چگونه اندازه پوزیشن معاملاتی را محاسبه کنیم؟ سایز پوزیشن چیست؟
برای ترید کردن، پورتفولیو یا سبد داراییهایتان چه کوچک باشد چه بزرگ، باید مدیریت صحیح ریسک را یاد بگیرید و تمرین کنید؛ در غیراینصورت ممکن است بهشدت ضرر کنید و حسابتان خالی شود؛ هفتهها و ماهها پیشرفت با یک معامله نادرست از بین میرود. در معاملات یا سرمایهگذاری، یکی از اهداف بنیادی اجتناب از تصمیمگیریهای احساسی است. احساسات، نقش پُررنگی در ریسک مالی دارند. باید مراقب احساسات خود باشید تا بر تصمیمهای معاملاتی و سرمایهگذاریتان تاثیر نگذارند. به همین دلیل، بهتر است قوانینی برای خود تعیین کنید و در هنگام انجام معامله یا سرمایهگذاری، قوانین خودتان را رعایت نمایید.
میتوانیم این قوانین را سیستم معاملاتی نام بگذاریم. هدف اولیهی این سیستم مدیریت ریسک است، اما هدف مهم دیگر آن کمک به حذف تصمیمهای غیرضروری است. با این روش، وقتی زمان معامله فرا میرسد، سیستم اجازه نمیدهد تصمیمهای شتابزده و تکانشی بگیرید. در هنگام تعیین و تنظیم این سیستمها باید به چندچیز توجه داشته باشید. افق سرمایهگذاری شما چیست؟ تابآوری ریسکتان چقدر است؟ چه میزان سرمایه را میتوانید درمعرض ریسکِ معامله قرار دهید؟ پرسشهای بیشتری هم وجود دارند که در مقالههای دیگر سایت به آنها پرداخته شده است؛ اما در این مقاله بر نحوه محاسبه اندازه پوزیشن معاملات تاکید داریم.
برای اینکار باید ابتدا بزرگی حساب معاملاتی خود و مقدار مشخصی از آن که مایلیم در یک معامله درمعرض ریسک قرار دهیم را مشخص کنیم.
نحوه تعیین اندازه حساب معاملاتی
اگرچه شاید این یک مرحله ساده و ابتدایی بهنظر رسد، اما یک سنجش و ملاحظهی قوی و معتبر است؛ بهخصوص اگر یک معاملهگر مبتدی هستید، اینکار میتواند در تخصیص بخشهای مشخصی از پورتفولیو به راهبردهای مختلف، به شما کمک کند. بدین ترتیب میتوانید پیشرفتتان در راهبردها را دنبال کرده و احتمال بروز ریسک را کاهش دهید.
مثلاً فرض کنید به آینده بیت کوین خوشبین هستید و یک پوزیشن بلندمدت در یک کیفپول سختافزاری دارید؛ بهتر است روی آن سرمایهی بلندمدت بهعنوان سرمایه معاملاتی حساب نکنید.
پس در تعیین اندازه حساب، تنها به سرمایهی موجودی توجه خواهیم داشت که میتوانید به یک راهبرد معاملاتی خاص اختصاص دهید.
نحوه تعیین ریسک حساب
گام دوم، تعیین ریسک حساب است. در این مرحله مشخص میکنید که چقدر از سرمایهتان را به یک معامله وارد کرده و آن را در معرض ریسک قرار میدهید.
قانون 2درصد
در عرصه مالی سنتی، یک راهبرد سرمایهگذاری بهنام قانون 2درصد (2% rule) وجود دارد. براساس این قانون، یک معاملهگر نباید بیش از 2درصدِ حساب خود را به یک معامله وارد کند. در ادامه این قانون را توضیح میدهیم، ولی اول بیایید آن را با بازارهای پُرنوسان رمزارز متناسب کنیم.
قانون 2درصد برای سبکهایی از سرمایهگذاری مناسب است که سرمایهگذاران در آنها تنها به چند پوزیشن کمتعداد و بلندمدت وارد میشوند. این استراتژی برای ابزارهای مالی که نسبت به رمزارزها نوسان کمتری دارند مناسبتر است. اگر یک تریدر فعال و بهویژه مبتدی هستید، بهتر است بیشتر از این حرفها محافظهکار باشید. در این مورد، یک قانون 1درصدی برای خودمان درست میکنیم.
این قانون شما را ملزم میکند تا حداکثر 1درصد از موجودی حسابتان را به یک معامله وارد کنید. خُب این یعنی فقط 1درصد از کل سرمایهمان را به معاملات وارد کنیم؟ خیر! این یعنی اگر معاملهتان غلط انجام شد و به قیمت توقف ضرر (stop-loss) رسید، تنها 1درصد از حسابتان را از دست بدهید.
نحوه تعیین ریسک معامله
تا اینجا اندازه و ریسک حساب را تعیین کردیم؛ حالا ببینیم چطور میشود پوزیشن یک معامله را اندازهگیری کرد.
اول ببینیم ایدهی معاملهمان کجا بیاعتبار میشود.
این یک ملاحظه جدی و حیاتی است و تقریباً برای همه راهبردها کاربرد دارد. وقتی بحث معامله و سرمایهگذاری میشود، همیشه پای زیان درمیان است. در واقع زیان یک قطعیت است و همیشه رخ میدهد. معامله، بازیِ احتمالات است؛ حتی بهترین تریدرها هم همیشه سود نمیکنند. برخی تریدرها شاید بیشتر اوقات درباره بازار اشتباه فکر کنند و هنوز هم سود کنند؛ خب چطور ممکن است؟ همه چیز به مدیریت ریسک، داشتن یک راهبرد معاملاتی و وفاداری به آن راهبرد برمیگردد.
پس هر ایده معاملاتی باید یک نقطه بیاعتباری (invalidation point) داشته باشد. اینجاست که میگوییم «ایده اولیهمان اشتباه بود و باید برای جلوگیری از ضرر بیشتر از این پوزیشن خارج شویم». این درعمل همان جاییست که سفارش توقف-ضرر را ثبت میکنیم.
نحوه تعیین این نقطهی بیاعتباری کاملاً به راهبرد فردی معامله و جزییات آن بستگی دارد. این نقطه میتواند بر پارامترهای تکنیکالی همچون ناحیه حمایت یا مقاومت، و اندیکاتورهایی مانند شکست ساختار بازار مبتنی باشد.
رویکرد جامع و کاملی برای تعیین توقف-ضرر وجود ندارد. باید خودتان به این نتیجه برسید استراتژی معاملات پوزیشن که کدام راهبرد با سبک معاملات شما تناسب بیشتری دارد و نقطه بیاعتباری را براساس آن تعیین کنید.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی
حالا همه موارد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی را در اختیار داریم. فرض کنیم یک حساب با 5000 دلار موجودی داریم. تصمیم گرفتهایم برای هر ترید، حداکثر 1درصد (50 دلار) از آن موجودی را اختصاص دهیم؛ این یعنی در هر معامله حداکثر 50 دلار احتمال ضرر وجود دارد.
فرض کنید با تحلیل بازار، مشخص کردهاید که نقطه بیاعتباری ترید از ورود به موقعیت اولیه، 5درصد است. درواقع وقتی بازار 5درصد مخالفِ پیشبینی ما حرکت میکند، از معامله خارج میشویم و 50 دلار زیان را میپذیریم. درواقع، 5درصد از پوزیشن ما 1درصد از کل حساب را تشکیل میدهد.
