سوآپ ( قرارداد معاوضه ای ) چیست؟ (+ انواع آن):
سوآپ بهعنوان توافقی بین ۲ شرکت برای معاوضه جریانهای نقدی در آینده با ۲ نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا داراییها نام برده میشود.
عصر بانک؛ سوآپ در لغت بهمعنای معامله پایاپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بیرون کردن، جانشین کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه تعریف سواپ(SWAP) یا بهره جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص میکند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزشهای آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه ۱۹۸۰ منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشمگیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس بهصورت سوآپ انجام میشود.
اجزای تشکیلدهنده سوآپ
۱٫ دارایی پایه؛ موضوع قرارداد است و هدف از قراداد، انتقال ریسک اعتباری در معرض آن است. بهطور معمول، دارایی پایه یکی از اقلام زیر است:
· ورقه قرضه با ریسک اعتباری؛
· وام؛
· پرتفوی (سبد داراییها در بورس) مرجع متشکل از اوراق قرضه و وامها؛
· شاخص مربوط به بخشی از بازار اوراق قرضه؛
· شاخص سهام.
۲٫ فروشنده سوآپ (Swap Seller)؛ طرف قراردادی که نرخ شناوری را دریافت و بازده کل را به طرف دیگر قرارداد پرداخت میکند. به فروشنده سوآپ، خریدار حمایت نیز گفته میشود.
۳٫ خریدار سوآپ (Swap Buyer)؛ طرف قراردادی که با پرداخت نرخ شناور و دریافت بازده کل موافقت میکند، به خریدار سوآپ فروشنده حمایت یا سرمایهگذار نیز گفته میشود.
۴٫ شخص مرجع یا تعهد مرجع؛ شخص مرجع همان صادرکننده ابزار بدهی است. این شخص میتواند شرکت، دولت و یا صادرکننده وام باشد.
۵٫ صرف سوآپ (Swap Premium)؛ پرداختهایی که بهوسیله خریدار حمایت صورت میگیرد، “پایه صرف” نام دارد و پرداختهای احتمالی که ممکن است فروشنده حمایت به پرداخت آنها مجبور شود به “پایه حمایت” موسوم است. خریدار و فروشنده در تاریخ معامله بر روی این صرف به توافق میرسند و صرف تا پایان مدت قرارداد ثابت میماند.
انواع سوآپ
سوآپ، انواع فراوانی دارد. از بین انواع قراردادهای سوآپ، قراردادهای سوآپ ارز و سوآپ نرخ بهره، مهمترین و پرکاربردترینها است.
سوآپهای نرخ بهره؛
سواپ نرخ بهره یکی ابزار مهمی برای مدیریت ریسک نرخ بهره بهشمار میآید که برای ولین بار در سال ۱۹۸۲ در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. وقتی که تقاضا برای ابزارهای مالی رو به افزایش است، این ابزار میتواند برای کاهش ریسک نرخ بهره بهکار کرفته شود.شایع ترین و رایج ترین نوع سوآپ که اصطلاحا به Plain Vanilla Swaps نامیده میشود، برای نرخ بهره دارای مشخصات زیر است:
۱٫ نرخ بهره پرداختهایی که در این معاوضه وجود دارد را مشخص میسازد.
۲٫ نوع پرداختهای بهره (نرخ ثابت یا متغیّر) را شخص میسازد.
۳٫ مقدار “اصل ذهنی”؛ یعنی همان اصل مقداری که بهره بر روی آن پرداخت میشود را معلوم میکند.
۴٫ دوره زمانی که معوضه برای آن دوره ساخته میشود را مشخص می سازد.
شکل زیر یک سوآپ نرخ بهره را بین بانک پسانداز “الف” و شرکت مالی “ب” نشان میدهد. بانک پسانداز الف موافقت میکند که یک نرخ ثابت ۷% را برای یک میلیون تومان از “اصل فرضی” برای ده سال آینده بپردازد و شرکت مالی ب نیز میپذیرد که نرخ اسناد خزانه یکساله را علاوهبر یک درصد، برای مبلغ یک میلیون تومان (اصل ذهنی) را برای همان دوره پرداخت نماید. به این ترتیب هر ساله باید بانک پسانداز الف، معادل ۷% یک میلیون تومان را به شرکت مالی ب پرداخت نماید؛ در حالیکه شرکت مالی ب نیز باید نرخ اوراق خزانه (T-bill) بهعلاوه ۱% یک میلیون تومان را به بانک پسانداز الف بپردازد. نرخ ثابت برای دوره ده ساله: ۷% *۱۰۰۰۰۰۰ و نرخ متغیّر برای دوره ده ساله:T-bill+ 1% * 1000000 خواهد بود.
قراردادهای سوآپ ارز (Currency Swap Contracts)؛
سوآپ ارز عبارت است از پرداختهای اصل و فرع مبلغی از یک ارز در برابر پرداخت اصل و فرع در ارز دیگر. قرارداد سوآپ ارزی ایجاب میکند که مبالغ اصل (وام) با ارزهای گوناگون تعریف شده باشد؛ که این مبالغ بهطور معمول در شروع و پایان عمر سوآپ، پرداخت میشوند. مبالغ پایه (اصل وام) طوری انتخاب میشوند که در صورت پرداخت در زمان شروع و ابتدای قرارداد، معادل و مساوی همدیگر باشند. این برابری براساس نرخ برابری نقدی ارزهای مربوطه در زمان شروع قرارداد است. تحت یک قرارداد یا معامله سوآپ ارز، یکی از طرفین توافق میکند تا پرداختهای دورهای (ماهانه، سالانه و …) در یک ارز مشخص، برای یک دوره خاص، داشته باشد؛ تا بدهی طرف دیگر معامله (که از لحاظ ارز عنوانشده متحمل شده است)، برطرف شود. در عوض، طرف دوم معامله توافق میکند که همین عملیات را در مورد طرف نخست قرارداد پیاده کند. سوآپ ارزی، زمانی امکانپذیر است که هریک از جریانهای پرداختی که سوآپ میشوند، ارزش یکسان داشته باشند (بدون در نظر گرفتن اینکه این جریانها به نرخ بهره ثابت یا نوسانی بستگی دارند یا نه؟).
سوآپ ارز انواعی دارد؛ در ۱۹۹۰، معمولترین شکل سوآپ، سوآپ ارز ثابت- ثابت (fixed-for-fixed) بود که بهصورت سوآپ Plain Vanilla (رایجترین نوع سوآپ) شناخته میشد. تحت این سوآپ ارز، گردش نقدینگی سوآپ براساس گردش نقدینگی آتی دو ارز متفاوت است.
یک شکل معمول دیگر از سوآپ، سوآپ ارزی ثابت-شناور (تعریف سواپ(SWAP) یا بهره fixed-for-flow) است. تحت این قرارداد، یکی از جریانهای پرداخت در نرخ ثابت، در یک ارز قرار گرفته، در حالیکه جریان پرداخت دیگر، براساس نرخ شناور ارز دیگر قرار میگیرد.
یکی دیگر از انواع سوآپ، سوآپ ارز شناور-شناور (flow-for-flow) است. در این حالت هر دو طرف جریان پرداختی براساس نرخهای شناور ارزهای مورد قرارداد است. بدین معنا که نرخ مورد توافق معاملهگران عبارت است از نرخ زمان سررسید معامله.
یک نوع دیگر از سوآپ ارز که بسیار شایع و معمول است، سوآپ ارز غیرهمسان (Cross-Currency Swap) است و آن توافقی است برای سوآپ نرخ بهره ثابت در یک ارز، با نرخ بهره متغیر در یک ارز دیگر.
سوآپ با شروع از معامله سلف (Forward-Starting Swap)؛
در این نوع سوآپ، برگه بهادار سلفی، با نرخ امروز سوآپ نرخ بهره یا یک بدهی که در آینده پدید یا فروخته میشود، قفل شده و فروخته میشود. مؤسسههایی که بخواهند اوراقی را با نرخ بازده ثابت در آینده منتشر کنند، میتوانند از این نوع سوآپ استفاده کنند.
سوآپ نرخ بازده کل ( Total Return Swap or Total Rate Of Return Swap: TRORS)؛ قراردادی است که در آن، دو طرف معامله، یک دارایی را بهصورت دارایی پایه یا معیار انتخاب میکنند؛ پس از آن قرار میگذارند که یکی از طرفین بهره متعلقه به آن دارایی پایه و هر نوع افزایش ارزش آن دارایی یا کاهش ارزش دارایی مربوطه را صاحب شود، در عین حال، طرف مقابل نیز وجوه ثابت یا شناوری را از طرف مقابل دریافت میکند؛ که بهطور معمول هم هیچگونه ارتباطی با دریافتیهای طرف نخست ندارد.در حقیقت، این نوع سوآپ، به تعریف سواپ(SWAP) یا بهره طرف دوم اجازه میدهد تا داراییاش را در برابر نوسانهای ارزش، پوشش دهد و طرف نخست نیز میتواند بدون اینکه دارایی را وارد ترازنامهاش بکند، از عایدات اقتصادی آن بهرهمند شود.
