل رسیده و انتظار سود به حداکثر برسد. از این رو، برای کاهش ریسک در بازار سرمایه، انتخاب ترکیب بهینه یا به تعبیر دقیق‌تر یک پرتفوی که شامل سهام متنوع است، صورت می‌گیرد.

بسیاری افراد به‌محض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می­ افتند و آن را به‌نوعی معادل با خطر کردن می­ پندارند. آن‌ها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند. اما موضوع این است که این طرز فکر اشتباه بوده و ریسک کردن معادل با خطر کردن نیست. نمی ­توان مدیریت ریسک را نادیده گرفت یا آن را حذف کرد. ریسک در ذات هر فعالیت نهفته است و اساساً ماهیت زندگی بر مبنای ریسک است.

در بازار سهام چه ریسک‌هایی در سرمایه‌گذاری وجود دارد؟

ریسک بر اساس رویکردهای مختلفی تقسیم‌بندی می‌شود. یکی از دسته‌بندی‌های ریسک، بر اساس عامل ایجاد ریسک است که بعضی از موارد آنها عبارتند از:

  • ریسک قدرت خرید (تورم) : احتمال اینکه قدرت خرید ناشی از جریان‌های نقدی کسب شده در آینده متفاوت از میزان پیش بینی شده باشد. به عبارتی در اثر تورم، قدرت خرید پول تغییر پیدا کند.
  • ریسک سیاسی: عبارت‌است از احتمال وقوع رخدادهای سیاسی که می‌تواند بر بازده یا ریسک فرصت‌های سرمایه‌گذاری تاثیرگذار باشد و باعث نوسان قیمت‌های سهام شود.
  • ریسک نرخ سود: همواره این احتمال وجود دارد که در اثر تصمیمات بانک مرکزی و یا سایر عوامل، نرخ سود در اقتصاد تغییر کند و باعث تغییر قیمت‌ها شود.
  • ریسک نرخ ارز: احتمال نوسان نرخ ارز و تغییر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها که می‌تواند میزان جریان‌های نقدی واقعی را تغییر دهد.

تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟

ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقه‌بندی می‌شود.

ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته می‌شود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر مدیریت ریسک در بورس آن هستند. این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایه‌گذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ریسک های سیستماتیک مانند جنگ, ترور و .

ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد. این نوع ریسک را با تشکیل سبد متونعی از سهام می‌توان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسک‌های غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک می‌شود.

اگر می­ خواهیم جزء افراد برنده باشیم باید دیدگاه مثبتی راجع به ریسک داشته باشیم. از ریسک کردن نترسیم. ریسک را دوست خود بدانیم. اجازه ندهیم که ریسک بر ما مسلط شود بلکه آن را تحت کنترل خود درآوریم و بر آن تسلط یابیم. بپذیریم که ریسک در سرشت معامله­ گری وجود دارد و مهم­تر از آن، در ذات زندگی نهفته است. بدانیم که معامله­ گری نیز فرقی با بقیه مشاغل نمی­ کند و باید با ریسک مختص به آن مواجه شویم و با رعایت چند نکته ساده و نهادینه کردن آن‌ها در وجودمان ریسک را چنان مدیریت کنیم که ما را به سمت سودآوری و زندگی موفق هدایت کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.