- اندازه حساب – 5000 دلار
- ریسک حساب – 1درصد
- نقطه بیاعتباری (فاصله تا توقف-ضرر) – 5درصد
فرمول محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی (از راست به چپ)
اندازه پوزیشن = اندازه حساب x ریسک حساب / نقطه بیاعتباری
اندازه پوزیشن = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.05
1000 دلار = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.05
اندازه پوزیشن این معامله 1000 دلار خواهد بود. با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه بیاعتباری، میتوانید زیان احتمالی را تا حد زیادی کاهش دهید. برای پیادهسازی درست این مدل باید کارمزدهای پرداختی را هم حساب کنید. لغزش احتمالی قیمت، بهخصوص درمورد معامله ابزارهای مالی با لیکوییدیتی یا نقدشوندگی کمتر نیز باید درنظر گرفته شود.
برای درک بهتر نحوه کار این سبک، بدون دست زدن به موجودی حساب، نقطه بیاعتباری را روی 10درصد میگذاریم.
اندازه پوزیشن = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.1
500 دلار = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.1
حالا توقف-ضرر ما فاصلهای دوبرابری نسبت به نقطه ورود اولیهمان دارد؛ پس اگر بخواهیم همان مقدار از موجودی را به معامله وارد کنیم، اندازه پوزیشن نصف خواهد شد.
در پایان …
محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی، به یک راهبرد اختیاری ربط ندارد، بلکه به تعیین ریسک حساب و نگاه به نقاط بیاعتباری ایده ترید پیش از ورود به یک معامله مربوط است. یکی از جنبههای مهم دیگر یک راهبرد، اجرای آن است. وقتی اندازه پوزیشن و نقطه بیاعتباری را تعیین کردید، دیگر در حین اجرای معامله آنها را عوض نکنید. بهترین راه آموختن اصول مدیریت ریسک، تمرین آن است؛ یعنی باید بهصورت عملی این کار را انجام دهید.
از اینکه تا آخر این مقاله با ما بودید تشکر میکنیم. یادتان باشد که این یک توصیه سرمایهگذاری و معاملاتی نیست و صرفاً جنبه آموزشی دارد. برای انجام صحیح و موفق معاملات و کسب سود، باید اطلاعات کاملی داشته باشید و خودتان تحقیق کنید.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ – 100% کاربردی
برای شناخت بهترین پوزیشنهای معاملاتی روشهای مختلفی در بازار بورس وجودد دارد. در این مقاله ما بر آن هستیم که شما را به عنوان فردی که تازه پا به دنیای معاملات بازار بورس گذاشته است، یاری کنیم. از این رو تصمیم گرفتهایم که با شما از بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ در بازار بورس، سخن بگوییم.
در این مبحث سعی میکنیم اطلاعاتی در اختیارتان قرار دهیم تا بتوانید بر اساس دادههای در دسترس و روند بازار، فراز و فرودهای سهم را بررسی و تحلیل کنید. سپس بهترین پوزیشنهای معاملاتی خود را در هر نقطه مشخص نمایید. پس در این مقاله با ما همراه باشید.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ چیست؟
اسکالپ، طریقهای از رفتار معاملاتی در بازار بورس است که بر مبنای افزایش تعداد معاملات برنده به جای افزایش اندازه و سایز معاملات برنده، استوار شده است. در واقع با در پیش گرفتن بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ، شما درصدد این امر بر میآیید که با بررسی تحلیل تکنیکال دقیق از روند بازار، از تغییرات جزئی که در بازار بورس رخ میدهد، کسب سود نمایید. سودهایی که گرچه کوچک است اما سریع و در تعداد بالا است.
در روش بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ شما بر خلاف سرمایه گذاری، مداوما در حال خرید و فروش سهام در بازار بورس هستید. باید بدانید که این شیوه بسیار پر چالش و تنش زا است. ما در این مقاله برای کم کردن از سردرگمی و استرس شما در مورد اسکالپ و بهترین پوزیشنهای معاملاتی که میتوانید در بازار اتخاذ کنید صحبت خواهیم کرد.
به ویژه که اخیرا این استراتژی در بازار بورس ارزهای دیجیتال بسیار رایج و پر استفاده گشته است و در نتیجه لازم است، بتوانید به خوبی بازار را تحلیل کنید و بهترین پوزیشنهای معاملاتی ممکن در خرید و فروش را انتخاب نمایید و از این راه برای خود، سود آوری کنید.
شما میتوانید از طریق اسکالپ و بهترین پوزیشنهای معاملاتی خرید و فروش که در اختیارتان قرار میدهد و عموما در جهت روند کلی بازار است، حرکت برنامه ریزی شده داشته باشید و کسب سود نمایید. این استراتژی که با دقت بسیار بالایی برای جفت ارزها بکار میرود، در بر دارنده خطوط روند، نوسانگر استوکاستیک و اندیکاتور سیگنال خرید و فروش معاملاتی است.
انواع پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ را بشناسیم!
اسکالپ به عنوان یک استراتژی در بازار بورس، با مفروض گرفتن مواردی از قبیل سهل الوصول بودن تحرکات کوچکتر و نیز پر تکرار بودن آنها نسبت به تحرکات بزرگ، بهترین پوزیشنهای معاملاتی برای خرید و فروش را در اختیار معامله گران قرار میدهد. با این حال، انواعی از اسکالپ و بهترین پوزیشنهای معاملاتی که هر یک از آنها به ما پیشنهاد میدهد، وجود دارد.
در زیر انواع اسکالپ که در روند معاملات و بر اساس تحلیل تکنیکال از وضعیت بازار میتوانید به کار ببرید، و بر اساس آنها خرید و فروش نمایید را قرار دادهایم.
پیشنهاد میکنم حتما مقاله ارزش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟ را مشاهده نمایید
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ
- ایجاد بازار: اولین نوع از بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ به نام “ایجاد بازار” شناخته میشود. این گزینه، استراتژی است که در آن اسکالپر (یا اسکالپ کننده و معاملهگری که به شیوه اسکالپ در بازار، عمل میکند) تلاش میکند تا بر روی یک بازه از طریق ارسال پیشنهادات موازی، سرمایه گذاری کند. به وضوح این استراتژی معاملات پوزیشن روش تنها در مورد بازارهایی که راکد است و حجمهای زیاد را بدون تغییر قیمت آن چنانی، جا به جا میکنند، میتواند موفق باشد.
- خرید متکثر سهام: نوع دوم بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ از طریق خریداری کردن تعداد زیادی سهام، برای دستیابی به سود بر روی تغییرات کوچک قیمت، انجام میشود. معاملهگر در این روش چندین هزار سهام را خریداری میکند و منتظر میشود تا تغییرات کوچک قیمت، رخ دهد.
- خرید و فروش سنتی و بر اساس سیگنال: نوع سوم از بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ به روش معاملات سنتی شبیه است. معاملهگر با هر سیگنالی که برای خرید دریافت میکند، مقدار مشخصی سهام خرید میکند و هنگامی که سیگنال فروش، دریافت میکند، آنها را به فروش میرساند.