دو کارکرد اصلی در استفاده از سوآپ بازده کل مترتب است.
۱٫ کاهش ریسک اعتباری دارایی پایه از راه انتقال بازده کل به خریداران سوآپ؛
۲٫ کاهش ریسک بازار دارایی پایه فروشنده سوآپ از راه جبران زیان کاهش ارزش دارایی پایه بهوسیله خریدار سوآپ. علاوهبراین چند منفعت دیگر در استفاده از این نوع بهجای خرید دارایی پایه برای سرمایهگذار مترتب است:
· لازم نیست تا خریدار سوآپ شخصا درباره تأمین مالی خرید دارایی پایه اقدام کند و در عوض مبلغی را به فروشنده سوآپ در ازای دریافت بازده کل ناشی از دارایی پایه میپردازد.
· خریدار سوآپ میتواند از بهترین اقدام فروشنده سوآپ در تهیه دارایی پایه نفع ببرد.
· خریدار سوآپ در معرض همان میزان خطر اقتصادی ناشی از یک سبد متنوع از داراییها در یک معامله سوآپ است که در معاملههای بازار نقدی بهدست میآید. به این وسیله سوآپ بازده کل نسبت به بازار نقد، ابزار بسیار مؤثرتری خواهد بود.
· خریدار سوآپ، خرید یک دارایی، همزمان با ریسک اعتباری مثل اوراق قرضه شرکتی در بازار را مشکل مییابد؛ از سوی دیگر خریدار سوآپ در برابر دریافت بازده کل دارایی پایه در معرض دو ریسک اعتباری یا نکولِ فروشنده سوآپ[۱۰] و ریسک تغییر نرخ سود قرار میگیرد.
سوآپ دارایی (Equity Swap)؛
در این سوآپ، جریانهای نقدی آینده بین دو طرف برای مدت مشخصی مبادله میشود. یکی از این دسته جریانهای نقدی، نوعاً بهرهای است که بر دارایی پایه (ممکن است مبلغی پول باشد) بار میشود. دسته دیگر، جریانهای نقدی، به عملکرد شاخص سهام در بازار بورس اوراق بهادار مربوط است. به این معنا که یکی از طرفین جریانهای بهرهای دارایی پایه را صاحب میشود و طرف دیگر تغییرهای ارزش شاخص بورس اوراق بهادار در مدت زمان مورد توافق را بهدست میآورد.
سوآپ نکول اعتباری (Credit Default Swap: CDS)؛
این سوآپ، پرکاربردترین مشتقه اعتباری است. این قرارداد توافقی است که طی آن، طرف خریدار، اجرتی را بهصورت دورهای به طرف فروشنده در برابر تعهد وی به پرداخت مبلغ مشخصی در آینده و در صورت بروز حادثهای مورد توافق (مانند نکول)، پرداخت میکند. این قرارداد، مانند بیمه است که طی آن، صاحبان داراییها آنها را در ازای مبلغی بهصورت دورهای بیمه میکنند. تفاوت اصلی بین “سوآپ نکول اعتباری” و “سوآپ نرخ بازده کل” در این است که سوآپ نکول اعتباری از دارایی، در برابر بروز یک اتفاق خاص، محافظت میکند؛ در حالیکه “سوآپ نرخ بازده کل”از دارایی در برابر کاهش ارزش احتمالی آینده آن محافظت میکند. بهعبارت دیگر در حالیکه CDS بهصورت ابزار مشتقه اعتباری مطرح است، TRORSهیچگاه بهصورت یک مشتقه اعتباری مطرح نیست.
سوآپ با سررسید ثابت (Constant Maturity Swap: CMS)؛
سوآپ با سررسید ثابت یا (CMS) یک سوآپ جهت تأمین منابع مالی است که به خریدار آن این امکان را میدهد تا بتواند مدت زمان مشخصی را بهصورت دوره دریافت جریانهای نقدی در خلال معامله خود مشخص کند. سوآپ با سررسید ثابت در مقابل نقطهای در منحنی تغییرهای قیمت سوآپ، مربوط به یک قیمت اعلامشده دورهای، ثابت میشود.
سوآپ تفاضلی (Differential Swap)؛
نوعی سوآپ نرخ بهره است؛ که طی آن، نرخ بهره در یک ارز با یک نرخ بهره متغیر در یک ارز خارجی معاوضه میشود. برای مثال ممکن است پرداختهایی که براساس نرخ لایبور پوند انگلیس صورت میگیرد، با پرداختهایی که براساس نرخ لایبور دلار آمریکا صورت میپذیرد، معاوضه شوند (که البته همراه با یک حاشیه سود و زیان خواهد بود).
سوآپشن (Swaption)؛
سوآپشنها ابزار جدیدی از ابزارهای مهندسی مالی برای کنترل ریسک نرخ بهره محسوب میشوند و در واقع یک نوع حفاظت از نرخ بهره بلندمدت است. بهعبارت دیگر سوآپشن یک حق اختیار ورود به سوآپ نرخ بهره در بلندمدت است.[۱۴] طرفین قرارداد سوآپ از این قرارداد بهمنظور دوری از ریسکهای موجود در بازار استفاده میکنند.اما گاهی پیش میآید که فردی بهطور قطع نمیداند که دارایی وی در معرض ریسک قرار میگیرد یا خیر. در چنین مواقعی، وی میتواند به حضور در قرارداد “سوآپشن” اقدام کند. در حقیقت این قرارداد به دارنده آن، این امتیاز را میدهد تا بتواند اختیار ورود به یک قرارداد سوآپ نرخ بهره را در آینده داشته باشد.
ریسک اعتباری درسوآپ
قراردادهایی همچون سوآپ که در واقع توافقنامههای خصوصی بین دو شرکت هستند، در معرض “ریسک اعتباری” هستند. بهطور مثال یک نهاد مالی قراردادهای سوآپ همسان و معادل اما برعکس (مقابل)با دو شرکت منعقد کرده است؛ اگر هیچکدام از طرفین قرارداد پیمانشکنی نکنند، نهاد مالی بهصورت کامل پوشش ریسک داده میشود؛ یعنی کاهش در یک قرارداد همواره با افزایش یک ارزش قرارداد دیگر جبران میشود؛ اما همواره این احتمال وجود دارد که یکی از مؤسسات طرف قرارداد دچار ورشکستگی شود؛ در این حال، نهاد مالی باید به قرارداد خود با طرف دیگر پایبند باشد.
مقایسه قرادادهای آتی، اختیار معاملات و سوآپ ارزی
۱٫ قراردادهای آتى و اختیار معامله ابزارهای مالی، بهنسبت کوتاهمدت بوده و در سررسیدهای کوتاهمدت کاربرد دارند. چنین ابزارهایی برای سررسیدهای حداکثر تا یک سال میتوانند کارآیی داشته باشند و با توجه به قیمت تمامشده آن (ارزش قرارداد)، مثمر ثمر بوده و ریسک را پوشش میدهد.اما سوآپ (قراردادهای سوآپ)، بهراحتی و با قیمت مناسب (Cost-Effective)، شرکت یا مؤسسه مالی یا صندوق سرمایهگذاریای که با ریسک وام یا سرمایهگذاری (نوسان در نرخ) روبهرو است را در درازمدت پوشش میدهد.
۲٫ تفاوت دیگر بین قراردادها این است که قراردادهای سوآپ در اصطلاح به قرارداهای (Over The Counter: OTC) معروف هستند؛ یعنی قراردادهایی که خارج از بورس مورد معامله قرار میگیرند و ضوابط و مقررات استاندارد بورس بر آنها حاکم نیست. ضمن اینکه در قراردادهای سوآپ افزون بر وجود پیشفرض مبادله اصل مبلغ قرارداد در تاریخ سررسید، جریانهای نقدی حاصل از بهرههای ارزهای مورد معامله در خلال مدت قرارداد نیز در تاریخهای مورد توافقی باهم مبادله میشوند. در معاملههای آتى و اختیارات ارزی مبادله اصل مبالغ معامله در سررسید انجام میشود. در قراردادهای آتى، مبلغی بهعنوان “حساب ودیعه” و در قراردادهای اختیارات، مبلغی بهعنوان “قیمت حق خرید” یا “قیمت حق فروش” مطرح است؛ که این مبالغ، غیر از قیمت دارایی پایه است که در سررسید مبادله میشود. از طرفی برای شرکتی که میخواهد خود را در برابر ریسک نرخ برابری ارز خارجی پوشش دهد، استفاده از قراردادهای اختیار معامله ارزها، در مقایسه با قراردادهای آتى، گزینهی مطلوبتری است.