پیشنهاد می کنم فیلترهای کاربردی بورس شامل بیش از 700 فیلتر کاربردی در سایت دیده بان بازار را مشاهده نمایید
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اندیکاتورها برای اسکالپ
همانطور که پیش از این نیز مورد اشاره قرار گرفت، اسکالپ کنندگان تلاش میکنند تا برای بهترین پوزیشنهای معاملاتی از تحرکات کوچک بازار، کسب سود کنند. این معاملهگران، می توانند با سه شاخص فنی که به صورت دستی، برای فرصت های کوتاه مدت تنظیم شده است، با چالشهای این دوره رو به رو شوند. سیگنالهایی که توسط این ابزارهای بر خط استفاده شده است، مشابه آن چیزی است که در استراتژیهای طولانی مدت بازار استفاده میشود. اما در عوض، بر روی نمودارهای دو دقیقهای اعمال میشود.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی در این مورد، بهترین عملکرد را وقتی دارند که یک اقدام ترند شونده قوی یا یک اقدام محدود، ستونهای بین روزی را کنترل کنند. آنها در دورههای متفاوت درگیری یا ابهام، خیلی خوب کار نمیکنند.
در ادامه یادداشت، روشهای مناسبی که برای بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپینگ، مورد استفاده قرار میگیرد و به ویژه برای تازه کارها مناسب و در خور است، خواهیم آورد.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ در زمان خرید
در این بخش قصد داریم، در مورد بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ در زمان خرید توضیح دهیم. در واقع باید بگوییم که حواستان باشد و دقت کنید که تنها اگر سهم یا جفت ارز مورد نظر، فرایند زیر را نمایش دهد شما میتوانید پوزیشن سفارش خرید را باز کنید.
- در صورتی که قیمت، خط روند نزولی را به سمت بالا بشکند یا به عبارتی دیگر، قیمت به سمت بالا حرکت کند.
- در صورتی که اندیکاتور سیگنال روند بایکوف (Bykov Trend Sig) فلش آبی رنگ به سمت بالا را نشان داد.
- در صورتی که اندیکاتور استوکاستیک، منطقه اشباع فروش را به سمت بالا طی کند یا به عبارت دیگر سطح سیگنال، زیر عدد ۲۰ باشد.
تذکر: از نکاتی که در بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ در زمان خرید لازم است به آن توجه کنید، این مهم است که خط ضرر دو پیپ (2 pips) زیر خط حمایت قرار داده شود.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ در زمان خروج از موقعیت خرید
هنگامی که از روش اسکالپ استفاده میکنید و روند بازار بورس را بر اساس آن تحلیل تکنیکال میکنید، توجه داشته باشید که در صورت بروز هر کدام از این موارد، باید از موقعیت خارج شوید و به عبارت بهتر، پوزیشن فعلی خود، یعنی خرید را ترک نمایید و سهم را بفروشید.
- در بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ هرگاه بعد از مشخص کردن روند صعودی (بولیش)، قیمت به زیر روند حرکت کند، بهتر است به سرعت از موقعیت خارج شده و سود خود را سیو کنید و یا خرید نکنید.
- هرگاه اندیکاتور سیگنال روند بایکوف (Bykov Trend Sig) فلش قرمز رنگ به سمت پایین را نشان دهد که تقریبا در بالای نمودار شمعی یا همان کندل استیکها (candlesticks) قرار دارد، بهتر است از موقعیت خرید، خارج شوید.
- یکی دیگر از روش های بهترین پوزیشنهای معاملاتی برای خروج این است که چنانچه که خط سریع (fast line) از اندیکاتور استوکاستیک (K%) منطقه اشباع خرید را به سمت پایین بشکند (در بالای سطح سیگنال 80.00) از آنجایی که احتمالا روند بازگشتی صعودی یا بولیش برگشتی در راه است، بهتر است، ترک پوزیشن کرده و از موقعیت خرید، خارج شوید.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با اسکالپ برای فروش
در بهترین پوزیشنهای معاملاتی فروش هرگاه سهم یا جفت ارز مورد نظر، شرایط زیر را به شما نشان داد، وارد پوزیشن فروش شوید:
- در صورتی که قیمت، خط روند صعودی را بشکند؛ یعنی هنگامی که روند نزولی شده و گفته میشود که قیمت به سمت پایین حرکت میکند. در این زمان شما باید شروع به قرارگیری در موقعیت فروش نمایید.
- هر زمان که اندیکاتور سیگنال روند بورکوف، فلش قرمز رنگ را نشان داد که در بالای نمودار شمعی یا همان کندل استیک، قرار گرفته است، میتوانید وارد موقعیت فروش شوید و سهام خود را به فروش رسانید.
- هرگاه که اندیکاتور استوکاستیک (K%)، منطقه اشباع خرید را به سمت پایین طی کند، شما باید در موقعیت فروش قرار بگیرید.
نکته: تحلیل تکنیکال برای بهترین پوزیشنهای معاملاتی میگوید که حد ضرر برای پوزیشن فروش یا همان SL باید دو پیپ بالاتر از خط مقاومت قرار داده شود.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ برای خروج از موقعیت فروش:
- در بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ برای فروش هرگاه قیمت روند نزولی را شکست و به سمت بالا حرکت کرد، از موقعیت فروش خارج شوید.
- یکی دیگر از بهترین پوزیشنهای معاملاتی این است که در صورتی که اندیکاتور سیگنال روند بورکوف، فلش آبی رنگ به سمت بالا را نشان داد (که تقریبا زیر نمودار شمعی قرار گرفته است)، سود خود را دریافت کرده و از موقعیت فروش، خارج شوید.
- هرگاه که خط سریع از اندیکاتور استوکاستیک K%، منطقه اشباع فروش را به سمت بالا قطع کند، نشان دهنده آن است که روند برگشتی نزولی، در راه است؛ یعنی روند صعودی میشود پس سود خود را دریافت کرده و از موقعیت فروش، خارج شوید.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ با نوسانگرها
یکی از ساده ترین و بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپینگ استفاده از نوسانگرهاست. هرچند که خیلی ساده به نظر میرسد اما میتواند از سخت ترین روشها نیز باشد. از آنجایی که نوسانگرها اندیکاتورهای پیشرو هستند، میتوانند تعداد بسیار زیادی خطای سیگنال داشته باشند.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ با استفاده از نوسانگر استوکاستیک
در ادامه در خصوص بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ با نوسانگر استوکاستیک صحبت می کنیم. نوسانگر کند استوکاستیک از یک سطح پایین و بالا تشکیل شده است. سطح پایین، محدوده فروش بیش از ظرفیت و سطح بالا سطح خرید بیش از ظرفیت است. وقتی دو خط از این اندیکاتور، از محدوده پایین به سمت بالا حرکت میکند، یک سیگنال بلند ایجاد میگردد. همین طور وقتی دو خط اندیکاتور از بخش بالایی به سمت پایین حرکت میکنند، این بار یک سیگنال کوتاه ایجاد میشود.
این نمودار، نمودار 5 دقیقه سهام نتفلیکس در سال 2015 است. در پایین نمودار، نوسانگر استوکاستیک را میبینیم و دایرههای روی این اندیکاتور، سیگنالهای معاملاتی را به ما نشان میدهند.
تحلیل تکنیکال با استفاده از بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ با نوسانگر استوکاستیک، 4 سیگنال سود آور و 6 سیگنال اشتباه، را به ما نشان میدهد. 4 سیگنال سودآور 2.40 دلار سود به ازای هر سهم نتفلیکس ایجاد میکند و با این وجود 6 سیگنال اشتباه، 3 دلار به ازای هر سهم را از دست معاملهگر خارج میکند.
مشکل بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ با نوسانگر استوکاستیک در اینجا قرار دارد که خط زیرین، نوسانگر استوکاستیک است و یک اندیکاتور مستقل نیست! از این روی، برای استفاده از این اندیکاتور نیاز است تا به روش دیگری اعتبارسنجی دقیقتری انجام شود.
استفاده بهترین پوزیشنهای معاملاتی از اندیکاتور استوکاستیک و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
در ادامه بررسی بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ از اندیکاتور استوکاستیک و باندهای بولینگر میپردازیم. در واقع در این روش، از تحلیل تکنیکال و اندیکاتور استوکاستیک به همراه باندهای بولینگر برای نتیجه بهتر استفاده میکنیم و تنها زمانی وارد بازار بورس سهام میشویم که استوکاستیک، سیگنال خرید بیش از اندازه و یا فروش بیش از اندازهای ایجاد کند که توسط باندهای بولینگر هم تایید شده باشد.
برای استفاده از بهترین پوزیشنهای معاملاتی این روش و دریافت تایید از اندیکاتور باندهای بولینگر لازم است قیمت، از منحنی قرمز رنگ میانگین متحرک (moving average) موجود در وسط اندیکاتور عبور کند. ما باید تا وقتی که قیمت به سطح مقابل باند بولینگر نرسیده است در پوزیشن خود باقی بمانیم.
تصویری که در بالا مشاهده میکنید، همان نمودار نتفلیکس است که باندهای بولینگر را نیز به ما نشان میدهد.
قرار گرفتن در پوزیشن مناسب با اسکالپ
در بحث بهترین پوزیشنهای معاملاتی زمانی که اولین سیگنال در حالت معامله بلند مدت باشد، بررسی میکنیم. استوکاستیک، سیگنال افزاینده داده ولی قیمت میانگین متحرک 20 تایی را نشکسته است، در نتیجه سیگال اشتباه است.
دومین سیگنال استوکاستیک نیز افزاینده است و ما آن قدر صبر میکنیم که قیمت به باند بالایی بولینگر برسد. در پایان این حرکت افزاینده یک سیگنال (سومین سیگنال) کوتاه تایید کننده دریافت میکنیم و معامله را باز مینماییم.
چهارمین معامله یک موقعیت بلند را بعد از فروش ایجاد میکند.
در یکی دیگر از بهترین پوزیشنهای معاملاتی با این روش، استوکاستیک سیگنال افزاینده ایجاد کرده و میانگین متحرک به سمت بالا شکسته شده لذا ما نیز وارد معامله بلند مدت میشویم. معامله را تا زمانی که قیمت به سطح بالایی بولینگر برسد حفظ میکنیم.
بعد از پنج سیگنال اشتباه، استوکاستیک سیگنال فروش جدیدی ارائه میکند و این بار قیمت نتفلیکس، میانگین متحرک را میشکند؛ در اینجا کوتاه مدت پیش میرویم و تا زمانی که به باند پایینی برسد سهم را نگه میداریم.
بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ با شاخص حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
بهترین پوزیشنهای معاملاتی با شاخص حمایت و مقاومت یکی از جذابترین روشها در تعیین بهترین پوزیشن معاملاتی است. بالاییها را محو کنید و پایینیها را بخرید. در این جا باید به دو نکتهتوجه شود.
1- نوسان کم
2- محدوده معامله
نوسان کم، ریسک خطا را برای تازه کارها کاهش میدهد و محدوده معامله کمک میکند نقطه ورود و خروج و نقاطی را که باید بررسی کنید، مشخص نمایید.
نتیجه گیری
در این نوشتار ما تلاش خود را بکار بستیم تا بهترین پوزیشنهای معاملاتی را برای شما شرح دهیم. سعی کردیم آموزش دهیم که چطور با استفاده از تحلیل تکنیکال روند بازار و به کار بستن بهترین پوزیشنهای معاملاتی اسکالپ، پوزیشنهای مناسب را جهت انجام معاملات سود آور در بازار بورس اوراق بهادار و یا ارزهای دیجیتال، مورد استفاده قرار دهید.
امیدواریم با خواندن مقاله بهترین پوزیشنهای معاملاتی در مسیر معاملهگری در بازار بورس گام بردارید. همچنین با بررسی تحلیل تکنیکال صحیح از موقعیتهای مختلف بتوانید تصمیم های صحیحی در بازار بورس بگیرید و موفقیت خود را تضمین کنید.
اگر شما هم از پوزیشنهای معاملاتی مختلف استفاده می کنید خوشحال می شویم تجربیات خود را با دیگر خوانندگان ثروت آفرین به اشتراک بگذارید تا دیگران نیز از بتوانند تجربیات شما در معاملات خود استفاده نمایند.
پوزیشن لانگ و شورت چه تاثیری در سرمایهگذاری ما دارند؟
بدون شک شما نیز بدتان نمیآید از آینده و سرنوشت خود باخبر شوید. چه آینده مالی و چه آینده زندگانی! شاید حتی گاهی مسئلهای را پیشبینی کردهباشید و همان اتفاق رخ دادهباشد. در تحلیل و پیشبینی بازارهای مالی چطور؟ سابقهای دارید؟ اگر حس ششم خوبی دارید یا یک تحلیلگر خوب و علاقهمند به بازارهای سرمایهگذاری هستید، بهتر است با مفهوم پوزیشن لانگ و شورت آشنا شوید.
بازاری امن است، که سرمایهگذار در هر دو موقعیت نزولی و صعودی دچار ضرر نشود. بعضی بازارها دارای این قابلیت هستند که معاملهگر میتواند حرکت قیمتهای آتی را به درستی پیشبینی کند. در این مقاله کیوسک آکادمی به شما آموزش میدهد تا با پوزیشن لانگ و شورت آشنا شوید و با استفاده از آن بتوانید حتی در موقعیت نزولی بازار نیز سود ببرید.
آیا میدانید پوزیشن لانگ و شورت چه معنایی دارند؟
در بازارهای سرمایهگذاری بعضی پلتفرمها و صرافیها دارای قابلیتی هستند که نه تنها از افزایش قیمتها میتوان سود کرد بلکه سود بردن از کاهش قیمتها نیز امکانپذیر است. البته این پلتفرمها ریسکهایی هم خواهند داشت. لطفا در نظر داشتهباشید صرافیها یا پلتفرمهایی این قابلیت را دارند که دارای قراردادهای آتی هستند. در استراتژی معاملات پوزیشن قراردادهای آتی دو طرف معامله به توافق میرسند که در زمان معین دارایی مشخصی را با قیمت معلوم معامله کنند. این گونه قراردادها در بازارهای مالی جهانی کاربرد فراوانی دارند.
همانطور که گفتیم در انواع معاملات، سرمایهگذاران دو پوزیشن لانگ و شورت را پیش رو دارند. در این پوزیشنها سرمایهگذار هم میتواند یک دارایی را بخرد و پس از مدتها آن را بفروشد و هم اینکه تنها با گذشت مدت کوتاهی آن دارایی را به فروش رساند. برای درک بهتر و کاملتر پوزیشن لانگ و شورت هریک از آنها را جداگانه توصیف میکنیم:
پوزیشن لانگ
وجود پوزیشن لانگ در یک قرارداد یا معامله به این معنا است که شما در امنیت کامل به سر میبرید. در واقع سرمایهگذاران انتظار دارند ارزش سهامشان در آینده افزایش یابد در نتیجه پوزیشن لانگ را حفظ میکنند. در پوزیشن لانگ سرمایهگذار گزینه بلندمدت را انتخاب کردهاست. بنابراین با گذشت زمان طولانی، از افزایش قیمت دارایی خود، سود کسب میکند.