۳٫ پیمان آتی منجر به معاوضه جریانات نقدی فقط در یک تاریخ یکسان میشود؛ ولی قراردادهای سوآپ، عموما به معاوضه جریان نقدی در چندین زمان مختلف در آینده میانجامد.
فضای swap چیست؟
اگر تاکنون در لینوکس لیست پارتیشن ها را دیده باشید، حتما پارتیشن swap نظر شما را جلب کرده است. swap چیست؟ چه نیازی به وجود swap هست؟ مقدار swap چقدر باید باشد؟ در این مطلب به بررسی فضای swap می پردازیم.
سیستم عامل برای اینکه بتواند برنامه ای را اجرا کند، باید آن برنامه را به داخل حافظه اصلی (RAM) منتقل کند. درسیستم عامل های مدرن امروزی در هر لحظه تعداد زیادی برنامه در حال اجرا هستند همچنین تعداد زیادی سرویس نیز در پس زمینه در حال اجرا می باشند. با توجه به این که مقدار حافظه اصلی کامپیوتر محدود است، وقتی تعداد برنامه هایی که قرار است همزمان اجرا شوند زیاد شود، مقدار حافظه لازم جهت اجرای همزمان برنامه ها از کل حافظه اصلی کامپیوتر بیشتر می شود. در این حالت سیستم دچار کمبود حافظه اصلی شده و در نهایت crash می کند.
برای حل این مشکل دو راه وجود دارد:
- اول اینکه مقدار حافظه اصلی کامپیوتر را افزایش دهیم. این را حل دارای مشکلاتی است. هزینه حافظه اصلی بسیار گران است و علاوه بر این مقدار حافظه اصلی قابل آدرس دهی دارای محدودیت است(هر چند در معماری های جدید سخت افزاری مقدار حافظه اصلی قابل آدرس دهی بسیار بیشتر شده است).
- دوم این که بخشی از فضای دیسک را بصورت مجازی برای استفاده به عنوان حافظه اصلی معرفی کنیم. به این فضا در سیستم عامل های خانواده لینوکس و یونیکس فضای swap گفته می شود. فضای swap را می توان به دو صورت پارتیشن و فایل تعریف کرد. توصیه می شود فضای swap را به صورت پارتیشن تعریف کنید، چون در صورتی که فضای swap به صورت فایل تعریف شود تکه تکه شدن (fragmentation) فایل سرعت و بهره وری عملیات swap را پایین می آورد.
سیستم عامل چگونه از فضای swap استفاده می کند؟
سیستم عامل حافظه اصلی را به بخش هایی تقسیم می کند، که page نامیده می شوند. هر برنامه در حال اجرا یک یا چندین page را در حافظه اصلی اشغال می کند. تصور کنید که تمام حافظه اصلی استفاده شده باشد و برنامه دیگری بخواهد اجرا شود، در این وضعیت سیستم عامل page هایی که کمتر استفاده می شوند را از داخل حافظه اصلی به فضای swap انتقال می دهد تا برای اجرا برنامه یا برنامه های جدید فضای خالی ایجاد کند. به این کار در اصطلاح swapping یا paging گفته می شد.
اما استفاده از فضای swap معایبی هم دارد. زمان دسترسی حافظه اصلی در حد نانو ثانیه است، در حالی که زمان دسترسی در هارد دیسک ها در حد میلی ثانیه می باشد. این بدین معنی است که سرعت هارد دیسک دهها هزار برابر کندتر از حافظه اصلی است. در نتیجه استفاده از فضای swap به جای حافظه اصلی به معنی کندتر شدن سیستم است. حال اگر مقدار حافظه اصلی کامپیوتر خیلی کم باشد، تمام وقت و قدرت پردازش سیستم به انتقال page ها بین فضای swap و حافظه اصلی تلف می شود. در این حالت تنها گزینه اضافه کردن حافظه اصلی می باشد.
اندازه فضای swap چقدر باید باشد؟
اگر کامپیوتر دارای حافظه اصلی کافی باشد، لینوکس می تواند بدون هیچ فضای swap به کار خود ادامه دهد. اما اگر حافظه اصلی تمام شود سیستم crash خواهد کرد. به همین دلیل عاقلانه است که فضای swap تعریف شود، مخصوصا با توجه به قیمت ارزان دیسک سخت به نسبت حافظه اصلی.
سوال اصلی این است که چه مقدار برای فضای swap اختصاص دهیم؟ سیستم عامل های مبتنی بر یونیکس قدیمی تر(مثل Sun OS یا Ultrix) فضای swap دو یا سه برابر حافظه اصلی نیاز داشتند. اما سیستم عامل های جدیدتر (مثل لینوکس) به این مقدار فضای swap نیاز ندارند، هرچند اگر شما برای سیستم تنظیم کنید، سیستم می تواند از این مقدار نیز استفاده کنند. برای تعیین مقدار دقیق فضای swap سه اصل وجود دارد:
- برای یک کامپیوتر دسکتاپ مقدار فضای swap را دو برابر مقدار حافظه اصلی در نظر بگیرید. این امر به شما اجازه می دهد تا همزمان تعداد زیادی برنامه را اجرا کنید. و معمولا چون تعداد زیادی از برنامه ها در حالت انتظار هستند و کاری انجام نمی دهند، سیستم برنامه های بلا استفاده را به فضای swap انتقال می دهد و همیشه برای برنامه های فعال حافظه اصلی کافی در دسترس خواهد بود.
- برای یک کامپیوتر سرور (server) مقدار فضای swap را کمتر از مقدار حافظه اصلی (تقریبا نصف) در نظر بگیرید تا حاشیه اطمینانی برای سیستم در صورت نیاز به فضای swap وجود داشته باشد. ولی باید بطور پیوسته مقدار استفاده سیستم از فضای swap بررسی شود و در صورت استفاده زیاد سیستم از فضای swap، که به معنی کمبود حافظه اصلی است، حافظه اصلی سیستم را ارتقا دهید.
- برای کامپیوترهای قدیمی تر با حافظه اصلی 128 مگابایت یا کمتر حداکثر مقدار فضای swap را که می توانید کنار بگذارید، حتی تا 1 گیگابایت.
این اواخر تلاش هایی برای استفاده از حافظه روی کارت گرافیکی به عنوان فضای swap انجام شده است. بدلیل سرعت بالای حافظه روی کارت گرافیکی، این روش سرعت سیستم را بسیار افزایش می دهد. ولی این روش بی خطر نیست و ممکن است تداخل دسترسی درایور کارت گرافیک و سیستم مدیریت فضای swap به یک آدرس حافظه، باعث crash سیستم شود. در کل هیچ روشی برای محدود کردن فضای حافظه روی کارت گرافیکی برای درایور گرافیک وجود ندارد، به همین دلیل بنظر می رسد این روش فعلا خیلی کاربردی نیست.
اتمیک سوآپ یا مبادله اتمی چیست و چه نقشی در بلاکچین دارد؟
اتمیک سوآپ یا مبادلات اتمی به تبدیل بدون واسطه ارزهای دیجیتال به یکدیگر اشاره دارد. این مبادلات را میتوان بهعنوان یکی از اصلیترین فرآیندهای مورد نیاز دنیای ارزهای دیجیتال معرفی کرد. به عبارتی دیگر، اتمیک سوآپ فرایندی است که فرصت خریدوفروش ارزهای دیجیتال را بدون هیچ واسطهای در اختیار کاربران قرار میدهد. ما در این مطلب قصد داریم بررسی کنیم که اتمیک سوآپ یا مبادله اتمی چیست؟
این طرح اولین بار در سال ۲۰۱۲ توسط سرجیو دیمین لرنر ارائه شد؛ اما به دلیل برخی از موانع در جزئیات، ناکام ماند. پس از آن در ماه مه ۲۰۱۳، طرح پروتکل معاملات بیواسطه توسط تیر نولان مطرح شد. این طرح نمونه کاملی از مبادلات اتمی بود؛ از همین رو تیر نولان بهعنوان مخترع اصلی اتمیک سوآپ شناخته میشود.در ادامه ضمن معرفی فناوری اتمیک سوآپ، به علل پیدایش این طرح نیز میپردازیم.
اتمیک سوآپ(Atomic Swap) یا مبادله اتمی چیست؟
بهتر است پیش از پاسخ به سوال اتمیک سوآپ یا مبادله اتمی چیست؟ به مفهوم کلمه اتمیک بپردازیم. کلمه اتمیک، نوعی صفت است که از کلمه اتم به معنی تقسیمناپذیر گرفته شده است.
دانشمندان یونانی اولین افرادی بودند که از واژه اتم برای اشاره به کوچکترین جزء ماده استفاده کردند؛ در تعریف سواپ(SWAP) یا بهره حال حاضر نیز در علم برنامهنویسی، از واژه اتمیک برای اشاره به عملیات تجدیدناپذیر استفاده میشود. هر مجموعه اتمیک از توابع و عملیاتی تشکیل شده است که یا همه با هم اتفاق میافتند و یا هیچ یک از آنها رخ نمیدهد؛ برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید.
تصور کنید قصد مبادله بیت کوین با لایت کوین را دارید. این مبادله نیاز به دو تراکنش دارد: یک تراکنش برای انتقال بیت کوین و تراکنش دیگر برای انتقال لایت کوین لازم است. چنین عملیاتی هرگز نباید به صورت نصفه و نیمه انجام شود. هدف از این عملیات، انجام همزمان هر دو تراکنش با یکدیگر است. در صورت عدم هماهنگی تراکنشها در یک زمان مشخص، بهتر است هیچیک از آنها اتفاق نیفتد. درواقع ما میخواهیم که سوآپ (مبادله) به صورت اتمیک (اتمی) انجام شود.
اتمیک سوآپ یا مبادله اتمی، یکی از روشهایی است که از طریق آن میتوان بهطور مستقیم و به صورت شخص به شخص، اقدام به مبادله ارزهای دیجیتال کرد. در این روش دیگر نیازی به صرافی ها نیست و کنترل کلیدهای خصوصی کاربران در اختیار خودشان قرار دارد. اتمیک سوآپ اولین بار در تاریخ سپتامبر ۲۰۱۷ میان دو ارز دیجیتال دیکرد و لایت کوین انجام شد.
مبادلات اتمی چگونه کار میکنند؟
اتمیک سوآپ این قابلیت را دارد که میان بلاکچین های جداگانه به صورت مستقیم اجرا شود. این ویژگی را میتوان بهعنوان یکی از مهمترین مزیتهای اتمیک سوآپ نسبت به صرافی های غیرمتمرکز دانست؛ چرا که در بیشتر صرافی های غیرمتمرکز، کاربران تنها این امکان را دارند که توکنهای مبتنی بر یک بلاکچین خاص را مبادله کنند. این در حالی است که از طریق سوآپ میتوان میان بلاکچین های مختلف تبادل ایجاد کرد. از همینرو به مبادلات اتمی، مبادلات زنجیرهای نیز گفته میشود.
برای درک بهتر عملکرد مبادلات اتمی، بهتر است با یک توضیح ساده شروع کنیم. هنگامی که دو شخص میخواهند در یک سوآپ شرکت کنند، نیاز به یک کلید خصوصی مشترک دارند. تنها زمانی مبادله ارزهای دیجیتال میان این دو فرد انجام خواهد شد که کلید ارائه شده از طرف هر دو نفر با یکدیگر تطابق داشته باشد.
براساس این مکانیزم، حتی اگر شخص سومی هم به این مبادله نفوذ پیدا کند نمیتواند کوین های مورد معامله را از آن خود کند؛ زیرا هیچ اطلاعی از کلید خصوصی مشترک طرفین ندارد. برای اجرای فرآیند سوآپ، از قراردادهای زماندار هش شده استفاده میشود. اگر نسبت به شبکه لایتنینگ بیت کوین شناخت کافی داشته باشید، احتمالا میدانید که این قراردادها به چه صورت کار میکنند. در ادامه مطلب به چگونگی کارکرد قراردادهای زماندار رمزنگاری شده اشاره خواهیم کرد.
آشنایی با قراردادهای زماندار رمزنگاری شده
بهطور کلی قراردادهای زماندار رمزنگاری شده نوعی از کانالهای پرداخت هستند. کانالهای پرداخت، کانالهای وضعیت خارج از زنجیره هستند که با هدف تسویه پرداختها ایجاد شدهاند. کانالهای وضعیت، یک کانال ارتباطی دوطرفه هستند که به کاربران این امکان را میدهند تا عملیاتی که به صورت عادی روی بلاکچین رخ میدهد را به خارج از بلاکچین انتقال دهند. از همینرو میتوان گفت که کانالهای وضعیت، سبب کاهش زمان مورد نیاز برای انجام تراکنشها میشوند؛ زیرا در هنگام استفاده از کانالهای آف چین، دیگر نیازی به افراد واسطه برای تأیید تراکنشها وجود ندارد. این فرآیند شباهت بسیاری به آنچه در کانالهای پرداختی شبکه لایتنینگ بیت کوین رخ میدهد دارد.
همانطور که میدانید یکی از اصلیترین مشکلات بیتکوین، سرعت پایین ثبت تراکنشها برروی بلاکچین است. شبکه لایتنینگ برای حل این مشکل راهکاری را ارائه داده است؛ براساس این راهکار، کاربران برای پرداختهای روزانه خود، یک کانال پرداخت دوطرفه ایجاد میکنند تا پرداختها بر روی این کانال و خارج از زنجیره انجام شود. در این فرآیند پس از انجام هر پرداخت، موجودی جدید طرفین به آنها نشان داده میشود و پس از تمام شدن ارتباط دو کاربر با یکدیگر، یک تراکنش به بلاکچین فرستاده میشود و آخرین وضعیت موجودی هر یک از این افراد در بلاکچین ثبت میگردد.
پس از آشنایی با قراردادهای زماندار رمزنگاری شده، حالا لازم است به ملزومات راهاندازی یک کانال آف چین بپردازیم.
انواع مبادلات اتمی
مبادلات اتمی هم برروی زنجیره اصلی (آن چین) و هم به صورت خارج از زنجیره (آف چین) قابل انجام هستند.
- مبادلات اتمی آن چین: دستاورد میان دیکرد و لایت کوین، نوعی مبادله اتمی آن چین (درون زنجیرهای) محسوب میشود. این مبادلات برروی بلاکچین هر دو ارز دیجیتال ثبت میشوند. برای انجام یک مبادله اتمی آن چین، هر دو ارز دیجیتال باید امکان پشتیبانی از HTLC و استفاده از الگوریتم هش برابر را داشته باشند. در این صورت به راحتی میتوانند نسبت به راهاندازی یک مبادله اتمی آن چین اقدام کنند.
- مبادلات اتمی آف چین: برخلاف مبادلات اتمی آن چین، مبادلات آف چین، امکان انجام مبادلات اتمی در خارج از زنجیره اصلی بلاکچین را فراهم میکنند. این مبادلات در لایه دوم انجام میشوند. جالب است بدانید که اولین بار در نوامبر ۲۰۱۷ دو ارز بیت کوین و لایت کوین از طریق شبکه لایتنینگ توانستند امکان انجام اتمیک سوآپ را فراهم کنند.
ملزومات راهاندازی یک کانال آف چین چیست؟
- در صورتی که قصد راهاندازی یک کانال آف چین را دارید باید بدانید که در هنگام ایجاد این کانال بخشی از وضعیت بلاکچین براساس قراردادهای هوشمند یا تراکنشهای چندامضایی قفل میشود.
- شرکتکنندگان با یکدیگر در تعامل هستند و نیازی به ارسال تراکنشها به ماینرهای شبکه نیست.
- امکان بسته شدن تعریف سواپ(SWAP) یا بهره کانالهای وضعیت توسط شرکتکنندگان معامله در یک زمان مشخص وجود دارد. زمان بسته شدن کانالها را میتوان براساس یکی از دو روش زیر انجام داد:
- تعیین محدودیت زمانی: در این روش شرکتکنندگان پیش از راهاندازی کانال توافق میکنند که کانال ایجاد شده در یک زمان مشخص بسته شود. مثلا پس از دو ساعت از زمان راهاندازی، کانال بسته شود.
- تعیین محدودیت انتقال: در این روش زمان بسته شدن کانال با تعیین سقف ارزش تراکنشها تعیین میشود. مثلا دو طرف معامله توافق میکنند که هرگاه ارزش کل تراکنشها به ۲۰۰ دلار رسید، کانال بسته شود.
در نهایت معاملات انجام شده، در قالب یک تراکنش به شبکه ارسال و به بلاکچین اضافه میشود.
مزایای اتمیک سوآپ یا مبادله اتمی چیست؟
- یکی از مشکلات بزرگی که در حال حاضر گریبان ارزهای دیجیتال را گرفته است، مسئله تعامل پذیری میان داراییهای مختلف است. هدف اتمیک سوآپ، امکان برقراری تعامل میان ارزهای دیجیتال مختلف است. براساس این فرایند انجام تراکنشها برای کاربران بهآسانی امکانپذیر خواهد بود.
- صرافیهای متمرکز معمولاً مورد هجوم حملات اینترنتی قرار میگیرند، اتمیک سوآپ با امکان ایجاد معاملات مستقیم میان کاربران نیاز به واسطههایی نظیر صرافی های متمرکز را حذف کرده است.
- از آنجا که مبادلات اتمی، کیف پول ها را به صورت مستقیم به یکدیگر مرتبط میکند، دیگر نیازی به تأییدیههای مورد نیاز صرافیهای متمرکز نیست. این موضوع سبب افزایش سرعت معاملات نیز خواهد شد.