پوزیشن لانگ شامل خریدی بلندمدت است. درواقع پوزیشن لانگ از منطق سرمایهگذاری بلندمدت پیروی میکند. پوزیشن لانگ در زمان کاهش دارایی نیز ارزش خود را نگهمیدارد و حتی آن را افزایش میدهد. بهتر است بدانید که قیمت خرید یک دارایی تنها ضرری است که در پوزیشن لانگ وجود دارد. به عنوان مثال خرید طلا دارای پوزیشن لانگ است. همه ما میدانیم طلا با گذر زمان شامل افزایش قیمت میشود ولی در کوتاه مدت سرمایهگذاری چنان پرسودی نخواهد بود.
پوزیشن شورت
بدون شک میدانید که پوزیشن شورت برعکس و مخالف پوزیشن لانگ است. در پوزیشن شورت سرمایهگذار باید امیدوار باشد که از کاهش قیمت دارایی خود سود ببرد. پوزیشن شورت عملی فراتر از خرید یک دارایی است. برای مثال قسطی خریدن سهام یک شرکت و فروش نقدی آن به قیمت روز بازار نوعی پوزیشن شورت محسوب میشود.
اگرچه پوزیشن شورت دارای فرآیند سادهای است اما درک مفهوم پوزیشن شورت برای بیشتر سرمایهگذاران کمی دشوار به نظر میرسد. در راستای فهم بهتر پوزیشن شورت باید بگوییم این پوزیشن فروش سهامی است که شما مالک آن نیستند. پوزیشن شورت اغلب مورد استفاده سرمایهگذاران با تجربه قرار میگیرد.
روشهای کسب سود از طریق پوزیشن لانگ و شورت
سرمایهگذاران به روشهای مختلف میتوانند از دو پوزیشن لانگ و شورت به سود خوبی دست پیدا کنند. پوزیشن لانگ زمانی به سوددهی میرسد که مبلغ دارایی از قیمت ورودی و خرید شما بیشتر شود. در پوزیشن شورت حتی اگر مبلغ از قیمت ورودی شما نیز کمتر شد، شما همچنان سود خواهید کرد. خرید سهام در پوزیشن لانگ براساس پیشبینی افزایش ارزش آن سهام در گذر زمان انجام میشود. به طور کلی پوزیشن لانگ یعنی خرید سهامی که انتظار دارید در طولانی مدت سود خوبی برایتان داشتهباشد.
کسب درآمد از پوزیشن لانگ
در پوزیشن لانگ باید قدردان خرید دارایی موردنظرتان و البته صبور باشید استراتژی معاملات پوزیشن تا به سود قابل توجهی دست یابید. به هرحال در پوزیشن لانگ حرکت سهام یک شرکت در طی چند سال صعودی خواهد بود و به سوددهی خوبی میرسد. نکته حائز اهمیت این است که شما در پوزیشن لانگ باید خوشبینانه تفکر کنید و به افزایش ارزش داراییتان امیدوار باشید.
یادتان نرود پوزیشن لانگ در دنیای سرمایهگذاری کلمهای پرمعنا و بااهمیت به حساب میآید. بهترین روش کسب سود چشمگیر از پوزیشن لانگ سرمایهگذاری بر روی سهام است. در صورتی که بازار مالی طبق تحلیلها و پیشبینیهای شما پیش برود، شما روی خوش پوزیشن لانگ را تجربه میکنید و به سود مورد نظر خود دست مییابید.
کسب درآمد از پوزیشن شورت
به منظور سود بردن در پوزیشن شورت باید از کاهش قیمتها سود لازم را کسب کنید. پوزیشن شورت برای بیشتر سرمایهگذاران ترسناک به نظر میرسد. تا جایی که امکان دارد از پوزیشن شورت اجتناب میکنند. در نظر داشتهباشید اگر تمامی قوانین دقیق انجام ریسک و زمانبندیهای لازم را رعایت کنید استراتژی شما در پوزیشن شورت سودآور خواهدبود.
بهتر است بدانید کسب سود در پوزیشن شورت دارای روند نزولی، راحتتر خواهدبود. علاوه بر همه این مسائل، سرمایهگذاران پوزیشن شورت بیشتر مواقع در بازارهای مالی مورد هدف قرار میگیرند و امکان دارد دچار ضرر و زیان شوند. به منظور تسلط بیشتر در پوزیشن شورت، باید از استراتژیهای ورودی ساده، زمانبندی مناسب، و مدیریت دفاعی تجاری استفاده کنید. حتی بد نیست روشهایی به کار گیرید که این استراتژیها را تقویت کند.
امکان وجود ضرر در پوزیشن شورت نباید موجب عقبنشینی شما در این پوزیشن شود. گرفتار شدن در یک شرایط پرخطر نشان عدم موفقیت نیست. اما هدف اصلی به حداقل رساندن ضررهای پوزیشن شورت است. بهترین روش کسب سود از پوزیشن شورت، یافتن راهی برای پایین آوردن قیمتهاست.
بیشتر مواقع، سرمایهگذار پوزیشن شورت سهام مدنظر خود را از یک شرکت کارگزاری قرض میگیرد. سپس امید دارد قیمت سهام مورد نظرش کاهش یابد تا سرمایهگذاران دیگر با قیمت پایینتری آن را خریداری کنند. در نهایت سرمایهگذار وامدار بتواند بدهی خود را پرداخت کند.
پنج تفاوت دو پوزیشن لانگ و شورت
هر زمان که صحبت از سهام و دارایی میشود، سرمایهگذاران به پوزیشن لانگ و شورت فکر میکنند. شاید به طور کامل ندانید پوزیشن لانگ و شورت چیست ؟ درحالی که بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند سهام را در پوزیشن لانگ به کار ببرند، سود بردن از پوزیشن شورت نیز امکانپذیر است. پوزیشن شورت نوعی استراتژی سرمایهگذاری است که نقطه مقابل پوزیشن لانگ محسوب میشود. برای آشنایی بیشتر با این دو پوزیشن پنج تفاوت اساسی در زیر ذکر شدهاست.
1. مفهوم پوزیشن
اگر یک سرمایهگذار در پوزیشن لانگ ورود کند، یعنی نوعی سهام را خریده و مالک آن شدهاست. در مقابل، اگر یک سرمایهگذار در پوزیشن شورت قدم بگذارد، یعنی سهامی را بدهکار است و هنوز مالک تمام و کمال آن به حساب نمیآید.
به عنوان مثال، سرمایهگذاری که 100 سهم شرکت تسلا را در سبد سهام خود دارد، هزینه مالکیت سهام را به طور کامل پرداخت کرده و درگیر پوزیشن لانگ است. در عوض، سرمایهگذاری که 100 سهم شرکت تسلا را به فروش رسانده پیش از اینکه مالک آن باشد، در حقیقت درگیر پوزیشن شورت است و باید بدهی خود را پرداخت کند.