- اتمیک سوآپ مشوق خوبی برای کریپتو در حوزه تنوعگرایی محسوب میشود؛ چراکه در صورت پیروزی این فناوری، کاربران با ذخایر رمزارزهای خود میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. نتیجه این فرایند، متنوعسازی سبد دارایی کاربران است؛ زیرا دیگر افراد به چند کوین خاص روی نمیآورند.
- اتمیک سوآپ فرصتی برای دسترسی به صرافی های غیرمتمرکز بینیاز به اعتماد و بدون کارمزد محسوب میشود.
- مشکلات مربوط به صرافی های متمرکز تنها به آسیبپذیری آنها نسبت به حملات اینترنتی ختم نمیشود؛ بلکه باید به مواردی نظیر کنترل کیف پولها و غیرفعالسازی برداشتها نیز اشاره کرد. به کمک مبادلات اتمی کاربران این امکان را دارند که کنترل کامل داراییهای خود را در اختیار داشته باشند.
- حذف توکنهای واسطه از معاملات را میتوان بهعنوان یکی از بهترین ویژگیهای اتمیک سوآپ دانست. بهطور مثال اگر شما مقداری دیکرد داشته باشید و بخواهید آن را در یک صرافی معمولی به لایت کوین تبدیل کنید، ابتدا لازم است ارز مورد نظر خود را به بیتکوین تبدیل کنید سپس توکن دیکرد را با بیتکوین خریداری نمایید. درحالی که به کمک مبادلات اتمی میتوان این معامله را به صورت مستقیم و تنها در یک مرحله انجام داد.
معایب اتمیک سوآپ یا مبادله اتمی چیست؟
پذیرش عمومی
اولین محدودیت پیشروی مبادلات اتمی، پذیرش عمومی است. با توجه به این محدودیت، هر جفت ارز دیجیتال برای مشارکت در فرآیند اتمیک سوآپ باید سه شرط زیر را براورده کنند:
- هر دو ارز دیجیتال باید از الگوریتمهای هش یکسانی برخوردار باشند.
- هر دو ارز دیجیتال باید از قابلیتهای ویژهای در برنامهنویسی برخوردار باشند.
- هر دو ارز دیجیتال باید توانایی شروع قراردادهای هش شده زماندار را داشته باشند.
موارد نام برده شده تاکنون نقش قابلتوجهی در تعیین تعداد ارزهای دیجیتال مشارکتکننده در مبادلات اتمی داشتهاند. البته در این بین مشکل بزرگتری وجود دارد و آن مشکل این است که این موارد سبب محدودیت کاربران و پلتفرمهایی است که توانایی تجربه مبادلات اتمی را دارند. درواقع میتوان گفت که این محدودیتها اصلیترین عامل برای طولانی شدن فرایند پذیرش عمومی فناوری اتمیک سوآپ هستند.
عدم سازگاری
اگرچه تاکنون کیف پول های زیادی با هدف سازگاری با اتمیک سوآپ توسعه یافتهاند، اما باید این حقیقت را پذیرفت که تعداد این کیف پولها و صرافی ها بسیار اندک است. بدون شک حمایت گسترده صرافیها از این فناوری، تعریف سواپ(SWAP) یا بهره در رشد و توسعه آن تأثیر زیادی خواهد داشت..
سرعت
اگرچه پیشتر سریع بودن بهعنوان یکی از مزیتهای مبادلات اتمی معرفی شد اما درحال حاضر این مسئله با چالشهای زیادی روبهرو شده است و نمیتواند حجم زیادی از دادهها را کنترل کند. در چنین شرایطی شبکه لایتنینگ بهترین عامل برای بهبود مبادلات اتمی شناخته میشود.
مسیر دستیابی به اتمیک سوآپ
شرکتهای مختلفی به دنبال روشهایی برای دستیابی به مبادلات اتمی هستند. تعدادی از این شرکتها در پی پیادهسازی مبادلات اتمی در کیف پولها هستند؛ بهطور مثال کیف پول اتمکس نمونهای از این موارد است.
تعدادی از شرکتها مانند بایننس و جلی سوآپ نیز مبادلات اتمی را در صرافی های غیرمتمرکز بهکار گرفتهاند. در این فرآیندها همه عملیات سفارشگذاری و تطبیق سفارشات، از طریق قراردادهای هوشمند و بهطور خودکار انجام و از اتمیک سوآپ با هدف انتقال ارزهای دیجیتال استفاده میشود.
دسته سوم، صرافی های متمرکزی هستند که ساختار مدیریتی آنها کاملا متمرکز است اما جهت انجام معاملات خود از مکانیزم مبادلات اتمی بهره میگیرند؛ شرکت بلاکچین نمونهای از این صرافیهاست که براساس این روش کار میکند.
کایبرسوآپ، بوندلی، اتمیک دکس و… نمونههای دیگری از این پلتفرمها هستند که در ساختار خود از فرایند مبادلات اتمی استفاده میکنند. این پلتفرمها مورد تأیید رسانه ارز دیجیتال نیستند؛ بنابراین امنیت و عواقب اتفاقات پیش روی آنها برعهده خود کاربران است. به یاد داشته باشید که فناوری سوآپ هنوز در ابتدای راه است و پذیرش آن به مواردی نظیر توسعه بیشتر محصولات و رفع مشکلات کنونی بستگی دارد.
جمعبندی
مشکل مقیاسپذیری و عدم تعامل پذیری میان ارزهای دیجیتال، دو موضوع چالش برانگیز در دنیای کریپتوکارنسی محسوب تعریف سواپ(SWAP) یا بهره میشود. استفاده از مبادلات اتمی نقش زیادی در رفع این مشکلات دارد؛ به طوری که میتوان آن را بهعنوان یکی از بهترین راهکارهای ارائه شده در دنیای رمزارزها دانست. امید است که در آینده نزدیک، میزان مطالعات و تحقیقات انجام شده بر روی این فناوری بیشتر شود و شاهد فراگیری آن در حوزه ارزهای دیجیتال باشیم.
ما در این مطلب سعی کردیم با یافتن پاسخی مناسب برای سوال اتمیک سوآپ یا مبادله اتمی چیست؟ گامی در جهت افزایش سطح آگاهی عمومی برداریم. شما میتوانید برای آشنایی بیشتر با این فناوری، به سایر مطالب موجود در وبسایت OMPfinex مراجعه نمایید.
همه چیز در مورد آزمون شخصیت سواپ (SWAP)
آزمون شخصیت SWAP-200 یک ابزار توانمند در راستای ارزیابی عمیق شخصیت بیمار متناسب با رویکرد روان پویشی است که توسط وستن و شدلر طراحی شده است. (شدلر، ۲۰۰۹) البته یکی از مزیت های این آزمون شخصیتی این است که با وجود بهره بردن از مفروضات رویکرد روان پویشی، تشخیص های مبتنی بر DSM را نیز به دست می دهد که این ویژگی قابلیت مقایسه و بررسی بهتر و دیدجامع تری را دراختیار ارزیاب قرار می دهد. بخش های مختلف آزمون SWAP برگرفته از طیف وسیعی از منابع ادبیات آسیب شناسی شخصیت در ۵۰ سال اخیر است که با پژوهش های گسترده در زمینه مکانسیم های دفاعی و کارکردهای بین فردی در افراد دارای اختلال شخصیت در جمعیت غیربالینی به دست آمده است. همچنین کارآمدی این بخش ها با درنظر گرفتن نظرات بیش از ۲ هزار متخصص بالینی در طول ۱۲ سال مورد ارزیابی و بهینه سازی قرار گرفته است.
این آزمون شخصیت، تنها آزمون شخصیت مورد تایید انجمن روانکاوی در امریکاست. یکی از ویژگی های دیگر این آزمون نشان دادن ابعاد سلامتی روان در فرد است، به این معنا که این آزمون فقط بیماری ها و اختلالات را نمی سنجد بلکه میزان سلامت روان فرد را نیز اندازه گیری می کند. این آزمون توسط متخصص و برداشت شخصی او تکمیل می شود بنابراین از تمایلات فرد برای بهتر یا بدتر نشان دادن خودش مصون می ماند و علاوه بر بعد هشیار بعد ناهشیار شخصیت فرد را نیز پوشش می دهد. به طور کلی از این آزمون در مشاوره پیش یا پس از ازدواج (به طور کلی در روابط زوجین)، استخدام ها و انواع خودشناسی ها می توان به بهترین شکل ممکن استفاده نمود.
از دیرباز دو شیوه ارزیابی شخصیت مطرح بوده که یک شیوه ارزیابی به سنت بالینی و شیوه دیگر ارزیابی به سنت تجربی است. در شیوه بالینی آنچه مهم و مورد توجه است الگوها و اثرات متقابل و عمیق کنش و واکنش های روانشناختی است که فرد ممکن است بتواند در موردش صحبت کند (هوشیارانه) و یا نتواند در مورد صحبت کند (ناهوشیار)، اما به هر صورت شخصیت و منش فرد را تشکیل می دهد. این ارزیابی مبتنی بر مشاهده و برداشت و به طور تخصصی استنباط بالینی ست و معمولا در بافت جلسات درمانی شکل می گیرد. مزیت این شیوه در عمیق و اصیل بودن و از بین نبردن جزئیات پدیدارشناسانه و غنای صورت بندی نهایی ست که به دست می دهد. اما در شیوه تجربی ارزیابی شخصیت آنچه بیش از هر چیز مهم و مورد توجه است روان سنجی است که با کمی بودن، روایی، پایایی بیشتر خود را نشان می دهد. در این شیوه از پرسشنامه های ساختاریافته استفاده می شود که ویژگی ها را در مقایسه با یک هنجار از پیش تعریف شده می سنجد. مزیت این شیوه در دقت بالا و عینیتی است که در صورت بندی نهایی به دست می دهد. (قربانی، طاهباز، طهماسب، صادقی و همکاران،۱۳۹۹)
آزمون SWAP ابزاری ست منحصر به فرد که این دو شیوه ارزیابی را با هم ترکیب نموده و از مزایای هر دو شیوه استفاده می کند. در این آزمون متخصص بالینی ست که ارزیابی را تکمیل می کند نه بیمار. البته صحبت ها و شیوه پاسخدهی بیمار به سوالات و هیجانات و زبان بدن و… بیمار در استنباط متخصص بالینی تاثیرگذار است اما در نهایت متخصص بالینی نمره گذاری را براساس استنباط شخصی انجام می دهد. از طرف دیگر این آزمون متکی به روش های آماری و روان سنجی نیز هست و به این ترتیب هر دو بعد بالینی و تجربی در این آزمون به خوبی پوشش داده شده است. (شدلر، ۲۰۰۹)
نحوه اجرای این آزمون به این گونه است که ابتدا متخصص بالینی یک مصاحبه شخصیتی نیمه ساختاریافته تفصیلی با آزمودنی انجام می دهد که حدود ۲ تا ۳ ساعت به طول می انجامد، بعد از اتمام مصاحبه طبقه بندی کارت ها و ورود اطلاعات به نرم افزار و در نهایت دریافت خروجی و تفسیر آن انجام می شود که این فرآیند نیز بین ۱ تا ۲ ساعت زمان لازم دارد، به عبارتی می توان گفت انجام کامل هر آزمون حداکثر حدود ۵ ساعت و حداقل حدود ۳ ساعت زمان می برد. برای طبقه بندی کارت ها متخصص بالینی براساس اطلاعاتی که از مصاحبه به دست آورده و با استنباط شخصی از پاسخ های آزمودنی، ۲۰۰ کارت موجود در آزمون را براساس میزان تطبیق محتوای کارت با برداشتش از بیمار، طبقه دسته بندی می کند.
آزمون SWAP برای انتخاب بخش های مقیاس تشخیصی از روش مقایسه با الگو بهره می برد. مزیت این روش این است که اطلاعات تشخیصی بسیار زیادی را با هم ترکیب می کند و به صورت خلاصه شده در اختیار استفاده کننده قرار می دهد. نرم افزار آزمون SWAP طیفی از نمرات استاندارد شده را محاسبه نموده و نمودار آن را در اختیار قرار می دهد. به طور کلی آزمون شخصیتswap سه نمره یا سه نیمرخ شخصیت را دراختیار استفاده کننده قرار می دهد، این نیمرخ های شخصیتی شامل موارد زیر هستند:
- اختلالات شخصیت مطابق با DSM-IV
در این قسمت تشخیص ها دقیقا مبتنی بر اختلالات شخصیتی توصیف شده در DSM-IV می باشد. البته علاوه بر اختلالات شخصیتی کلاستر A شامل پارانویید ، اسکیزویید و اسکیزوتایپال ، کلاستر B شامل ضداجتماعی ، مرزی، نمایشی و خودشیفته ، کلاستر C شامل اجتنابی ، وسواسی و وابسته ، اختلالات شخصیت افسرده و منفعل پرخاشگر که در فصل اصلی اختلالات شخصیت DSM ذکر نشده اند، به علاوه شاخص high-fx که مرتبط با کارکردها و توامندی های شخصیت فرد است نیز در این قسمت دارای نمره هستند. نمودار زیر نمونه ای از نمرات این بخش یک بیمار است:
- نشانگان شخصیت SWAP (نمرات T عوامل Q)
در این قسمت ، آزمون swap مجدد ۱۳ تشخیص اختلال شخصیتی را به ما می دهد، با این تفاوت که این تشخیص ها بیشتر مبتنی بر رویکرد روان پویشی و حاصل مطالعات تجربی هستند. این سیستم تشخیصی محدودیت های تشخیص های DSM را پوشش داده و برطرف می کند و آنچه که در جلسات درمانی به صورت تجربی دیده می شود را به تصویر می کشد. مواد این بخش براساس تحلیل عاملی نظر متخصصان بالینی در خصوص ویژگی های شخصیتی مختلف تهیه شده است. تشخیص هایی که در این محور قابل نمره گذاری هستند شامل این موارد می شود:
شخصیت های دیسفوریک، ضداجتماعی، اسکیزویید، پارانویید، وسواسی، نمایشی، نارسیسیستیک، اجتنابی، افسرده با کارکرد بالا، مرزی (ناپایدار عاطفی)، وابسته-قربانی، متخاصم-بیرونی ساز، شخصیت با کارکرد بالا
نمودار زیر مثالی از نمرات قسمت نشانگان شخصیت SWAP یک بیمار است:
از مزایا و امکانات قابل توجه دیگر این آزمون نمره متغیرهای شخصیتی مجزا است که تحت عنوان factor T-scores در محور سوم به دست می آید. در این قسمت آزمون یک سری ویژگی های شخصیتی عمده را نمره گذاری می کند که لزوما به تیپ شخصیتی خاصی تعلق ندارند. به عنوان مثال یکی از این ویژگی های شخصیتی شاخص سلامتی روان فرد است که در این محور نمره می گیرد. ممکن است فردی که شخصیت مرزی دارد نمره قابل قبولی در این شاخص داشته باشد که این موضوع یک پیش آگهی خوب برای درمان اختلال شخصیتی اوست. از طرفی ممکن است فردی با اختلال شخصیت خفیف تری (خفیف تر باتوجه به مفروضات روان پویشی) مثل شخصیت وسواسی، نمره بسیار پایینی در شاخص سلامتی روان داشته باشد که پیش آگهی خوبی برای درمانش نمی باشد. در مجموع در این قسمت ویژگی های عمده شخصیتی زیر قابل تشخیص است:
سلامتی روان، سایکوپاتی، تخاصم، نارسیسیم، بدتنظیمی هیجانی، دیسفوریا، جهت گیری اسکیزویید، وسواس، اختلال تفکر، تعارض ادیپی، گسستگی روانی و تعارضات جنسی
لازم به ذکر است که این مولفه های شخصیتی نیز متناسب با مفروضات روان پویشی درنظر گرفته شده اند. نمودار زیر مثالی از نمرات قسمت factor T-scores یک بیمار است:
تشخیص های آزمون SWAP به صورت ابعادی ست، یعنی در طول یک پیوستار تعریف می شود و هر فرد برای تمام ویژگی ها یک نمره در طول این پیوستار دارد.
مطالعات بسیار زیادی پایایی و روایی آزمون شخصیت SWAP را تایید کرده اند. روایی متوسط بین ارزیاب ها برای تمامی ابعاد آزمون SWAP بالای ۸۰/۰ بود. همچنین همبستگی بین امتیازات تشخیصی هر ارزیاب نیز محاسبه شد تا پایایی ارزیاب ها نیز به دست آید که این نمره نیز در حدود ۸۰/۰ بود.
سوآپ Swap
سوآپ در لغت بهمعنای معامله پاياپاى (ارز)، معاوضه، عوض کردن، مبادله کردن، بيرون کردن، جانشين کردن و اخراج کردن آمده و در اصطلاح، توافقی بین دو شرکت برای معاوضه جریان نقدی در آینده (با دو نوع پرداخت متفاوت از بدهی یا دارایی) است. قرارداد فوق تاریخ پرداخت و چگونگی محاسبه جریانات نقدی را که باید پرداخت شود مشخص میکند. معمولا محاسبه جریانات نقدی شامل ارزشهای آتی یک یا چند متغیر بازار است. اولین قراردادهای سوآپ در اوایل دهه 1980 منعقد شدند. از آن زمان تاکنون بازار سوآپ رشد چشمگیری داشته است. در حال حاضر اکثر قراردادهای مشتقّات خارج از بورس بهصورت سوآپ انجام میشود.تعریف سواپ(SWAP) یا بهره [1]
1. دارایی پایه؛ موضوع قرارداد است و هدف از قراداد، انتقال ریسک اعتباری در معرض آن است. بهطور معمول، دارایی پایه یکی از اقلام زیر است:
2. فروشنده سوآپ (Swap Seller)؛ طرف قراردادی که نرخ شناوری را دریافت و بازده کل را به طرف دیگر قرارداد پرداخت میکند. به فروشنده سوآپ، خریدار حمایت نیز گفته میشود.