2. قیمت ورودی پوزیشن
پوزیشن لانگ و شورت در قراردادهای مختلف عملکرد متفاوتی دارند. در پوزیشن لانگ سرمایهگذار دارای حق خرید و فروش اوراق بهادار دارایی است. در حالی که پوزیشن لانگ طبق قیمت مشخصی جلو میرود و آزادیهای کمتری شامل آن میشود.
3. الویت و ارزش پوزیشن
در بیشتر قراردادها پوزیشن لانگ به پوزیشن شورت میچربد. درواقع سرمایهگذار پوزیشن لانگ ارجعیت و تاحدودی موفقیت بیشتری نسبت به سرمایهگذار پوزیشن شورت دارد. در پوزیشن شورت سرمایهگذار موظف است سهام را به سرمایهگذار پوزیشن لانگ بفروشد.
4. طول عمر پوزیشن
سرمایهگذاران از هر دو پوزیشن لانگ و شورت برای دستیابی به نتایج مختلف استفاده میکنند. دیر یا زود سرمایهگذار پوزیشن شورت باید با خرید همان تعداد سهام و بازگرداندن سهام قرضگرفتهشده به کارگزار، این پوزیشن را ببندد. اگر قیمت سهام کاهش یابد سرمایهگذار پوزیشن شورت سود کسب میکند ولی اگر قیمت سهام افزایش پیدا کند، سرمایهگذار پوزیشن شورت به کارگزار بدهکار خواهدبود.
از آنجاییکه پوزیشن لانگ مالک و صاحب است و پوزیشن شورت همیشه بدهکار محسوب میشود، تفاوت اساسی این دو پوزیشن طول عمر آنهاست. پوزیشن لانگ برای مدت طولانی رشد صعودی را پیشبینی میکند در حالی که پوزیشن شورت روند نزولی دارد.
5. ریسکی بودن پوزیشن
از نظر تئوری پوزیشن شورت ریسک و خطر بیشتری نسبت به پوزیشن لانگ دارد. در پوزیشن شورت سرمایهگذار بدهکار است و قیمت سهام میتواند افزایش یابد. در مقابل پوزیشن لانگ یا بیخطر است و یا خطرات تعریفشدهای دارد. ناگفته نماند در صورتی که سرمایهگذار پوزیشن لانگ دچار ضرر شود تنها حقوق ناچیز اولیه خود را از دست میدهد.
معایب و مزایای پوزیشن لانگ را بشناسید
همیشه اینگونه نیست که پوزیشن شورت موجب به خطر انداختن دارایی شما شود. گاهی پوزیشن لانگ نیز توانایی در جبران سرمایه از دست رفته شما نخواهد داشت. درست است که هزینهها و کارمزد گردشهای مالی اوراق بهادار در پوزیشن شورت بالاتر هستند اما پوزیشن لانگ نیز معایبی دارد.
معایب پوزیشن لانگ
همانطور که میدانید در پوزیشن لانگ دارایی شما برای مدتی طولانی در دسترس نخواهد بود. همچنین هرچه سهامی را بیشتر نگهدارید ممکن است بیشتر در معرض رویدادی ناگوار مثلا ورشکستگی آن سهام قرار گیرید. اگر زمانی را برای فروش دارایی تعیین کنید که قیمت سهم پایین و فروشنده بسیاری داشته باشد، دچار ضرر بزرگی خواهید شد.
مزایای پوزیشن لانگ
در سرمایهگذاری پوزیشن لانگ، شما میتوانید اوراق بهادار بخرید و با گذشت زمان از افزایش ارزش آن لذت ببرید. پس از انتخاب و خرید سهام مورد نظر در پوزیشن لانگ، تنها لازم است منتظر بمانید تا با گذر زمان سود چشمگیری کسب کنید. در واقع پوزیشن لانگ به تلاش و کوشش زیادی نیاز ندارد.
از زمانهای گذشته، همه سهامها در بلند مدت روند صعودی داشتهاند. به طور تقریبی پوزیشن لانگ باعث درآمد میشود. پوزیشن لانگ نسبت به سایر استراتژیها خطر کمتری دارد. پشت سر گذاشتن یک بازه زمانی بلند مدت به طور حتم هر فراز و نشیب و هر بیثباتی در بازار را از سر میگذراند.
به عنوان آخرین مزیت پوزیشن لانگ در نظر داشتهباشید، اگر سهامی را تنها یک سال نگهدارید، نه تنها سود میبرید بلکه مالیات آن سهم موقع فروش نیز کمتر خواهدبود.
آشنایی با انواع پوزیشن لانگ
پوزیشن لانگ در معاملات بازار مالی کاربرد بسیاری دارد. در واقع پوزیشن لانگ حق خرید یا فروش یک سهم خاص را با قیمتی از پیش تعیینشده در تاریخی مشخص برنامهریزی میکند. در حقیقت، پوزیشن لانگ یک اصطلاح سرمایهگذاری است که بسته به اینکه در چه بازاری استفاده میشود، معناهای متفاوتی دارد. رایجترین شکل پوزیشن لانگ به مدت زمان انجام سرمایهگذاری اشاره دارد. ما سه نوع پوزیشن لانگ داریم:
فراخوانی لانگ
فراخوانی لانگ به شما این امکان را میدهد که سهام مشخصی را با قیمتی از پیش تعیینشده در تاریخ بعدی خرید کنید. برای مثال اگر فکر میکنید سهام مورد نظر شما در طی روزها، هفتهها، یا ماههای آینده افزایش قیمت خواهد داشت، میتوانید با کمک فراخوانی لانگ سهام را به قیمت روز خریداری و با فروش آن در بورس بازار موردنظر به قیمت بالاتر، سود خوبی کسب کنید.
فراخوان لانگ به عنوان گزینهای در خرید سهام استفاده میشود. با کمک فراخوان لانگ (به طور کامل سهام را نخریدهاید) میتوانید در صورت صعود سهام، سود بیشتری کسب کنید بدون اینکه دغدغه روند نزولی آن را داشتهباشید. تنها باید حواستان به تعداد سهامهای خریداریشده به روش فراخوان لانگ باشد. زیرا هرچه تعداد سهامهای خریداریشده به این روش بیشتر شود دچار خطر و ریسک بیشتری خواهیدبود.
گزینههای خریداریشده در فراخوان لانگ ممکن است بیارزش و منقضی محسوب شوند. در نتیجه امکان دارد کل سرمایهتان را از دست بدهید، در حالی که اگر سهام خود را به طور کامل بخرید و مالک تمام و کمال آن باشید ارزش آن سهام بیشتر میشود.
انتخاب لانگ
انتخاب لانگ برعکس فراخوان لانگ عمل میکند، به شما این امکان را میدهد که سهام مشخصی را در آینده با قیمت از پیشتعیینشده در معرض فروش بگذارید. برای مثال اگر فکر میکنید قیمت و ارزش سهامی که دارید در آینده کاهش مییابد بهتر است یک قرارداد انتخاب لانگ تهیه کنید که طبق آن قرارداد شما حق داشتهباشید سهام خود را در آینده با قیمت امروز بفروشید.
انتخاب لانگ این حق را به شما میدهد که سهام پایه خود را با قیمت امروز، ولی در آینده بفروشید. در نتیجه از ضررهای آتی جلوگیری میکنید. انتخاب لانگ در صورتی کمک حالتان است که پیشبینی درستی از آینده سهام داشتهباشید. پس با دقت انتخاب کنید و بیگدار به آب نزنید.
نگهدارنده سرمایه لانگ
پوزیشن لانگ یک روش معمول سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه است. در پوزیشن لانگ سرمایهگذار دارایی را خریداری میکند و با این انتظار که قیمت آن در حال افزایش است صاحب آن دارایی میشود. این نگهدارنده سرمایه لانگ از ارزش بالایی برخوردار است و سرمایهگذار را از مشاهده مداوم بازار یا زمانبندی بینیاز میکند. در واقع باعث میشود زمان بتواند فراز و نشیبهای اجتنابناپذیر را تحمل کند.
البته نگهدارنده سرمایه لانگ نمیتواند افت شدید را کاهش دهد. در آخر، نگهدارنده سرمایه لانگ به معنی گیر کردن در یک سرمایه مناسب است که میتواند موجب از دست دادن دیگر فرصتها شود.
لطفا در نظر داشتهباشید فراخوان لانگ رایجترین نوع پوزیشن لانگ به حساب میآید. در این پوزیشن لانگ سرمایهگذاران خوشبینانهتر عمل میکنند.
بایدها و نبایدهای پوزیشن شورت
طبق نکاتی که پیشتر ذکر شد، پوزیشن شورت در معرض ریسک بیشتری قرار دارد. اما میتوان با اجرای بعضی از قوانین این خطر را کاهش داد و حتی سرمایهگذاری را بهبود بخشید. در اینجا ما چند باید و نباید ملزوم در پوزیشن شورت را شرح میدهیم:
سرمایهگذار در پوزیشن شورت باید همیشه از ازدحام جمعیت و شلوغی پرهیز کند. هرچه جمعیت سرمایهگذار در بازار مورد نظر شما کمتر باشد شما راحتتر از قیمت سایر فروشندگان مطلع میشوید. در صورتی که جمعیت بیشتر باشد امنیت از بین میرود و روند صعودی جدیدی پیش میآید.
در پوزیشن شورت باید سراغ ضعیفترین گروهها و بخشها بروید نه قویترین آنها. پیشنهاد ما این است که گروههای ضعیف بازار که پیشتر درگیر روند نزولی بودهاند را شناسایی کنید و با جهشهای مالی که رخ میدهد سوار آنها شوید. این مسائل باعث میشود در هنگام فشار و دردسر مالی کمتر آسیبپذیر باشید.
باید تقویم را چک کنید. پوزیشن شورت در زمان تعطیلات میتواند ضررهای بسیاری به همراه داشتهباشد. بازارهای دارای پوزیشن شورت از عرضه و تقاضای طبیعی پیروی نمیکنند. در پوزیشن شورت باید از فروش کم حجم نیز خودداری کنید.
سخن آخر
به طور خلاصه متوجه شدیم پوزیشن لانگ و شورت چیست و چگونه میتوانیم از آنها کسب سود کنیم. تنها باید با یک استراتژی قوی روند حرکت بازار را پیشبینی و طبق پیشبینی خود بر روی روند کاهشی یا افزایشی آن سرمایهگذاری کنیم. زیرا همانطور که گفتیم به کمک پوزیشن لانگ و شورت میتوانیم از ریزش و صعود بازار سود بگیریم.
از اینکه تا پایان مقاله پوزیشن لانگ و شورت ، ما را همراهی کردید ممنون هستیم. خوشحال میشویم اگر نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
استراتژی معاملات پوزیشن
داشتن یک برنامه معاملاتی و برای هر تریدر کاملا ضروری است. این ضرورت در بازار رمزارزها با توجه به ناپایداری و نوسان فراوان بازار، بیشتر احساس میشود. یک برنامه معاملاتی میتواند به شما در مدیریت بهتر ریسک کمک کند. این برنامه همچنین میتواند به شما کمک کند و ثبات معاملات را بهبود ببخشد و در نهایت به شما امکان میدهد تا به سودآوری بیشتری برسید. در ادامه این مقاله با تیم فیبوتک همراه باشید.
هنگام تهیه یک طرح معاملاتی، باید یک طرح دقیق از چگونگی ورود و خروج از موقعیت ها، از جمله معیارهای ورود و خروج، حجم پوزیشن و نقاط حد سود و ضرر داشته باشید. مزایای داشتن یک برنامه معاملاتی بسیار زیاد است، از کاهش استرس گرفته تا ضرر کمتر در معاملات و آگاهی بیشتر از عادات ترید و همچنین کمک به شما در پیشرفت هدفمند با یافتن اشتباهاتی که قبلا مرتکب آن شده اید.
تریدینگ پلن یا برنامه معاملاتی
هنگامی که یک استراتژی در پیش گرفتید، گام اساسی بعدی پایبندی به استراتژی معاملاتی، به ویژه در معاملات زیانده میباشد. در ترید، ضرر و زیان جزئی از بازی است و حتی برای با تجربه ترین متخصصان نیز کاملا طبیعی است. اغلب، میبینیم که معامله گران جدید با شروع ضرر در معاملات، برنامه معاملاتی خود را کنار میگذارند. پایبندی به استراتژی یکی از جنبه های مهم برای حضور در طولانی در بازار است. هر وقت وحشت کردید و استراتژی خود را استراتژی معاملات پوزیشن رها کردید، احتمالا معاملات خارج از مسیر بیشتری انجام خواهید داد
حد ضرر (Stop Loss)
مفهوم اساسی مدیریت ریسک، کاهش امکان وقوع ضررهای بزرگ تر است و یکی از روش های متداول برای به حداقل رساندن ضررها استفاده از حد ضرر است. حد ضرر، دستوری است که به سرمایه گذارها اجازه میدهد با تعیین محدوده قیمتی که دارایی بر روی آن حرکت میکند، ضرر احتمالی ناشی از سرمایه گذاری را محدود کند. فرض کنید یک معامله بر پایه نماد BNB/USDT در فیوچرز با قیمت 350 دلار خریداری کرده اید، برای به حداقل رساندن ضرر احتمالی این معامله، میتوانید سفارش ضرر وزیان را با 20% زیر قیمت خرید یا قیمتم 280 دلار ثبت کنید، تا در صورت رسیدن به این قیمت اتوماتیک از معامله خارج شوید.
استفاده از حد ضرر (Stop Loss)
اگر قیمت BNB/USDT به زیر 280 دلار برسد، سفارش فروش شما انجام میشود. سپس صرافی قرارداد را با قیمت فعلی بازار به فروش میرساند که بسته به شرایط حاکم بازار، ممکن است دقیقا در قیمت 280 دلار یا اندکی کم تر باشد. سرمایه گذاران از دستور حدضرر به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت ریسک خود برای خروج از موقعیت ها در صورت عدم عملکرد مطابق با انتظار استفاده میکنند. سفارشات با حدضرر، سرمایه گذاران را قادر میسازد تا تصمیمات از پیش تعیین شده ای برای فروش بگیرند، که به آن ها کمک میکند تا از تاثیر احساسات بر تصمیمات سرمایه گذاری خود جلوگیری کنند.