3. خریدار سوآپ (Swap Buyer)؛ طرف قراردادی که با پرداخت نرخ شناور و دریافت بازده کل موافقت میکند، به خریدار سوآپ فروشنده حمایت یا سرمایهگذار نیز گفته میشود.[2]
4. شخص مرجع یا تعهد مرجع؛ شخص مرجع همان صادرکننده ابزار بدهی است. این شخص میتواند شرکت، دولت و یا صادرکننده وام باشد.
5. صرف سوآپ (Swap Premium)؛ پرداختهایی که بهوسیله خریدار حمایت صورت میگیرد، “پایه صرف” نام دارد و پرداختهای احتمالی که ممکن است فروشنده حمایت به پرداخت آنها مجبور شود به “پایه حمایت” موسوم است. خریدار و فروشنده در تاریخ معامله بر روی این صرف به توافق میرسند و صرف تا پایان مدت قرارداد ثابت میماند.[3]
سوآپ، انواع فراوانی دارد. از بین انواع قراردادهای سوآپ، قراردادهای سوآپ ارز و سوآپ نرخ بهره، مهمترین و پركاربردترینها است.
1) سوآپهای نرخ بهره؛ سواپ نرخ بهره یکی ابزار مهمی برای مدیریت ریسک نرخ بهره بهشمار میآید که برای ولین بار در سال 1982 در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. وقتی که تقاضا برای ابزارهای مالی رو به افزایش است، این ابزار میتواند برای کاهش ریسک نرخ بهره بهکار کرفته شود.[4] شایع ترین و رایج ترین نوع سوآپ که اصطلاحا به Plain Vanilla Swaps نامیده میشود، برای نرخ بهره دارای مشخصات زیر است:
شکل زیر یک سوآپ نرخ بهره را بین بانک پسانداز “الف” و شرکت مالی “ب” نشان میدهد. بانک پسانداز الف موافقت میکند که یک نرخ ثابت 7% را برای یک میلیون تومان از “اصل فرضی” برای ده سال آینده بپردازد و شرکت مالی ب نیز میپذیرد که نرخ اسناد خزانه یکساله را علاوهبر یک درصد، برای مبلغ یک میلیون تومان (اصل ذهنی) را برای همان دوره پرداخت نماید. به این ترتیب هر ساله باید بانک پسانداز الف، معادل 7% یک میلیون تومان را به شرکت مالی ب پرداخت نماید؛ در حالیکه شرکت مالی ب نیز باید نرخ اوراق خزانه (T-bill) بهعلاوه 1% یک میلیون تومان را به بانک پسانداز الف بپردازد. نرخ ثابت برای دوره ده ساله: 7% *1000000 و نرخ متغیّر برای دوره ده ساله: (T-bill+ 1%) * 1000000 خواهد بود.[5]
2) قراردادهای سوآپ ارز (Currency Swap Contracts)؛ سوآپ ارز عبارت است از پرداختهای اصل و فرع مبلغی از یك ارز در برابر پرداخت اصل و فرع در ارز دیگر. قرارداد سوآپ ارزی ایجاب میکند که مبالغ اصل (وام) با ارزهای گوناگون تعریف شده باشد؛ که این مبالغ بهطور معمول در شروع و پایان عمر سوآپ، پرداخت میشوند. مبالغ پایه (اصل وام) طوری انتخاب میشوند که در صورت پرداخت در زمان شروع و ابتدای قرارداد، معادل و مساوی همدیگر باشند. این برابری براساس نرخ برابری نقدی ارزهای مربوطه در زمان شروع قرارداد است. تحت یك قرارداد یا معامله سوآپ ارز، یكی از طرفین توافق میکند تا پرداختهای دورهای (ماهانه، سالانه و …) در یك ارز مشخص، برای یك دوره خاص، داشته باشد؛ تا بدهی طرف دیگر معامله (که از لحاظ ارز عنوانشده متحمل شده است)، برطرف شود. در عوض، طرف دوم معامله توافق میکند که همین عملیات را در مورد طرف نخست قرارداد پیاده کند. سوآپ ارزی، زمانی امکانپذیر است که هریك از جریانهای پرداختی که سوآپ میشوند، ارزش یكسان داشته باشند (بدون در نظر گرفتن اینکه این جریانها به نرخ بهره ثابت یا نوسانی بستگی دارند یا نه؟).[6]
سوآپ ارز انواعی دارد؛ در 1990، معمولترین شکل سوآپ، سوآپ ارز ثابت- ثابت (fixed-for-fixed) بود که بهصورت سوآپ Plain Vanilla (رایجترین نوع سوآپ) شناخته میشد. تحت این سوآپ ارز، گردش نقدینگی سوآپ براساس گردش نقدینگی آتی دو ارز متفاوت است.
یک شکل معمول دیگر از سوآپ، سوآپ ارزی ثابت-شناور (fixed-for-flow) است. تحت این قرارداد، یكی از جریانهای پرداخت در نرخ ثابت، در یك ارز قرار گرفته، در حالیکه جریان پرداخت دیگر، براساس نرخ شناور ارز دیگر قرار میگیرد.
یکی دیگر از انواع سوآپ، سوآپ ارز شناور-شناور (flow-for-flow) است. در این حالت هر دو طرف جریان پرداختی براساس نرخهای شناور ارزهای مورد قرارداد است. بدین معنا که نرخ مورد توافق معاملهگران عبارت است از نرخ زمان سررسید معامله.
یک نوع دیگر از سوآپ ارز که بسیار شایع و معمول است، سوآپ ارز غیرهمسان (Cross-Currency Swap) است و آن توافقی است برای سوآپ نرخ بهره ثابت در یك ارز، با نرخ بهره متغیر در یك ارز دیگر.[7]
سوآپ با شروع از معامله سلف (Forward-Starting Swap)؛ در این نوع سوآپ، برگه بهادار سلفی، با نرخ امروز سوآپ نرخ بهره یا یك بدهی كه در آینده پدید یا فروخته میشود، قفل شده و فروخته میشود. مؤسسههایی كه بخواهند اوراقی را با نرخ بازده ثابت در آینده منتشر كنند، میتوانند از این نوع سوآپ استفاده كنند.
سوآپ نرخ بازده كل ( Total Return Swap or Total Rate Of Return Swap: TRORS)؛ قراردادی است كه در آن، دو طرف معامله، یك دارایی را بهصورت دارایی پایه یا معیار انتخاب میكنند؛ پس از آن قرار میگذارند كه یكی از طرفین بهره متعلقه به آن دارایی پایه و هر نوع افزایش ارزش آن دارایی یا كاهش ارزش دارایی مربوطه را صاحب شود، در عین حال، طرف مقابل نیز وجوه ثابت یا شناوری را از طرف مقابل دریافت میكند؛ كه بهطور معمول هم هیچگونه ارتباطی با دریافتیهای طرف نخست ندارد.در حقیقت، این نوع سوآپ، به طرف دوم اجازه میدهد تا داراییاش را در برابر نوسانهای ارزش، پوشش دهد و طرف نخست نیز میتواند بدون اینكه دارایی را وارد ترازنامهاش بكند، از عایدات اقتصادی آن بهرهمند شود.[8]
2. کاهش ریسک بازار دارایی پایه فروشنده سوآپ از راه جبران زیان کاهش ارزش دارایی پایه بهوسیله خریدار سوآپ. علاوهبراین چند منفعت دیگر در استفاده از این نوع بهجای خرید دارایی پایه برای سرمایهگذار مترتب است:
· لازم نیست تا خریدار سوآپ شخصا درباره تأمین مالی خرید دارایی پایه اقدام کند و در عوض مبلغی را به فروشنده سوآپ در ازای دریافت بازده کل ناشی از دارایی پایه میپردازد.
· خریدار سوآپ در معرض همان میزان خطر اقتصادی ناشی از یک سبد متنوع از داراییها در یک معامله سوآپ است که در معاملههای بازار نقدی بهدست میآید. به این وسیله سوآپ بازده کل نسبت به بازار نقد، ابزار بسیار مؤثرتری خواهد بود.