استراتژی معاملاتی چیست؟
بررسی این که استراتژی معاملاتی چیست؟
در صورتی که بازار سرمایه را مثل یک جنگ در نظر بگیریم، فقط افرادی که دارای آمادگی لازم برای وقوع هر اتفاق می باشند. از این جنگ جان سالم به در خواهند برد. شاید تا به امروز کاربران زیادی را دیده اید که بخش قابل توجهی از سرمایه ی خود را در این بازار از دست داده اند. روزانه کاربران زیادی وارد بازار سرمایه می شوند، منتهی به دلیل این که استراتژی معامله گری لازم را در انجام معاملات خود ندارند، موجب از دست دادن حجم زیادی از سرمایه ی خود می شوند. منظور از استراتژی، فرماندهی و رهبری است. استراتژی معاملاتی نیز نوعی شیوه ی خرید و فروش در بازار می باشد که بر اساس قواعد از قبل تعیین شده برای اخذ معاملات اصولی و صحیح استوار می باشد. استراتژی معاملاتی قابل تنظیم بر روی انواع بازارها مانند ارز دیجیتال و سهام و اوراق بهادار و هر بازار مالی است.
منظور از استراتژی معامله گری، یک برنامه ی سرمایه گذاری دقیق می باشد و تعیین کننده ی موارد زیر است:
- اهداف سرمایه گذاری
- توان ریسک پذیری
- افق زمانی
- پیامدهای مالیاتی
برای این که به بهترین ایده ها برسید، باید قبل از اجرا شدن آن به صورت کامل مورد بررسی قرار گرفته شده. و به خوبی فرا گرفته شوند. استراتژی معاملاتی موجب گسترش برخی شیوه هایی مانند خرید و فروش سهام و اوراق قرضه، صندوق های قابل معامله و… می گردد. حتی در معاملات پیچیده تر موجب تعمیم برخی برنامه ریزی ها مانند معامله های آتی و معاملات آپشن شود. پس به عبارت دیگر منظور از استراتژی معامله گری در مجموعه ای از برنامه ها و اقداماتی می باشد. که برای رسیدن به هدف های از قبل تعیین شده. در شرایطی خاص استفاده می شود.
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم
داشتن استراتژی معامله گری به معامله کننده ها این امکان را می دهد تا با یک دید بهتر و آگاهانه، بازار را رصد کرده و اقدام به شناسایی خیلی بهتر نقاط بهینه نماید. همچنین استراتژی معاملاتی که با بهره مندی از یک استراتژی مشخص انجام می شود، به راحتی قابل تجزیه و تحلیل می باشد. با استفاده از بررسی تمامی روندهای گذشته، معامله گران می توانند اقدام به اتخاذ تصمیمات درست برای سیستم معاملاتی خود نمایند و در صورت نیاز آن ها را بهبود بخشند.
بیشتر معامله گران قدیمی :
که در بازارهای مالی در حال فعالیت هستند. همواره تاکید بر روی داشتن یک استراتژی معامله گری دارند. و توصیه ای که در این راستا برای معامله گرهای مبتدی دارند. این است که در یادگیری این موضوعات از هر گونه شلوغی جلوگیری به عمل بیاورند. به این صورت که تنها با انتخاب یک استراتژی صحیح در ابتدای کار می توانند روند معاملات خود را به درستی انجام دهند. یعنی زمانی که از یک استراتژی در معامله ها نتیجه ی مثبت را گرفتید و این استراتژی تمامی آزمون ها را بدون خطا انجام داد.
شما می توانید برای اطمینان بیشتر به سراغ سایر استراتژی ها بروید. برخی دیگر از فعالان بازارهای مالی معتقد هستند که بهترین مدت زمان برای کسب اطمینان لازم از یک استراتژی، حدود شش ماه است. به این صورت که استراتژی در این مدت زمان اگر بر روی بیش از نیمی از معامله ها را درست عمل کند، پس یک استراتژی موفق در زمینه ی معامله گری به حساب می آید.
چگونه یک این کار را به درستی انجام دهیم ؟
استراتژی معامله گری از موضوعات مختلف و متفاوتی تشکیل می شود. برای همین علت باید در ابتدا چندین عامل متفاوت در کنار هم جمع شده تا یک استراتژی بتواند صورت بپذیرد. با انجام یک استراتژی موفق می توان اقدام به انجام تمامی موارد زیر نمود:
تعیین بازار معاملاتی :
تعیین بازار معاملاتی مورد معامله، اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی است. انجام این کار موجب افزایش تمرکز بر روی بازار مورد نظر می شود. انتخاب هر کدام از بازارها متناسب با علاقه مندی های هر فرد می باشد. البته در همین راستا ذکر این موضوع از قاعده مستثنی نمی باشد که قبل از ورود به هر بازار اقدام به بررسی جوانب مختلف آن نظیر میزان نوسان و سود دهی نمایید، چون در انتخاب سبک معاملاتی شما کمک زیادی و شایان به ذکری را خواهد کرد.
روش تحلیل بازار :
معامله گر باید در ابتدا اقدام به انتخاب روشی که می خواهد با استفاده از آن به تحلیل بازار بپردازد، نماید. و وقتی که می خواهد وضعیت بازار را تحلیل و بررسی کند باید از قبل تصمیم خود را در مورد استفاده از تحلیل تکنیکال و یا فاندامنتال بگیرد. در تحلیل تکنیکال برخی روش ها و ابزارهایی که به اندیکاتورها معروف هستند، وجود دارند که با استفاده از آن ها می توان برای رسیدن به نقطه ی ورود و خروج یک پوزیشن اقدام نمود. برای همین علت باید معامله گران در ابتدا یکی از این روش ها را انتخاب کرده و بعد از تمرین های مکرر و تسلط کافی بر روی آن ها، به سراغ ابزارهای دیگر برود.
سبک معاملاتی :
سبک های گوناگونی برای انجام معاملات وجود دارد که هر یک از آن ها برای موقعیت های مخصوصی مناسب هستند. مانند اسکالپینگ و یا ترید روزانه و نوسان گیری یا سوئینگ تریدینگ و پوزیشن تریدینگ.
زمان و تایم فریم معاملاتی :
مدت زمانی که می خواهید برای انجام معامله های خود صرف نمایید در استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. به این صورت که، اگر زمان لازم را برای نشستن بر روی سیستم، جهت بررسی چارت ها و انجام معاملات را در طول روز داشته باشید، سبک معاملاتی اسکالپینگ برای شما بهترین فریم معاملاتی می باشد. اگر چه قصد اتلاف وقت اضافی را برای تحلیل و معامله ندارید بهترین روش برای شما سوئینگ یا ترید روزانه است. در صورتی هم که هدف های بلند مدت دارید و دوست ندارید تا درگیر نوسانات و تغییرات بازار شوید بهترین سبک، پوزیشن تریدینگ می باشد. برای همین علت است که یکی از مواردی که باید در انتخاب استراتژی معاملاتی به آن دقت نمود، زمان صرف شده برای معامله گری است.
مدیریت سرمایه :
به دلیل این که تمامی معامله گران، برای افزایش سرمایه خود وارد بازار می شوند، باید قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی تعیین نمایید که می خواهید چه میزان از سرمایه ی خود را در این بازار درگیر کنید.
روانشناسی فردی :
از دیگر مسائل مهم در انتخاب استراتژی که باید به آن دقت نمود، شناخت فردی و رفتار بازار است. به این صورت که برای داشتن یک استراتژی معاملاتی آگاهی از تیپ شخصیتی تان بسیار مهم بوده و این موضوع به انتخاب بهتر استراتژی اصولی و صحیح در مورد معاملاتی که قصد انجام آن را دارید،کمک شایان به ذکری می کند.
روانشناسی بازار :
این عامل به معنی نظریه ی اهالی بازار در مورد روند بازار است که احتمال دارد سیر نزولی داشته باشد یا صعودی.
دیدگاه شما