· خریدار سوآپ، خرید یک دارایی، همزمان با ریسک اعتباری مثل اوراق قرضه شرکتی در بازار را مشکل مییابد؛ از سوی دیگر خریدار سوآپ در برابر دریافت بازده کل دارایی پایه در معرض دو ریسک اعتباری یا نکولِ فروشنده سوآپ[10] و ریسک تغییر نرخ سود قرار میگیرد.
سوآپ دارایی (Equity Swap)؛ در این سوآپ، جریانهای نقدی آینده بین دو طرف برای مدت مشخصی مبادله میشود. یكی از این دسته جریانهای نقدی، نوعاً بهرهای است كه بر دارایی پایه (ممكن است مبلغی پول باشد) بار میشود. دسته دیگر، جریانهای نقدی، به عملكرد شاخص سهام در بازار بورس اوراق بهادار مربوط است. به این معنا كه یكی از طرفین جریانهای بهرهای دارایی پایه را صاحب میشود و طرف دیگر تغییرهای ارزش شاخص بورس اوراق بهادار در مدت زمان مورد توافق را بهدست میآورد.
سوآپ نكول اعتباری (Credit Default Swap: CDS)؛ این سوآپ، پركاربردترین مشتقه اعتباری[11] است. این قرارداد توافقی است كه طی آن، طرف خریدار، اجرتی را بهصورت دورهای به طرف فروشنده در برابر تعهد وی به پرداخت مبلغ مشخصی در آینده و در صورت بروز حادثهای مورد توافق (مانند نكول)، پرداخت میکند. این قرارداد، مانند بیمه است كه طی آن، صاحبان داراییها آنها را در ازای مبلغی بهصورت دورهای بیمه میكنند. تفاوت اصلی بین “سوآپ نكول اعتباری” و “سوآپ نرخ بازده كل” در این است که سوآپ نكول اعتباری از دارایی، در برابر بروز یك اتفاق خاص، محافظت میكند؛ در حالیكه “سوآپ نرخ بازده كل”از دارایی در برابر كاهش ارزش احتمالی آینده آن محافظت میكند. بهعبارت دیگر در حالیكه CDS بهصورت ابزار مشتقه اعتباری مطرح است، TRORSهیچگاه بهصورت یك مشتقه اعتباری مطرح نیست.
سوآپ با سررسید ثابت (Constant Maturity Swap: CMS)؛ سوآپ با سررسید ثابت یا (CMS) یك سوآپ جهت تأمین منابع مالی است كه به خریدار آن این امكان را میدهد تا بتواند مدت زمان مشخصی را بهصورت دوره دریافت جریانهای نقدی در خلال معامله خود مشخص كند. سوآپ با سررسید ثابت در مقابل نقطهای در منحنی تغییرهای قیمت سوآپ، مربوط به یك قیمت اعلامشده دورهای، ثابت میشود.[12]
سوآپ تفاضلی (Differential Swap)؛ نوعی سوآپ نرخ بهره است؛ که طی آن، نرخ بهره در یک ارز با یک نرخ بهره متغیر در یک ارز خارجی معاوضه میشود. برای مثال ممکن است پرداختهایی که براساس نرخ لایبور پوند انگلیس صورت میگیرد، با پرداختهایی که براساس نرخ لایبور دلار آمریکا صورت میپذیرد، معاوضه شوند (که البته همراه با یک حاشیه سود و زیان خواهد بود).[13]
سوآپشن (Swaption)؛ سوآپشنها ابزار جدیدی از ابزارهای مهندسی مالی برای کنترل ریسک نرخ بهره محسوب میشوند و در واقع یک نوع حفاظت از نرخ بهره بلندمدت است. بهعبارت دیگر سوآپشن یک حق اختیار ورود به سوآپ نرخ بهره در بلندمدت است.[14] طرفین قرارداد سوآپ از این قرارداد بهمنظور دوری از ریسكهای موجود در بازار استفاده میكنند.اما گاهی پیش میآید كه فردی بهطور قطع نمیداند كه دارایی وی در معرض ریسك قرار میگیرد یا خیر. در چنین مواقعی، وی میتواند به حضور در قرارداد “سوآپشن” اقدام كند. در حقیقت این قرارداد به دارنده آن، این امتیاز را میدهد تا بتواند اختیار ورود به یك قرارداد سوآپ نرخ بهره را در آینده داشته باشد.[15]
قراردادهایی همچون سوآپ که در واقع توافقنامههای خصوصی بین دو شرکت هستند، در معرض “ریسک اعتباری” هستند. بهطور مثال یک نهاد مالی قراردادهای سوآپ همسان و معادل اما برعکس (مقابل)با دو شرکت منعقد کرده است؛ اگر هیچکدام از طرفین قرارداد پیمانشکنی نکنند، نهاد مالی بهصورت کامل پوشش ریسک داده میشود؛ یعنی کاهش در یک قرارداد همواره با افزایش یک ارزش قرارداد دیگر جبران میشود؛ اما همواره این احتمال وجود دارد که یکی از مؤسسات طرف قرارداد دچار ورشکستگی شود؛ در این حال، نهاد مالی باید به قرارداد خود با طرف دیگر پایبند باشد.[16]
1. قراردادهای آتى و اختیار معامله ابزارهای مالی، بهنسبت کوتاهمدت بوده و در سررسیدهای کوتاهمدت کاربرد دارند. چنین ابزارهایی برای سررسیدهای حداکثر تا یك سال میتوانند کارآیی داشته باشند و با توجه به قیمت تمامشده آن (ارزش قرارداد)، مثمر ثمر بوده و ریسک را پوشش میدهد.اما سوآپ (قراردادهای سوآپ)، بهراحتی و با قیمت مناسب (Cost-Effective)، شرکت یا مؤسسه مالی یا صندوق سرمایهگذاریای که با ریسک وام یا سرمایهگذاری (نوسان در نرخ) روبهرو است را در درازمدت پوشش میدهد.
2. تفاوت دیگر بین قراردادها این است كه قراردادهای سوآپ در اصطلاح به قرارداهای (Over The Counter: OTC) معروف هستند؛ یعنی قراردادهایی كه خارج از بورس مورد معامله قرار میگیرند و ضوابط و مقررات استاندارد بورس بر آنها حاكم نیست. ضمن اینكه در قراردادهای سوآپ افزون بر وجود پیشفرض مبادله اصل مبلغ قرارداد در تاریخ سررسید، جریانهای نقدی حاصل از بهرههای ارزهای مورد معامله در خلال مدت قرارداد نیز در تاریخهای مورد توافقی باهم مبادله میشوند. در معاملههای آتى و اختیارات ارزی مبادله اصل مبالغ معامله در سررسید انجام میشود. در قراردادهای آتى، مبلغی بهعنوان “حساب ودیعه” و در قراردادهای اختیارات، مبلغی بهعنوان “قیمت حق خرید” یا “قیمت حق فروش” مطرح است؛ كه این مبالغ، غیر از قیمت دارایی پایه است كه در سررسید مبادله میشود. از طرفی برای شركتی كه میخواهد خود را در برابر ریسك نرخ برابری ارز خارجی پوشش دهد، استفاده از قراردادهای اختیار معامله ارزها، در مقایسه با قراردادهای آتى، گزینهی مطلوبتری است.[17]
3. پیمان آتی منجر به معاوضه جریانات نقدی فقط در یک تاریخ یکسان میشود؛ ولی قراردادهای سوآپ، عموما به معاوضه جریان نقدی در چندین زمان مختلف در آینده میانجامد.
[1] . هال، جان؛ مبانی مهندسی مالی، ترجمه سجاد سیّاح و علی صالحآبادی، تهران، رایانه تدبیرپرداز، 1384، چاپ اول، ص259.
[2] . موسویان، سیدعباس و موسوی بیوکی، سیدمحمدمهدی؛ بررسی امکان استفاده ازسوآپ بازده کل جهت مدیریت ریسک اعتباری در بانکداری اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مجله علمی- پژوهشی اقتصاد اسلامی، 1389، ش37، ص125.
[5] . میشکین، فریدریک. اس؛ اقتصاد پول، بانکداری و بازارهای مالی، ترجمه احمد شیبانی، تهران، دانشگاه امام صادق، 1390، چاپ اول، ص332- 334.
[6] . معصومینیا، غلامعلی و بهاروندی، احمد؛ بررسی فقهی قراردادهای پوشش ریسک داراییهای ارزی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مجله علمی-پژوهشی اقتصاد اسلامی، 1387، ش31، ص197.
[10] . ریسک اعتباری ریسکی است که از نکول یا قصور طرف قرارداد، یا در حالتی کلیتر ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» بهوجود میآید.
[14] . ریاضت، فرهاد؛ مهندسی مالی و کاربرد آمن در بازار سرمایه اسلامی، تهران، مجله حسابدار، شماره 128؛ ص 8
[17] . درخشان، مسعود؛ مشتقات و مدیریت ریسك در بازارهای نفتی، تهران، مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی، 1383، ص35-40.
دیدگاه شما